عصر ایران- درگذشت آیت الله
محمد محمدی گیلانی بهانهای است تا به یکی از داستان های مشهور منسوب به او اشاره شود؛ داستانی که پس از دریافت «نشان عدالت» از دست محمود احمدینژاد قوت بیشتری گرفت؛ به خاطر جملهای که اعطاکننده بر زبان آورد.
البته چون اعطای این نشان در ششم تیرماه سال 88 و در گرماگرم توفان پس از انتخابات صورت پذیرفت چندان انعکاس رسانهای نداشت و طبعا تحتالشعاع اخبار دیگر آن روزها قرار گرفت.
آن داستان اما که در سی و چند سال گذشته بسیار کسان نقل کردهاند این است که در مقام حاکم شرع، حکم اعدام دو فرزند خود را صادر کرده بود.
محمود احمدینژاد هم در آن آیین گفت: «
آیت الله گیلانی عدالت را ابتدا دربارۀ خود و بعد دربارۀ دیگران اجرا کرد.» با این که او در حد همین اشاره بسنده کرد اما این سخن به منزلۀ مستندی در تأیید آن داستان مشهور تلقی شد.
هر چند که احمدینژاد خود به بیانِ سخنان نامستند شهرت داشت اما به هر رو چون از جانب یک مقام رسمی و برای اولین بار در یک جمع عمومی مطرح میشد و محمدی گیلانی نیز درصدد تکذیب برنیامد این تصور شکل گرفت که این حکایت - حکم اعدام فرزندان را خودش صادر کرده - درست است و حتی برخی از دو پسر به سه پسر افزایش دادند.
این داستان رگههایی از واقعیت را درون خود دارد اما اعدامی در کار نبوده است. بلکه دو فرزند او –
کاظم و محمد مهدی- در درگیری در سال 1361 و نه در وقایع سال 60 کشته شدند.
در این باره دو روایت وجود دارد:
یکی این که حین درگیری کشته شدند و دیگری – مطابق نقل رییس مؤسسۀ کیهان- پیش از آنکه به دست نیروهای امنیتی بیفتند سیانور خورده بودند. در هر صورت حاکم شرع، حکم اعدام دو فرزندش را صادر نکرد بلکه وقتی از او استعلام میشود چنانچه با فرزندان شما مواجه شویم چگونه عمل کنیم، پاسخ میدهد: «هر کاری که در موارد دیگر انجام میدهید». بنا بر این فرمان مستقیم و صریح و خاصی صادر نمیکند که از آن حکم کشتن آنان برآید.
درباره فرزند دیگر نیز باید گفت مراد، فرزند اول اوست – جعفر - که در بهار 1358 در سانحه رانندگی درگذشت و در قبرستان شیخان قم دفن شد؛ در همان سانحهای که پدر و مادر او نیز به شدت مجروح شدند و در مطلب مربوط به دکتر شیخالاسلام زاده وزیر بهداری دولت هویدا توضیح داده شد که با همان حالت آنان را به بهداری اوین میرسانند و دکتر شیخ که حکم حبس ابد را از محمدی گیلانی دریافت کرده بود جان حاکم شرع محکوم کنندۀ خود را نجات میدهد.
«محمد محمدی دعویسرایی» که با عنوان آیت الله «محمدی گیلانی» شهرت داشت درسال 1307 خورشیدی در روستای دعوی سرا از توابع شهرستان رودسر در استان گیلان به دنیا آمد و پس از انقلاب، جانشین شیخ صادق خلخالی در دادگاههای انقلاب شد و شماری از احکام مشهور از جمله حکم حبسابد عباس امیر انتظام را او صادر کرد. برخی از افرادی که با حکم شیخ صادق خلخالی به اعدام محکوم شده بودند با حکم گیلانی تخفیف گرفتند و نجات یافتند. مشهورترین آنان سید شجاعالدین شیخ الاسلام زاده وزیر بهداری دولت هویدا بود که به تازگی درگذشت. در پروندۀ دکتر احمد مهدوی دامغانی نیز به رغم اصرار اسدالله لاجوردی بر محکومیت او به خاطر تبلیغ اسلام آریامهری حکم به تبرئۀ استاد سرشناس داد.
شهرت اصلی محمدی گیلانی اما به خاطر محاکمات و احکام مربوط به وقایع سال 1360 ونیز برنامههای تلویزیونی است که با لحن و ادبیات متفاوت پارهای احکام فقهی را توضیح میداد.
جالب است که گفته شود هر چند که به سخت گیری در احکام صادره شهرت داشت اما درمقام رییس هیأت عفو نیز عمل کرده بود.
مناصب او در جمهوری اسلامی را میتوان این گونه برشمرد: حاکم شرع و رییس دادگاههای انقلاب اسلامی، عضو فقها و دبیر شورای نگهبان، رییس هیأت عفو قوه قضاییه، عضو شورای بازنگری قانون اساسی در حیات امام خمینی، نمایندۀ استان تهران در چهار دوره مجلس خبرگان رهبری و رییس دیوانعالی کشور.
از بازیهای زمانه این که آیتالله محمدی گیلانی در بیمارستان پارس بستری شد. بیمارستانی که یکی از محکومینِ بعدا آزاد شدۀ او پزشک و عضو هیأت مدیرۀ آن بود. عباس امیر انتظام نیز که برای مداوا بیرون زندان به سر میبرد در بیمارستان پارس باخبر میشود صادر کنندۀ حکم او نیز در همان بیمارستان و در بخش مراقبتهای ویژه بستری است و به اصرار همسرش از او عیادت میکند. در وضعیتی که هوشیاری نداشت.
با این همه اگر همین حالا از ایرانیانی که در سن میانسالی و بالاتر به سر میبرند دربارۀ محمدی گیلانی بپرسید خواهند گفت: «همان که دو فرزند خود را اعدام کرد؟!»
راز سکوت خود او اما پیچیده نیست. معمولا در گفتوگوهای مستقیم از اینگونه پرسشها که پاسخ دهنده را به لحاظ عاطفی در موقعیت دشوار قرار میدهد، مطرح نمی شود. شاید هر که غیر احمدینژاد بود نیز ولو غیر مستقیم اشاره نمیکرد. پاسخ درست اما همان است: حکم اعدام فرزندان خود را صادر نکرد اما احتمال مرگ آنان را در تصمیم خود نادیده انگاشت و از مأموران خواست دو فرزند او را مستثنا نکنند و کارشان را انجام دهند.
کارنامۀ محمد محمدی گیلانی را می توان به چند دوره تقسیم کرد: دادگاههای انقلاب و از ابتدای جمهوری اسلامی تا سال 60، محاکمات سالهای 60 و 61 ومناصب عالی قضایی بعدی. در این میان و به رغم اشتهار او به همسویی کامل با مواضع رسمی این قول هم شنیده شده که در مسایل مربوط به آیت الله حسینعلی منتظری دیدگاه متفاوتی داشته است.