عصرایران - یکی از دو رقیب اصلی انتخابات فیفا برای علی کفاشیان پیغام فرستاده است.دبیرکل سابق فیفا که نامزد جبهه پلاتینی برای حضور در انتخابات به حساب می آید در مصاحبه با هفته نامه تماشاگران امروز از فدراسیون فوتبال ایران دعوت کرده که بدون شتاب تصمیم بگیرد. این صحبت ها در حالی مطرح شده که کنفدراسیون فوتبال آسیا حمایت خود رااز دیگر نامزد حاضر در انتخابات شیخ سلمان اعلام کرده است.
ژروم شامپینی، دبیرکل سابق فیفا که چند ماهی است برای انتخابات فیفا در ماه اسفند حسابی فعال شده است و اطلاعات خوبی از رسواییهای فیفا دارد، مصاحبه بلندبالایی با «تماشاگران امروز» انجام داده که می خوانید؛
ژروم شامپینی، نامزد پست ریاست فیفا و یکی از مشاورین ارشد بلاتر در سالهای نهچندان دور، پیش از آنکه وارد حوزه مدیریت فوتبال بشود، یک دیپلمات بوده است. یک دیپلمات کهنهکار. او سالها برای وزارت امور خارجه فرانسه کار کرده است و اصلا از طریق همین دستگاه دیپلماسی فرانسه به راس هرم فوتبال دنیا نزدیک شده است. شامپینی در سالهای میانی دهه ۹۰، مسوول کنسول وزارت امور خارجه فرانسه در لسآنجلس میشود. او در گرماگرم برگزاری جام جهانی ۹۴ آمریکای با استفاده از روابطش، مهمانی معروف باستیل را در این شهر برگزار میکند. آن مهمانی درواقع پیشدرآمد برگزاری مسابقات جام جهانی ۹۸ بوده و دراصل تبلیغ جامجهانی فرانسه و نحوه مدیریتی فرانسویها. شامپینی در سالهای بعد به برزیل مهاجرت میکند و مسوولیت سیاست داخلی سفارت فرانسه در برزیل را میپذیرد. این ماموریت باعث میشود تا شامپینی با وزیر وقت برزیل یعنی پله آشنا بشود. پله از آن سالها همواره حامی شامپینی بوده. شامپینی هم این نکته را به خوبی میداند و در مصاحبه با تماشاگران به این نکته اشاره میکند. اینکه او حمایت پله را برای رسیدن به کرسی ریاست فیفا در اختیار دارد. شامپینی در این مصاحبه از تغییر معادلات انتخابات فیفا در یک ماه آینده میگوید. او به آینده خوشبین است. به اینکه میتواند لابی رقبایش را خنثی کند. دیپلمات کهنهکار فرانسوی که در جریان برگزاری مسابقات مسوولیت تشریفات مسابقات را برعهده میگیرد و مشاور امور دیپلماتیک کمیته مرکزی میزبانی مسابقات میشود، بلاتر را هم در همان روزهای پر استرس جامجهانی ۹۸ ملاقات میکند. بلاتر در همان ایام برای ریاست فیفا اقدام کرده بود و در ماه جون موفق میشود جایگاه هاولانژ را از آن خود کند. پیرمرد سویسی بلافاصله بعد از انتخابش روی به رفقای فرانسویاش میآورد. او میشل پلاتینی، یکی از مدیران ارشد برگزاری مسابقات جامجهانی فرانسه را به سمت مشاور ورزشی خود انتخاب میکند و ژروم شامپینی را به عنوان مشاور بینالمللیاش. بلاتر با کمک مشاورههای شامپینی موفق میشود تا رابطه فدراسیونهای زیرمجموعهاش را بهبود ببخشد. این سازمان در سالهای ابتدایی مدیریت بلاتر، وجهه خوبی برای خود در اذهان عمومی دست و پا میکند و در این راه شامپینی هم برای بلاتر کم نمیگذارد. با این همه شامپینی که حالا طرفدار شفافیت و مدرنیزه شده فیفا است، در سال ۲۰۱۰ فیفا را ترک کرد. ظاهرا او قبل از به بار آمدن رسوایی اخیر فیفا شصتش خبر دار شده است. حالا شامپینی که یک یاز ۷ نامزد کسب ریاست فیفاست، پاسخگوی سوالات ما در دفتر مجله شده. او بدون هیچ تکلفی قبول میکند از دفترش در پاریس مهمان ما شود تا این مصاحبه اسکایپی صورت بگیرد.
در ابتدا اتفاقات تلخ پاریس رو به شما تسلیت میگوییم آقای شامپینی.
