شرق/ پوران درخشنده _ کارگردان
تلویزیون و سینما بهطورکلی خانواده امروزی را نمیبیند و بهطور خاص توجهی به دختران و واقعیتهای موجود ندارد. از نظر من تلویزیون فاصله بسیار زیادی با واقعیتها پیدا کرده و ما اصلا خانواده امروزی ایرانی را در این رسانه نمیبینیم.
سطحینگری در تلویزیون گاه باعث شده که این رسانه به مسائل خاص اعضای یک خانواده، خصوصا دختران توجه نکند و این موضوع با رسالت تلویزیون که یک دانشگاه عمومی و بستر الگوسازی است فاصله زیادی دارد.
سینما هم از این فضا تبعیت میکند و ما در سالنهای سینما هم بیتوجهی به موضوعاتی که خاص دختران است را میبینیم. فیلمسازانی که به چنین مسائلی توجه کردهاند، حتی به تعداد انگشتهای یک دست هم نمیرسند و اگرچه فیلمهایی با این عنوان ساخته میشوند اما در هیچکدامشان شاهد مسائل واقعی جامعه دختران و حتی کودکان جامعه نیستیم.
یکی از مشکلات برای نپرداختن به معضلات دختران در سینما و تلویزیون، خطقرمزهای فراوانی است که علت آن هم مشخص نیست؛ در این مورد باید فکری کرد چراکه همیشه نمیتوان مسائل را ندید و ما باید از جایی شروع کنیم.
توجه به این نکته ضرورت دارد که بسیاری از مسائل با زبان بسیار ساده قابل گفتن است اما متأسفانه رفتارها بهگونهای شده که گویا نباید وارد ابعاد و آسیبهای انسانها شد. چگونهگفتن واقعیتها مهم است، درست است که ما خطقرمزهایی داریم اما میتوان در هر حوزهای، مسائل را بهگونهای مطرح کرد که وارد خطقرمزها نشد و درعینحال حرفهای اخلاقی و تربیتی گفته شود.
مشکل دیگر در حوزه سینمای کودک و نوجوان است. حمایتهایی که باید برای احیای این سینما صورت میگرفت، اجرا نشده و تمام کارهای انجامشده تا به حال با شکست روبهرو بوده بهطوری که عموما سینما در اختیار افرادی بوده که فیلمهای سرگرمکننده ساختهاند.
این موضوع خصوصا در سینمای کودک پررنگتر است و تقریبا دیگر رغبتی به تولیدات جدی و اثرگذار در این حوزه وجود ندارد.
برهمیناساس معتقدم بهترین فیلمهای ایران در سالهای ٦٠ و ٧٠ ساخته شده است که تمامشان پر بودند از مفاهیم اجتماعی، نگاهی متفاوت به آسیبها و پرداختهای تربیتی که اثرگذاری قابلقبولی داشتند.
با چنین پیشفرضی، طرح مسئلههای رایج چون سیاهنمایی را میتوان زیر سؤال برد؛ من مخالف این هستم که بگوییم سینمای ایران، چهره سیاهی از آسیبهای اجتماعی نمایش داده است چراکه ما واقعیتها را برای نشان دادن ميسازيم.
کسی نمیخواهد جامعه را زشت نشان بدهد بلکه سینماگران در تلاشند واقعیتها را با زبانی اخلاقی بازگو کنند و اگر از سوی مردم مورد استقبال قرار میگیرند به همین خاطر است.
ما این نوع از راهحل را یاد گرفتهایم چراکه در این کشور زندگی میکنیم و با حدود آن آشنا هستیم و آموختهایم که چگونه آسیبها را مطرح کنیم که به اخلاقیات جامعه ضربهای وارد نکند. دولت باید از فیلمهای فرهنگی نوجوانان و کودکان و خانواده حمایت کند نهاینکه از فیلمی حمایت کند که در درون حرفی برای گفتن ندارد.
دولت باید از فیلمسازان فرهنگی بخواهد که فیلمها را در این جهت بسازند، البته نیازی به حمایت از گروه خاصی نیست بلکه خواستن از سینمای ایران و ایجاد فضا برای افرادی که رغبتی دارند کافی است.