۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۲۹۴۴۷
تاریخ انتشار: ۱۸:۰۷ - ۱۸-۰۱-۱۳۹۳
کد ۳۲۹۴۴۷
انتشار: ۱۸:۰۷ - ۱۸-۰۱-۱۳۹۳

علت اصرار سیما به پخش برنامه مداح خاص چیست؟

رئیس دیوان عالی کشور این اقدام را مصداق محاربه می شمارد. اگر چنین است چرا با گذشت شاکی خصوصی پرونده مختومه می شود؟ وقتی اشراری که با سلاح سرد زورگیری می کردند مجازات شدند چرا کسی به دنبال شاکی خصوصی نبود؟
چهارشنبه ۱۴فروردین ماه مصادف با شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها رسانه ملی مکراراً از شبکه های مختلف سیما اجرای مرثیه سرایی آقای محمود کریمی در بیت رهبری را که یک روز قبل انجام شده بود، پخش نمود.

به گزارش ایسنا، الف در ادامه نوشت:‌ به نظر می رسد هدف از این کار، خنثی سازی ماجرای پرونده تیراندازی در اتوبان، مربوط به آقای کریمی بوده است. یا لااقل این اتهام متوجه صدا و سیما می شود. امری که به دلایل زیر به هیچ وجه قابل قبول نیست:

۱. پرونده مذکور در هاله ای ضخیم از ابهام پیش روی مردم گشوده مانده و نه تنها برای فرد خوش سابقه ای مانند آقای محمود کریمی، بلکه برای قوه قضاییه سئوال برانگیز شده است. به سیر اخبار در این زمینه توجه بفرمایید:

* در ایام اربعین مصادف با ۵دی ۱۳۹۲تیر اندازی از خودروی آقای محمود کریمی به سمت خودرو ۲۰۶ در جاده دماوند صورت می پذیرد. خود آقای کریمی درتوضیحاتی که به نقل از ایشان در سایت خبری تازه نیوز منتشر شد و به سرعت در سایت های خبری هر دو جناح بازنشر گردید و هیچگاه از جانب ایشان تکذیب نشد، میگوید : "شب از نیمه گذشته بود و در اتوبانی خلوت خودرویی ایجاد مزاحمت می کرد. به زور مجبورم کردند در کناره اتوبان بایستم. یکدفعه دیدم به سمت خودروی من حمله کردند. مجبور شدم برای حمایت از خودم و سرنشینان خودرو چند تیر شلیک کنم تا اراذل پا به فرار بگذارند. شما بودی چیکار می کردی؟ در خودرویت را باز می گذاشتی و می گفتی هر کاری خواستید انجام بدهید؟"

* یکی از مداحان خوشنام نیز، ضمن پذیرش انتساب تیر اندازی به ایشان این ماجرا را به داستان مداخله حضرت موسی در دعوای یک بنی اسرائیلی و یک قبطی که به کشته شدن قبطی انجامید تشبیه و درصدد توجیه بر آمد.

* پس از انعکاس گسترده این اخبار در رسانه ها، سردار رادان در ۱۶ دی ماه مصاحبه نموده و میگوید "کسانی که محمود کریمی به آن ها شلیک کرده اراذل نبودند"

* روز ۱۷ دی ماه، رئیس کمیسیون قضایی مجلس در اظهار نظری میگوید: "تیر اندازی آقای کریمی عملی مجرمانه است" تا این تاریخ تمامی گزارش ها، حاکی از تیر اندازی اقای محمود کریمی است.

* در تاریخ ۲۶دی ماه آقای اژه ای سخنگوی محترم دستگاه قضا، در جلسه هفتگی با خبرنگاران طی سخنان متفاوتی، تیراندازی را به فرد دیگری که همراه آقای کریمی بود نسبت می دهد و میگوید: "بر اساس اعلام شاکی و مداح معروف مشخص شده سه خودرو در اتوبان شهید بابایی مسیر شرق به غرب در حرکت بوده‌اند که دو تای آن‌ها ۲۰۶ و یکی از آن‌ها مزدا بوده است. شاکی پرونده مدعی شد که در ‌تونل سبقت می‌گیرد و این در حالی است که پس از این سبقت، خودروی آقای کریمی برای وی چراغ می‌زند و این فرد هم از خط وسط به خط کناری منتقل می‌شود. شاکی می‌گوید پس از این کار،‌ صدای چند تیر را می‌شنود که یکی از این تیر‌ها به خودرو او اصابت می‌کند.

