مسئولین محترم سایت خبری عصر ایران
با سلام و احترام
اینجانب و همسرم از دانشجویان خارج از کشور هستیم که تحصیلمان با هزینه شخصی بوده است. در ابتدای خروجم از کشور دلار امریکا را حدودا به قیمت 1170 تومان تهیه می کردیم. در این سه سال قیمت ارز به شدت تغییر کرد و ادامه تحصیل ما را دچار ابهام کرد. اما به کمک پدرم و پدر همسرم که نخواستند تلاش و کوشش و برنامه ریزی چند ساله ما بی ثمر بماند و به قیمت فشار مضاعفی که با تورم داخل ایران تحمل می کردند اقدام به ادامه تحصیل با ارز مبادله ای کردیم. متأسفانه تصوری که در مورد زندگی دانشجویان خارج از کشور در بین عموم مردم وجود دارد، در باره بیشتر دانشجو ها صحت ندارد. بیشتر دانشجویان خارج از کشور یا سرمایه زندگی شان را در داخل کشور هزینه تحصیلشان کرده اند و یا مثل من به کمک حقوق بازنشستگی پدر و استقراض و در هر دو صورت با قناعت و صرفه جویی تمام زندگی می کنند.
متأسفانه در هر مقطعی که برای دریافت ارز مبادله ای دانجشویی در خواست دادیم، مراحل اداری و مدارک مورد نیاز بیشتر و دشوارتر شد تا اینکه نهایتا در این دور اخیر اخذ تعهد نامه کتبی از دانشجویان هم به تمام مراحل دشوار و پیچیده اخذ ارز، اضافه شد. اینکه چرا دانشجویی که برای اخذ ارز مورد نیاز برای زندگی اش که بیش از 80 درصد هزینه ارز آزاد را بابت آن می پردازد به مانند دانشجوی بورسیه ای که حقوق ارزی به او پرداخت می شود، باید تعهد خدمت بسپارد؛ سوالی است که متأسفانه هیچکدام از رسانه های داخلی تا جایی که من دیده ام به آن نپرداخته اند ولی این آن دلیلی نیست که من را بر آن داشت این نوشته را برای مخاطبین شما بنویسم.
در این دور اخیر نیز بالاجباربا سپردن تعهد، مجددا برای خرید ارز درخواست دادم. پس از سپری کردن مراحل اداری و گرفتن نامه بانکی، بانک عامل ( شعبه ای در آذربایجانغربی) پولی را که با استقراض تهیه کرده بودم گرفته و وعده داد که ظرف بیست روز آینده ارز را تحویل دهد! بماند که این بیست روز چه معنا و دلیلی دارد و آیا از نظر قوانین پولی و مالی، بانک ها مجاز به انجام چنین کاری هستند یا خیر. اما موضوع اینجاست که با گذشت بیش از یک ماه و مراجعات فراوان پدرم هنوز این ارز پرداخت نشده است و دلیل مسئولین محترم بانک هم به سادگی این بوده است که ارز هنوز نرسیده است و باید منتظر باشید! سوال اینجاست که این بانک ها که در صورت تأخیر یک روزه در پرداخت اقساط تسهیلات بانکی، جریمه آنرا محاسبه و به تعهدات مشتری می افزایند ( و به تصریح همه مراجع معظم تقلید این هزینه اضافی نیز ربوی می باشد)، چگونه به راحتی این تأخیر ها و نظایر آنرا درباره مشتری هایی که گزینه دیگری برای تهیه ارز ندارند؛ روا می دارند؟ آیا خود این مسئولین یا خانواده شان تا کنون، معطلی برای هزینه زندگی را تجربه کرده اند؟
اکثر دانشجویان خارج از کشور که من می شناسم و تعدادشان هم کم نیست کار و فعالیت علمی را در کشور خودشان بر هر گزینه دیگری ترجیح می دهند ولی هر ذهن مقایسه گری از خود می پرسد که آیا اقتضای بانکداری اسلامی، این سود های کلان و آن بد عهدی هاست؟ این درحالیست که در اکثر نقاط جهان که داعیه بانکداری اسلامی را نیز ندارند، هیچیک از این مسائل را نمی توان دید و بجای آن رقابتی سخت در جهت جلب مشتریان جریان دارد. به هر حال باید پذیرفت که چنین عواملی هم در تصمیم عده ای از تحصیلکرده های خارج از کشور در ترک کشور علیرغم میلشان، بی تأثیر نیست.