۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۸۰۳۲۰
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۳ - ۱۵-۱۱-۱۳۹۳
کد ۳۸۰۳۲۰
انتشار: ۰۹:۵۳ - ۱۵-۱۱-۱۳۹۳
نخست وزیری نه با حکم پادشاه و رای اعتمادی نه در پارلمان

انتخاب بازرگان؛ نقطه عطف 10 روز تاریخی

با انتصاب بازرگان دو نگرانی عمده غرب رفع شد: اولی قطع شریان و جریان نفت صادراتی ایران بود و اطمینان یافتند ادامه می یابد. نگرانی دوم درغلتیدن ایران به آغوش اتحاد شوروی بود. ماهیت اسلامی انقلاب اماجایی برای این دغدغه هم باقی نگذاشت.
انتخاب بازرگان؛ نقطه عطف 10 روز تاریخی
عصرایران؛ مهرداد خدیر- درمیان روزهای دهه فجر، پس از شروع آن که بازگشت رهبر فقید انقلاب به میهن و فرجام آن که سقوط رژیم دیرپای سلطنتی در ایران است، شاخص ترین روز بی گمان 15 بهمن 1357 خورشیدی است که امام خمینی طی فرمانی که هاشمی رفسنجانی آن را قرائت کرد، مهندس مهدی بازرگان را ماموریت داد با تشکیل دولت موقت انقلاب اسلامی آماده اداره امور مملکت شود.

بدین ترتیب برای اولین بار در تاریخ ایران یک مرجع مذهبی و رهبر انقلابی و نه یک پادشاه یا وابسته به خلیفه، صدر اعظم یا نخست وزیر را تعیین می کرد و برای نخستین بار پس از انقلاب مشروطه نخست وزیری رای اعتماد خود را از مردم و نه از پارلمان دریافت کرد.

رهبر فقید انقلاب به استناد «حق شرعی» و «حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده بود» رییس دولت موقت انقلاب اسلامی را تعیین کرد. در پی آن مردم به خیابان ها آمدند و رای اعتماد دادند.

بازرگان ماموریت یافت امور مملکت را اداره و بسامان کند و به صورت خاص سه کار مشخص را انجام دهد: اول، برگزاری رفراندوم تغییر رژیم سلطنتی به جمهوری اسلامی، دوم برگزاری انتخابات مجلس موسسان برای تصویب قانون اساسی جدید و سوم، انتخابات مجلس جدید نمایندگان ملت.

مورد اول را بازرگان انجام داد هر چند ترجیح خود او طرح گزینه «جمهوری دموکراتیک اسلامی» بود تا مشخص باشد کدام قرائت از حکومت اسلامی مد نظر است اما امام عنوان «جمهوری» را برای دربرگیری روح دموکراتیک نظام جدید کافی می دانست و افزودن لفظ دموکراتیک را نمی پسندید ضمن این که شماری از حکومت های بلوک شرق نیز چنین عنوانی داشتند بی آن که دموکراتیک باشند.

در مورد دوم به جای مجلس موسسان، مجلس بررسی نهایی یا خبرگان با یک چهارم نمایندگان مورد نظر برای موسسان تشکیل شد.

درباره مورد سوم نیز با استعفای بازرگان در 13 آبان 1358 برگزاری دو انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای ملی جمهوری اسلامی - که بعدا به مجلس شورای اسلامی تغییر نام داد - به دست دولت شورای انقلاب انجام پذیرفت.

  تهران - مدرسه رفاه - سالن اجتماعات - 15 بهمن 1357 - ساعت 16:30 از راست: امام خمینی، اکبر هاشمی رفسنجانی و ابراهیم یزدی ( هاشمی رفسنجانی دستخط امام را به حاضران و خبرنگاران نشان می دهد)  

انتخاب بازرگان؛ نقطه عطف 10 روز تاریخی

ویژگی های استثنایی اقدام و فرمان امام در چنین روزی در 36 سال قبل و در اوج انقلاب 57 را در این چند نکته می توان دریافت:

1. تا پیش از مشروطه فرمان صدر اعظم را پادشاه صادر می کرد بی آن که نیاز به تایید مجلسی باشد و پس از مشروطه نخست وزیر معرفی شده باید از مجلس رای اعتماد می گرفت. هیچ گاه اما رهبر یک جنبش رییس اجرایی کشور را حکم نداده بود. این بار اما نه شاه و سلطانی در کار بود که ادعای ظل اللهی کند و سلطنت را موهبتی الهی بداند و نه مجلس موجود  اعتباری داشت تا رای اعتماد دهد.
«رهبری جنبش» منصوب کرد و «مردم» رای اعتماد دادند.

