عصر ایران - آیت الله احمد محسنی گرکانی رییس دیوان عالی کشور در سلسله مقالات خود در روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان «اخلاق، قضا و حقوق شهروندی» به مقایسه شهرها در غرب و شرق پرداخته است.
وی در بخشی از این مطلب نوشته است:
«در نیویورک که یکی از ثروتمندترین و پیشرفته ترین شهرهای دنیای مادی است بر اثر خاموشی ناگهانی برق، صحنه عجیبی به وجود آمد. بسیاری از مردم به مغازه ها حمله بردند و هستی آنها را غارت کردند. تا آنجا که سه هزار نفر از غارتگران به وسیله پلیس بازداشت شدند. این تعداد از غارتگران نتوانستند فرار کنند. کل غارتگران چندین برابر این عده بودند و مسلم است آنها غارتگر حرفه ای نبودند که نفرات خود را برای چنان حمله ای از قبل آماده کرده باشند زیرا حادثه یک حادثه ناگهانی بود.
چنین نتیجه می گیریم که با یک خاموشی برق، ده ها هزار نفر از مردم یک شهر ثروتمند پیشرفته تبدیل به غارتگر شدند. این نه تنها دلیل بر انحطاط اخلاقی یک ملت است که دلیل بر ناامنی شدید اجتماعی نیز هست.»
متن کامل این مقاله در پی می آید:
رابطه فساد با گناه
در مجتمع زندگي انسانها گناه و تخلفات اجتماعي، اداري و قضاتي و قانونشكني همانند يك غذاي ناسالم و مسموم است كه در بدن انسان چه بخواهيم و چه نخواهيم آثار زيانبار آن آشكار خواهد شد و انسان را گرفتار بيماري و هلاكت مينمايد:
1 - دروغ در روابط اجتماعي سلب اعتماد ميكند
2 - خيانت در امانت اعتماد اجتماعي و تجاري را بر هم ميزند و از هم ميپاشد
3 - ظلم به مظلومين بركات را سلب ميكند.
4 - سوءاستفاده از آزادي و امنيت سبب ديكتاتوري ميگردد.
5 - بيتوجهي به حقوق محرومان و مستضعفان دشمني و عداوت ميآفريند و جامعه آرام را متزلزل ميسازد.
در روايات اسلامي آمده است قطع رحم عمر را كوتاه ميكند
خوردن مال يتيم و حرام قلب را تاريك و شيوع زنا روزي مردم را كم و سبب فناي انسانها ميشود
در روايتي از امام صادق عليهالسلام ميخوانيم: آنها كه به وسيله گناه ميميرند بيش از كساني هستند كه با مرگ طبيعي از دنيا ميروند.
چرا اكثريت انسانها كارشان بجائي برسد كه در حال غرور و مستي گناه از دنيا بروند چرا بجاي تسليم در برابر خداي تبارك و تعالي و شكرگزاري از نعمتهاي گسترده او طغيان و سركشي ميكنند و از هدايت و نورانيت خود را به گرداب ضلالت ميافكنند.
خداوند از سرنوشت و عاقبت سياه و تاريك چنين انسانهائي خبر ميدهد: كه اين طور نيست كه نعمتهاي الهي روح شكرگزاري را هميشه در انسان زنده كند. او يقينا طغيان ميكند "كلا ان الانسان ليتغي" بخاطر اينكه خود را در اين چند روزه قدرت و آزادي مستغني و بينياز ميبيند.
ان راه استغني، غرور و غفلت آنان بجائي ميرسد كه نه خدا را بندهاند و نه قانون را. نه به نداي وجدان پاسخ ميدهند و نه حق و عدالت را. تمام انسانها هرگز بينياز و مستغني نخواهند بود. بلكه همه موجودات نيازمند به لطف بيپايان و نعمتهاي بيكران خداوند ميباشند. اگر لحظه فيض او قطع شود در همان لحظه همه نابود خواهند شد.
گاهي انسان به غلط خود را بينياز ميبيند در اين آيه: (ان راه استغني) ظرافت خاصي بكار برده شده ميگويد خود را بينياز ميبيند. نميگويد بينياز ميشود. غالب مردم طبعا اينگونهاند. كساني در مكتب قرآن و عقل پرورش نيافتهاند زمانيكه خود را مستغني ديدند شروع به طغيان و سركشي ميكنند ابوجهل يكي از مصداقهاي آيه مباركه است.
ابوجهل از اطرافيان خود پرسيد آيا محمد در ميان شما نيز (براي سجده) صورت به خاك ميگذارد گفتند آري گفت سوگند به آنچه ما به آن سوگند ياد ميكنيم اگر او را در چنين حالي ببينيم با پاي خود گردن او را له ميكنم به او گفتند: ببين او در آنجا مشغول نماز است. ابوجهل حركت كرد تا اراده خود را عملي كند ولي هنگاميكه نزديك آمد عقبنشيني كرد با دستش گويا چيزي را از خود دور ميكرد، به او گفتند اين چه وضعي است در تو ميبينيم، گفت ناگهان ميان خودم و او خندقي از آتش ديدم و همچنين پر و بالهائي مشاهده كردم.
پيامبر خدا(ص) فرمود: قسم به كسي كه جانم در دست اوست اگر به من نزديك شده بود فرشتگان خدا بدن او را قطعه قطعه ميكردند و اعضاء او را نابود ميكردند آيات سوره علق در اين جا نازل گرديد.
طرح يك سئوال و پاسخ آن
اگر نتيجه ظلم و گناه سلب بركات است و داشتن ايمان و تقوي سبب نزول بركات وگشايش مشكلات است، چرا ملتهاي فاقد ايمان و تقوي زندگي مرفه دارند و غرق در ناز و نعمتند و از امكانات فراوان بهرهمندند.
