۲۴ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۴ آبان ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۳۹۸۱۵
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۹ - ۱۹-۰۳-۱۳۹۳
کد ۳۳۹۸۱۵
انتشار: ۱۰:۲۹ - ۱۹-۰۳-۱۳۹۳

دروازه غار، زیستگاه قاتلانی خاموش

این دروازه در حد فاصل بین خانی آباد و میدان شوش در حوالی مکانی که امروزه در آن میدان غار (شهید هرندی) بنا شده، واقع شده است اما محل دقیق این دروازه در حد فاصل میدان شوش و میدان راه آهن است که در شمالی ترین قسمت محله باغ آذری قرار گرفته است.
در روزگاری نه چندان دور شنیدن نام ˈدروازه غارˈ از محله های قدیمی تهران ، ذهن هر فردی را به سمت دوران کهن سوق می داد، آن روزگارانی که مردان و زنانی اصیل در کوچه پس کوچه های قدیمی این محله می زیستد و اکنون این محله قدیمی با آن سابقه و تاریخچه به سکونتگاه ساقیان و مصرف کنندگان موادمخدر تبدیل شده است.
 
به گزارش ایرنا، آن روزی که ناصرالدین شاه قاجار حصاری در اطراف تهران کشید، شاید هرگز فکرش را نمی کرد، این مکان روزی به محل سکونت ساقیان مواد مخدر و محل تجمع معتادان خیابانی تبدیل شود.
 
دروازه غار نام یکی از دروازه های قدیمی شهر تهران است که در اطراف حصار ناصری (حصاری که در عهد ناصرالدین شاه قاجار در اطراف شهر تهران یا به اصطلاح آن روز، در اطراف دارالخلافه ناصری کشیده شده بود)، قرار داشت.
 
این دروازه در حد فاصل بین خانی آباد و میدان شوش در حوالی مکانی که امروزه در آن میدان غار (شهید هرندی) بنا شده، واقع شده است اما محل دقیق این دروازه در حد فاصل میدان شوش و میدان راه آهن است که در شمالی ترین قسمت محله باغ آذری قرار گرفته است.
 
وضعیت این محله از جمله ناامنی، سکونت ساقیان مواد مخدر و فعالیت بی باکانه آن ها، وجود معتادان که چهره محله را ناخوشایند کرده، هجوم مهاجرت از شهرهای مختلف به این محله، فقر فرهنگی و اقتصادی اهالی محله ، همه و همه خبرنگاران و گزارشگران را بارها و بارها بر آن داشت تا از این محله قدیمی گزارش هایی تهیه کنند تا اینکه با گذشت سال ها و گزارش های فراوان از این محله این سوژه به تدریج به دست فراموشی سپرده شد.
 
با وجود انتشار گزارش های فراوان از این سوژه تکراری، خبرنگار گروه اجتماعی ایرنا بر آن شد تا بار دیگر این سوژه را زنده کند.
 
هر چند نیروی انتظامی در سال های اخیر با اجرای طرح جمع آوری معتادان، کمک فراوانی به امنیت این محله کرده به گونه ای که اهالی محله دروازه غار بر این مساله تاکید دارند اما اعتیاد، این معضل خانمان سوز و جانسوز، همچنان در اینگونه محلات رخ می نماید.
 
در محلاتی مثل دروازه غار و شوش، ساقیان مواد مخدر این قاتلان خاموش در کمین جوانانی نشسته اند تا با یک بار مصرف، آن ها را برای همیشه برده خود کرده و از این طریق هر روز فربه تر از دیروز شوند.
 
آری هرچند وضعیت امنیتی در محله قدیمی دروازه غار بهتر از چهار یا پنج سال گذشته شده، اما هنوز سایه ناامنی را در این مکان می توان احساس کرد.
 
در چند سال گذشته ساقی های مواد مخدر و معتادان به وضوح در کوچه پس کوچه های دروازه غار و پیش چشم کودکان پاک و معصوم به خرید و فروش مواد مشغول بودند ، این رویه آن چنان برای اهالی محل، عادی و تکراری شده بود که دیگر هیچ گونه اعتراضی نسبت به مشاهدات خود نداشتند.
 
اکنون محله دروازه غار تا حدودی تغییر کرده و شهرداری منطقه 12 شهر تهران سعی کرده با ایجاد فضای سبز و زمین چمن رنگ و بویی به این محله بدهد اما گویا این اقدامات چندان تاثیری نداشته است.
 