ممنون. همان طور که شما میدانید حملات تروریستی همه جا از جمله بیروت، مالی و تونس و خیلی جاهای دیگر رخ داده و همه را تحت تاثیر قرارداده است. به هر حال از همدردی شما سپاسگذارم.
اگر موافق باشید مصاحبه را از همین نقطه آغاز کنیم. اتفاقات تروریستی اخیر در قلب فرانسه، خیلیها را نگران امنیت مسابقات مهم یورو ۲۰۱۶ در تابستان سال آینده کرده است. این واقعه دردناک تا چه حد روی برگزاری این مراسم تاثیر خواهد گذاشت؟ آیا احتمال پس گرفتن میزبانی از کشور فرانسه وجود دارد؟
البته که حملات تروریستی بر فوتبال و میزبانی مسابقات تاثیر میگذارد اما ما باید مقاومت کنیم. ما نباید اجازه دهیم فوتبال تحت تاثیر این حملات قرار بگیرد. ما باید قوای نیروی امنیتیمان را افزایش دهیم. ما باید مطمئن شویم که هواداران و تمام کسانی که فوتبال را دوست دارند از این ورزش هیجان انگیز لذت میبرند و البته جانشان هم در خطر نمیافت. اما ما باید بتوانیم یورو۲۰۱۶ را مدیریت کنیم. اگر نتوانیم، تروریستها پیروز میشوند. پس ما باید یورو را با تمام قدرت برگزار کنیم. ترسیدن از تروریستها آخرین کاری است که باید کرد.
پس احتمالا فدراسیون فوتبال فرانسه برنامه ویژهای برای برگزاری این مسابقات تدارک دیده.
بله. البته همانطور که میدانید این مسابقاتی است که یوفا برنامه ریزی کرده و این برنامهها با دولت فرانسه هم هماهنگ شده است. پس در نهایت این دولت فرانسه است که تصمیمگیری و اجرا میکند. به همین خاطر بعید میدانم تروریستها کاری از پیش ببرند.
به نظر شما چرا داعش در چند هفته گذشته رقابتها و مسابقات فوتبالی را برای آغاز حملات تروریستیاش انتخاب کرده است؟ احتمالا دلیلی دارد...
در این مورد پاسخی ندارم، واقعا نمیدانم. اما میدانید، فوتبال بیانگر زندگی است؛ فوتبال نمایانگر ارتباط و دوستی میان کشورهاست. فوتبال نشان دهنده برابری زنان و مردان است. مردان و همچنین زنان فوتبال بازی میکنند. فوتبال تجربه لحظات شادی است پس احتمالا به همین دلیل است که آنان به مسابقات فوتبال حمله میکنند. آنها اینگونه مسائل را نمیتوانند ببیند. پس سعی در نابودی آن دارند.
قبل از اینکه سوالاتمان در اینباره را به پایان ببریم، دوست داریم ابعاد اقتصادی میزبانی مسابقاتی مثل یورو را هم بدانیم. آیا میزبانی از یورو برای فرانسه سودآور است؟ برخی میگویند اینگونه هزینهها و اصطلاحا بریز و بپاشها در نهایت منجر به سودآوری نمیشود. احتمالا در فرانسه هم بخشی از مردمی که مالیات میدهند با مساله میزبانی فرانسه مشکل دارند.
برگزاری مسابقاتی بزرگ مثل بازیهای المپیک یا جام جهانی دارای تاثیرات مثبت اقتصادی است اما در مورد یوروی سال آینده مساله اقتصادی، موضوعی اصلی نیست. موضوع اصلی برای یورو۲۰۱۶ و فرانسه بازی کردن است! برگزاری مسابقات است. باید فوتبال بازی کنیم تا نشان دهیم ما نترسیدیم. ما باید بازی کنیم تا نشان دهیم ما از فوتبال حمایت میکنیم. البته که برگزاری چنین مسابقاتی جنبههای اقتصادی هم دارد، اما دلیل اصلی برگزاری این مسابقات نیست.
اگر موافق باشیم برویم سراغ نهادی که ما شما را از آنجا میشناسیم؛ فیفا. این سازمان ورزشی در چندماه گذشته دستخوش تغییرات بزرگی شده. قرار است در ماه مارچ(اسفند) رییس جدید آن هم انتخاب شود. ظاهرا شما هم جز کاندیداهای آن هستید. درست است؟
بله، حدودا یک ماه پیش در بیست و سوم اکتبر من نامه کاندیداتوریام را برای تمامی فدراسیونها فرستادهام؛ شما میتوانید همه اطلاعاتم را در سایت رسمیام jeromechampagne۲۰۱۶.com مشاهده کنید. آنجا میتوانید ببینید پله، بازیکنان بزرگ دیگر، فدراسیون فلسطین و باشگاههای آفریقایی حامی من هستند.
