عصرایران - "با عربستان سعودی چه کنیم؟" این پرسشی است که به ویژه این روزها، ایرانی ها درباره اش زیاد فکر می کنند. هر چند ماجرای مشمئز کننده تعرض مأموران سعودی فرودگاه جده به دو نوجوان ایرانی، دستمایه موج جدید احساسات ضد سعودی در ایران است، اما واقعیت این است که نارضایتی ایرانیان از سعودی ها، ریشه ای فراتر از موضوع اخیر دارد.
بی تردید عربستان سعودی، هیچگاه برای ایران کشور دوست، نبوده است. هرچند در مقاطعی به دلایلی مانند حسن تدبیر دولتمردان ایرانی، لجاج و عناد سعودی ها نسبت به ایران مهار یا مدیریت شده است اما در مجموع، ریاض رویکردی مخرب در قبال تهران داشته است.
در ماجرای فلسطین که بیش از آن که مسأله ایران باشد، مسأله اعراب است، سعودی ها به جای آن که در کنار ایرانی قرار بگیرند که تمام قد از فلسطین حمایت کرد، در برابرش ایستادند و تا توانستند، مهم ترین جریان مقاومت در برابر اسرائیل یعنی حزب الله لبنان را تضعیف کردند.
در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، سعودی ها رسماً و علناً در کنار رژیم صدام ایستادند تا یکی از محورهای جنگ 8 ساله باشند و در کشتار مردم ایران سهیم شوند.
آنها در سال 1366، حجاج بی دفاع ایرانی را در خیابان های مکه، با بی رحمی تمام قتل عام کردند؛ اقدامی که در تاریخ بی سابقه بود.
حمایت عربستان از تروریست های طالبان - که خبرنگار و دیپلمات های ایرانی را در مزار شریف به شهادت رساندند - و نیز پشتیبانی های آشکار و نهان سعودی ها از گروه های تروریستی مانند گروهک ریگی، پرونده اقدامات سیاه عربستان را سنگین تر کرده است.
در عراق و سوریه نیز علیه منافع ایران هر چه در توان داشتند به کار بردند، داعش را تقویت کردند و بارها و بارها، جزایر سه گانه ایرانی خلیج فارس را متعلق به امارات دانستند.
در جریان تحریم های ظالمانه ایران نیز، سعودی های به شدت در تلاش بودند تا هر چه سریع تر ، حلقه تحریم علیه ایران شکل بگیرد و تنگ تر شود.
آنها حاضر شدند در ازای تحریم نفت ایران، تولید خود را افزایش دهند و به مشتریان نفت ایران اطمینان دادند که حاضرند به قیمت پایین تری نفت شان را تأمین کنند مشروط بر این که با ایران معامله نکنند.
در یک کلام، سعودی ها در قبال ایران، چیزی جز منشأ شرّ نیستند که باید سر جایشان نشانده شوند.
اما چرا این گونه شده است؟ و این در حالی است که همه می دانیم اساساً وزن و جایگاه ذاتی سعودی ها در این حد و اندازه نیست که بتوانند در برابر ایران قد علم کنند و آسیب های جدی هم بزنند.
واقعیت این است که سعودی ها و بسیاری دیگر از کشورهای منطقه، نه به پشتوانه قدرت ذاتی یا وزن و جایگاه واقعی خود که با استفاده از شرایط منطقه ای و جهانی جرأت ابراز وجود پیدا کرده اند.
تیرگی روابط ایران و غرب باعث شده است غربی ها و مشخصاً آمریکا، برای مهار ایران، بهای بیشتری به عربستان سعودی بدهند و این، زیرساخت سوء تفاهمی است که سعودی ها بدان دچار شده اند. در واقع، آنها پشت پدر اجاره ای شان پنهان شده و به ایران سنگ می اندازند.
با توجه به این که قدرت و جایگاه کنونی عربستان، اصالت ندارد، اگر روزی این پدر اجاره ای کنار برود، آنها چاره ای جز کرنش و احترام نخواهند داشت.
هر چند در برابر این پرسش که "با عربستان چه کنیم؟" پیشنهاداتی مانند تحریم عمره یا تقویت حوثی های یمن - که با عربستان در جنگ اند - مطرح است که البته در جای خود محل تأمل جدی دارند ولی باید نگاهی راهبردی و بلند مدت به موضوع داشت و عربستان و اقمارش را به طور اصولی و دائمی سر جایشان نشاند.
