محمد رضا شعبانعلی در سایت خود نوشت:
سوال: آیا ماه تولد بر روی شخصیت ما تاثیر دارد؟ من به طالع بینی و فال تولد و فال ماه و … اعتقاد ندارم. اما آنقدر نشانههای درست دیدهام که نمی توانم به سادگی آن را انکار کنم. اعتراف میکنم که «سنگ تولد» ماه خودم را همیشه همراه دارم. اما دوست دارم نظر شما را هم بدانم.
شاید بسیاری از کسانی که این متن را می خوانند از همان کسانی باشند که هر روز در شبکه های اجتماعی و جمع های دوستانه، از ماه تولد خود و دیگران میگویند. روی صفحه ی شخصی خود مینویسند: «من یک مردادی هستم پس …». من نمیخواهم با یک «مرد متولد اردیبهشت» زندگی کنم. «یک زن متولد مهر به هر حال…».
واقعیت این است که ما انسانها، برچسب گذاشتن و تقسیم بندی را دوست داریم. برخی از ما هم «متخصص تولید سالاد کلمات علمی» هستیم. واژههایی نظیر «اجرام سماوی»، «مکانیک کوانتوم»، «نظریه ریسمانها»، «نجوم»، «بیوریتم» و … را چنان در هم میآمیزیم و با «سس خوش طعم» چند خاطره و نقل قول، سفرهآرایی میکنیم که خوراکی جذاب برای مهمانیها و گردهم بودنهایمان، فراهم شود.
از آنجا که «تاثیر ماه تولد بر روی شخصیت» پرسش بسیاری از دوستان است، تصمیم گرفتم برخی از تحقیقات انجام شده در این زمینه را اینجا ارائه کنم.
تحقیقات سال ۲۰۱۳ دانشگاه آکسفورد نشان داد ماه تولد می تواند احتمال ابتلا به بیماری MS را افزایش دهد. البته تحقیقات بیشتر نشان داد میزان ویتامین D (به عنوان فاکتور موثر بر این بیماری) در بدن نوزادان متولد اردبیهشت ماه حدود ۲۰٪ کمتر از نوزادان متولد آبان است و به همین دلیل، احتمال ابتلای نوزاد متولد اردیبهشت به MS بیشتر است. به همین دلیل برنامههای تحقیقاتی گسترده در خصوص تامین ویتامین D برای مادرانی که فرزند خود را در فصل بهار به دنیا میآورند، در کشور انگلیس در حال انجام است.
گزارش نشریه Science Daily در سال ۲۰۱۰ با انجام آزمایش روی نوزادان موش، نشان میدهد که فصل تولد میتواند اثرات بلندمدت روی شخصیت داشته باشد. ظاهراً بر اساس این تحقیق، فصل تولد روی ساعت بیولوژیک بدن موجودات تاثیر میگذارد. این تاثیرات در حدی است که می توان پیشبینی نمود که اگر فصل تولد شما زمستان باشد، با احتمال مبتلا شدن شما به بیماریهای اختلال خلق فصلی، اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی کمی بیشتر خواهد بود.
اما شاید بخشی از آزمایش برای شما جالب باشد: برای شبیهسازی زمستان و تابستان، از کاهش و افزایش مدت تاریکی و روشنایی استفاده شد! به عبارت دیگر، در آزمایشگاه با افزایش مدت روشنایی (روز بلند) و کاهش مدت تاریکی (شب کوتاه) در دوران نوزادی، میتوان موشهایی پرورش داد که از لحاظ خطر ابتلا به بیماریهای روانی، «شخصیت یک موش متولد تابستان» را داشته باشند و با عکس این کار، میتوان موشهایی پرورش داد که «شخصیت یک موش متولد زمستان» را داشته باشند. حمایت مالی این تحقیق ارزشمند، توسط انستیتو ملی سلامت آمریکا انجام شده است.
تحقیقات مشابه دیگری نیز انجام شده است. مثلاً مطلبی که در سال ۲۰۱۳ توسط نشریه اکسپرس منتشر شد خاطرنشان میسازد که میزان دوپامین در خون انسان متولد فصل پاییز بیشتر از متولد فصل بهار است. این تحقیق همچنین به علاقهی بیشتر متولدین فصلهای سرد به فعالیتهای هیجان انگیز اشاره میکند.