ظاهرا اینبار ۵ امضای مورد نظر از فدراسیونهای فوتبال دنیا را کسب کردهاید...
بله، من ۹ نامه از ۳ قاره مختلف دریافت کردهام مبنی بر این که حامی من هستند؛ فدراسیونهایی که بنا به برخی مسائل و لابیهای احتمالی، نمیتوانم نامهایشان را فاش کنم.
دفعه قبل نتوانستید این ۵ امضا را جمع کنید. اینبار اما گویا داستان فرق دارد...
بله، به این دلیل که تغییرات زیادی ایجاد شده است. آقای بلاتر دیگر کاندیدا نیست، تمام رسواییها، اتفاقات و تعلیقها را هم که احتمالا بهتر از من میدانید. حالا تمامی فدراسیونهای فوتبال جهان کسی را میخواهند که فیفا را به خوبی بشناسد، فوتبال را درک کند. کسی که تغییر ایجاد کند و در عین حال کارهای خوب فیفا را هم ادامه دهد. خب من یازده سال در فیفا کار کردهام و میدانم چه چیزهایی را میتوانیم حفظ کنیم، میدانم چه چیزهایی نیاز به پیشرفت و توسعه دارد مثل توسعه در برنامهریزی، توسعه در فوتبال بانوان، توسعه در برگزاری رقابتهای فیفا در تمام نقاط جهان؛ اما چون من درون فیفا بودهام این موضوع را هم به خوبی میدانم که چه چیزهایی باید تغییر کند. چیزهایی که باعث شد فیفا به این روز و حال بیفتد.
شما اوایل کارتان جزء نزدیکان بلاتر بودید. به نوعی دست راست او. اما ظاهرا خیلی زود مسیرتان از هم جدا شد...
نه من از کسی جدا نشدم، من یازده سال در فیفا بودم و در ژانویه ۲۰۱۰ از فیفا به بیرون رانده شدم. چرا که در فیفا افرادی همچون آقای بنهمام و پلاتینی، نمیخواستند شخص قدرتمندی درون سازمان باشد. نمیخواستند کسی به آقای بلاتر کمک کند. بنابراین من از فیفا خارج شدم و حالا به عنوان یک کاندیدا بازگشتهام چرا که معتقدم در سازمان جهانی فوتبال، ما نیازمند روسای بسیار قدرتمندی هستیم. اگر اینگونه نباشد فوتبال میتواند دستمایه دخالت سیاستمداران، افراد غیرمرتبط و یا مجرمان شود؛ به همین دلیل ما نیازمند روسای قدرتمندی هستیم. به ویژه اینکه این روزها دنیا بسیار خشن شده و همه از هم جدا افتادهاند. فوتبال میتواند این فضا را تغییر دهد. میتواند این فاصلهها را کم کند. به عنوان مثال چه چیز مشترکی میان یک نفر از کانادا و یک نفر از ویتنام وجود دارد؟ یکی از بولیوی و یکی از سوئد؟ ما پاسپورتها، فرهنگها و زبانهای متفاوتی داریم، اما همگی در یک چیز مشترکیم که آن هم فوتبال و جام جهانی است
آقای شامپینی دوست دارم خیلی صریح بدانم چه شد که از فیفا جدا شدید؟ آیا به مساله خاصی برخوردید؟ پروندهای وجود داشت؟ موردی که هنوز فاش نشده؟
همان طور که گفتم فیفا کارهای خوب زیادی کرده است اما چیزی که واضح است در ساختار هر چیزی -چه آن یک خانواده باشد، چه یک دولت، یک کشور و یا یک شرکت خصوصی-، باید دائما در حال مدرن شدن و البته تطابق با وضعیت جدید باشد. زندگی در حال تغییر است، همه جا ما شاهد این تغییرات هستیم. پس فیفا هم الان با قرن بیست و یکم باید منطبق شود. درواقع اصلاح شود. به عنوان مثال، این روزها در همه جای دنیا افکار عموم به دنبال شفافیت، پاسخگویی و احترام بیشتر است؛ برای فیفا هم این گونه است، فیفا هم از این قضیه مستثنی نیست و شبیه دیگر سازمانهای جهانی است. پس باید شفاف شود. وضعیت مالی آن باید روشن شود. اینکه درآمدها از کجا کسب میشود و در کجا خرج میشود. برخی وقتها همین عدم شفافیتها باعث سوتفاهم میشود. بعضیوقتها هم موجب میشود تا زمینه سواستفاده فراهم شود. پس شفافیت مهم است و فیفا باید به سمت آن حرکت کند.
