عصر ایران؛ مهرداد خدیر- این روزها در شبکههای مجازی و محافل مختلف، فیلم بخشهایی از سری جدید مسابقه «ثانیه ها»ی تلویزیون دست به دست یا نقل میشود که در آن شرکتکنندگان مختلف پاسخهایی می دهند که به قاعده باید از عهده هر دیپلمهای برآید ولی به شکل حیرتآوری جوابهای بیربط و نادرست می دهند تا جایی که گاه ناخودآگاه اسباب خنده می شود.
مجری (داریوش کاردان) می پرسد: «کدام مجلس، انقراض سلسله قاجاریه را تصویب کرد؟» و خانم شماره 10 پاسخ می دهد:« مجلس خبرگان»!
مجری حیرت زده توضیح می دهد: «سلسله قاجاریه، ها!». خانم شماره 10 این بار پاسخ می دهد: «مجلس شورای اسلامی»!
در ادامه مسابقه مجری می پرسد: «دو کشور همسایه ایران که در دریای خزر ساحل دارند کدام هستند؟» و این بار «خانم شماره 4» پاسخ می دهد:« ترکیه و عربستان»!
[ دهان کاردان از شدت شگفتی باز می ماند]...
در ادامه مسابقه مجری می پرسد:«چه کسی کودتای سوم اسفند 1299 را انجام داد؟» و خانم شماره 6 پاسخ می دهد: شهید مدرس! و و وقتی شگفت زدگی کاردان را می بیند می گوید: میرزای شیرازی! و لابد اگر برنامه ادامه می یافت نام چند خیابان دیگر تهران را نیز بر زبان می آورد...
هر چند انکار نمی توان کرد که انگیزه برخی از انتشار دهندگان و تکثیر کنندگان این برنامه در فضای مجازی و شبکه های موبایلی جنبه های سرگرمی و استهزای هموطنان شرکت کننده باشد و بعضی از گروه های حامی حقوق زنان نیز موضع گرفته و گفتهاند با توجه به خانم بودن شرکت کنندگان این کار اقدامی علیه زنان به حساب می آید اما موضوع فراتر از اینهاست زیرا مسابقه ثانیه ها ازیک واقعیت تلخ پرده برداشته که همانا کاهش اطلاعات عمومی به رغم گسترش ارتباطات است و از پایین آمدن سطح سواد در جامعه حکایت می کند و زن و مرد هم نمی شناسد و محدود به تاریخ و جغرافیا هم نیست.
در این چند روز عده ای هم انتقاد کرده اند که مگر قبل از مسابقه از شرکت کنندگان آزمون اولیه نمی گیرند و انگشت اتهام را متوجه صدا و سیما دانسته اند که برخی از تهیه کنندگان آن تنها به فکر تولید برنامه و عقد قرارداد و کسب درآمد دراین زمینه هستند و چندان به کیفیت بها نمی دهند و برای مدیران نیز همین که آنتن پُر شود کافی است!
جایی هم خواندم که موضوع را به تغییر مجری ربط داده اند در حالی که اتفاقا مادام که اجرای آن با علیرضا خمسه بود مسابقه ثانیه ها کمتر دیده می شد چون مردم به رغم علاقه ای که به این بازیگر توانمند و با اخلاق دارند او را در هیات مجری نپذیرفتند و با مسابقه ارتباط لازم را برقرار نمی کردند و از وقتی داریوش کاردان سکان را در دست گرفته اتفاقا مسابقه بیشتر دیده می شود.
آیا واقعا می توان موضوع را تقلیل داد و تهیه کننده برنامه را مقصر دانست که بدون آزمون، شرکت کننده ها را وارد مسابقه کرده است؟ آیا این انعکاس گسترده از جانب کسانی است که می خواهند اطلاعات عمومی خانم ها را زیر سوال ببرند؟ یا این مسابقه مُشتی است نمونه خروار و از این حیث می توان آن را تعمیم داد و بعید نیست اگر همین پرسش ها در یک جامعه آماری کلیتر هم مطرح شود با چنین پاسخ های تاسفباری رو به رو شویم؟
این نوشته می خواهد از زاویهای دیگر به این موضوع بپردازد. این که شرکت کنندگان محصول نظام آموزشییی هستند که تاریخ را با ایدیولوژی آمیخته و اصرار دارد بر اغلب گذشته تاریخ این سرزمین خط بطلان بکشد و به همین خاطر عطش دانستن و خواندن درباره تاریخ ایران را ازبین میبرند و به تعبیر درست تر «میکُشند». در حالی که وجه داستانی تاریخ برای همه جذاب است و در زبان لاتین هم « هیستوری» و « استوری» هم ریشه هستند.