2. برای اولین بار کشور دو نخست وزیر داشت. شاپور بختیار در واکنش گفته بود یک مملکت که نمی تواند دو نخست وزیر و دو دولت داشته باشد. امام اما پیشاپیش به این شائبه پاسخ داده بود :« می گوید یک مملکت که نمی تواند دو تا دولت داشته باشد. خوب، واضح است این. تو غیر قانونی هستی . برو!»

3. تنها یک هفته بعد بازرگان تنها نخست وزیر ایران بود. تاریخ چنین سرعتی را کمتر به یاد می آورد که رقیب، تنها یک هفته بعد صحنه را ترک کرده باشد. بدون هیچ تردیدی می توان گفت امام با انتخاب بازرگان هوش مندانه ترین راه ممکن برای تسلیم و بی طرفی ارتش و انتقال بدون خشونت قدرت و با کمترین تلفات را برگزید.

4. سهم این اتفاق در تاریخ انقلاب چندان بیان و ادا نشده به این دلیل که بازرگان به سرعت از حاکمیت جمهوری اسلامی خارج و به منتقد بدل شد و هر چند هرگز به ضد انقلاب بیرونی نپیوست اما همواره به نام و نقش او کمتر پرداخته می شد تا تبلیغ وی در حیات به حساب نیاید.

حال آن که نقش اول در 15 بهمن 1357 از آنِ شخص امام خمینی است و رسانه های رسمی در واقع بیش از بازرگان به رهبر فقید انقلاب جفا می کردند. هر چند اعتبار امام و نفوذ و وجهه او چنان بود که بر هر شخصیت دیگری نیز دست می گذاشت مردم تایید می کردند اما یادمان باشد که رهبری انقلاب در ابتدا بنا نداشت امور اجرایی را به روحانیون بسپارد و به این خاطر گزینه های روحانی نامزد تشکیل دولت موقت نبودند و در میان غیر روحانیون شخصیتی با ویژگی های بازرگان نادر بود زیرا به جز حزب توده و چریک های فدایی خلق همه طیف های دیگر را در بر می گرفت.

انتخاب بازرگان؛ نقطه عطف 10 روز تاریخی

- او تاجر زاده و فرزند حاج عباسعلی بازرگان بود و بازار از این انتصاب خشنود شد. بازرگان البته از اقتصاد آزاد در راستای آرمان های لیبرالی خود دفاع می کرد و جنبه های سود جویانه را هیچ گاه تایید نکرد و خود نیز مردی ثروت اندوز نبود.

- با مراجع تقلید خصوصا آیت الله شریعتمداری و آیت الله مرعشی نجفی رابطه نزدیکی داشت. مقلد این دومی بود و نسبت خانوادگی هم داشت و پس از مشورت با آقای مرعشی نخست وزیری را پذیرفت. بدین ترتیب قم نیز با این انتصاب موافق بود.

- دوست دیرین آیت الله طالقانی بود که مردم او را در رتبه ای پس از امام خمینی، می دانستند و گرامی می داشتند.

- سازمان مجاهدین خلق که هنوز رویاروی جمهوری اسلامی نایستاده و منافقین خوانده نشده بود هوادارانی داشت و می توانست چهره ای غیر از بازرگان را غیر انقلابی معرفی کند. اما رهبران این سازمان هم برای بازرگان احترام قایل بودند. مبارزی که بی آن که به مبارزه مسلحانه باور داشته یا سلاح در دست گرفته باشد چریک پیر لقب گرفته بود.

- با انتصاب بازرگان نگرانی غرب رفع شد. غافل از آن که موجی بزرگ تر از دغدغه های غرب درباره نفت و شوروی در راه است . غرب دو نگرانی عمده خود را از طریق ژنرال هویزر منتقل کرده بود که یکی قطع شریان و جریان نفت صادراتی ایران بود که اطمینان یافتند ادامه می یابد و ایران انقلابی چنین برنامه ای ندارد اما پول آن را به جای خرید سلاح صرف توسعه و عمران کشور می کند. نگرانی دوم درغلتیدن ایران به آغوش اتحاد شوروی بود.

ماهیت اسلامی انقلاب و به حاشیه رانده شدن مارکسیست ها و صبغه به شدت ضد کمونیستی بازرگان این نگرانی را هم رفع کرد. اهمیت این موضوع چنان است که حتی افرادی چون آقای محسن رضایی این تعبیر را به کار برده اند که « امام با انتخاب بازرگان کلاه بزرگی بر سر امریکا گذاشت» اما چنین توصیفی نه در شان رهبر فقید انقلاب است نه شایسته و درخور نقشی که مهندس بازرگان از سر صداقت و وطن دوستی ایفا کرد. بهتر است گفته شود امام با انتصاب بازرگان هنر خود در اعتماد سازی و سیاست ورزی را به کمال به نمایش گذاشت و دیدیم که رابطه دو کشور را هم نه ایران که امریکا قطع کرد.

