رمضان به دنبال خود به نسبت جغرافيا و فرهنگ مردمان مختلف مناسك متفاوتي را با خود به همراه دارد. از شرق تا غرب مردم فرهنگهاي مختلف هركدام بهنوعي به استقبال اين ماه مبارك ميروند.
به گزارش اعتماد، برخي با تجمع در مساجد و بعضي با روشن كردن فانوسهاي رنگي كه اخيرا اين فانوسها در بسياري از كشورهاي اسلامي در ماه رمضان به چشم ميخورند.
در اين ميان مردم كشورمان كه متشكل از صدها فرهنگ و خردهفرهنگ است نيز به تناسب فرهنگ خود آيينهاي خاصي را اجرا ميكنند. متاسفانه برخي مناسك به دلايل مشخص و نامشخص كمرنگ يا به دست فراموشي سپرده شدند.
رمضان چهره جديدي به شهر ميدهد. سيماي بسياري از شهرها در اين ماه خصوصا در شب تغيير ميكند و هويت جديدي را در شهر ميبينيم. بيشك كمرنگ شدن فرهنگهاي مختلف و همچنين فراموشي آنها منجر به بيهويتي شهر در ماه رمضان ميشود.
مردم ايران براي اين ماه آيينهاي بسياري داشتند. «ذكرخواني» مهمترين ويژگي موسيقي رمضان در كشور بود، هنري كه شكلهاي متفاوتي داشته و هدف از آن تقويت نيروي معنوي و سوقدادن روزهداران به سمت نيكي و نيكويي بوده است.
ايرانيها با نغمههاي آهنگين و ادوات موسيقي ذكرهاي مخصوص ماه رمضان را براي جوانان اجرا ميكردند تا آنها را با واژگان و جملات مقدس و روحاني به سمت خوبي و پاكي سوق دهند.
همچنين جشن «باريگندان» يا «برغندان» از جشنهاي مشترك ايرانيان و ارمنيان است كه افزون بر تشابه اسمي، آداب و سنن برگزاري آنها نيز شبيه هم است.
برگزاري اينگونه جشنها بازگوكننده تاثير فرهنگ و آداب و رسوم ايرانيان و ارمنيان بر يكديگر است. اين جشن پيش از
فرا رسيدن ايام روزه برگزار ميشد و هر دو قوم جشن ميگرفتند.
در روزگار پيشين، ايرانيان روزهاي آخر ماه شعبان را كه نزديك شدن ماه رمضان را نويد ميداد، با جشن و سرور سپري ميكردند. مدت زمان برگزاري جشن برغندان هفت تا ١٠ روز بود.
هيچيك از كتب فرهنگ فارسي به مراسمي كه در جشن برغندان اجرا ميشد، اشارهاي نكردهاند.
در ميان اين آيينها، بازي نيز نقش برجستهاي ميان فرهنگهاي ايراني داشت. «تُرْنابازي» نام يك بازي كهن ايراني است كه تا چندي پيش در ايران رواج عمومي داشت و در فرهنگ ايراني و ادبيات فارسي به بازي «مير و وزير» و «شاه و وزير» شهرت يافته بود كه متاسفانه در بسياري از شهرهاي كشور رنگ باخته است.
همچنين بازي «امحيبس» يا انگشتر كوچك كه ميان مردم عرب ايران رواج دارد نيز از بازيهاي بسيار پرهيجان شبهاي رمضاني اين مردم است.
تهرانيها نيز در چند دهه پيش آيينهاي جالبي براي پيشوازي رمضان داشتند. زنها خانه را تميز ميكردند، آذوقه و خواربار ميخريدند و مردها به غبارروبي مساجد ميرفتند و از همان شبي كه قرار بود ماه مبارك رمضان در آسمان تهران ظاهر شود خانوادههاي زيادي با آب و آيينه و سبزه راهي پشتبام ميشدند تا هلال آغاز ماه را به چشم خود ببينند.
ماه رمضان كه ميآمد، رخت و لباس مردم هم عوض ميشد. مردها كه از شب عيد غدير يا نوروز صورتشان را اصلاح نكرده بودند، در مراسمي به نام «كلوخاندازان» كه از سه تا يك روز قبل از ماه شروع ميشد، صفايي به سر و صورتشان ميدادند و به سر و وضع خود ميرسيدند.
آنها با خانواده به طبيعت ميرفتند و هنگام غروب كلوخي دست ميگرفتند و رو به قبله ميايستادند و ميگفتند «خدايا گناهان خود را شكستيم و خود را براي عبادت و روزه ماه رمضان آماده كرديم.» بعد، كلوخ را محكم به زمين ميزدند و عقيده داشتند با شكستن كلوخ تمام اعمال بدشان نابود ميشود.