تنها به عنوان یک نمونه از بلایی که بر سر روایت تاریخ آمده اشاره به فصل «تاریخ» کتاب «تعلیمات اجتماعی» پایه پنجم دبستان و ذیل عنوان «انقلاب مشروطیت» کافی است:
« ناصرالدین شاه به جای توجه به خواسته های مردم، با خشونت و سختگیری های بیجا آن ها را از خود ناراضی می کرد. او سرانجام زمانی که میخواست پنجاهمین سال تاجگذاری خود را جشن بگیرد به ضرب گلوله میرزا رضا کرمانی از پای درآمد. میرزا رضا از شاگردان سید جمال الدین اسد آبادی روحانی آگاه و شجاع و مبارز بود.»
درباره همین چند جمله می توان گفت:
تا قبل از انقلاب مشروطه، ایران به صورت «ممالک محروسه» اداره میشد و مردم بیشتر حاکم منطقه و «خان» خود را میشناختند و با دربار و شاه، مستقیما کاری نداشتند تا خواستی به مفهوم مدرن کلمه مطرح کنند یا نه و مشخص نیست منظور از «خشونت و سختگیری های بیجا» کدام اتفاقات است.
مگر میتوان فاصله سال های 1227 تا 1275 خورشیدی را با همین چند جمله بیان کرد؟
اگر چه ترور ناصرالدین شاه در آستانه پنجاهمین سالگرد سلطنت او (بر اساس سال قمری) رخ داد اما در کتاب تاریخ دبستان به گونه ای آمده که انگار او در حال تدارک جشن بوده که ترور شده حال آن که به زیارت حرم حضرت عبدالعظیم حسنی در شهرری رفته بود و در همان حرم (زاویه) ترور شد و به این نکته بسیار مهم تاریخی اشاره نشده تا خدای ناخواسته یکوقت بچه دبستانی نپرسد مگر شاه هم به زیارت میرفته است؟
حتی در این که ترور قطعا با هماهنگی سید جمال بوده یا نه نیز اتفاق نظر وجود ندارد و درباره خود سید جمال و این که «اسد آبادی»بوده یا «افغانی» نیز. نکته بسیار جالب تاریخی دیگر این که ناصرالدین شاه به «شاه شهید» مشهور می شود ولی به هیچ یک از این نکات در کتاب تاریخ اشاره نمیشود.
در صفحه بعد هم از شیخ فضل الله نوری به عنوان یکی از رهبران انقلاب مشروطه در کنار سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی نام برده میشود حال آن که شیخ کجا و آن دو سید کجا؟ زیرا کار شیخ فضل الله به جایی رسید که مشروطه را «مشئومه» خواند و شماری از مشروطه خواهان سر او را بالای دار بردند و البته با این اقدام تخم کین کاشتند.
وقتی تاریخ رسمی این گونه روایت میشود ذوق و شوق تحقیق و بیشتر دانستن نیز فرو میمیرد و توقع دارید بچه هایی که این اطلاعات به آنها ارایه میشود سراغ کتاب و بیشتر دانستن بروند؟
شنیده ام که برنامه تاریخی تلویزیون نیز از سانسور و تقطیع در امان نیست و تنها وجوه منفی پخش میشود.
با این نظام آموزشی که به تاریخ و جغرافیا اهمیت نمیدهد و شماری از معلمان تاریخ نیز چندان علاقهای ندارند یا احساس میکنند آنچه در کتب دیگر خوانده اند با متن رسمی الزاما نمیخواند و ناگزیرند به اطلاعات رسمی بسنده کنند، سطح اطلاعات همین است.
جالب اینکه در فضای مجازی و شبکههای موبایلی در حالی با تمسخر از این فیلم یاد میشود که گاه متون دیگری که سندیت تاریخی ندارند نیز به راحتی و بی درنگ کپی و ارسال میشوند.