زمانی، برای تهیه گزارش به این محله آمدیم که ماموران نیروی انتظامی با اجرای طرحی، معتادان را جمع آوری کرده و آن ها را در زمین چمنی که برای اهالی محل تعبیه شده ، در زیر آفتاب نشانده بودند.
 
نیروی انتظامی هر از گاهی طرح جمع آوری معتادان را اجرا می کند اما از آن جایی که مراکز مسوولیت نگهداری از آن ها را به عهده نمی گیرد، بار دیگر رها می شوند و این سیکل همچنان ادامه می یابد.
 
ماموران نیروی انتظامی برحسب وظیفه آن ها را جمع آوری کرده و تحویل مراکز ویژه نگهداری از معتادان می دهند و این مراکز آن ها را یا پذیرش نکرده یا بعد از مدت کوتاهی رها می کنند.
 
یک مامور نیروی انتظامی که در زمین چمنی که معتادان را نگهداری می کنند، نشسته است، در حالی که مشغول استراحت است به خبرنگار اجتماعی ایرنا می گوید: روزانه 70 تا 100 نفر را جمع آوری کرده و تحول مرکز نگهداری معتادان شفق می دهیم اما از آنجایی که بسیاری از این معتادان مریض هستند، آن ها را پذیرش نمی کند.
 
وی با بیان اینکه بسیاری از این معتادان خیابانی که ضایعات جمع می کنند، از شهرهای مختلف به تهران آمده اند، اضافه می کند: بسیاری از این افراد از شهرهای شمال، مشهد، اردبیل، قرچک و غیره به تهران آمده و کمتر کسی از این معتادان تهرانی هستند.
 
این مامور نیروی انتظامی ادامه می دهد: بیشتر افرادی که در این محدوده جمع آوری می شوند 16 تا 55 ساله هستند.
 
وی در مورد جمع آوری زنان معتاد در محدوده دروازه غار می گوید: ما اجازه نداریم زنان معتاد را جمع آوری کنیم.
 
این مامور نیروی انتظامی اضافه می کند: نیروی انتظامی وظیفه ای برای نگهداری از این افراد ندارد ما وظیفه تامین امنیت منطقه را داریم بر این اساس این افراد را جمع آوری می کنیم اما متاسفانه بعد از مدت کوتاهی دوباره رها می شوند.
 
براساس این گزارش، اکثر خانه هایی که در این محدوده دیده می شوند، فرسوده و قدیمی هستند و بسیاری از صاحبان این خانه های بیتوته گونه، از شهرهای مختلف ایران و گاه از افغانستان به این مکان نقل مکان کرده اند.
 
به گفته یکی از اهالی محل؛ صاحبان برخی از این خانه های کلنگی و فرسوه، ساقی های مواد مخدر هستند و فردی جرات نمی کند به این خانه ها نزدیک شود.
 
جوانی حدود 32 ساله که در بین معتادان جمع آوری شده، دیده می شود، با اشتها در حال خوردن نان بربری است که ماموران نیروی انتظامی به عنوان ناهار برای آن ها خریداری کرده اند.
 
وی که تمایلی به صحبت ندارد اما به ناچار و با دستور مامور نیروی انتظامی حاضر به صحبت با خبرنگار اجتماعی ایرنا شده، می گوید: بار دومی است که مرا گرفته اند در حالی که تنها سیگار مصرف می کنم و اعتیاد به هیچ گونه مواد مخدری ندارم.
 
اعتیاد از سر و روی این فرد می بارد، دندان هایش یک خط در میان افتاده ، چشمانش خمار و خواب آلود است، از او می پرسم: از کجا به تهران آمدی و در مدتی که در طرح جمع آوری معتادان دستگیر شدی ، در کجا نگهداری می شدی؟
 
می گوید: از بندرعباس به تهران آمدم، به کلانتری رفتم و آزاد شدم، گاهی به گرمخانه می روم و برای رفت و آمد به آن جا مشکلی ندارم.
 
وی در پاسخ به این سووال که آیا ساقیان مواد مخدر این محدوده را می شناسی و آیا با فرد خاصی کار می کنی؟ می گوید: هیچ فردی را نمی شناسیم.
 
مردی حدود 40 ساله که هروئین مصرف می کند، می گوید: پنج یا شش بار در طرح نیروی انتظامی دستگیر شدم و به مرکز ترک اعتیاد شفق رفتم، هر بار، حدود یک ماه در آن جا نگهداری و سم زدایی شدم و بعد بیرون آمدم و بار دیگر مصرف را شروع کردم.
 
