ع
صر ایران - وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی در اقدامی ستودنی و در نخستین روز هفته کار و کارگر به یک کارخانه کارتن سازی رفت و از نزدیک با کارگران آن دیدار و گفت و گو و به شماری از آنان شاخه های گل اهدا کرد.
او به عنوان ناطق پیش از خطبه های نماز جمعه نیز نطقی واقع بینانه و به دور از شعار و کلیشه های مرسوم ایراد کرد. به گواه تصاویر حاضران نیز به سخنان او توجه می کردند و آن را ملموس تر از دیگر سخنرانی ها یافتند. چون درباره وضعیت کار و بیمه و تامین اجتماعی و ایجاد شغل بود که همه به نوعی با آن مواجه هستند.
اخبار ساعت 14 سیما نیز بهای مناسبی به هر سه خبر مربوط به وزیر داد. از حضور در مرقد امام خمینی و دیدار با کارگران تا نماز جمعه. هنگامی که گزارشگر سیمای جمهوری اسلامی آرزو کرد عملکرد آقای وزیر در حوزه روابط کار و حمایت از نیروی کار به گونه ای باشد که در پایان سال جاری یا دوره 4 ساله کارگران به وزیر کار گل اهدا کنند،علی ربیعی پاسخ جالب و قابل تاملی داد.
او گفت:« من خود کارگر بوده ام. در نخستین روز کارگر پس از انقلاب ( 11 اردیبهشت 1358) نیز من به نمایندگی از کارگران سخنرانی کردم. بنا براین تفاوتی نمی کند در کدام سو باشم و گل هدیه بگیرم. من کارگر بودم و همچنان خودم را کارگر می دانم و امید وارم بتوانیم کاری انجام دهیم کما این که در این مدت کوتاه اقدامات مختلفی برای کارگران انجام شده از توافق بر سر ارجاع قرار دادهای سفید امضا به دستگاه قضایی تا حمایت از مشاغل کوچک و خرد و روستایی. از پرداخت بدهی های تامین اجتماعی به بیمارستان ها تا حمایت از تعاونی ها.»
وزیر کار راست می گوید. او علی ربیعی است و کارگر بوده و در 11 اردیبهشت 1358 در مراسم روز کارگر که به همت حزب جمهوری اسلامی و در میدان امام حسین-ع- برگزار شد سخنرانی کرد. هر چند ترور استاد مطهری خبر این مراسم را تحت الشعاع قرار دارد.
نویسنده این سطور آن مراسم را به خاطر دارد. نام سخنران اصلی را نیز؛ که ابوالحسن بنی صدر بود و فارغ از سمت های اجرایی اینجا و آنجا سخنرانی می کرد و نظریه «اقتصاد توحیدی» خود را توضیح می داد و البته هنوز اختلافات سیاسی او با حزب جمهوری اسلامی درنگرفته بود. این نشانی را دادم تا بگویم ما نیز به خاطر داریم.
اما این را نیز می دانیم که علی ربیعی روزنامه نگار و روزنامه دار هم بوده است. موضوع تنها جنبه مدیریتی قضیه نیست. قلم هم می زده تا جایی که در جشنواره ششم مطبوعات در سال 1378 که با اجرا و داوری انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران برگزار شد به عنوان یکی از روزنامه نگاران برتر قلم بلورین گرفت.
به گواه کتاب «جشنواره ششم مطبوعات- اردیبهشت 1378» که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر کرده او به خاطر 5 مقاله برگزیده شد. با این عنوان ها: «دو نگاه به امنیت- اردیبهشت 77»، «چه کسانی به اسلام سیلی می زنند؛ کف زنان یا آقازاده ها؟- خرداد 1377»، «ما و آمریکا در دهه سوم انقلاب- آبان 1377»، «خط نفوذ را جدی بگیرید – آذر 77» و «حکایت یک دهه زجر پرسنل وزارت اطلاعات- دی 77»- [همه از روزنامه کار و کارگر ]
بدین ترتیب علی ربیعی در جشنواره ششم مطبوعات به عنوان روزنامه نگار برتر انتخاب شد. نویسنده این سطور نیز در عرصه ای دیگر به این عنوان رسید و از همان قلم بلورین ها گرفت.
در سال 58 نطق علی ربیعی را به عنوان نماینده کارگران شنیدم و 20 سال بعد از حیث انتخاب در یک جشنواره احساس می کردم در یک جایگاه قرار گرفته ایم.
