اگر بخواهیم نیازهای صنعت خودرو را فهرست کنیم و آنها را شمرده، تعیین اولویت کنیم و خلاصه اگر عزممان بر گسترش این صنعت و بومیسازی آن باشد، در میانه نیازهای فراوانی که این صنعت دارد، از نیروی انسانی گرفته تا تجهیزات، از نقدینگی گرفته تا ضرورت وجود سیاستهای حمایتی و غیره، یکی که شاید در این فهرست بلند بالا کمتر به چشم بیاید ولی از نیازهای اساسی صنعت به شمار میرود، «دانش» است.
این مفهوم به عنوان یک نیاز اساسی در صنعت همواره جزء داشتهها فرض شده ولي کمتر موضوع بحث قرار گرفته است، اما آنان که دستشان به صنعتگری گره خورده، خوب میدانند، توسعه صنعت تا چه میزانی وابسته به این واژه چهار حرفی است. در باب اهمیت و ضرورت وجود چنین دردانهای برای ارتقای یک صنعت به ویژه صنعت خودرو سخن گفتن، به واسطه آشکاری لزومش زیاده گفتن است، اما شاید تکرار این موضوع که باید در اتصال دو سویه صنعت و چشمه دانش؛ یعنی دانشگاه تلاش بیشتری کرد، خالی از لطف نباشد.
حلقه مفقودهای که در بسیاری از مواقع در ازدحام و شلوغی کار صنایع نسبت به آن غفلت دورهای داریم؛ یعنی هر از گاهی صنایع ما آنقدر درگیر مسایل ریز و درشتشان میشوند که یادشان میرود، برای به دست آوردن بخش اعظمی از انرژی ضروری شان به خوراک دانشگاه محتاجند و این نیز موضوعی نیست که آن را فراموش کنیم. چرا که هر صنعتی زمانی همچنان زنده است که بتواند، با توسعه بخشهای مختلف خود، با شناخت علمی نسبت به محیط پیرامونی، آگاهی نسبت به رقبای فعال در بازار، نیاز موجود در بازار و همچنین تصاحب سهم بیشتری از آن، با توسل به خلاقیت و تولید با کیفیت و گسترش عوامل آن که منجر به ارتقای سطح تولید خواهد شد، به اهدافی که در برنامههای استراتژیک خود طراحی کرده است، برسد. بیشک اینهمه جز در سایه تعامل همواره با مراکز دانشی و تولید علم مقدور نخواهد بود، چرا که تمامی گزارههای بالا گزارههای علمی هستند.
از دیگر سو، معنای تعامل نیاز دانشگاه به صنعت نیز هست؛ به عبارتی مراکز صنعتی میتوانند، تجلیگاه خلاقیت اندیشمندان باشد. مثل مشهور است که علم بی عمل ارزشی ندارد و عمل در این میانه نیاز دانشگاه است که به ویژه در دانش صنعتی، مراکز مصرف آن صنایع است. طبیعی است که به روزرسانی همکاری این دو نهاد که البته فی حد ذاته همواره با هم در پیوند بودهاند و گسترش این همکاری در معنای استفاده همزمان از دستاوردهای نوین برآمده از دانشگاه در صنعت میتواند به پویایی و توسعه هر دوبخش یعنی صنعت و دانشگاه کمک کند.
توسعه چنین تعاملی در صنعت خودرو ، آن هم در مقطع و زمانی که عزم عمومی در میان مدیران و همکاران برای ارتقای سطح تولید از حیث تیراژ و کیفیت و همچنین ساخت محصولات جدید است، از دشواری راه لااقل در بخشی از مسیر خواهد کاست و دغدغه تلاشگران این عرصه را کم خواهد کرد.
البته یادآور شویم که ضرورت توسعه این ارتباط، پویایی و شناخت بیشتر مراکز دانشی یا دانشگاهها نسبت به مراکز صنعتی هم هست تا دستاوردها و نتایج علمی عزیزان منطبق با روح صنعت باشد و جنبه کاربردی بودن آنان در صنایع لحاظ شود.