روح الله طاهری فرد
گفته میشود که قتل نفس اولین جرمی بود که توسط قابیل در زمین به وقوع پیوست. بشر از آن زمان تا به امروز با توجه به سطح دانش و آگاهی خود عکس العملهای متفاوتی در مواجه با آن از خود نشان داده است. یکی از عکس العملهای رایج بشر که در ادیان مختلف هم به آن بسیار پرداخته شده است، قصاص است. قصاص اساساً به معنای مجازات کردن جانی به مثل همان جنایت در جنایات عمدی بر نفس، اعضاء و منافع میباشد.
از آنجایی که قوانین ایران باید مبین نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اسلام باشد، قانون مجازات اسلامی ایران قصاص را مجری میداند. قصاص در فرهنگ اسلامی مایهی حیات و زندگی شمرده میشود. اینکه حیات به چه معناست و اصولاً گرفتن جان یک مجرم چه رابطهای با حیات دارد، سوالاتی هستند که به آنها در کتب مختلف پاسخ هایی داده شده است. یکی از پاسخهای ارائه شده عبارت است از: جامعه با مجازات کردن مجرمین به جنایتکاران احتمالی هشدار میدهد که سودای ارتکاب جرم را در سر نپرورانند و از طرف دیگر نظم، امنیت و آرامش را در جامعه تضمین میکند.
به هر حال، قصاص حقی برای اولیاء دم محسوب میشود و هرگز یک حکم الزامی نیست. بدین معنا که اگر اولیاء دم بخواهند، میتوانند قاتل را ببخشند و در مقابل خونبها دریافت کنند یا چیزی در مقابل آن نگیرند. بدون تردید بخشش جایگاه بالایی در تمام فرهنگها دارد و سبقت گرفتن در آن رفتار پسندیده و قابل ستایشی محسوب میشود.. در فرهنگ اسلامی نیز آیات و روایات بسیاری برای ترویج فرهنگ بخشش و عفو بیان شده است. در قرآن کریم میخوانیم که : مجازات هر گناهی کیفری است مانند آن، پس هر کس عفو کند و اصلاح نماید پاداش او بر خدا است. پیامبر اکرم (ص) نیز میفرمایند: هر كس از خطاها درگذرد، خدايش از او درگذرد و هر كس گذشت كند خدا نيز از او گذشت كند.
اما در خصوص بخشش دو نکته به نظر میرسد که باید رعایت شود. یکی آنکه بخشش زمانی مفید است که نفع آن به جامعه برسد و اگر زیان آور باشد نه تنها صلح و سازش در جامعه برقرار نمیشود بلکه جامعه با هرج و مرج بیشتری روبرو میشود. افرادی که با قساوت قلب دست به قتل میزنند یا قتل دیگران بخشی از اعتقاد مخربشان میباشد، پایههای امنیت اجتماعی جامعه را لرزان میکنند و قطعاً بخشش آنها سودی عاید جامعه نمیکند. آنها دوباره به جامعه بر میگردند و اعمال مجرمانهی خود را ادامه میدهند. قاتل امام علی (ص) قصاص شد.
یکی از دلایل عدم بخشش این میتواند باشد که فکر انحرافی قاتل که از گروه خوارج بود میتوانست جامعهی اسلامی را با تهدید بزرگی روبرو سازد. دوم آنکه یقیناً لحظهای که ولی دمی از خون عزیزش میگذرد و شعلهی آتش خشم و انتقامش را فرو مینشاند و به قاتل زندگی دوبارهای هدیه میدهد، بسیار شیرین است. اما نباید شیوهی ما در گسترش فرهنگ بخشش به گونهای باشد که حکم قصاص که اصل قرار داده شده متروک و در نزد مردم زشت و قبیح جلوه کند و همچنین اولیاء دمی که به هر دلیل گزینهی بخشش را انتخاب نمیکنند و از حق قانونی خود استفاده مینمایند، بی رحم و سنگدل معرفی شوند و خود را در جامعه بیگانه و مترود بیابند. لذا مطلوب است که رسانههای تصویری، شنیداری و نوشتاری، فعالان و تاثیر گذاران عرصهی فرهنگ که برای ترویج عفو و بخشش در جامعه تلاش میکنند، به دو نکتهی شرح داده شده توجه کنند.