امروز یعنی «شهریورگانِ» زرتشت، روز «پدر» نامیده میشود، روزی که نام ماه با نام «شهریور» یکی شده است.
به گزارش ایسنا، روز چهارم از هر ماه به نام «شهریور» و چهارم ماه شهریور جشن «شهریورگان» است؛ روزی که زرتشتیان این جشن را به عنوان روز «پدر» درنظر میگیرند. روزی که گفته میشود «کوروش» متولد شده است.
«شهریورگان» یا «آذر جشن» از جمله جشنهای دوازدگانهی سال ایران باستان بوده و از شمار جشنهای آتش محسوب میشود. در اوستا شهریور را نخست «خشَترَوَئیریَه» مینامیدهاند که در پهلوی به «خشَترِوَر» و در پارسی نو به «شهریوَر» تبدیل شده است.
بخش نخست این واژه "خشترَ" معنی «شهریاری» و بخش دوم "وَییریه" به معنی «آرزو» است که در جمع آن را «شهریاری آرزو» مینامیدهاند.
شهریور نام یکی از «امشاسپندان» است که در جهان معنوی نماد «پادشاهی آسمانی» و یکی از «فروزههای خدایی» است و در جهان فیزیکی نگهبان «ایوخشستها» یا فلزها است که همیشه خواهان فر و بزرگی و نیرومندی برای مردم و پشتیبان بینوایان است.
به اعتقاد زرتشتیان، این جشن به پادشاهان دادگر بستگی دارد و آنان نمایندهی شهریاری آسمانی هستند، بنابراین ایرانیان باستان در این روز پس از نیایش اهورامزدا و نیکوکاری کردن و دادن خوراک به بینوایان و نیازمندان، نزد پادشاه رفته و این جشن را شادباش میگفتند. سپس فلزهای کهنه را از انبارها بیرون میآوردند و نو میکردند و پس از آن به شادی و پایکوبی میپرداختند.
از دو نگاه دیگر جشن شهریورگان اهمیت دارد؛ نخست آنکه ماه شهریور، ماه گردآوری فراوردههای کشاورزی است و کشاورزان ایرانی همیشه دستاورد کشت و کار را با شادمانی و جشن برگزار میکردند.
دوم آنکه در این ماه، پاییز کاری آغاز میشود و چون ایرانیان آغاز هر کار نیکی را با شادی در میآمیختند، به همین دلیل جشن شهریورگان را آغاز فصل نوی دیگری از زمان کشت میتوان دانست.
از سوی دیگر، تاریخنویسان دربارهی این روز نوشتهاند؛ «این روز جشن «بما» توسط زرتشتیان گرفته میشد، چون روزی است که پیامبر ایرانی «مانی» دستخوش دسیسههای موبدان شده، اعدام میشود. به همین دلیل، پیروان او این روز را سالروز «عروج» او به آسمان میدانند.
بر اساس برخی منابع (گاهشماری و جشنهای ایران باستان- هاشم رضی) در این روز جشن آتشهای خانگی برپا میشده است، چون مردم در خانهها آتش میافروختند و ستایش خداوند و شکر نعمتهای او را به جا میآورند و در خانهها اغلب میهمانی برپا کرده و خوراکهای متنوع و ویژه تدارک میدیدند و به مناسبت تغییر هوا در شب روی پشتبامها آتش روشن میکردند، اما متأسفانه بقایای این جشن نیز میان زرتشتیان در حال فراموشی است و فقط برخی از خانوادههای قدیم در کرمان به گونهی محدودی این جشن را برگزار میکنند.