همه ما نیاز داریم اطلاعات بیشتری از واقعیت های تاریخی بی حُب و بغض به دست آوریم. مثلا اگر بدانیم پای قراردادی را که ننگین توصیف می کنیم یکی از خوشنام ترین رجال قاجار (عباس میرزا) امضا کرده بیشتر درنگ میکنیم و کمتر انگ میزنیم. ریشه بسیاری از مشکلات ما در این است که از تاریخ و از گذشت روزگار کم میآموزیم و تجربه ها را مدام تکرار میکنیم:
آن که نامُخت از گذشت روزگار
هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار
هزارن بار موافقم
خداییش کلی خندیدم
فضا كلا در اختيار كامنتهاي هيجاني است.. فقط مصداقش موافق طبع شماست.
اگر ایشون بودند چنان به این بی سوادها جواب میدادند که هر شب از ترسون کتاب میخوندند.
جناب کاردان خیلی صبوری به خرج دادن.
افرادی که گذشته خود را ندانند مجکوم به تکرار آنند !
متاسفانه روز بروز بی سوادتر، سطحی تر و بی خرد تر می شویم... با این سرانه مطالعه و این وضع سیستم آموزشی بهتر از این هم نباید انتظار داشت
فقط ادعا داریم!
من هر روز این مساله رو عینا میبینم و ربطی به جنسیت هم نداره
نویسندۀ عزیزمان تنها به قسمت تاریج و جغرافیا پرداخته ولی بنده که بعنوان عضو هیات علمی یکی از دانشگاههای معتبر ایران به چند قسمت این مسابقه نگاه کردم به موارد فیزیک، شیمی، ریاضی و زیست و غیره هم تأسف خوردم و حتی آنجائی که شرکت کننده خانم علیرغم اینکه دنیا نه تنها بزرگمردی چون دکتر حسابی بلکه سه تا از پسران وی را هم بخوبی می شناسند و بر ما ایرانیان پدر علم فیزیک دانشگاههای ایران بودند متأسفانه خانم نمی دانست پروفسور حسابی اصلاً چیکاره تشریف داشتند و باور بفرمائید این مورد مرا بیشتر آزار داد و بر آینده این افراد و شرایطی که به تبع این واقعیت حاکم خواهد شد تأسف می خورم و باید پذیرفت وقتی تمامی مدارس ما بصورت غیر انتفاعی صرفاً بخاطر کسب درآمد مدیریت می شوند و ارزیابی های سواد بصورت خیلی خوب، خوب و یا ضعیف انجام شود و نهایتاً همان دانش آموز با چندتا منفی در کارنامه کنکورش وارد دانشگاه می شود نباید انتظاری غیر از این داشت و این است حاصل نظام آموزشی جدید ما! و باید گفت: اَینَ تذهبون؟
مدرسه ای و دانشگاهی که به معلم دستور میده تا نمره بده تا قبول شند و گرنه همین چندرغاز حقوقت هم قطع می کنیم ، خروجی بهتر از اینی نداره...
طرف جواب دارد محمد رضا شاه پهلوی!
اینو من با گوش خودم شنیدم.
واقعا که تعطیل بودنم عالمی داره.
من که می گم استرس می گیردشون وگرنه اگه کسی تا این حد نتونه جواب بده اصلا به خاطر آبروش نمی ره جلوی دوربین.
ولی کاشکی تحلیلی از نظام اموزشی تحصیلات دانشگاهی و تکمیلی هم میشد. فکر کنم تمام این عزیزان دانشگاه رفته اگر دانشگاه محل تحصیلشونو اعلام میکردن مشکل تحلیل این بحث هم تا حدودی حل میشد.
1) اگر عباس میرزا پای قرارداد ننگین رو امضا کرد نه به میل که به اجبار و به خاطر وضعیت نامطلوبی که حماقت های فتحعلیشاه به بار آورده بود انجام شد که اگه کار دست خودش بود قطعا چنین نمی شد.
2) چون ناصرالدین شاه حرم حضرت عبدالعظیم می رفت و درباریاش شاه شهید خوندنش! شد مذهبی و مومن و معتقد! یادمون نره همیشه این جور ریاکاریا و سالوس نمایی ها بوده و هست.
اما نکته مغفول مانده که تنها به صورت گذری به آن اشاره شده است، پخش این ویدئو می باشد.
کسانی که با ذوق و شوق تنها برای خندیدن یک ویدئو را به صورت گزیده منتشر میکنند، شک نکنید خود از بی سوادانی هستند که همانند برخی از شرکت کنندگان ادعای اطلاعات عمومی بالاتر دارند.