- بازرگان چهره ای دانشگاهی به حساب می آمد و همه او را با عنوان رییس پیشین دانشکده فنی دانشگاه تهران می شناختند. به این ترتیب جامعه دانشگاهی نیز واکنش مثبت نشان داد.

- شاپور بختیار از دکتر مصدق دم می زد و زیر عکس بزرگی از نخست وزیر دولت ملی مصاحبه می کرد. اکنون کسی به رقابت با او برخاسته بود که سال ها قبل خود را ایرانی، مسلمان و مصدقی معرفی کرده بود و دیگر جایی برای دم زدن بختیار از مصدق باقی نگذاشت.

با این توصیفات روشن می شود که چرا در آغاز این نوشته ادعا شد نقطه عطف دهه فجر که بازگشت امام در 12 بهمن شروع می شود و با پیروزی انقلاب در 22 بهمن به فرجام می رسد 15 بهمن 57 است که رهبری فقید انقلاب، مهدی بازرگان را ماموریت داد دولت موقت را تشکیل دهد.

اما در رسانه های رسمی یا به این روز کمتر پرداخته شده تا مواضع بازرگان در 16 سالی که درعصر جمهوری اسلامی زیست فرایاد نیاید یا مدعی شوند چون امام بعدتر ابراز تمایل کرده بود یک دولت انقلابی را باید روی کار می آورد به حساب خطای ایشان بگذارند. حال آن که تعبیر «اشتباه کردیم که انقلابی عمل نکردیم» هشداری به گروه های مسلح و تجزیه طلب و تفرقه انداز بود که سوء استفاده نکنید.

همچنین به جای مداقه در تمام حکم امام به بازرگان تنها بر این بخش انگشت می گذارند که « بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و وابستگی به گروهی خاص» این انتخاب صورت پذیرفته زیرا در آن زمان و تا واپسین لحظه حیات او دبیر کل نهضت آزادی بود.

بازرگان هم به حزب خود بسنده نکرد و وزیر خارجه را از جبهه ملی، وزیر بهداری را از جنبش جاما، وزیر نفت را از انجمن اسلامی مهندسین، وزیر کار را از حزب ملت ایران و البته چند وزیر را از نهضت آزادی برگزید. در ترمیم ها هم پای چهره های دیگر باز شد و هر چند رییس دولت رهبر نهضت آزادی بود اما دولت موقت دولت این حزب نبود. منتها چون بعدا همه در یک طیف قرار گرفتند و جناح خط امام در سوی دیگر، این انگاره پدید آمده که بارزگان شرط امام را لحاظ نکرده است.

پاسخ امام به استعفای بازرگان  وسپاس از او اما نشان می دهد که به اهداف مورد نظر دست یافتند و انقلاب با آرامش و کمترین تلفات از مرحله ای عبور کرد که در تمام انقلابات دیگر دنیا بسیار خون بار است.

15 بهمن 1357 بیش و پیش از آن که یادآور صداقت و فداکاری مهدی بازرگان باشد از هوش مندی و آینده نگری امام خمینی حکایت می کند که از اعتماد مردم که «با اجتماعات و تظاهرات وسیع ابراز شده بود» بهره ای مسالمت جویانه برد و غفلت عمدی یا سهوی در قبال  این روز بزرگ تاریخی که رای اعتماد به رییس اجرایی کشور به یکایک شهروندان سپرده شد تصویر واقعی انقلاب را چنان که بود پیش چشم نسل امروز ترسیم نمی کند و این جفاست.
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۵۵
غیر قابل انتشار: ۰
ناصر هشترودی
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۱۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۵
17
369
روح بازرگان شاد که اندیشه های بسیار گسترده برای کشور داشت .از جمله دوستی با تمام دنیا بود .
علی
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۵
11
346
اما امروزه آقایان دلواپس از جریان بازرگان به عبرت های عاشورا و طلحه و زبیر یاد می کنند
مرحوم بازرگان ویژگی دیگری نیز داشت و آن این بود که وقتی به هر دلیلی(درست یا غلط) جریان حاکم را تایید نکرد، خود را کنار کشید بدون اینکه غرق قدرت و سواستفاده از مزایای منصب خود شود
از این جهت او مردی «آزاده » است
کارون
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۵
10
332
خدا اقای مهندس بازرگان را رحمت کند.