تحقیقات دیگری نیز وجود دارد که میتواند برای شما جالب باشد. به عنوان مثال مطالعه ۲۲ سال آمار خودکشی در انگلستان که مجموعا شامل بیش از ۲۷ هزار مورد خودکشی است نشان میدهد متولدین بهار به طور معنی داری بیشتر از متولدین پاییز و زمستان خودکشی میکنند. این تفاوت در مردان حدود ۱۴ درصد و در زنان حدود ۳۰ درصد است! محققین این تفاوت را ناشی از تفاوت در رژیم غذایی مادران، تفاوت در میزان شدت نور در ماههای اول تولد، دما و ویژگیهای آب و هوای فصول مختلف میدانند.
برخی تحقیقات انجام شده در ژاپن نیز، به تاثیر «دمای محیط» در روزها و هفته های اول تولد، بر میزان «پشتکار» و «خود انگیزشی» زنان در بزرگسالی، اشاره میکنند. شاید برای شما جالب باشد که تحقیقات انجام شده روی ۱۵ میلیون مورد مرگ در آمریکا گزارش میدهند که متولدان پاییز به طور متوسط ۱۶۰ روز بیشتر از متولدان بهار عمر میکنند!
خلاصهی ماجرا این است که: شما نمیتوانید تحقیقات علمی معتبری پیدا کنید که بگویند «متولدان فلان ماه» دارای این نوع ویژگی خاص هستند. این نوع تقسیم بندیها یک توهم محض است. اما یک واقعیت وجود دارد. فصل تولد (آن هم نه به طور کاملاً دقیق) میتواند احتمال برخی بیماریها یا ویژگیهای ذهنی و روحی و جسمی در شما را کمتر یا بیشتر کند. آن هم نه به دلیل موقعیت اجرام سماوی و توهماتی که فالگیرها به خورد ما میدهند. بلکه به دلیل تفاوت در شدت نور، رطوبت هوا، دمای متوسط، رژیم غذایی و سایر فاکتورهای محیطی. فاکتورهایی که برای بسیاری از ما متفاوت است و همین تفاوتهاست که تفاوتهای شخصیتی ما را در سالهای نخست زندگی میسازد.
اجازه بدهید پیام پایانی متن را از نشریهی تایم انتخاب کنم. این نشریه ضمن معرفی یکی از بزرگترین پروژه های انستیتو ملی سلامت آمریکا می نویسد:
تحقیقات انجام شده در ده سال اخیر نشان میدهد اتصالات نورولوژیک مغز ما، عملکرد بخشهای مختلف بدن مانند قلب و کلیه و پانکراس، میزان قوت و ضعف سیستم ایمنی بدن، منبع و ریشه برخی سرطان ها، آلرژی، آسم و کاهش عملکرد و توانایی شناختی مغز، تا حد زیادی تابع ۹ ماهی هستند که ما در رحم مادر خود هستیم. موسیقی که مادر گوش میدهد، هوایی که تنفس میکند، غذا و نوشیدنیهایی که میخورد، مواد شیمیایی که در اطراف او وجود دارد و حتی احساساتی که مادر در طول دوره بارداری خود تحمل میکند، همه و همه، «کارت پستال» هایی هستند که ما از دنیای بیرون، برای نوزادی که در رحم مادر زندگی میکند می فرستیم. پیام هایی که به شکل گوشت و خون، وارد دنیای ما می شود و زندگی را آنچنان که ما برای آنها آماده کرده ایم، ادامه میدهند.
موسیقی که مادر میشنود، قرار نیست کودک را به یک «موسیقیدان» تبدیل کند. پیامهای قبل از تولد، بسیار عمیق تر و جدی تر تفسیر میشوند. همین پیامها هستند که نوزاد تا حد زیادی توسط آنها میآموزد که به یک «دنیای رقابتی» پا خواهد گذاشت یا «دنیایی مبتنی بر تعامل». «امنیت» را تجربه خواهد کرد یا «تهدید» را. طولانی زندگی خواهد کرد یا کوتاه. زندگی را با لذت تجربه خواهد کرد یا ترس…