روزنامه گُل نوشت: خداداد عزیزی معتقد است که 98 درصد فوتبالیستهای ایران قلیان میکشند.
خداداد عزیزی یکی از چهرههای شاخص تیم 98 در مراسم تقدیر از بازیکنان این تیم بود. خداداد که در شب ضیافت این تیم مقابل دوربین تیوی پلاس نشست، در گفتوگو با همکار ما صحبتهای جالبی را بیان کرد.
صراحت لهجه خداداد در مورد حاشیههای بازیکنان فوتبال و پاچهخواری بعضیهای دیگر تا حدی بود که دیگر بازیکنان تیم 98 با ایما و اشاره از او میخواستند تا فتیله انتقاداتش را کمی پایین بکشد.
از حضورت در برنامه خنداونه بگو؟
برنامه خیلی خوبی بود کلی خندیدیم و کیف کردیم.
خبر داری که رکورد اساماس همان هفته حضورت در خنداونه را شکستی؟
نه خبر نداشتم اما دمشان گرم خیلی خندیدیم. همراه مهدی هاشمینسب به برنامه خنداونه رفتیم و خدا را شکر که مردم از این برنامه راضی بودند.
قبل از اینکه شما را ببینیم با جناب خان (محمد بحرانی) صحبت میکردیم و ایشان هم از حضور شما در خندوانه راضی بود.
جناب خان لطف دارد و همانطور که دیدید خاطرههای عجیب و غریبی در مورد من تعریف میکرد (خنده). چند تا خاطره و ماجرای اساسی از ما تعریف کرد که کلی خوشم آمد.
البته شنیدیم که بعضی از صحبتهای شما را در خندوانه سانسور کرده بودند.
بله بعضی از صحبتهای من سانسور شده بود و شنیدم که آنها را بریدهاند تا مردم نبینند ... نامردها! (خنده)
چطور؟
به طور مثال خاطرهای را در مورد یکی از بچهها تعریف کردم که دوستان ترجیح داده بودند آن را کات کنند!
چه خاطرهای؟
خاطره مربوط میشد به یکی از بچههای تیم ملی که همراه با مهدی او را سر کار گذاشتیم! یکی از بچهها صدایش را عوض کرد و با این دوستمان قرار گذاشت. دوست عزیزمان وقتی به ما رسید و دید که از خنده اشک میریزیم کلی ناراحت شد و فهمید که تیرش به سنگ خورده.
در مورد حاشیههای فوتبالیستها مثل ماجرای قلیان کشیدن هر بار حرف و حدیثهای زیادی به گوش میرسد.
بله، خیلیها قلیان میکشند اما ترجیح میدهند که جور دیگری وانمود کنند اما من دروغ نمیگویم. حتما شنیدهاید که روزی از حضرت محمد (ص) میخواهند تا به یک نوجوان بگوید خرما نخورد. حضرت میگوید که این افراد بیایند و فردای آن روز به آن نوجوان میگوید که خرما نخور. از حضرت میپرسند چرا این کار را کردید و ایشان در جواب میگویند که چون خودم آن روز خرما خورده بودم نمیتوانستم به آن نوجوان بگویم که خرما نخورد. این همان مثال قدیمی است که در مورد رطبخورده و منع رطب میگویند.
وقتی خود من قلیان میکشم نمیتوانم جلوی دوربین یا خبرنگاران شما بنشینم و بگویم که قلیان نکشید، اینکه قلیان خوب است یا بد، موضوع خودش را دارد ولی بحث من در مورد راستگویی و دروغگویی است. من فکر میکنم 98 درصد فوتبالیستها قلیان میکشند و آن دو درصد هم اگر قلیان نکشند احتمالا سیگار یا پیپ میکشند. (خنده)
فکر نمیکنید که همین صداقت خداداد عزیزی باعث شده تا بعضیجاها برایش دردسرهایی درست شود؟
چرا، اما من با این قضیه مشکلی ندارم. این صداقت و این صراحت لهجه فقط به درد خودم میخورد و در هیچجای دیگری کاربرد ندارد. این داستانی که میگویی خیلی جاها به من از لحاظ کاری لطمه زده ولی برایم مهم نیست و ترجیح میدهم که همین خدادادی باشم که شما میبینید.
حتما این را میدانید که مردم هم همین خداداد را دوست دارند.
بله؛ مردم همیشه نسبت به من لطف دارند اما فوتبال ما آن قدر کثیف است که این خداداد را نه دوست دارد و نه میپسندد. خدا را 100 هزار مرتبه شکر که من نیازی به این فوتبال ندارم و به همین دلیل به بقیه دوستانم توصیه میکنم که مثل من نباشند. اگر من این طوری حرف میزنم دلیلش این است که نیازی به بعضی از آقایان ندارم. اما وضعیت فوتبال به نحوی است که اگر همرنگ بقیه نباشی کارت پیش نمیرود.
با تمام اعتقادات شما موافق هستیم اما قبول داری که نبودن خداداد در فوتبال برای مردم و هواداران او سخت است؟
فدای سرت که من نیستم! من از فوتبال همهچیز دارم. به همه چیز رسیدهام و تا ابد ممنون فوتبال هستم.
یعنی میشود این را پذیرفت که خداداد دلش نمیخواهد در فوتبال باشد؟
نه؛ من فوتبال را خیلی دوست دارم اما حاضر نیستم تا به هر قیمتی در فوتبال بمانم. من از آن جور آدمهایی نیستم که موبایلم را برای تبریک و تسلیت گفتن بعضی از آقایان از جیبم در بیاورم بعضیها به این جور رفتارها عادت کردند مدام به دنبال تبریک و تسلیت گفتن هستند. مثلا میگویند بچه یا نوه فلان آقا به دنیا آمده و همگی زنگ میزنند تا به طرف تبریک بگویند از طرف دیگر حتی دیدهام که جد فلان آقای مسئول فوت کرده و یکسری از دوستان برای عرض تسلیت راه به راه به موبایل او تماس گرفتهاند. من از موبایلم برای ارتباط با دوستان و خانوادهام استفاده میکنم ... و آنهایی که حال میکنم نه آن حاجآقاها.