پس از این اتفاق، ماشین شاکی و ماشین آقای کریمی در گوشه اتوبان می‌ایستند و با یکدیگر به واسطه شناختن همدیگر احوال‌پرسی می‌کنند و سپس خداحافظی کرده‌اند. شاکی ادامه می‌دهد که فردای روز حادثه ‌چند تن از دوستانش به وی می‌گویند از آنجا که ماشینت تیر خورده نمی‌توانی آن را بفروشی و درست کنی به همین دلیل شاکی به پلیس مراجعه می‌کند.

وی افزود: پس از حضور شاکی در مرجع انتظامی پرونده تکمیل شده و از شاکی و همچنین مداح معروف آقای کریمی تحقیقات انجام می‌شود. در حالی که شاکی می‌گوید شکایتی ندارد و فقط خسارت ماشینش را می‌خواهد. این در حالی است که فردی که همراه آقای کریمی بوده مدعی شده که اسلحه برای وی بوده و اجازه شلیک هم داشته است و از این فرد هم تحقیقاتی به عمل آمده است.

دادستان کل کشور در پاسخ به این سؤال که آیا این پرونده از جنبه عمومی مورد رسیدگی قرار می‌گیرد یا خیر، گفت: به طور قطع پس از انجام تحقیقات اگر ضرورت داشته باشد از جنبه عمومی هم مورد رسیدگی قرار می‌گیرد.

وی گفت: باید بررسی شود ‌فردی که ادعا می‌کند اسلحه برای وی بوده و همچنین مجوز حمل سلاح داشته در هنگام استفاده از آن قوانین و ضوابط را رعایت کرده یاخیر"

* ریس دیوان عالی کشور نیز پس ازطرح مسئله اقای کریمی در جلسه هفتگی دیوان، اسلحه کشیدن را مصداق محاربه شمردند و در تشریح جرم محاربه گفتند "تجرید السلاح لاخافه الناس" عریان نمودن سلاح برای ترساندن مردم.

* حال به جاست مصاحبه شاکی پرونده با روزنامه اعتماد را پس ازبخشیدن ضارب بخوانیم:

حادثه شلیک به ماشین شما چطور رخ داد؟ آیا شما متعرض خودروی آقای کریمی شدید و قصد آزار داشتید؟

در تاریخ ۵ دی ماه ساعت دوازده و نیم شب در اتوبان شهید بابایی به همراه همسرم در خودروی ۲۰۶ مان به همراه دو خودروی دیگر در مسیر، در حال تردد بودیم.

اتفاق چطور رخ داد؟

من با خودرو‌یم یک لحظه سبقت گرفتم و بعد دوباره کنار آمدم. نمی‌دانم در ذهن آقای کریمی چه گذشت و چرا احساس خطر کردند که به ما شلیک کردند. البته من ابتدا متوجه شلیک نشدم؛ کمی که از صدای عجیبی که شنیده شد گذشت و ما مسافتی را همچنان ادامه می‌دادیم که ایشان چراغ زدند و ما هم به کنار اتوبان آمدیم و توقف کردیم. تازه آنجا متوجه شدیم که به خودروی‌مان شلیک شده است.

یعنی در حین حرکت به شما شلیک شده بود؟ به کجای خودرو؟

بله، ما درحال حرکت بودیم که به در عقب ماشین سمت پایین شلیک شد. گلوله به نحوی به در خورده بود که از در عبور و به ستون ماشین برخورد کرده بود. چون من اصلا نمی‌دانستم صدای گلوله چطور است، اصلاً متوجه نشدم که به سمت خودرو گلوله شلیک شده و صدایی شبیه صدای ترقه را در حین حرکت شنیدم.

چند بار شلیک شد؟

به ماشین من یک گلوله اصابت کرده بود. آن دو خودروی دیگر هم رفته بودند و من با چراغ زدن آقای کریمی کنار زدم. از خودرو که پایین آمدم، با دیدن چهره‌شان حدس زدم که محمود کریمی هستند. اما فکرش را هم نمی‌کردم که طرفم مداح اهل بیت باشد.

خودروی ایشان چه بود و با چه سرنشین‌هایی؟

ایشان سوار یک ماشین شاسی بلند بودند که سمت جلو پسرشان نشسته بودند و صندلی عقب هم دو خانم نشسته بودند. من از ایشان پرسیدم شما محمود کریمی هستید و ایشان هم تایید کردند اما باز هم باور نکردم و فکر کردم فردی شبیه ایشان است و دارد از هویت ایشان سوءاستفاده می‌کند.

