شرق/ محمدعلی سبحانی _ مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه
دیدگاهها پیرامون امکانپذیرنبودن ادامه وضعیت فعلی در سوریه، در حال نزدیکشدن به یکدیگر است.
این را میتوان از مباحث، دیدارها و فعلوانفعالات دو ماه اخیر دریافت. به نظر میرسد نوعی هماهنگی ضمنی میان روسها و ایالاتمتحده درباره سوریه شکل گرفته و در چند گفتوگو میان دو وزیر خارجه و البته تماس وزرای دفاع دو کشور، اشتراکاتی به دست آمده است.
بحران پناهجویان نیز دراینمیان، توجه افکار عمومی جهانی را به خود جلب کرده و بیم ازکنترلخارجشدن گروههای تروریستی و خونریز تکفیری هم مزید بر علت شده است.
ایران نیز طرح جدیدی به نماینده ویژه سازمانملل در امور سوریه ارائه کرده که نسبت به طرحهای قبل تفاوتهایی دارد و در عین حمایت از اسد، دیدگاهها و دغدغههای جامعه جهانی، سازمان ملل و طرفهای درگیر در بحران سوریه را تا حدی در نظر گرفته است.
همه اینها بخشی از طرح چندلایهای است که در اختیار نماینده ویژه سازمان ملل قرار گرفته است و به نظر نگارنده، شانس اجرائیشدن دارد.
یکی از پیشنهادات ارائهشده، گردهمآمدن نیروهای نظامی غیرتروریست و ارتش سوریه برای دستیافتن به یک نقشه راه در جغرافیای سوریه است. طرحی شبیه «لویهجرگه» در افغانستان هم برای گردآمدن بزرگان سیاسی، مذهبی و طایفهای در سوریه، مدنظر قرار گرفته است و اینکه در انتخابات پارلمانی، امکان حضور این نیروها برای مشارکت در دولت آینده فراهم شود.
اقدام اخیر روسها در تشدید حضور نظامی در سوریه و اعتمادبهنفسی که در اجرای این اقدام خود دارند، حاکی از آن است که احتمالا طرفهای غربی درگیر در ماجرا و ایران، قبلا در جریان آن قرار گرفتهاند و یک «پالس» مشخص است که آینده سوریه در حال رقمخوردن است.
اینکه چه توافقی بین روسها و آمریکا دراینبین صورت گرفته، مشخص و معین نیست اما اقدامات حمایتی روسیه نشان میدهد برای مقابله با سقوط دولت مرکزی سوریه و نظمبخشی به شرایط موجود در نقاط مختلف این کشور، عزم جدیتری وجود دارد. غرب هم بهدنبال تقویت مخالفان میانهرو است که پس از قدرتگرفتن داعش، النصره، احرارالشام و... عملا در صحنه میدانی حضور ندارند.
شباهت در دیدگاههای همه طرفهای درگیر که در موضعگیری اخیر جان کری مبنیبر دعوت از ایران و روسیه برای تأثیرگذاری بر بشار اسد به چشم میخورد، تفاوت جدی در نگاه طرف غربی را نمایان میکند. پیششرط «رفتن اسد» و «حفظ اسد» برای گذر سوریه از گرداب فعلی، نتیجهای دربر نداشت.
به باور نگارنده، دستیافتن ایران و شش قدرت جهانی به جمعبندی روشن در مذاکرات هستهای، این باور را در میان افکار عمومی جهانی و همه کشورها پدید آورده که پروندهای مانند سوریه هم میتواند روی میز مذاکره قرار بگیرد؛ پروندهای که شکل و شمایل آن در وهله نخست، نوعی «بنبست» را تداعی میکرد چراکه تعدد طرفهای درگیر در آن و فاصله میان مواضع و دیدگاهها در آن گسترده است.
سوریه رسما اعلام کرده در حال بررسی طرح نماینده سازمان ملل در امور این کشور است و البته مخالف هر نوع دخالت خارجی و حامی گفتوگوهای «سوری سوری» است. از سوی دیگر غربیها پس از اینهمه هزینه و درگیری، ماندن دائمی اسد در قدرت را برنمیتابند اما بهخوبی میدانند فشار بیش از این برای ساقطکردن او موجب تقویت تروریستهایی چون داعش، النصره و احرارالشام که تحت حمایت برخی کشورهای منطقه قرار دارند خواهد شد.
نتیجه چنین اتفاقی نیاز به پیشبینی ندارد! حجم سلاح و خشونت موجود در این گروهها، خاورمیانه را به یک بمب ساعتی تبدیل میکند که خدا میداند در صورت انفجار، چه ابعاد تخریبی گستردهای خواهد داشت.
دراینمیان مشخصنبودن مواضع عربستان و ترکیه، همچنان محل سؤال است اما تجربه نشان داده که احتمالا این دو کشور، ناگزیر شدهاند حلوفصل ماجرا را به همپیمانان غربی خود محول کرده و در انتظار نتایج آن بنشینند.