اختلاف درصد بیننده اصلی برنامه و درصد افرادی که این ویدئو را همانند موج منتشر می کنند خود گویای کسانی است که به دنبال افزایش اطلاعات یا محک خود با دیدن برنامه هستند یا نیستند.
کدام منطقی می پذیرد که بر فرض ، پاسخ دهنده نداند شهید مدرس کودتاگر نیست؟! وقتی با لفظ شهید یاد می شود یعنی شنونده صورت سوال را به هر دلیلی درست درک نکرده است. هرچند که پاسخ نادرست است. و یا وقتی پاسخ شرکت کننده و بیان گوشت قرمز را نشان میدهد اما پاسخ آهن توسط همان پاسخ دهنده حذف میشود. کدام منطقی میپذیرد که مجلس خبرگان رهبری، در زمان قاجار وجود خارجی داشته باشد؟!
آیا بهتر نیست در کنار کمبود اطلاعات عمومی و هشداری برای آن، به عدم تمرکز لحظه ای در شرایط خاص را هم پرداخت؟!
از علل سقوط همین جماعت پخش گزیده اشتباهی گروهی است که اگر خود جای انها بودیم از گسترش و خندیدن مردم به خود رنج خواهیم برد. چند درصد از افرادی که ویدئو را دیدند برنامه را کامل تماشا کردند تا ببینند پاسخ به سوالات عجیب و سخت توسط برخی از همان شرکت کنندگان؟!
سوالات بسیار ضعیف و چندپهلو ، عدم برگزاری آزمون اولیه، برخی جزئیات قانونی عجیب مسابقه و ... نتیجه ای جز خندیدن مردم ندارد.
آیا حتما باید بدین گونه مسابقه برگزار شود تا افرادی با اعتماد به نفس کاذب به مسابقه بیایند و باعث مضحکه شوند؟ آیا اگر مسابقه با سوالات صحیح و انتخاب درست شرکت کنندگان برگزار میشد جذابیت مسابقه از دست می رفت؟
وقتی سوال مسابقه در برنامه ای این باشد که " حال شما چطور است؟ یا " اپ مخفف چیست " یا ... سطح برنامه را تنزل نداده است.
برادر عزیز
به عنوان یک بیننده وظیفه رسانه میدانم که اعلام کند پخش این ویدئو یا هر ویدئو و تصویری که موجب مضحکه افراد شود و انتشار اشتباه یا اصلاحا سوتی و ... فرد شود شرعا و اخلاقا حرام است. اما متاسفانه رسانه ها نیز به بعد روانی پخش این گونه تصاویر هرگز نمی پردازند یا چنان در صحبت های خود آن را به کار میبرند که دیده نشود.
در جایی که میگه شهید مدرس کودتا کردن؟؟
اما چند مورد:
1- معلم اخلاق شدن و اینگونه پند دادن به دیگران فراتراز اندازه های هر عضوی از جامعست بنابراین لطفا مودب باشید و صرفا انتقاد کنید، کما اینکه تمسخر و تهمت ازیک جنس هستند.
2- درصدی از پاسخها به دلیل عدم تمرکزه و درصدی واقعا به دلیل سطح اطلاعات عمومی پایین شرکت کنندگان .
3- ببینید افراد جامعه ما با وجود اینکه ظرفیت کنترل استرس رو ندارند اما حاضر میشن تو برنامه جلوی دوربین حاضر شن و سوتی بدن خب این حتی با توجیه هول شدن چیزی جز عدم درک موقعیت یا شناخت توانمندیهای خوده فرده.( مکن کاری که هوشیاران...)
در مجموع به نظر بنده مشت نمونه خرواریست که متاسفانه یا خودش رو نمیشناسه و نمیدونه کجا چه کاریو انجام بده ( شرکت در مسابقه تلویزیونی که سطح خوبی از اطلاعات عمومی رو میخواد) و البته کاهش سطح عمومی اطلاعات که متاسفانه به خاطر مطالعه پایین و کمی هم توان ذهنی نه چندان بالای ما ایرانیهاست که به غلط خیلی هم مدعی داره!
