تهرانامروز نوشت: طرح «سلام سينما» كه بنا بود توجه عموم جامعه را به ظرفيت سينماهاي كشور جلب كند در روز اجرا به «هجوم به سينما» تغيير يافت!
ازدحام جمعيت در برابر سينماهاي كشور به حدي رسيد كه در پارهاي از موارد كار مسئولان در سينماها گره خورده و حتي پاي نيروهاي پليس نيز به صحنه باز شد. از طرفي در برخي از سينماهاي كشور بر اثر فشار خيل عظيم جمعيت مشتاق براي ورود به سالنها، شيشههاي سينماها را شكستند و عدهاي نيز مجروح شدند.
در ابتداي اعلام اين طرح و تصميم مسئولان براي اجراي آن كمتر كسي ميتوانست تصور كند ميزان استقبال مردم از فیلم مجاني تا اين حد باشد. شايد يكي از دلايل آشفتگيهاي پيش آمده ناشي از همين غافلگيري مسئولان بود كه انتظار صفهاي طولاني مخاطبان را نداشتند.
اما هجوم جمعيت به سينماهاي ايران براي تماشاي فيلم رايگان چندي از نقدها و نظريههاي هميشگي سالهاي اخير سينماي ايران را با سوالات و شبهات جدي مواجه ميسازد.
طي چند سال گذشته بخصوص با عدم استقبال قابلتوجه جامعه از فيلمهاي سينمايي در ايران بحثهاي متفاوتي توسط كارشناسان و صاحبنظران اين عرصه مطرح شد. بسياري از سينماگران و منتقدان به جد به اين باور رسيدهاند كه براي جذب مخاطب ايراني به سينما و فيلم و بهطور كلي استفاده از محصولات فرهنگي و هنري بايد زيربناي فرهنگي را هدف برنامهريزيها و سياستگذاريها قرار داد.
بهعبارت ديگر به باور عموم هنرمندان بايد فرهنگ مصرف كالاهاي فرهنگي را براي مردم ايجاد كرد.
برخي ديگر از كارشناسان سينمايي نيز بر اين باور هستند كه نيامدن تماشاچيان به سالنهاي خالي سينما ناشي از دور شدن خود سينماي ايران اعم از سينماگران و فيلمسازان از دغدغههاي اصلي اجتماعي و سليقه عمومي مخاطبان است.
اما طي چند روز گذشته و با صحنههاي حيرتانگيزي كه با استقبال غيرمنتظره مردم از طرح سينماي رايگان شكل گرفت اين سوال پررنگ ميشود كه خالي ماندن سالنهاي سينما برآمده از مسائلي چون نبود فرهنگ مصرف كالاهاي فرهنگي و دورشدن سينماگران از مخاطبان و... است يا قيمت بليتهاي سينما و وضع اقتصادي خانوارهاي ايراني؟
چگونه است كه همان خانوادهاي كه تا به امروز ترجيح ميداد لوح فشرده غيرقانوني يا قانوني فيلمهاي سينمايي را با قيمتي كمتر از بهاي يك بليت سينما تهيه كرده و دسته جمعي در خانه تماشا كند حالا امروز با رايگان بودن سينماهاي كشور اينچنين مشتاقانه براي ديدن فيلمهاي سينماي ايران، صفهاي طولاني و نشستن كف زمين را به جان ميخرد؟
با اين همه نميتوان منكر اين حقيقت شد كه گويا بهاي كنوني بليتهاي سينماي ايران در نظر خانوادههاي ايراني به صرفه نيست.
پيش از اين نيز تجربهاي خفيفتر از طرح «سلام سينما» را تجربه كرده بوديم. طي روزهايي كه بليت سينماهاي كشور نيمبها بود نيز ميشد استقبال نسبي مخاطبان را به نظاره نشست. البته نبايد فراموش كرد كه جامعهشناسي مردم ايران نشان از آن دارد كه اكنون هرگونه قضاوتي از اين دست درباره سلايق و رفتارشناسي مخاطب ايراني شتابزده است
اما بههر روي تجربه پنجشنبه گذشته براي سينماي ايران يك پيام مشخص را با خود بههمراه داشت و آن اينكه در نگرش كنوني به اقتصاد سينما و سالنهاي سينمايي نيازمند نوعي بازنگري و بازبيني اساسي هستيم.
مهیار زاهد