عصرایران؛ جعفر محمدی - اخیراً دو انتقاد در سطح عمومی نسبت به سازمان صدا و سیما مطرح شده است: اولی رواج آزاردهنده پدیده «آنتن فروشی» است و دومی ، کپی کاری آشکار در ساخت سریال «هفت سنگ».
انتظار می رفت شورای نظارت بر صدا و سیما در این دو مورد وارد عمل شود تا اشکالات به وجود آمده اصلاح شوند یا دستکم تصمیماتی گرفته شود که در آینده شاهد چنین مسائلی نباشیم.
با این حال، نائب رئیس شورای نظارت بر صدا و سیما ، آب پاکی را بر روی دست مردم و رسانه ها ریخت و حتی صدا و سیما را طلبکار هم کرد؛ بخوانید:
« نایب رییس شورای نظارت بر صداوسیما در دفاع از رسانه ملی به لزوم اختصاص
بودجه بیشتر به این سازمان تاکید کرد و از دستهای پشت پرده در انتقادهای
تند از تلویزیون درباره سریال «هفت سنگ» خبر داد. همه برنامهها در شکل و ساختار از یکدیگر تقلید میکنند و آنچه که نباید باشد این است که در محتوا نباید تقلید کرد.
سید رمضان شجاعی کیاسری افزود: رسانهها با حرکتی که در انتشار اخبار مربوط به مجموعه «هفت
سنگ» انجام دادند حرکت غلطی انجام دادند و خواستند در تخریب رسانه ملی
بکوشند. دستهایی پشت پرده است و رسانهها به خاطر مشکلی که با صداوسیما دارند
اینگونه پیش رفتند درصورتیکه خود ما برنامهها را رصد میکنیم و اگر
برنامهای از نظر محتوایی اشکالی به فرهنگ و هنر ما وارد کند ما جلوی پخش
آن را خواهیم گرفت
وی
(درباره پدیده آنتن فروشی در صدا و سیما) گفت: دولت باید همانطور که وزارتخانهها را حمایت میکند از سازمان صداوسیما هم
حمایت کند. سازمان صداوسیما مثل وزارتخانههای آموزش و پرورش و یا وزارت
علوم درآمدی ندارد، برعکس وزارتخانهای مثل نفت که خودش میتواند درآمدزا
باشد. دولت باید دو سوم هزینههای سازمان صداوسیما را بدهد تا سازمانی با
این وسعت بتواند هزینههای خود را اداره کند.
»در این باره نکات زیر قابل توجه است:
1 - کسانی که قرار است بر صدا و سیما نظارت کنند، باید اطلاعات حداقلی در این حوزه داشته باشند. سخنان نائب رئیس شورای نظارت بر صدا و سیما نشان می دهد که ایشان فرق بین "کپی" و "اقتباس" را نمی داند و الّا از افتضاحی که سریال "هفت سنگ" در کپی کردن از سریال آمریکایی "خانواده مدرن" به بار آورد و انتقاد کارشناسان امر را در پی داشت ،این گونه حمایت نمی کرد.
اقتباس،همان گونه که جناب ایشان هم گفته است،امری است متداول در دنیای هنر و معمولاً هم در تیتراژ فیلم ها و سریال ها می آورند که این اثر از فلان رمان یا فیلم یا داستان اقتباس شده است.
اما کپی ، این است که یک فیلم را بدون اجازه سازندگان آن، بدون تغییر خاصی در ساختار با بازیگران دیگر و اسامی متفاوت کپی کنند و بدتر از همه این که ادعا کنند فیلمنامه هم کار خودشان است و لابد، برای این کارشان هم، حق التألیف سناریو هم از بودجه بیت المال بگیرند!
ای کاش اعضای شورای نظارت بر صدا و سیما قبل از بررسی موضوع ، با چند کارشناس بی طرف مشورت می کردند تا لااقل فرق کپی کاری و سرقت ادبی را با اقتباس هنری یاد بگیرند و بعد قضاوت کنند.
2 - اما درباره این که آقای نائب رئیس که مدعی شده است
«رسانهها با حرکتی که در انتشار اخبار مربوط به مجموعه "هفت
سنگ" انجام دادند حرکت غلطی انجام دادند و خواستند در تخریب رسانه ملی
بکوشند. دستهایی پشت پرده است و رسانهها به خاطر مشکلی که با صداوسیما دارند
اینگونه پیش رفتند.
