سال گذشته که ابوی گرانقدرم حضرت آیتالله صانعی به دلیل خونریزی داخلی در ناحیه مری مدتی را در بیمارستان خاتم الانبیاء(ص) تهران بستری بود علاوه بر آحاد مردم شریف و متدین و شخصیتهای برجسته علمی و سیاسی، حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز با حضور در بیمارستان از دوست دیرین دوران حوزوی و انقلاب خود عیادت و جویای احوال ایشان گردید. در همان ایام و به رسم ادب و احترام و تشکر و قدردانی از لطف ایشان در معیت عموی بزرگوارم حضرت آیتالله حاج شیخ حسن صانعی و برای دیدار ایشان رهسپار منزلشان شدیم. در این دیدار صمیمی آنچه که بیش از همه نظر مرا به خود جذب نمود وضعیت معیشتی و زندگی ساده و بیآلایش جناب آقای هاشمی بود. همان شخصیت ارزشمندی که این روزها آماج تیرهای زهرآلود کینه و تهمت متحجرین منفعت خواری شده است که عرصه و میدان را برای انتقام از امام (سلامالله علیه) و یاران امام مهیا دیدهاند.
من اگر چه برای اولین بار فضای داخلی منزل حضرت آیتالله هاشمی را 15 سال قبل و متعاقب انتشار تصاویر سفر ولیعهد وقت عربستان به ایران و حضور وی در منزل جناب آقای هاشمی دیده بود اما عجب آن بود که در این مدت طولانی تغییری در وضعیت ظاهری و دکوراسیون منزل رخ نداده بود حتی مبلی که برای نشستن میهمانان قرار داده بودند همان مبلمان 15 سال پیش بود که در آن تصاویر دیده بودم، گو اینکه برای صاحبخانه تفاوتی هم نمیکند که میهمانان او که باشند؛ روستازاده هم ولایتی جناب هاشمی باشد یا امیرعبدالله ولیعهد وقت عربستان، کار پذیرایی از ما هم به عهده مهندس یاسر هاشمی بود! که با فنجانی چای و شیرینیای معمولی صورت گرفت.
این وضعیت مرا به گونهای متعجب نمود که بلافاصله و پس از خروج از منزل حضرت آیت الله، اندیشه درونم را خطاب به عمویم بر زبان جاری ساختم که آیتالله هاشمی با آن جایگاه علمی و اجتماعی و این زندگی ساده !.... و عمویم که از گذشتههای دور خاطرات تلخ و شیرین مبارزات را با خود دارد و به شهادت حضرت امام (س) سرباز قدیم و گمنام انقلاب و امین امام است، علیرغم اینکه کم سخن میگوید و به تعبیر امام دانایی محتاط است در پاسخ به من مسائلی را متذکر شدند که برآیند آن را در دو مطلب ذیل بازگو میکنم.
اول آنکه: یاران امام (سلامالله علیه) نه تنها از نفاق و دو رویی به دورند بلکه اهل ریا و ظاهرسازی نیز نبوده و نیستند و شخصیتی همانند ایشان به گواه تاریخ انقلاب، در طول مجاهدتها و خدماتشان، همواره راحتی مردم و آسایش آنان را به راحتی و آسایش خود و اطرافیانش ترجیح داده است. او اگرچه دارای تمکن مالی است اما این ثروت را چه در قبل و چه بعد از انقلاب در مسیر خدمت به دین و انقلاب و مردم عزیز هزینه کرده است.
و نکته دوم و مهمتر اینکه: جریان مخالف امام و انقلاب، پس از پیروزی انقلاب همواره با ظاهرسازی مزورانه و آراستن خود به زهد دروغین هر آنچه توانستهاند از نعمات و امکانات موجود در کشور بهره بردهاند و برای اغوا و فریب مردم، پوستین وارونه زهد را به تن کردهاند و دیگران را متهم به چیزی کردهاند که خود عامل بدان بودهاند و چه فرق عظیمی است میان کسی که تمام تلاش و همت و اندیشهاش را در راه ایجاد رفاه و آسایش و بالا بردن سطح علمی جامعه به کار میبندد و زندگی خویش را با سادگی و بیآلایشی میگذراند و کسانی که تمام سعی و تلاششان نگاه داشتن مردم در فقر و جهل است کسانی که به خوبی آموختهاند که استعمار و استثمار انسانها تنها از طریق دور نگه داشتن مردم از رفاه و آگاهی است.