آقای خدیر عزیز بنده از ارادتمندان شما هستم با بسیاری از مطالبی که عنوان کردید موافقم و بعد از دیدن این کلیپ هم حقیقتا" به حال این جامعه و بیشتر از اون کودکانی که قرار است زیر دستان این مادران بزرگ شوند تأسف خوردم اما به نظرم اینکه ما بخواهیم همه چیز رو به گردن نظام آموزشی بیاندازیم زیاد جالب نیست و تاحدودی به دور از انصاف است چون من هم مثل بسیاری از این خانمها در همین نظام آموزشی درس خوانده ام اما به هرحال اطلاعت عمومی ام بسیار بیشتر از این هاست ضمن اینکه هرکسی در هرجامعه ای باید در کنار درس مطالعه آزاد داشته باشد. من فکر میکنم بهترین راه اینه که مطالعه آزاد رو بیشتر در جامعه تفهیم کنیم چون قطعا" اصلاح نظام آموزشی خارج از عهده ماست.
پیروز باشید
وقتی برای سرگرمی مسابقه ای میذارند و خانم خانه دار یا کم سوادی شرکت کرده و فرق معنی کلمه عامل یا علت و معلول را نمیداند این همه تمسخر لازم است؟؟/
یعنی صدا سیمای زمان 10 سال قبل باسواد بودند؟!!!!!!
این مسابقه حتی در باره آشپزی هم بود یعنی مسابقه سطح پائئن !!!!!!!!!1
تاسف تاسف تاسف از جنگ سیاسی شما
همین . ماشین شاسی بلند ، خونه مجلل،
آرایشهای غلیظ ، مدل مو و لباسهای نافرم،
ویراژها و برداشتن لوله اگزوز ، عکس سلفی با بازیگران، موبایلهای گران قیمت ، جراحی بینی ،پز دادنها و . . . .خلاصه لقمه بزرگتر از دهن برداشتن ، مرض امروز جامعه ماست. واقعا چرا اینجور شده؟
سوال مجری : حضرت علی بعد از ضربت شمشیر چه گفت ؟
جواب آقای شماره 7 : الله اکبر!!!
حالا گریه دار اینه که همین آقا نفر اول هم شد !
جواب سوال بله یا خیر بود!
خداوند اون استاد گرامی رو قرین لطف و ارامش خودش قرار بده.
می خندیدیم و در غایت هم شادی بود که سراغمان می امد . الان انگار فقط سر در گم هستیم .
عصر ایران ، مثل همیشه نکته سنج و عالی بود .
نامه تركان به وزير علوم: برخي بدون داشتن ديپلم مدرك مهندسي گرفته اند
رئيس سازمان نظام مهندسي در نامه اي به وزير علوم، تحقيقات و فناوري اعلام کرد که در برخي موسسات آموزشي حتي بدون داشتن ديپلم کامل متوسطه مدرک مهندسي صادر مي شود و اين موضوع براي نظام مهندسي کشور نگران کننده است.
اکبر ترکان از وزير علوم خواست يک هيات کارشناسي مشترک تشکيل شود و راهکارهاي مناسب براي جلوگيري از خسارت هاي ناشي از اين امر در نظر گرفته شود. اين نامه ترکان نشان مي دهد که آموزش عالي ايران نيز در دولت هاي نهم و دهم همچون اقتصاد ش ضربه سنگيني خورده است. در حقيقت پس از افشاي فساد پرونده هاي بورسيه غيرقانوني، جعلي بودن مدارک دکترا و خريد و فروش اين مدرک در دوره قبل، فساد مالي در صندوق رفاه دانشجويان و پرونده هايي باز در دانشگاه آزاد و محاکم قضايي با رقم هزارو ۴٠٠ ميليارد تومان حالاخبر از مهندساني مي رسد که مدرک ديپلم هم ندارند. رئيس سازمان نظام مهندسي از وزير علوم پرسيد که مي خواهيم با 33 هزار مهندس ثبت نام شده در سازمان چه کنيم در حالي که با نيمي از اين جمعيت حوزه مهندسي ساختمان کشور اداره مي شود. اين موضوع در حالي در خبرگزاري ها منتشر شده است که چندي پيش نيز پنج نماينده مجلس از يک تخلف علمي ديگر پرده برداشتند. اين بار اين پنج نماينده از آنهايي مي گويند که در دولت هاي نهم و دهم ديپلم جعلي از مراکز آموزش از راه دور گرفته اند، که تا مقطع ليسانس و فوق ليسانس و دکترا هم جلو رفته اند. ديپلمه هاي جعلي گويا رقم شان بسيار بالاتر از بورسيه هاي غيرقانوني بود. ديپلمه هاي جعلي تنها در يکي از شهرستان هاي استان تهران بالاي هزار نفر بوده اند و آن گونه که ابراهيم نکو، نماينده رباط کريم مي گويد در محاکم قضايي هم پرونده دارند.
