«مجموعه تلویزیونی «همه چیز آنجاست» صرفا برای حمایت از تولید ملی ساخته شده اما ردی از کار و فعالیت در پرداخت نهایی وجود ندارد و شخصیتهای قصه همه به دنبال بهرهکشی از همدیگر، وام گرفتن، دلالی، بیکاری، اعتیاد، ورشکستگی و واردات کالاهای بنجل و قس علیهذا هستند.»
به گزارش ایسنا، همزمان با پخش مجموعه «همه چیز آنجاست» از تلویزیون، هوشنگ صدفی - منتقد - متنی را نوشته و آن را به ایسنا ارسال کرده است که جملات بالا بخشی از متن این منتقد است.
صدفی در بخشی از این یادداشت دربارهی کارگردانی شهرام شاهحسینی آورده است:
«شهرام شاهحسینی، کارگردان سینما ساخت فیلمهایی چون «کلاغپر»، «زنها فرشتهاند» و «آقای هفترنگ» را در کارنامه هنری خود دارد. به گفته تهیهکننده، داوود هاشمی، محور اصلی مجموعه تلویزیونی «همه چیز آنجاست» خانواده، تولید ملی و سبک زندگی ایرانی - اسلامی است. تاکنون قریب 53 قسمت از این برنامه تلویزیونی بر روی آنتن شبکه سوم سیما رفته است هر چند که قرار بود در 50 قسمت 40 دقیقهای ساخته شود. متن مجموعه تلویزیونی توسط «فیروزه قشقایی» که بیشتر یک داستان نویس حرفه ای است نگاشته شده و افراد مجربی چون «سید مجید میرمیران» و «علیرضا افخمی» او را در این کار را همراهی کردند که ابتدا باید به دستاندرکاران تولید یکی از طولانیترین مجموعههای تلویزیونی ایران تولید دست مریزاد گفت؛ چرا که توانستند تاحدودی گستره تولید رسانه ملی را ارتقاء بخشند. بخصوص در شرایط فعلی برخی از شبکه های رقیب با ارایه مجموعه های طولانی، مخاطبان ایرانی را به سمت خود جذب کرده اند و این کار نوعی رکود شکنی محسوب شده و امیدوارم در آینده شاهد ساخت مجموعههای تلویزیونی 100 قسمتی و بالاتر در رسانه ملی باشیم.»
این منتقد در ادامه یادداشت خود آورده است:
«طرح اصلی داستان، حول محور خانواده فرهمند میچرخد که به تناسب تحرک شخصیت داستانی، مهدی «با بازی امین زندگانی» گستره خانواده کوچک دایره ارتباطی خود را به خانوادههای دیگر داستان پیوند می دهد و مخاطب متوجه میشود که بین نسل های گذشته گسستی حاصل شده که نتیجه کشمکش بزرگترهاست. داستان پردازی اصلی و قصه های فرعی شاید در این مجموعه به کمک نویسنده برای پرداخت طولانی آمده ولی در ارتباط با بیننده نوعی گسست ایجاد کرده است، تکثیر خانواده ها در پردازش قصه اصلی از جمله حضور خانواده سمانه، خانواده اصلی، خانواده یاسمن، خانواده عموحمید، عمه ثریا، خانواده فانی و خانواده عمه هما در برخی موارد کمکی به گرهگشایی قصه اصلی نمیکند و موجب هرزرفت انرژی مخاطبان میشوند. بنابراین لازم بود قبل از تدوین قصه و تصویربرداری مجموعه، شخصیتهای اضافی از جمله خانواده سمانه، خانواده یاسمن، سیاوش، روزبه، عمه ثریا، جلال، خانم جدیدی و نیری ویرایش میشدند.»
وی در ادامه تاکید کرده است:
«صحبت از تولید ملی و اشتغال زایی است ولی همه شخصیتهای داستانی بیکار هستند و صرفا انرژی خود را صرف قهر و آشتی خانوادگی قرار داده اند ، به جز خانواده یاسمن که معلوم نیست درچه زمینه ای فعالیت دارند و یا شرکت فانی که به کار واردات مشغول است هیچ ردی رفتارهای تخصصی شغلی آنها وجود ندارد. شخصیتهای دراماتیک وقتی واقعی هستند که دنیای آنها، رفتار و کردارشان، مشاغل، ارتباط با جامعه و دنیای پیرامونی از نظر مخاطبان معقول و باورکردنی باشد. در کجای مجموعه مهدی و آقای فرهمند در کارگاه کفاشی مشغول کارند؟ تنها تصویر ما از کفاشی، تهیه پستایی کفش در محیط خانه است. به گفته آقای اصلی پدر نازنین، فرهمند در بازار ارج و قربی دارد ولی تمام این گفته در حد یک دیالوگ است و بس. ما هیچ گاه ارتباط فرهمند را در بازار نمی بینیم.
