عصر ایران - مقام معظم رهبری در نامه ای به رئیس جمهور، نقشه راه کشور در اجرای "برجام" را تبیین و آن را تأیید کردند. در این باره نقاط زیر قابل توجه است:
1 - تشکر رهبر انقلاب از همه کسانی که به نحوی درگیر این پرونده بودند، از تیم مذاکرات گرفته تا منتقدان و از مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی گرفته تا رسانه ها و نیز تأیید برجام توسط عالی ترین مقام کشور، می تواند مقدمه ای برای وفاق ملی در خصوص برجام باشد. در واقع ، باید از این پس، به جای پرداختن به این که برجام خوب است یا بد ، به اجرای آن در چارچوبی که توافق شده است همت گمارد.
2 - طرف های ایران در مذاکرات هسته ای، اساساً قابل اعتماد نیستند. این بی اعتمادی، البته یک موضوع عمومی در روابط بین الملل است و اساس روابط کشورها ، نه بر مبنای اعتماد که بر محور منافع ملی و اخذ تضمین های متقابل است.
در این میان کشورهایی مانند آمریکا در دهه های اخیر، سوء رابطه را پیگیری کرده و با اقداماتی مانند تجهیز کشورهای مخالف ایران (مانند تسلیح عربستان)، سرنگونی هواپیمای مسافری ایران، تحریم های یکجانبه علیه ایران و ... بی اعتمادی را تشدید کرده اند و باید با احتیاط بیشتری با آنها رفتار کرد. این نکته ای است که در نامه رهبری بدان تصریح شده است.
3 - این جمله رهبری نیز قابل تأمل جدی است:
"اين مجموعهي پر حجم كار و تلاش و فكر در مسأله اي كه گمان ميرود از جملهي مسائل به ياد ماندني و عبرتآموز جمهوري اسلامي باشد، در خور تقدير و مايهي خرسندي است."
فارغ از قدردانی مجدد رهبری از تلاشگران پرونده هسته ای، کلمه "عبرت آموز" می تواند بار معنایی خاصی داشته باشد و اشارتی تلقی گردد به این نقض احتمالی برجام توسط طرف های مقابل.
بدین معنا که همه نظام و مردم ایران برای تفاهم با 1+5 پای کار آمدند و حتی از برخی حقوق خود نیز گذشتند ولی طرف های مقابل نهایتاً زیاده خواهی کردند و برجام شکست خورد.
اگر این اتفاق بیفتد، عبرتی تاریخی خواهد بود که نوع نگاه ایران و ایرانی ها به کشورهای طرف مقابل را دستکم برای دهه های متوالی تغییر خواهد داد. هر چند که امیدواریم نقض عهد نشود و مشکلات، طبق توافق حل شوند.
بند اول و دوم نامه رهبری چنین است:
« اولاً: از آنجا كه پذيرش مذاكرات از سوي ايران اساساً با هدف لغو تحريمهاي ظالمانه اقتصادي و مالي صورت گرفته است و اجرايي شدن آن در برجام به بعد از اقدامهاي ايران موكول گرديده، لازم است تضمينهاي قوي و كافي براي جلوگيري از تخلف طرفهاي مقابل، تدارك شود، كه از جملهي آن اعلام كتبي رئيسجمهور امريكــا و اتحاديهي اروپا مبني بر لغو تحريمها است. در اعلام اتحاديهي اروپا و رئيسجمهور امريكا بايد تصريح شود كه اين تحريمها بهكلي برداشته شده است. هرگونه اظهاري مبني بر اينكه ساختار تحريمها باقي خواهد ماند، به منزلهي نقض برجام است.
ثانياً: در سراسر دورهي 8 ساله وضع هرگونه تحريم در هر سطح و به هر بهانهاي (از جمله بهانههاي تكراري و خودساختهي تروريسم و حقوق بشر) توسط هر يك از كشورهاي طرف مذاكرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند 3 مصوبهي مجلس اقدامهاي لازم را انجام دهد و فعاليتهاي برجام را متوقف كند.
» آنچه در این دو بند آمده ، خلاصه دغدغه ملت ایران درباره تحریم هاست. مردم ایران سال ها مذاکرات طولانی و به تعبیر رهبری، ملال آور را تحمل کردند که نهایتاً تحریم ها لغو شود.
حال اگر تحریم ها پا برجا بمانند یا ابتدا لغو و سپس با بهانه های دیگر اعمال شوند، نقض غرض شده است.
در هر معامله ای ، قاعدتاً طرفی دست پیش را دارد که طلبکار باشد. در این دو بند هم از این قاعده نانوشته استفاده شده است دال بر این که این ایران است که از این پس رفتار طرف مقابل را بررسی و در صورت مشاهده نقض عهد، تعهدی به برجام نخواهد داشت.
به بیان دیگر ، تا کنون، 1+5 می گفت که اگر ایران به تعهداتش عمل نکند، چه می شود و الان ایران در عالی ترین سطح حکومتی، از همین ادبیات برای گفت و گو با طرف مذاکرات استفاده می کند.
قطعاً اگر ایران برنامه های هسته ای خود را از سر بگیرد، شرایط برای اقتصاد کشور به واسطه اقدامات تحریمی بعدی، سخت خواهد شد ولی این سختی داخلی، مشکل طرف های مقابل را حل نمی کند چرا که در چنان وضعی، حتی امکان جابجایی خط قرمزهای هسته ای ایران بر اساس شرایط جدید دور از انتظار نخواهد بود.
قطعاً امریکا و هم پیمانانش تمایلی به تغییر شگرف در موازنه قدرت در خاورمیانه ندارند و لذا به نفع شان است که از در تعامل سازنده با ایران وارد شوند و سلاح تحریم را غلاف کنند.