□
روزنامه ايران، شماره 5975 به تاريخ 21/4/94، صفحه 4 (اجتماعي)
لينک کوتاه به اين مطلب:
کلی خندیدیم
باید به عنوان سریال طنز شبکه دو در نظر بگیریم نه مسابقه
خخخخخ
با وجود این همه دست و دل بازی آموزش و پرورش در مورد نمره دانش آموزان و همینطور وجود دانشگاه های به درد نخور پیام نور و آزاد در کشور چطور باسواد بشیم؟
اگر قابل چاپ نیست به اطلاع مسو لین برسد لطفا
این یک حقیقته که گفته اند:باید همه چیزمان به هم بیاد(از مردمی که خودمان هم یکی از آنهاییم و هر روز بنا بر امور زیستن برخوردهای زیادی باهم داریم وخوب هم دیگر را میشناسیم بیشتر از این می خواهی؟) انکار شرایط جامعه بی انصافی و خارج از عدالت است .
درس که نمی خونن ، همه هم معدلا بالا ،ادعاهاشونم بالا نتیجه ش میشه میرزای شیرازیو عربستان در دریای خزر و ....
به طور کلی نظرات شامل دو دسته میشن. گروهی که اکثریت نظرات را بیان کردند، وضعیت کنونی را ناشی از بیسوادی تحصیل کرده ها دونسته اند و مسائلی را به دانشگاهها، اساتید، سیستم آموزشی، دولت و... نسبت دادند. نظرات گروه دیگه هم شامل دلایل متفرقه مثل اثر وسایل ارتباط جمعی روی اطلاعات عمومی، هول شدن شرکت کنندگان در حین مسابقه و ... هست.
بنده با اجازتون می خوام به یک نکته در مورد مفهوم سواد بپردازم.ببنید تعریفی که عموم مردم از سواد دارن اینه: داشتن مجموعه ای از اطلاعات مختلف در ذهن. بنا به این تعریف هر چقدر اطلاعات شخصی بیشتر باشه به همان میزان سواد شخص هم بیشتر میشه. ولی به نظر من سواد داشتن یعنی دانش پردازش کردن اطلاعات. در واقع داشتن یکسری داده خام و بدون پیوستگی و وابستگی (Coherent &Cohesion) در ذهن متضمن داشتن یا نداشتن سواد نیست؛ بلکه دانش کافی استفاده از اون داده های برای تحلیل پدیده های مختلف موجب تولید میشه. در دانشگاه ها هم چیزی که سعی دارن به دانشجوها یاد بدند دانش و تکنیک چگونگی پردازش هست نه افزایش میزان اطلاعات دانشجو.
البته من منکر این مسئله نیستم که خیلی از دانشگاههای کشور ضعیف هستن ولی دلیل پایین بودن میزان اطلاعات افراد جامعه را این نمی دونم.
با تشکر فراوان
وقتي كه براي درك و شعور بيشتر كتاب هاي درسي و غير درسي آنطور كه بايد مطالعه نشه ،
وقتي كه 80-90% خانم ها روشون نشه بدون آرايش بيان بيرون،
وقتي كه مدام دانشگاه علمي كاربردي و غير انتفاعي و .. سبز مي شه و هر كي از راه برسه بدون كوچكترين زحمت و تلاشي مدرك مهندسي مي گيره ،
وقتي كه فرهنگ غالب احترام به كفش و لباس و ماشين آدم باشه،
وقتي كه ....
بيشتر از اين انتظار نمي ره
باشد كه اونايي كه مي تونن كاري بكنن
خيلي دوست دارم بدونم چه جوري اين خبر فراگير شد؟
آيا خود مردم بودند؟
لابي پشتش بود؟
كسان خاصي اراده بر انتشار اين مطلب داشتند؟
و يا خود مردم اين خبرو با اين سرعت منتشر كردند؟
اگر خود مردم بودند روانشناسي جامعه در مقاطع مختلف زماني برام خيلي مهمه كه يه دفعه يه مطلبي براشون اينقدر مهم ميشه.......