راهکار اصولی، دو شاخه دارد: از یک سو باید تقویت همه جانبه قدرت ایران را در دستور کار قرار داد و از سوی دیگر باید حامیان عربستان را به تدریج از اطراف آن پراکند. یک "عربستان تنها" در برابر یک "ایران قدرتمند"، حرفی برای گفتن ندارد چه رسد به تهدید و تعرض؟!
قطعاً تکیه بر توانمندی های داخلی برای، اصل مهم قدرتمندسازی ایران است اما در کنار این اصل بی جایگزین، باید تعاملات بین المللی ایران به نحو چشمگیری بهبود یابد و به ویژه، باید با دوستان غربی عربستان، روابط نزدیکی ایجاد کرد.
در صورت تحقق چنین روابطی، با توجه به این که ایران به صورت پیش فرض و ذاتی، جذاب تر و قدرتمندتر از عربستان است، می توان انتظار داشت که پشتوانه های خارجی عربستان که به استظهار آنها می تواند عرض اندام کند، تحلیل می روند و در همان حال، توان بین المللی ایران افزایش می یابد. در چنان وضعیتی است که از عربستان چهره ای دیگر خواهیم دید که جرأت نمی کند در برابر ایران اقدامات جسورانه مرتکب شود یا با مشتریان ایران برای اقدام علیه ایران وارد مذاکره شود.
بی جهت نیست که عربستان سعودی در کنار اسرائیل، از موفقیت مذاکرات هسته ای ایران بسیار بیمناک است و آرزو می کند که ای کاش هیچ گاه روابط ایران با اروپا و آمریکا سر و سامان نگیرد.
عربستان را باید به طور اصولی و برای همیشه سرجایش نشاند؛ با دوراندیشی و تدبیر.
راه حلش ازاد سازی مکه و مدینه (سرزمین حجاز) از دست رژیم متجاوز ال سعود است. انگلیس پلید همانطور که پس از سرنگونی عثمانی, غده سرطانی اسرائیل رو ساخت, سرطان دیگری که از 250 سال پیش دست پروردش بود به جان کشور حجاز انداخت و اونو غصب کرد! مرگ بر انگلیس مرگ بر اسرائیل مرگ بر ال سعود
من اغلب با نوع تحلیل ها و انتخاب خبرهایتان مخالفم ؛ اما این بار از این تحلیل بسیار خوشحال شدم به خاطر اینکه واقعیت محضی را اشاره کردید
و بدون کینه و نگاه زاویه دار قلم زدید
یک انتقادی که داشتم شما اینها را میدانستید که سعودی ها چطوریند پس چرا تا سخنان آقای جنتی اینقدر تند برخورد کردیدید؟
بسیار ممنون
ایران اگر روابطش با غرب رو ترمیم بکنه (نیاز به توضیح نیست که حتما با رعایت اصل احترام متقابل) در اینصورت میتونه ابر قدرت بلامنازع خاور میانه باشه.
در این موضوع هیچ تردیدی نیست.
امیدوارم کسانی که تصمیم گیرنده هستند در این مقطع تاریخی به وظیفه ملی میهنی خودشون آگاه باشن و نام نیکی از خودشون در تاریخ ایران زمین به یادگار بذارن...
قدرت مصنوعی عربستان دائمی نخواهد بود.
انها همین الان هم ضعیف شده اند.
دلیل ان اینهمه واویلا واویلا گفتن و براه انداختن ایران حراسی است.
ولی نباید با انها احساسی برخورد کرد.ما مردم صبوری هستیم.
اتفقا انها می خواهند مارا وراد یک جنگ بکنند.زیرا اخرین حربه انها تقابل نظامی است که البته در ان هم کاری از پیش نخواهند برد.
ولی به نفع کشور ما هم نیست که وارد جنگ دیوانه وار با ایت اعراب شود.
بهترین راه همان راهی است که اجازه دهیم ماهیت خود را به تمام دنیا نشان دهند و ار طریق قدرت نرم انها را در مو ضع تنهایی و ضعف قرار دهیم.
متن رو یه بار دیگه بخون حمید جان
با دوراندیشی و تدبیر.
نه احساسی و گذرا
باید مسئله را یک بار برای همیشه حل کرد.
با توجه به اينكه خيلي ها دوست دارن دو كشور را رو در روي هم قرار دهند. ولي بايد با تدبير و بدور از شتابزدگي .تصميمي معقول گرفت
لطفا این را درج کنید تا مردم نظر دهند.