اينكه در سئوال آمده است: ملتهاي فاقد ايمان غرق در ناز و نعمتند يك تصوري بيش نيست اگرچه مردم بظاهر آنها را در نعمت ميبينند ولي در درون و روان آنها دردهاي جانكاه فراوان است كه همواره روح و جسم آنها را آزار ميدهد و در هم ميكوبد. داشتن ثروت تنها علت خوشبختي نيست.
جاي ترديد نيست كه پيشرفت آنها در صنايع نتيجه كار و تلاش آنها است كه انجام دادهاند. در دستور قرآني نيز به اين نكته توجه شده كه براي انسان بهرهاي (از مظاهر دنيا) نيست مگر با سعي و كوشش. در قرآن ميخوانيم و ان ليس للانسان الا ما سعي. نكته قابل توجه اين است كه آيه شريفه ميگويد براي انسان كوشش و سعي او نتيجه بخش ميباشد خواه مسلمان باشد يا غيرمسلمان در اين رابطه بايد پيشي بگيرند متاسفانه غيرمسلمانان در پيشرفت صنايع توليد و توسعه از مسلمانان جلو افتادند.
درست است كه آيه مباركه اين امتياز را بطور كلي براي انسان قرار داده ولي انسان مسلمان در عمل بايد اولويت خود را حفظ كند و در توليد علم و توسعه كشاورزي برجستگي خود را در دنيا نشان دهد. متاسفانه مسلمانان بايد در بازار اقتصاد اسلامي ابتكار عمل را بدست بگيرند و پيش افتاده باشند اما در اين زمينه عقبافتادگي دارند.
تصور مردم اين است هر ملتي كه صنايعش پيشرفتهتر و ثروتش بيشتر باشد از خوشبختي بيشتر و امنيت و آرامش در زندگي برخوردار است ولي اگر از درون جوامع متمدن خبريابي شود مشكلات جانكاهي روح و جسم آنان را افسرده و اعصابشان را در هم ريخته كرده است و امنيت آنان را بخطر انداخته "در جرائد كشورمان در گذشته اين خبر منتشر شد:
انحطاط و ناامني در نيويورك
در نيوريك كه يكي از ثروتمندترين و پيشرفتهترين شهرهاي دنياي مادي است بر اثر خاموشي ناگهاني برق صحنه عجيبي بوجود آمد بسياري از مردم به مغازهها حمله بردند و هستي آنها را غارت كردند، تا آنجا كه سه هزار نفر از غارتگران به وسيله پليس بازداشت شدند، اين تعداد از غارتگران نتوانستند فرار كنند. كل غارتگران چندين برابر اين عده بودند و مسلم است آنها غارتگران حرفهاي نبودند كه نفرات خود را براي چنان حملهاي از قبل آماده كرده باشند زيرا حادثه يك حادثه ناگهاني بود.
چنين نتيجه ميگيريم كه با يك خاموشي برق دهها هزار نفر از مردم يك شهر ثروتمند پيشرفته تبديل به غارتگر شدند. اين نه تنها دليل بر انحطاط اخلاقي يك ملت است كه دليل بر ناامني شديد اجتماعي نيز ميباشد.
خبر ديگري كه در جرائد آمده بود اين خبر را تكميل كرد و آن خبر اين است: يكي از شخصيتهاي معروف كه در همين ايام در نيويورك در يكي از هتلهاي مشهور چندين ده طبقه نيويورك سكونت داشت ميگويد: قطع برق سبب شد كه راه رفتن در راهروهاي هتل به صورت كار خطرناكي درآيد. به طوريكه متصديان هتل اجازه نميدادند كسي تنها از راهروها بگذرد و به اطاق خود برسد مبادا گرفتار غارتگران گردند.
لذا مسافران را در اكيپهاي دهنفري يا بيشتر با مامورين مسلح به اطاقهاي خود ميفرستادند.
شخص مزبور اضافه ميكند تا گرسنگي شديد به او فشار نميآورد جرأت نداشته از اطاق خويش خارج گردد.
اما همين خاموشي برق در كشورهاي عقب مانده شرقي هرگز چنين مشكلاتي را به وجود نميآورد و اين نشان ميدهد كه آنها در عين ثروت و پيشرفت صنايع، امنيت در محيط خودشان ندارند، از اين گذشته ناظران عيني ميگويند آدم كشي در آن محيطها همانند نوشيدن يك جرعه آب است به همين آساني.
ميدانيم اگر تمام دنيا رابه كسي بدهند تا در چنين شرايطي زندگي كند از بيچارهترين مردم جهان خواهد بود، تازه مشكل امنيت يكي از مشكلات آنها است.
نابسامانيهاي فراوان اجتماعي ديگري دارند كه آنها نيز به نوبه خود بسيار دردناكند. با توجه به اين حقائق ثروت را نبايد با خوشبختي اشتباه كرد".
در كشورهاي اسلامي بخاطر ايمان به غيب و عالم آخرت كه دارند ميليونها مسلمان در كنار هم با امنيت و اطمينان خاطر با رفاقت زندگي ميكنند.
تجربه نشان داده اگر بطور اتفاقي برق در مثل شهر تهران بزرگ يا يك منطقهاي از آن خاموش شود مردم شهر هرگز گرفتار غارتگران نميشوند.
غارتگري را مسلمانان يك گناه بزرگ ميدانند بخاطر اعتقادات اخلاقي و معنوي كه دارند اصلا دست به كارهائيكه در شهر باصطلاح متمدن نيويورك اتفاق افتاد نميزنند.اي كاش مسلمانان از تمدن اسلا ميو جهانبيني اسلامي با خبر بودند تا شيفته تبليغات تمدن دروغين غربيها نشوند.