14 سال دیگر هم گذشت و در پی انتخاب غافل گیر کننده دکتر حسن روحانی به ریاست جمهوری و در سال 1392 همان علی ربیعی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی شد. هر چند که برف سپید گذار عمر بر روی و موی او نشسته بود و با عنوان «دکتری» و پیشینه تدریس و تحقیق در دانشگاه هم شناخته می شد اما ربیعی همان ربیعی بود و روزنامه نگاران امید بستند که حضور یکی از بنیان گذاران انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران در مقام مسوول وزارتخانه ای که این تشکل در آن به ثبت رسیده است احتمال بازگشایی خانه شان را افزایش دهد.
از عجایب روزگار اما این که از جمع سه وزیر که از جانب رییس جمهور روحانی مامور بازگشایی خانه روزنامه نگاران شده اند بیشترین همراهی را وزیران اطلاعات و ارشاد نشان داده اند و آقای ربیعی به نسبت تحرک کمتری داشته یا این گونه احساس شده که شاید به خاطر اشتغالات عدیده اداره سه وزارتخانه در هم ادغام شده ذیل یک عنوان و سامان دهی به میراث آشفته گذشته باشد.
هر چند که در محافل غیر رسمی شنیده می شود که برخی مایل اند تشکل های استانی تشکیل شود تا مدل مورد علاقه شان به اجرا درآید. حال آن که اولا این تشکل به صورت سراسری ثبت شده و شناخته می شود، ثانیا بیشترین تراکم و تمرکز فعالان رسانه ای در استان تهران است و در استان ها نیز شعبه هایی دایر شده بود و نمایندگان آنها حضور فعالی در مجامع عمومی داشته اند.
از سوی دیگر سه نهاد جهانی ( سازمان بین المللی کار، تشکل جهانی کارگران با 800 میلیون عضو و فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران) تنها این نهاد را به رسمیت می شناسد.
وزیران کار البته علاقه وافری دارند که همه ساله به ژنو بروند و گزارش پیشرفت امور مربوط به کارگران و کارفرمایان در ایران را ارایه بدهند و در سال های گذشته هر گاه که درباره بزرگ ترین تشکل «کارگری» روزنامه نگاران ایران پرسیده شده به امور دیگر ارجاع داده و خود طفره رفته اند. اما اکنون وزارت اطلاعات تصریح می کند شکایت خود را پس گرفته و از سوی دیگر هیچ کلاسه پرونده ای نیز در دستگاه قضایی وجود ندارد و در اظهارات سخنگوی محترم قوه قضاییه نیز به حکم قضایی اشاره نمی شود .
تنها درباره رویکردها و علایق سیاسی برخی اعضای کنونی هیات مدیره اظهار نظر می شود که اولا موضوع حساسیت بر سرمواضع طبعا با تغییر دولت منتفی است، ثانیا ابراز نظر و حتی عمل به عنوان یک روزنامه نگار و شخصیت حقیقی و در مقام تحلیل گر و به اقتضای حرفه یک بحث است و در جایگاه حقوقی و از جانب یک تشکل بحثی است دیگر . ثالثا در انتخابات جدید اعضای تازه ای می توانند به هیات مدیره راه یابند و رای اعضای مجمع تعیین کننده است.
علی ربیعی به کارگران یادآوری می کند او را نیز کارگر بدانند و تفاوتی میان گل دادن به کارگران و گل گرفتن از آنان احساس نمی کند. روزنامه نگاران ایران نیز دوست دارند او را هم چنان روزنامه نگار بدانند. کما این که انتخاب کارخانه مرتبط با کاغذ برای بازدید در آغاز هفته کار نیز شاید بی ارتباط به همین علاقه نباشد.
از وزیر کار انتظار می رود به کسانی که گمان می کنند «نظام رسانه ای» می تواند جایگزین انجمن صنفی شود یادآوری کند هرچند موضوع فعالیت اعضای انجمن صنفی روزنامه نگاران، رسانه است اما ماهیت همچنان موضوع کار است و این تشکل به عنوان یک انجمن کارگری آن هم با شماره «یک» در میان انجمن های صنفی به ثبت رسیده و نظام رسانه ای - چه تشکیل شود و چه نشود- ربطی به روابط کار میان روزنامه نگاران و صاحبان بنگاه هایی که در آنها کار می کنند، ندارد. از این رو پذیرفتنی نیست که در نقل قول های غیر رسمی از ایشان چنین اشاره ای شنیده شود.
