به تازگی در قزاقستان پدیدهای شوم با نام «فحشای حلال» در حال شکلگیری است که در آن دختران جوان با نمایندگان فرقههای افراطی ازدواج میکنند و بعد از مدتی شوهران آنها با به کار بردن کلمه «طلاق»، همسران خود را به دوستان خویش تحویل میدهند.
در این رابطه زنان مطلقه باید با مرد دیگری ازدواج کنند و در صورت عدم پذیرش این امر از سوی آنان، گفته میشود که این زنان از قوانین شریعت پیروی نمیکنند و این داستان همینطور ادامه دارد.
سایت خبری-تحلیلی نور.ک.ز در این زمینه مینویسد: در نتیجه این اقدام، زن میتواند در طی یک سال با چند مرد ازدواج کند، بچه به دنیا بیاورد که البته نخواهد دانست این بچه مربوط به چه کسی بوده و با چه سرنوشتی روبرو است.
فحشای حلال با داشتن چنین خصوصیاتی فرد افراطی را مجاب میکند تا زنی که به عنوان همسر برگزیده است بعد از مدت نامشخصی طلاق داده و با سرنوشت نامعلومی در اختیار دیگران قرار بدهد.
در این خصوص یک شهروند 35 ساله قزاقستانی در شهر «آتیرائو» با تأکید بر این موضوع که اعضای گروههای افراطی به زن به عنوان وسیله نگاه میکنند، افزود: وی نیز قربانی چنین تبادلی قرار گرفته است و در مدت پنج سال 9 بار ازدواج کرده و 9 بار با گفتن کلمه «طلاق»، توسط همسرش طرد شده است.
به گفته کارشناسان دینی قزاقستان، معمولاً نمایندگان فرقههای افراطی اسلامی از این فتواها صادر میکنند که در نتیجه آن، در کشور صدها بچه با سرنوشت نامعلوم اینچنینی متولد و بزرگ میشوند و زنان مظلوم به جرگههای شبهنظامیان سوریه میپیوندند.
در این رابطه «موحدالدین پاتیاف» یک دینشناس قزاق میگوید: با توجه به قوانین اسلام در خصوص طلاق، کسانی که امروزه این کلمه را به سادگی به زبان میآورند و باعث از بین رفتن خانواده میشوند، نمیتوانند مسلمانان باشند بلکه نمایندگان فرقههای افراطی هستند که به خاطر همبستگی برادرانه خود، میتوانند زن خود را به دوستانشان بدهند.
موحدالدین پاتیاف اضافه میکند: تعداد چنین زنان مظلوم و بچههایی که پدر ندارند، در مناطق غربی قزاقستان و «آلماتی» زیاد هستند که اکثر قربانیان اصلا با اسلام آشنایی نداشته و نمایندگان فرقههای افراطی از این واقعیت سوءاستفاده میکنند که در نتیجه این اقدامات، بیشتر زنان به سوریه میروند و در آنجا به جهاد نکاح تن میدهند.
این کارشناس قزاق ضمن اشاره به ظلم به دین و آغاز فعالیتهای اینچنینی از 10 سال قبل، اظهار میدارد: افراطگرایان با این اقدامات و با نام دین، زناکاری را توجیه میکنند و کسانی که با دین آشنایی ندارند از اسلام میترسند، اما چاره چیست؟
وی در ادامه این سئولات را مطرح میسازد که ملیگراها، وطنپرستان و شبهنظامیان برای زنان قزاقستانی چه کار میکنند؟ مدافعان ناموس کجا هستند؟ چرا آنها از دختران خود دفاع نمیکنند؟
به گفته پاتیاف، برای کسی که شناختی از اسلام و دین نداشته باشد تشخیص دادن اینکه چه کسی طبق قوانین اسلام زندگی میکند و چه کسی به فرقههای افراطی پایبندی دارد، سخت است چراکه تمام آنان نماز میخوانند، به مسجد میروند و مانند قبل شلوارکهای کوتاه نپوشیده و میگویند که به اسلام سنتی پایبند هستند اما در حقیقت از اسلام حقیقی فاصله زیادی دارند.
به عقیده وی، اداره روحانیت مسلمانان قزاقستان به خوبی میداند که نمایندگان فرقههای افراطی اسلامی چطور عمل میکنند اما نمیداند چگونه باید با آنها مبارزه کرد.
در این رابطه «انگار حاجی امیربیک» یکی از کارکنان اداره امور دینی قزاقستان نیز معتقد است که امامان جماعت مسئول برگزاری مراسم ازدواج و قرائت خطبه عقد، ازدواج این افراد را در مساجد ثبت نمیکنند و به همین سبب سلفیها مراسم نکاح را در بین خودشان انجام میدهند.
وی میگوید: امامان جماعت و ملاهای قزاقستان در مساجد خطبه میخوانند اما آنها (سلفیها و دیگر نمایندگان فرقههای افراطی) گوش نمیدهند و در زمان خطبه با موبایل بازی کرده و یا موسیقی گوش میدهند و به دلیل آنکه نهاد جزایی خاصی در این خصوص شکل نگرفته است، نمیتوان کسی را مجبور ساخت تا به گفتههای امامان جماعت گوش بدهد.
انگار حاجی امیربیک در پایان میافزاید: طبق اطلاعات رسمی که توسط «نورلان ارمکبایف» دبیر شورای امنیت ملی قزاقستان اعلام شد، در مناطق تحت کنترل گروه تروریستی داعش تقریبا 400 قزاقستانی حضور دارند و از میان قزاقهایی که راهی سوریه شدهاند، تقریبا نیمی از آنها زنان هستند.