ماه رمضان، ريش مردها را كوتاهتر ميكرد و چادر زنها را بلندتر. آنها چادرهاي معروف به عباييشان را كه تا روي پنجه پاها را ميپوشاند از گنجهها بيرون ميكشيدند و به سر ميكردند.
روبندهاي بلند تا نزديك زانو هم جاي نقابهاي چهار انگشتي قبلي را ميگرفت و بزك و سرخاب سفيدآب و هر نوع آرايشي تا هلال ماه شوال منسوخ ميشد.
اما همانطور كه در بالا گفته شد به مرور و دلايل مختلف اجتماعي، سياسي، ديني و... بسياري از فرهنگهاي مردم كشور كه بخش مهمي از ميراث معنوي را دربرداشت به فراموشي سپرده شد.
اما تلاشهايي در گوشه و كنار كشور براي احياي دوباره اين آيينها ديده ميشود كه نويدي از بهاري جديد در حوزه حفظ ميراث فرهنگي ميان مردم را ميدهد. براي مثال تا دو دهه پيش در شب ١٥ رمضان در مناطق خوزستان، بوشهر، بندرعباس و حتي در كيش آييني به نام گرگيعان برگزار ميشد. اين آيين از دو دهه پيش تاكنون رفتهرفته كمرنگتر شد و اخيرا با فعاليت خودجوش جمعي در اهواز اين آيين دوباره در حال احيا است.
امسال براي سومين سال اين آيين در اهواز و ١٠ شهر از استان خوزستان برگزار ميشود. گرگيعان آييني رمضاني و كودكانه است كه كودكان بعد از افطار به كوچههاي شهر ميرفتند، سنگ بر هم ميزدند، شعرهاي عربي ميخواندند و صاحبخانهها برايشان شيرينيهايي كه از قبل آماده كرده بودند را هديه ميدهند.
اين رسم كودكانه كه نشان از توجه جوامع سنتي به كودك بود متاسفانه اخيرا رنگ باخته بود و در سالهاي اخير جوانههاي اميد در گوشه و كنار خوزستان نويد احياي اين ميراث معنوي را ميدهد.
به باور دكتر ناصر فكوهي از انسانشناسان برجسته كشور و استاد دانشگاه تهران، در دوران ما و چارچوبهاي جهاني كه در آن زندگي ميكنيم به نظر من مهمترين راه، دور نگه داشتن اين مناسك از تعلقات مادي، امتيازات اجتماعي و تبديل شدن آنها به ابزارهايي براي مقاصد مادي و غيرقدسي است: در مورد ماه رمضان روشن است كه پهن كردن سفرههاي اشرافي و تجملي كه در سالهاي اخير بسيار رايج شده است و مكانهايي را به وجود آورده است كه تبادلات گوناگون از جمله تبادلات مالي و اقتصادي و سياسي انجام بگيرد، يكي از بدترين روشهايي است كه مناسك را تخريب ميكند.
سرمايهداري در قرن بيستم و به ويژه در آستانه قرن بيست و يكم در حال به وجود آوردن «دين» جديدي است كه بايد به آن نام پولپرستي، شهرتپرستي، مقام پرستي و غيره داد، و اين امر به يك آسيب عمومي و بي نهايت خطرناك تبديل شده است كه تمام جوامع كنوني را بهشدت تهديد ميكند زيرا قدرت آنوميك بينهايت مخربي را در خود حمل ميكند از جمله تمام مناسك ديني و آييني و سنتي نيز در اين ميان تهديد ميشوند از اين رو فكر ميكنم يكي از راههاي مطمئن براي جلوگيري از تخريب مناسك، دور نگه داشتن آنها از تعلقات و امتيازات مادي به هر وسيلهاي است.
كارشناسان براي كمرنگ شدن و احياي دوباره آيينها دلايل مختلفي را ذكر كردهاند اما مهمتر نياز به توجه ويژه توسط افراد خبره و كارشناس را ميطلبد. انسانشناسان بر اين باورند كه آيين و مناسك نبايد دولتي شوند، چراكه با اين كار بزرگترين آسيب به فرهنگ وارد ميشود.
اما دولتمردان ميتوانند با مهيا كردن فضاي اجراي اين مناسك در تسريع يك فرهنگ يا گسترش آن در لايههاي دروني جامعه نقش مهمي داشته باشند. اتفاقي كه كمتر از سوي دولتمردان شاهدش هستيم.