اول از همه جالب است بدانید این اصطلاح «زیرآب زنی» از کجا وارد فرهنگ ما شده است. زیرآب، در خانه های قدیمی تا كمتر از صد سال پیش كه لوله كشی آب تصفیه شده نبود معنی داشت. زیرآب در انتهای مخزن آب خانه ها بوده كه برای خالی كردن آب، آن را باز می كردند. این زیرآب به چاهی راه داشت و روش باز كردن زیرآب این بود كه كسی درون حوض می رفت و زیرآب را باز می كرد تا لجن ته حوض از زیرآب به چاه برود و آب پاكیزه شود. در همان زمان وقتی با كسی دشمنی داشتند. برای اینكه به او ضربه بزنند زیرآب حوض خانه اش را باز می كردند تا همه آب تمیزی را كه در حوض دارد از دست بدهد. صاحب خانه وقتی خبردار می شد خیلی ناراحت می شد چون بی آب می ماند. آن وقت این فرد آزرده می گفت: «زیرآبم را زده اند».
ریشه این کار را باید در روحیات، شخصیت و عوامل درونی فرد زیرآب زن جستجو کرد. حسادت پایه اساسی این کار است. فردی که در محیط کار خود احساس کند به اندازه کافی و به اندازه نیاز روحی خود دیده نمی شود، چشم به موقعیت دیگران می دوزد و احساس می کند حق خود را باید از دیگری مطالبه کند. این حسادت و چشم دوزی به جایگاه و محبوبیت همکاران، کم کم تبدیل به خشمی فروخورده می شود. عدم توانایی فرد در کنترل خشم خود، او را به سمت آن می برد که تمام تلاش خود را برای حذف دیگری به کار گیرد.
تمام این مراحل، لزوماً خودآگاه نیست. گمان نبرید که اگر از فرد زیرآب زنی بپرسید: «هیچ حواست هست چه کار ناشایستی می کنی؟»، او خواهد گفت: «بله می دانم! دارم نقشه می کشم برای همکاری پرونده سازی کنم تا او را از سر راه خود بردارم»! خیر! در بسیاری موارد تمام این کارها و نیات در ناخودآگاه فرد شکل می گیرد و فرد توجیه های قابل قبولی برای کار خود دارد. در نتیجه هنگامی که از او سوال بالا را بپرسید، خواهد گفت: «من می خواهم به عملکرد سازمان کمک کنم. فعالیت های ضعیف این فرد جلوی پیشرفت را می گیرد و رئیس از این موضوع آگاه نیست. من کمک می کنم تا او متوجه شود و اگر توانست که کارمند را اصلاح کند، اگر هم نتوانست، فرد مناسب تری جایگزین او کند». در نتیجه، فرآیند «زیر آب زنی» در این لحظه آغاز می شود و او گزارش ها را با بدبینی تمام تکمیل می کند تا به دست رئیس برساند.
پس می توان مجموعه آدم های محل کار را به سه دسته تقسیم کرد: افراد خوب و قابل اعتماد که شما در هر شرایطی به آنها اعتماد خواهید کرد و آنها در عملکرد شما نگاهی خوش بینانه دارند، افرادی که اخلاقی ناپسند دارند و به همکاران آسیب می رسانند و باعث رنجش آنها می شوند بی آنکه خود بدانند، و گروه سوم افراد کینه جو که آگاهانه با همکاران دشمنی می کنند و سنگ جلوی پای آنها می اندازند. ما با گروه اول و سوم کاری نداریم چراکه تکلیفشان مشخص است. روی سخن ما با گروه دوم است. آنها که ناآگاهانه به همکاران خود و موقعیت آنها آسیب می رسانند.
شما اگر حس بدی نسبت به کار او دارید، هرگز کار او را تکرار نکنید. مطمئن باشید خوش قلبی شما به کارتان خواهد آمد و روشی که همکارتان در پیش گرفته، شاید در زمانی کوتاه برای شما مشکل ساز باشد، اما در نهایت شما برنده داستانید چراکه کار او را تکرار نکردید
این افراد در ارائه گزارش ها، مثلاً عمل ناشایست و اشتباه همکاری را بیش از اندازه پررنگ و بزرگنمایی می کنند. شاید اهمیت آن اشتباه و تأثیر آن در عملکرد سازمان آنقدرها هم زیاد نبوده باشد، اما این بزرگنمایی برای کارمند دردسرساز خواهد شد. روش دیگر تفسیر نادرست کارهای همکار است. شخصی به منظور مشخصی کاری را انجام داده که اشتباه هم نیست، اما تفسیر اشتباه از کار او و نیت سازی نادرست می تواند کار او را کاملاً برعکس نمایش دهد. این عامل برخاسته از همان نگاه بدبینانه فرد مسئول در ارائه گزارش است.
به هر حال اگر شما جزو افرادی هستید که دست به زیرآب زنی زده اید و فکر می کنید کار صحیحی انجام داده اید، بهتر است کمی با خود خلوت کنید. مهم ترین عامل «خودشناسی» کامل است. از خود بپرسید هدف من از این کار چیست؟ چه پاداشی در انتظارم خواهد بود؟ آیا اگر به همکارم خوش بین تر باشم و او را دوست خود بدانم، باز هم دست به چنین کاری خواهم زد؟ اگر همان همکار چنین کاری در مقابل من انجام می داد، او را تحسین می کردم؟ بعد سعی کنید در نهایت صداقت به سوالات این چنینی پاسخ دهید.
اگر هم شما کسی هستید که قربانی زیرآب زنی همکارتان شده اید، باز هم بزرگترین کمک به شما این است که خوش بین باشید و سعی کنید باور کنید که همکارتان نیت بدی نداشته است. می توانید با او صحبت کنید و بدون آنکه در حرف هایتان او را متهم جلوه دهید، از اتفاقی که برایتان افتاده ابراز ناراحتی کنید و بگویید که در تمام کارهایتان چه نیتی داشته اید. هم چنین از تمام کارهای خود گزارش روزانه تهیه کنید تا در صورت بروز مشکل، آنها را در اختیار رئیس تان قرار دهید.
هرگز زیرآب همکار زیرآب زن خود را نزنید!
شما اگر حس بدی نسبت به کار او دارید، هرگز کار او را تکرار نکنید. مطمئن باشید خوش قلبی شما به کارتان خواهد آمد و روشی که همکارتان در پیش گرفته، شاید در زمانی کوتاه برای شما مشکل ساز باشد، اما در نهایت شما برنده داستانید چراکه کار او را تکرار نکردید. در نهایت، فراموش نکنید که مغزهای بزرگ درباره ایده ها بحث می کنند، مغزهای متوسط در مورد حوادث و مغزهای کوچک درباره مردم! این دنیا با تمام تلخی ها و شیرینی هایش رفتنی است. آنچه از ما باقی می ماند آثار کارهایی است که در این دنیا کرده ایم. کارهای بیهوده راه به جایی نخواهد برد و ماندگار نخواهد بود.
منبع: تبیان