عصر ایران- خبر اول بین المللی در این روزها پیروزی جمهوری خواهان در «انتخابات میان دوره ای» آمریکاست. اما اشتراک پاره ای الفاظ، ابهاماتی را در اذهان ایجاد کرده است. از جمله این که چرا اصطلاح انتخابات میان دوره ای را به کار می برند و آیا «کنگره» همان پارلمان است و چرا نمایندگانِ مجلس سنا را نیز انتخاب می کنند؟
در فرهنگ سیاسی و حافظه تاریخی ما سنا یادآور یک مجلس انتصابی است و سناتورها منصوب می شوند نه انتخاب. همچنین انتخابات میان دوره ای در ایران برای پُر کردن کرسی های خالی نمایندگانی که به دلیل قبول مسوولیت اجرایی خارج شده یا استعفا کرده یا درگذشته اند برگزار می شود.
اصطلاح انتخابات میان دوره ای در آمریکا اما به این خاطر به کار می رود که در فاصله دو انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود و با تعریف ما کاملا متفاوت است.
کما این که در آبان دو سال پیش انتخابات ریاست جمهوری برگزار کردند و دو سال دیگر در آبان 1395 خورشیدی نیز انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود و بر این اساس به انتخابات اخیر «میان دوره ای» گفته می شود. نه این که مانند ایران مثلا نماینده ای وزیر شده و برای انتخاب جانشین او و همزمان با انتخاباتی دیگر میان دوره ای برگزار شود.
نکته دیگر مجلس «سنا»ست. کلمه «سنا» و «سناتور» در ذهن ما با انتصاب، قرین است وبلافاصله می خواهیم بدانیم چه کسی منصوب کرده و وقتی باراک اوباما هنوز رییس جمهوری است چگونه می گویند سنا از دست او خارج شده است.
توضیح ماجرا به این گونه است که قانون اساسی آمریکا اختیار انحصاری وضع قانون را به «کنگره» واگذار کرده و کنگره آمریکا خود مرکب از دو مجلس است: یکی مجلس سنا ( senate) و دیگری مجلس نمایندگان (house of Representatives). پس این تصور که کنگره تنها همان مجلس نمایندگان است درست نیست.
تعداد نمایندگان مجلس نمایندگان به تناسب جمعیت ایالت تعیین می شود و در حال حاضر 435 عضو دارد و در انتخابات اخیر تمام این 435 کرسی به رای گذاشته شد. در سنا اما جمعیت، ملاک نیست و هر ایالت - با هر میزان جمعیت -دو عضو در سنا دارد. بنا براین سنا 100 کرسی دارد منتها در انتخابات میان دوره ای نه همه کرسی ها که یک سوم آنها به رای گذاشته می شود.
برخی از اختیارات سنا نیز قابل توجه است. مثلا تمام قراردادهای خارجی دولت آمریکا باید به تصویب دو سوم اعضای سنا برسد. همچنین رییس جمهوری پس از پیروزی در انتخابات، تیمی از مشاوران خود را تشکیل می دهد که ریاست وزارتخانه ها را بر عهده گیرند.
رییس جمهور منتخب افراد مورد نظر را برای کسب نظر سنا به سناتورها معرفی می کند و در صورت رای مثبت دو سوم سناتورها فرد به عنوان وزیر تعیین می شود البته سنا تنها یک بار درباره صلاحیت وزرا رای می دهد و پس از انتصاب دیگر نمی تواند آنان را عزل کند. کنگره فقط زمانی می تواند مانع ادامه کار وزیری شود که علیه او اعلام جرم و روند طولانی و پیچیده استیضاح را آغاز کند.
قانون اساسی به رییس جمهور اختیار داده مصوبات کنگره را وتو کند اما این اختیار نامحدود نیست و کنگره می تواند متقابلا با تصویب مجدد مصوبه خود، وتوی رییس جمهوری را سلب کند. بدین گونه که هر گاه دو سوم مجموع نمایندگان مجلس و سنا در یک جلسه مشترک، مخالفت خود را با وتوی رییس جمهور درباره یک لایحه قانونی اعلام کنند، این لایحه جنبه قانونی پیدا می کند و رییس جمهور ملزم به اجرای آن می شود.
کوتاه این که ایالات متحده مانند هند، استرالیا و آلمان در نظام فدرال خود «نظام دو مجلسی» دارد و موقعیت سنا در آمریکا را بدون بررسی ساختار فدرالی نمی توانیم دریابیم که از موضوع این گفتار خارج است.
در سنای آمریکا سناتورهایی هستند که 30 سال سابقه دارند. در واقع ایالت های کم جمعیت تر نگران نقش خود در آینده بودند وبا این شرط به اتحاد ایالت ها پیوستند که کرسی های برابر داشته باشند و اگر این شرط محقق نمی شد در اقلیت محض قرار می گرفتند و موقعیت خود را از دست می دادند.
با این توضیحات شاید بهتر بتوان دریافت که برخی اصطلاحات در هر ساختار سیاسی معنی خاص خود را دارد و پاره ای سوء تفاهم ها به خاطر واژه هایی است که در جاهای مختلف ولی نه با معنی واحد به کار می رود.
مقاله کاربردی بود