چند سالی از پایان دفاع مقدس گذشته بود. روزی با آقایان رحیم صفوی و ذوالقدر خدمت رهبر انقلاب رسیدیم. به ایشان گزاشی از ترمیم امامزادهایی که مردم از ما خواسته بودند، ارائه کردیم. برخی از امامزادهها جاده نداشتند برای آنها جاده کشیده بودیم.
برخی از نظر بنا و ساختمان نیاز به ترمیم داشتند، آنها را ترمیم کرده بودیم. گزارش ما که تمام شد، ایشان فرمودند که چرا امامزادههای خودتان را ترمیم نمیکنید؟ گفتیم: کدام امامزادهها؟
فرمودند آقا مهدی باکری، شلمچه و بسیاری از فرماندهان و نقاط دفاع مقدس، کمتر از برخی از امامزادهها نیستند. این صحبت آقا باعث شد که از آن موقع به بعد، توجه بیشتری به مناطق نبرد در هشت سال مقاومت بینظیر ملت ایران گردید؛ سرزمینهایی که با بانکهای الله اکبر و نمازهای شب مردان خدایی و با دهها ابتکار و نوآوری که ملهم از افکار و اذهان پاک و مقدس فرماندهان نبرد آزاد شده بود و به دامن وطن برگشت.
در پی آن راهیان نور شکل گرفت و امروز قریب چند میلیون نفر زایر برای زیارت به جبهههای دفاع مقدس میروند.
امسال مثل گذشته که در میان زوار جبهههای دفاع مقدس، مراسم سال تحویل را در شلمچه بودم، حال و هوای مردم درست مثل زیارت اماکن مقدس و امامزادهها بود. همه از شهدا میگفتند؛ از کسانی که عزت و آبرو و اقتدار ملت ایران را حفظ کردند و از همین مناطق به آسمانها و به محضر الهی پر کشیدند.
جالب بود، حتی کسانی که در دوران دفاع مقدس پا به جبهه نگذاشته بودند، آنها هم امروز از شهدا و دفاع مقدس میگویند و به عنوان زایر مناطق به آنجا میآیند.
شنیدم که برخی از آنها هم محل مراجعه جوانان کشور که اطلاعی از آن دوران سخت ندارند، شدهاند. البته این مهم نیست. مهم انگیزه است و اینکه چه میگویند. انشاءالله خدا از همه قبول کند.
شاید هم بهانه و دلیل نیامدنشان و حمایت نکردنشان از دفاع مقدس در محضر الهی مورد قبول افتد؛ چه کسی میداند!