مجموعه تلویزیونی صرفا برای حمایت از تولید ملی ساخته شده اما ردی از کار و فعالیت در پرداخت نهایی وجود ندارد و شخصیتهای قصه همه به دنبال بهره کشی از همدیگر، وام گرفتن، دلالی، بیکاری، اعتیاد، ورشکستگی و واردات کالاهای بنجل و قس علیهذا هستند؛ حتی قهرمانان قصه هم شغل درست و حسابی ندارند شاید «فیروزه قشقایی» نویسنده به این مضامین پرداخته ولی در فیلم تصویری از آنها را نداریم! حتی عمه همای پزشک، در تمامی بیمارستانهای قصه حضور دارد! تفاوتها اینجاست این مجموعهی تلویزیونی قصد دارد با دیالوگ و گاهی تک گویی شخصیتهای داستانی، روند قصه را تعریف کند. قصهای که باید شخصیتهای داستانی آن باورپذیر و مربوط به جامعه امروزی باشند.»
این منتقد درباره قصهی سرال «همه چیز آنجاست» نیز عنوان کرده است:
«به رغم نویسندگی قصه توسط یک زن، ساختار داستانی، مرد سالارانه است و اغلب زنان قصه شخصیت های منفی ، خاکستری، بی اراده ، نا آگاه ، هوسباز، غرغرو و بیکار هستند. شخصیتهایی چون اکرم، مهرنوش، سحر، نازنین، بیتا، شایسته، عمه ثریا، سمانه و عمه هما هیچ نقش پررنگی ندارند و در راستای رفتارهای مردانه تسلیم وضع موجود هستند و تنها شخصیت مثبت و تاثیرگذار قصه پرستوست که گاهی در بزنگاه های زندگی پررنگ تر می شود. نمی دانم نویسنده زن، تسلیم شخصیت های مرد داستان شده یا این نگاه مردسالارانه کارگردان و تیم مشاوره بوده که نقش منفی را به زنان قصه تحمیل کرده است.»
صدفی در بخش دیگری از این یادداشت به نبود تنوع صحنه و لباس در این مجموعه انتقاد کرده و آورده است:
«عدم تنوع صحنه آرایی، لباس و مکانهای تکراری مجموعه تلویزیونی حتی صدای مهرانه مهین ترابی را درآورد. با این حال تصویربرداری در چندین لوکیشن محدود و تعدد بازیگران محدودیتهایی نیز برای گروه کارگردانی دارد که خوشبختانه شاه حسینی و بازیگران توانایی چون زندگانی، مهین ترابی، درخشانی، محرابی، عمرانی، حمیدی و استاد مشایخی توانستهاند با بازی هنرمندانه شخصیتهای داستانی و تغییر زوایای دوربین و میزانسن کارگردان از پس این مهم برآیند. بکارگیری برخی از دیالوگها با شناخت مخاطبان از شخصیتهای داستانی، در فضای موجود شاید تنشآمیز به نظر برسد بخصوص زمانی که فانی به منشی خود پرخاش کرده و میگوید: «دارم فارسی حرف می زنم !»
هوشنگ صدفی در پایان یادداشت ارسالی خود به ایسنا آورده است:
«در پایان از نویسنده، کارگردان، بازیگران توانمند ایرانی و سایر دستاندرکاران پوزش می طلبم که صرفا با نگاه عریان و نقادانه به مجموعه تلویزیونی «همه چیز آنجاست» پرداختهام؛ البته این نقد مانع از آن نیست که بگویم دستاندرکاران تولید، بازی، کارگردانی، صحنه آرایی، تدوین، صدا، موسیقی، نگارش و تک تک عزیزان افتخار تولید چنین برنامه مخاطب پسند ایرانی را داشته اند.»