برای همه مخاطبانی که به سختگیری اصولگرایان در مقابل اشتباهات رسانهای و یا کلامی جناح مقابل عادت دارند، بیتوجهی به بخشی از اظهارات هاشمی رفسنجانی در مورد دور دوم انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۳۸۴ چندان طبیعی نیست.
به گزارش ایسنا، سایت تابناک با این مقدمه نوشت: «در فراز و نشیبهای فراوان بازی سیاست برای هاشمی رفسنجانی، دوقطبی دور دوم انتخابات ریاستجمهوری و شکست وی در مقابل محمود احمدینژاد شهردار وقت تهران، دستکم از حیث نتایج بازی سیاسی، سخت و تلخ بود.
هاشمی رفسنجانی افزون بر اینکه به زبان گلایه گفت «به دادگاه عدل الهی شکایت میبرم»، درباره رقبای آن وقت خود در انتخابات افزود: آنها که برای تضعیف رقیب از راه تضعیف انقلاب وارد شدند، چون میدانستند او در هر حالت از انقلاب اسلامی دفاع میکند و ابایی از به عهده گرفتن مسئولیتها ندارد و آنها که به گونهای بیسابقه با هزینههای دهها میلیاردی از بیتالمال، اینجانب و بستگانم را ظالمانه تخریب کردند و آنها که با استفاده زیاد از امکانات نظام به صورت سازماندهی شده و نامشروع در انتخابات دخالت کردند، تردیدی ندارم که جزای چنین ظلمی به کشور و مردم و من، جز خسران دنیا و آخرت نخواهد بود.
هر چند رئیس مجمع تشخیص در آن سال چندان به صراحت از چرایی شکایت خود به دادگاه عدل الهی توضیحی نداد، سخنان اخیر رفسنجانی در دیدار با حزب اصلاحطلب اراده ملت ایران نشان میدهد که هاشمی رفسنجانی در مورد انتخابات سال ۸۴ چگونه میاندیشد.
وی در این جمع ضمن دفاع از عملکرد دولت خود در انتخابات سال ۱۳۷۶ که به پیروزی سیدمحمد خاتمی منجر شد، به تندرویها و تفرقه میان اصلاحطلبان به ویژه در انتخابات سال ۸۴ اعتراض کرد و در آغاز اظهار کرد: اتفاقی که در انتخابات ۸۴ افتاد، همان اشتباه اصلاحطلبها بود. نفهمیدند که چه اتفاقی دارد میافتد. نفهمیدند این افرادی را که رد صلاحیت شدند، چطور برگرداندند؟ برای چی برگرداندند؟ این درست موقعی بود که فهمیدند من میآیم. میدانستند رأی من بالاست، گفتند در رأی هاشمی تفرقه بیندازیم. اصلاحطلبان نفهمیدند و اشتباه کردند، طرف مقابل هم که از خدا خواسته دید یک راهی برایشان در ناامیدی پیدا شد و آن طور شد که همه میدانید.
وی بهویژه به انتخابات دور دوم یعنی انتخابات سوم تیر ۸۴ که به پیروزی احمدینژاد منجر شد، پرداخته و مدعی شده است که «حتی مرحله دوم، استاندارها - که همه اصلاحطلب بودند - کار را به کلی رها کردند. اصلا کاری نداشتند به انتخابات؛ هر چه خواستند در صندوق ریختند و هر چه خواستند خواندند».
این سخنان هاشمی رفسنجانی چنان با موضعگیریهای پیشین در فضای سیاسی ایران متفاوت است که اگر برای مثال یک سال پیش انجام شده بود، با برخورد حتی قهرآمیز بخشی از فضای سیاسی ایران روبهرو میشد.
پرسش این است که چرا اصولگرایان که همیشه در چنین مواقعی مواضعی سخت میگرفتند، اکنون ترجیح دادهاند از کنار این اتفاق بگذرند؟!
شاید دلیل واقعی این اتفاق را بتوان در ترکیب دو عامل شخصیت سخنران و فضای سیاسی کشور جستوجو کرد.
بخش بزرگی از اصولگرایان نشان دادهاند، در فضای سیاسی ایران بیش از این مایل نیستند از هاشمی رفسنجانی فاصله بگیرند و اعتراض در این موضوع خاص نیز آنها را بیش از گذشته نزدیک به احمدینژاد و دور از هاشمی رفسنجانی نشان میدهد. بخش بزرگی از این ساکتین ترجیح میدهند در این موقعیت خاص، دیگر به خاطر احمدینژاد و نقششان در پیروزی وی در انتخابات گذشته هزینهای نپردازند.
مسأله مهم دیگر، نتایج محدود مفروض اعتراض آنها به هاشمی رفسنجانی است. اصولگرایانی که گمان میرفت در این مورد خاص اهل اعتراض شدید باشند، در موقعیت فعلی، ترجیح میدهند که صفوف خود را در حوزههایی مانند سیاست خارجی و فرهنگ در برابر دولت مستحکم کنند.
مسائل سیاسی گذشته و اقتصاد، موضوعاتی هستند که بهویژه تا زمانی که نکته
موثقی برای اعتراض به عملکرد دولت روحانی موجود نباشد، از ذهن این
اصولگرایان پاک شده است.