آقای ربیعی که خود 16 سال پیش پی گیر تاسیس انجمن فراگیر صنفی روزنامه نگاران بوده و بعدتر به سبب جایگاه مدیر مسوولی امکان ادامه همکاری را مطابق اساسنامه نیافته بهتر می داند که این تشکل از سوی سازمان بین المللی کار به عنوان «تشکل اکثریت» شناخته می شود.
بنا براین همچنان انتظار می رود پی گیر فرمان رییس جمهور باشند. اعلام صریح ضرورت بازگشایی بزرگ ترین تشکل صنفی – کارگری روزنامه نگاران ایران در هفته کار و کارگر انتظار گزافی از وزیری نیست که کارگر و روزنامه نگار هم بوده و در زمره موسسین انجمن به شمار می آید.
روزنامه نگاران ایران با شاخه های گل منتظر آقای وزیر کار هستند تا این گل ها را در خانه خود به او اهدا کنند. در 4 سال گذشته تلاش هایی صورت پذیرفت تا جاهای دیگر را خانه روزنامه نگاران معرفی کنند اما بسیاری نشانی شان راهم نمی دانند چون خانه روزنامه نگاران جای دیگری است. همان جایی که وزیر کنونی کار برای تاسیس و فعالیت آن بسیار کوشیده است.
فروغ فرخ زاد می گوید: «اگر به خانه من آمدی/ برای من/ ای مهربان چراغ بیاور». روزنامه نگارانِ خواستار بازگشایی هم می گویند: « به خانه ما هم بیا و شاخه گلی بگیر، آقای وزیر!»
يكي به من بگه فرق عصر ايران اين روزها با رجانيوز چند سال اخير چيه؟!
اما من که 5 سال است مرتب عصرایران را می خوانم و اتفاقا در 7 - 8 ماه اخیر بیشتر می خوانمش ، نقدهای عصرایران بر دولت جدید را هم دیده ام در حالی که سایت های حامی دولت قبل ، فقط مجیز گو بودند. البته طبیعی است که بعضی ها بخواهند رسانه ای که صدای مردم است را بدنام کنند. البته شما را نمی گویم و خدا می داند چون من بر خلاف شما علم غیب ندارم.
این یادداشت رو از اول بخون ، کلی داره از وزیر انتقاد می کنه . اون وقت شما داری برای خودت می بری و می دوزی و حکم می دی؟ خدا رحم کرده که قاضی نیستی!!!!!!
یا علی
با اجازه برو بچه های عصرایران جواب تون رو می دم:
فرقش اینه که خرده فرمایش ما رو در صدر کامنت ها گذاشته
فرقش اینه که از وقتی که دولت روحانی اومده سر کار ، بارها از برخی اقداماتش انتقاد کرده
فرقش اینه که مثل بعضی ها دنبال پرونده سازی برای دیگران نیست
فرقش اینه که اگه یک جایی هم حمایتی از دولت بکنه ، حمایتش هم منطقیه نه کورکورانه
بازم بگم؟
1- عدم تثبیت شغلی
2- حقوق و مزایای پائین بطوریکه وضعیت معیشتی آنها بغرنج است.
3- عدم وجود اصناف مستقل از دولت برای پی گیری حقوق آنها
4- عدم افزایش مناسب و متناسب با تورم واقعی که سبب شده در طول زمان آنها فقیر و فقیرتر شوند
5- هزینه های کارگری در تولید بین 5-30 درصد است ، اما همیشه کارفرمایان افزایش حقوق آنان را عامل افزایش تورم می دانند و حقوقشان به درستی افزایش نمی یابد. واقعا چرا؟
6- چرا افزایش حقوق محصولات مختلف به جیب کارگران نمی رود؟ راستی کجا می رود؟
برادر گرامی گذشتگان فکری برای حل مشکل آنان نکردند شما که عضو دولت تدبیر و امید هستی به آنان امید بده و در پی حل مشکلات آنان باش. به خدا که پاک ترین نان را آنها در آورده وبه خانواده خود هدیه می دهند. خدمت به آنان واجب است و اجر دنیوی و اخروی دارد.
یک نمره منفی در کارنامه دولت یازدهم»، این جمله تیتر اول ساعت 9 سایت عصر ایرانه. شما اگه چیزی شبیه این تیتر توی سایت رجانیوز در چند سال دولت های نهم و دهم دیدی حق باشماست. ضمن اینکه من هم آرزو دارم عصر ایران همچنان نقادانه با پدیده های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ... مواجه بشه.