بندهای سوم تا پنجم نامه چنین اند:
« ثالثاً: اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدي آمده است، تنها هنگامي آغاز خواهد شد كه آژانس پايان پرونده موضوعات حال و گذشته (pmd) را اعلام نمايد.
رابعاً: اقدام در مورد نوسازي كارخانهي اراك با حفظ هويت سنگين آن، تنها در صورتي آغاز خواهد شد كه قرارداد قطعي و مطمئن دربارهي طرح جايگزين و تضمين كافي براي اجراي آن منعقد شده باشد.
خامساً: معاملهي اورانيوم غني شدهي موجود در برابر كيك زرد با دولت خارجي در صورتي آغاز خواهد شد كه قرارداد مطمئن در اين باره همراه با تضمين كافي منعقد شده باشد. معامله و تبادل مزبور بايد به تدريج و در دفعات متعدد باشد.
» این سه بند ناشی از دو نگرانی جدی است:
- یکی از دغدغه های مهم در خصوص برجام این بوده که پرونده موضوعات حال و گذشته موسوم به pmd ، تا مدتی طولانی مفتوح بماند و گزارش نهایی حل و فصل مسائل ایران و آژانس بین المللی انرژی هسته ای به تعویق بیفتد و تحریم ها همچنان باقی بمانند.
در بند 4 و 5 نامه رهبری، دو اهرم ایران برای حل سریع تر pmd ، مورد توجه قرار گرفته است، بدین معنی که اگر طرف مقابل می خواهد در موضوع آب سنگین اراک و اورانیوم غنی شده به اهداف خود برسد، باید پرونده pmd را ببندد.
- نکته دیگر که باز به بی اعتمادی ساختاری در روابط بین المللی مربوط می شود، تصریح به این است که هر گونه اقدامی در مجتمع اراک و نیز معامله اورانیوم غنی شده در برابر کیک زرد، باید با قرارداد جداگانه و اخذ تضامین لازمه باشد.
اگر قرار باشد که بازطراحی اراک به سرنوشت نیروگاه اتمی بوشهر دچار شود و ده ها سال به طول انجامد که باز هم نقض غرض است.
بدعهدی روس ها در ماجرای بوشهر و متعاقباً اس - 300 ها، عبرتی است که باید از این پس در تمام تعاملات بین المللی ایران مد نظر قرار گیرد.
4 - بندهای 6 و 7 نامه نیز ناظر به آینده برنامه هسته ای ایران در دوران پسابرجام است چرا که قرار نیست کشور ایران تا ابد در فرایند اجرای برجام باقی بماند و باید از همین الان مقدمات لازم برای ادامه برنامه های هسته ای ایران فراهم باشد.
5 - بند 8 نیز ناظر به یک اصل حقوقی است که اگر در تفسیر قانون یا قراردادی اختلافی پیش بیاید باید به متن مذاکرات رجوع کرد. کما این که در ایران هم برای تفسیر قانون اساسی ، شورای نگهبان باید به متن مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی مراجعه کند.
6 - واگذاری مسؤولیت تعیین هیأت پیگیری برجام به شورای عالی امنیت ملی، از نقاط قوت این نامه است چرا که برجام را در موقعیتی فراقوه ای قرار می دهد و بر دعواهای احتمالی دولت و مجلس و جناح ها خط رد می کشد. این موضوع به ویژه باید مد نظر جریان هایی باشد بیش از بقیه، بر ولایتمداری تأکید دارند.
7 - نکته بعدی در نامه، که یادآور عبرت واردات بی رویه کالا در دوران افزایش قیمت نفت در دولت نهم است، انذار به جلوگیری از تکرار وضع مشابه است چرا که بیم آن می رود با لغو تحریم ها، ایران تبدیل به بازار کالاهای خارجی شود و اقتصاد و تولید ملی آسیب جدی ببیند.
همچنین تأکید همزمان بر لزوم رفع تحریم ها - که دروازه تعاملات ایران با جهان را می گشاید - و توجه به توانمندی های داخلی، نشانه این است که نظام بر " ترکیب تعامل با جهان و تکیه بر داخل" باورمند است.
8 - منع واردات مواد مصرفی از آمریکا نیز حاوی این نکته است که در آینده روابط اقتصادی ایران و آمریکا، کشورمان نقش بازار مصرفی را ایفا نخواهد کرد بلکه تعاملات اقتصادی ایران و آمریکا در حوزه های جدی تری مانند کالاهای واسطه ای و سرمایه ای، سرمایه گذاری، توسعه میدان های نفتی و نظایر این ها می تواند شکل بگیرد.
9 - تصریح رهبر انقلاب به این که مصوبه شورای عالی امنیت ملی درباره برجام با لحاظ موارد مذکور در نامه "تأیید می شود" ، یادآور این جمله علی لاریجانی است که چند روز پیش در جواب منتقدانش گفته بود: پرونده هسته ای، پرونده من نیست ، پرونده رهبری است.
اینک رهبری با تأیید برجام با نکات مذکور در نامه ، سخن رئیس مجلس را عملاً تأیید کرده و با شجاعت و صراحت، مسؤولیت این مرحله خطیر از تاریخ را بر عهده گرفته اند و بر همگان است که در این مسیر، نظام را همراهی کنند تا ایران بتواند بار دیگر از ظرفیت های عظیم جهانی و توانمندی های داخلی، برای رسیدن به جایگاهی که استحقاقش را دارد، بهره مند شود.
انتظار می رود با این نامه ، روند اجرای برجام، هم سرعت لازم را پیدا کند و هم دقیق تر و فارغ از نقض عهد عملیاتی شود.