وی که از طریق جمع آوری ضایعات، هزینه مصرف هروئین خود را تامین می کند، ادامه می دهد: روزانه 10 تا 15 هزار تومان از این طریق به دست می آورم و همه را خرج مواد می کنم.
 
یکی دیگر از معتادانی که در طرح نیروی انتظامی جمع آوری شده ، از معتادان تزریقی است، وی که حدود 45 سال دارد از 17 سال گذشته از بابل به تهران آمده و در این مدت اعتیاد داشته است.
 
این فرد می گوید: دارای زن و یک فرزند دختر هستم که نزد والدینم در بابل زندگی می کنند.
 
به وی می گویم، به آینده تنها دخترت فکر کرده ای ، در حالی که سرش را پایین می انداز، می گوید: شرمنده آن ها هستم.
 
وی که از طریق جمع آوری ضایعات هزینه موادش را تامین می کنم، در پاسخ به این سووال که آیا ساقی داری و آیا برای آن ها کار می کنی تا مواد مخدر بفروشی؟ می گوید: اکثر ساقی های مواد مخدر را که در شوش هستند، می شناسم، اما هرگز قبول نکرده ام که برای آن ها مواد بفروشم چون می دانم این کار آینده ای ندارد، خماری را تحمل کرده ام اما هرگز تن به این کار ندادم.
 
وی می گوید: بسیاری از ساقی های مواد مخدر در محدوده شوش زندگی می کنند و در این جا(دروازه غار) تعداد کمی از ساقیان فعالیت می کنند.
 
امام جماعت یکی از مسجدهای محله دروازه غار در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی ایرنا که از بهتر شدن وضعیت امنیت این محدوده توسط نیروی انتظامی رضایت دارد، می گوید: امنیت این محدوده نسبت به چند سال گذشته اصلا قابل مقایسه نیست هرچند امنیت این محدوده بهتر شده است اما از آن جایی که در این محدوده بافت فرسوده وجود دارد و اکثر مهاجر هستند، هنوز اعتیاد و فروش مواد مخدر از معضلات اصلی محله قدیمی دروازه غار است.
 
وی اضافه می کند: تغییر بافت مسکونی این محدوده در درمان این معضل اجتماعی چندان راهگشا نیست هر چند می تواند تاثیر گذار باشد اما مشکل اصلی فرهنگ است که باید تغییر کند ؛ بسیاری از افراد از شهرهای مختلف برای یافتن کار به این محدوده مهاجرت می کنند که در دام مواد مخدر اسیر می شوند.
 
زنی حدود 25 ساله که از بابل به تهران آمده و حدود هفت سالی است که در محله دروازه غار زندگی می کند، می گوید: از ساعت 9 شب به بعد دیگر تردد در این محله امنیت ندارد هر چند در چند سال گذشته حتی در روز هم نمی شد در این محله تردد کرد اما اکنون با کنترل ماموران نیروی انتظامی وضعیت بسیار بهتر شده است.
 
صدها و شاید هزاران محله دیگری مثل دروازه غار در اقصی نقاط کشور پهناور ایران اسلامی قرار دارد که نباید چنین محله های فقیرنشینی زیستگاه امن دیوصفتانی شود که جوانی و سلامت خانواده ها را نشانه گرفته اند بلکه همواره باید در کنار طرح های ضربتی نیروی انتظامی برای مقابله با چنین پدیده هایی ، سایر نهادها نیز به کمک بشتابند چرا که مجموعه اقدام هایی برای مبارزه با چنین پدیده هایی نیاز است.
 
بر اساس برخی آمارهای موجود از محله آلوده به مواد مخدر در تهران 40 محله خیلی آلوده بوده و درصد مابقی آنها متفاوت است.
 
اگر نیروی انتظانی به عنوان حافظ امنیت مردم در قالب طرح های ضربتی به مبارزه با پدیده هایی از جمله قاچاق، مواد مخدر، اعتیاد و غیره می پردازد باید سایر نهادها نیز به همیاری ناجا شتافته نه اینکه یک اقدام مثبت را بی نتیجه باقی گذاشته و هیچ گونه مسوولیتی در خود احساس نکنند.
 
باید گفت مبارزه با پدیده اعتیاد ، یک اقدام فرهنگی و جمعی است و همه ارگان ها اعم از آموزش و پرورش، بهزیستی، مراکز ترک اعتیاد، نیروی انتظامی و همه آحاد جامعه باید در این جبهه حضور یابند.

ارسال به دوستان