خب بعد پیاده شدن چه بین شما گذشت؟ دلیل شلیک را چه مطرح کردند؟

اصلا در این حد صحبت نشد. ایشان اعتراض کردند که چرا سرعت داشتید و چرا اینطور رانندگی کردید و بحث‌های این چنینی شد و اصلاً مجالی نشد که ما حرف بزنیم. آنقدر ترس و واهمه از اتفاق داشتیم که اصلاً در این باره هیچ حرفی نزدیم. ببینید آن موقع شب در اتوبان به خودروی‌تان شلیک کردند شما هم جای ما باشید اصلاً حرفی نمی‌زنید. خب هراس داشتیم. البته همین که ایشان دید من و همسرم افراد عادی هستیم و به یک خودروی شهروند عادی شلیک کرده، سوار خودروی‌شان شدند و رفتند و من و همسرم در آن موقع شب تنها کاری که توانستیم بکنیم این بود که به پلیس زنگ زدیم و آنها مامور فرستادند. ما هم به کلانتری رفتیم و شکایت را تنظیم کردیم.

و چطور ثابت کردید که هویت ضارب محمود کریمی است؟

اصلاً ما چیزی نگفتیم. ما فقط شرح ماوقع را دادیم. انگار آنها خودشان پی بردند که هویت واقعی ضارب همان آقای کریمی است. چون موضوع شلیک هم بود، خودشان پیگیری سریع کردند و انگار با ایشان تماس گرفتند.

بعد فردای حادثه خبرش منتشر شد و شما شکایت کردید؟

ما همان شب شکایت کردیم. چند روز بعد هم موضوع خبری شد. فردای حادثه به همراه پرونده به دادسرای پل رومی رفتیم و پرونده در دستگاه قضایی تشکیل شد...

.

.

.

۲. چند پرسش مهم اذهان عمومی را آزار می دهد:

• چرا در این ماجرا این همه تناقض در رسانه ها بر افکار عمومی عرضه می شود؟ بالاخره ضارب کیست؟ مداح معروف و خوش سابقه آقای محمود کریمی یا فرد دیگری؟ مردم در حالی که خبرهای تکذیب نشده از قول خود آقای کریمی، وی را ضارب میشناسند، چگونه به خبر بعد از زبان دادستان کل اعتماد کنند؟ به ویژه که در پایان ماجرا باز رسانه ها از قول شاکی آقای کریمی را ضارب معرفی می کنند. اهمیت حفظ اعتماد به بالاترین مقام قضایی بعد از رئیس قوه کم است که در این ماجرا باید آسیب ببیند؟

• وقتی دادستان کل صراحتاً می پذیرد که جرم واقع شده جنبه عمومی دارد ولی با پس گرفتن شکایت شاکی سروته ماجرا بهم می آید و جنبه عمومی پیگیری نمیشود، این همه قاضی، وکیل دعاوی، حقوقدان و حقوق خوانده های بی شغل و اصحاب رسانه و مردم کنجکاو و باهوش چه تلقی از ماجرا پیدا میکنند؟ این ها بی اعتمادی را به نظام زیاد نمیکند؟ این به زیان نظام است یا به نفع آن؟ چرا اینجا به فکر آبروی نظام نیستیم؟

• رئیس دیوان عالی کشور این اقدام را مصداق محاربه می شمارد. اگر چنین است چرا با گذشت شاکی خصوصی پرونده مختومه می شود؟ وقتی اشراری که با سلاح سرد زورگیری می کردند مجازات شدند چرا کسی به دنبال شاکی خصوصی نبود؟

۳. همه این ها به یک طرف و مرثیه سرایی در بیت رهبری و پخش مکرر آن از صداوسیما در طرف دیگر. خرج کردن آبروی بالاترین رکن نظام و رسانه ملی برای تطهیر یک فرد در ماجرایی به این اهمیت و با این همه شبهه بر اساس چه مصلحتی انجام می شود؟ گمان نمی رود که حتی آقای کریمی با آن سوابق مثبت در رواج محبت اهل بیت و اسلام و دفاع از نظام هم اگر تأمل کند راضی به این امر باشد.

۴. کلام آخر این است که چه اشکالی داشت به پرونده ایشان مثل یک فرد عادی رسیدگی می شد. در نتیجه مردم با آرامش بیشتری در سایه حاکمیت اسلامی زندگی می کردند و زورمداران هم در صیانت از جان و مال مردم مواظبت بیشتر بخرج می دادند. کدام مصلحت بالاتر از اجرای بدون تبعیض حکم خدا است؟

مردم بخاطر اسلام و عدالت آن، روحانیت و نظام را می خواهند و اگر احساس کنند با احکام نورانی اسلام صادقانه برخورد نمی شود، حمایتشان باقی نمی ماند؛ چرا که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: "الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم؛ حکومت با کفر دوام می آورد ولی با ظلم باقی نخواهد ماند"

ارسال به دوستان