» باید گفت:
الف: رسانه هایی که یک کجروی فاحش را می بینند و نقد می کنند «کار غلط» انجام نداده اند. کار غلط را این افراد انجام داده اند:
- افرادی که سریال آمریکایی را کپی کرده و در تیتراژ سریال، با اعتماد به نفس تمام نام خود را به عنوان نویسنده ذکر کرده اند
- افرادی که از جیب ملت حقوق می گیرند تا سناریوها را بررسی کنند ولی یا این موضوع را متوجه نمی شوند یا می فهمند و به هر علتی از کنارش می گذرند.
- افرادی که باید بر صدا و سیما نظارت کنند ولی به جای این که این کار زشت -که در دنیا هم صدا کرد- را محکوم کنند، بر رسانه ها خرده می گیرند که چرا گفتید بالای چشم صدا و سیما ابروست؟!
ب: از آقای نائب رئیس می خواهیم به فوریت، آن دست های پشت پرده ای که می خواستند رسانه ملی را تخریب کنند و به همین خاطر به "هفت سنگ" انتقاد کردند را برملا کند.
این چه ادبیاتی است که هر کس هر کجا کم می آورد، فوراً دست های پشت پرده را پیش می کشد؟
کدام دست های پشت پرده آقای نائب رئیس؟!
یک عده رفته اند و کار خلاف قانون و اخلاق کرده و سریال آمریکایی را به نام خود کپی کرده و پولش را گرفته اند و آبروی کشور را هم در سطح بین المللی برده اند ، آن وقت شما رسانه های را متهم می کنید که می خواستند رسانه ملی را تخریب کنند و دست هایی پشت پرده است و کذا و کذا!
3 - اما درباره آنتن فروشی که صدای همه را درآورده است، بدترین توجیه را مطرح کرده اند:بودجه نیست!
سؤال این است که اگر واقعاً پول ندارند، این همه توسعه کمّی و افزودن شبکه های داخلی و برون مرزی که عمدتاً بیننده هم ندارند برای چیست؟ چرا به جای آن که هر روز یک شبکه بی خاصیت و کم ببیننده اضافه کنند، بر روی کیفیت شبکه های موجود کار نمی کنند؟
وانگهی ، اگر می گویند بودجه کم است، در وهله اول از سوء مدیریت است و الّا چگونه می توان پذیرفت که با بودجه سالانه ای که مجلس مصوب می کند (بیش از 1000 ملییارد تومان) و آگهی هایی که مدام پخش می شوند، نمی توان صدا و سیما را اداره کرد؟
در ناکارآمدی مدیریت صدا و سیما همین بس که با وجود داشتن ده ها هزار پرسنل رسمی و غیر رسمی و همکاران بیرونی(که تعدادشان در برخی منابع تا 40 هزار نفر نیز قید شده ولی آمار رسمی را اعلام نمی کنند!)، در برابر شبکه هایی مانند الجزیره ، بی بی سی ، ام بی سی و ... توفیق کمتری در جذب مخاطب دارند.
کافی است بدانید شبکه الجزیره که تنها حدود 15 سال است راه اندازی شده و کانال هایی مانند عربی، انگلیسی،کودکان،ورزشی ،مستند،مصر و آمریکا دارد در 23 دفتر جهانی خود تنها 1400 نفر پرسنل دارد. یا BBCWORLD تنها 8400 کارمند دارد ، MBC هم با کانال های 1،2،3،درام،اکشن و ... تنها با 1200 نفر کار می کند و همین طور است اکثر شبکه های معتبر و پرمخاطب جهان. اما صدا و سیما ما چه؟ لشکری از کارکنان و خروجی هم که جلوی چشم همه ماست!
واقعاً چرا از دهها هزار نفری که در صدا و سیما حقوق می گیرند،به طور استاندارد کار و خدمت گرفته نمی شود؟ اگر واقعاً این همه پرسنل نیاز است، کو نتیجه؟ اگر هم نیاز نیست، چرا افراد زائد را حذف نمی کنند؟ قرار نیست که صدا و سیما ، آنتن رسانه ملی را بفروشد تا به این عده پول دهد. مردم که بدهکار افراد ناکارآمد نیستند.
بعد از تحریر:در نوشتن این مطلب ، دستی پشت پرده نبوده است ،نویسنده و منتشر کننده آن ، کاملاً مشخص و جلوی پرده هستند.
حق نکهدارتان
چه در مقوله آلودگی بنزین، چه در مقوله صدا و سیما چه در زمینه خودرو ....
دستمریزاد