بله قبول دارم. حالا برنامه شما برای اداره فیفا چیست؟ اگر رییس شدید میخواهید چه تغییراتی ایجاد کنید؟
همان طور که پیشتر هم اشاره کردم، میخواهم اول از همه ریاست را مدرنیزه کنم. به عنوان مثال میخواهم فوتبالهای حرفهای را دسته بندی کنم، هزینههایش را کاهش دهم مثلا پستهای مدیریتی را کم کنم و پول بیشتری را صرف پیشرفت و توسعه کنم. و در عین حال، همان طور که میدانید در ۲۰ سال گذشته، فوتبال از جهانی شدنش سود برده است و جهانی شدن همه جا یک جور است: ۱ درصد از جامعه همه چیز دارد و هر روز در حال ثروتمندتر شدن است و ۹۹ درصد هیچ چیز ندارند. آنهایی که هیچی ندارند همان طور باقی میمانند و طبقه متوسط در همه جا در حال نابودی است. در فوتبال هم دقیقا وضعیت به همین شکل است. به این دلیل است که میخواهم پول بیشتری را صرف توسعه و پیشرفت کنم. من میخواهم ۴۰۰ زمین فوتبال چمن مصنوعی در سراسر دنیا بسازم. باید به آفریقا برویم، به عنوان مثال در بعضی از شهرها، آفریقاییها فوتبال حرفهای بازی میکنند اما چمن واقعی ندارند، در واقع هیچی ندارند. پس ما باید بیشتر تلاش کنیم و در آفریقا، آسیا و دیگر نقاط دنیا پول بیشتری را سرمایهگذاری کنیم تا توازن میان آنها و کشورهایی که همه چیز در اختیار دارند ایجاد کنیم. دومین برنامهای که در نظر دارم ایجاد توازن بین باشگاهّهای پولدار و فقیر است. تا سال ۱۹۷۴ فیفا سازمانی بود که تحت سلطه اروپاییها قرار داشت، به لطف آقای هوالانژ و آقای بلاتر فیفا تبدیل به سازمانی حقیقتا جهانی شد. با این همه هر چهار سال میبینید که یوفا میخواهد دوباره کنترل فیفا را در دست بگیرد و همان طور که گفتم ثروتمندان فوتبال میگویند ما میخواهیم روسای فیفا را کنترل کنیم. این کار درست و امکان پذیر نیست. حتی کافیست به وضعیت فعلی اروپا نگاه کنید؛ میدانید ۲۶ سال پیش اروپا توسط دیوار برلین به دو بخش تقسیم شده بود اما در آن دوره رقابت در فوتبال کاملا وجود داشت. در سال ۱۹۸۶ برای باشگاه رومانیایی قهرمانی در اروپا امکان پذیر بود. در سال ۱۹۹۱ فرصت قهرمانی برای تیم باشگاهی یوگوسلاوی به وجود آمد. حالا همه اینها تمام شده است. همه چیز در انحصار تنها دو یا سه کشور است و این خوب نیست. اصلا خوب نیست. این شرایط باید تغییر کند. نباید فقط ثروتمندها قهرمان شوند. به همین دلیل است که من میخواهم بجنگم و این وظیفه فیفاست تا بالانس و توازن را میان قارهها و همچنین کشورها بازگرداند.
پس شما از طرفداران قانون فیرپلی مالی هستید.
اساس این قانون را قبول دارم. اساس این کار چه در یک کشور و یا یک خانواده در نظر بگیرید این است که نباید بیشتر از آن چه که درآمد دارید، خرج کنید اما ببینید الان این قانون چگونه اجرا میشود؛ باشگاههای ثروتمند شروع میکنند به خرج کردن بیشتر در نتیجه در حال حاضر ما باشگاههای بزرگ با بدهیهای سنگینی داریم اما قانون فیرپلی مالی تنها باشگاههای کوچک همچون صربستان، روسیه و بالکان را تنبیه میکند. پس در مجموع این قانون عادلانه نیست.
برای اولین بار در یورو ۲۰۱۶ شاهد آن خواهیم بود که به جای ۱۶ تیم، ۲۴ تیم روانه مسابقات میشوند. آیا اگر شما رییس فیفا شوید، تعداد تیمهای حاضر در جامجهانی را هم افزایش میدهید؟
من ترجیح میدهم تیم های حاضر در جامجهانی همان ۳۲ تیم باقی بماند و از این بیشتر نشود. اولا ما در جام جهانی برزیل دیدیم که همین الان هم هزینه میزبانی از۳۲ تیم بسیار بالا و مدیریت آن بسیار پیچیده است. ثانیا مثلا حضور ۴۰ تیم سیستیمی را میطلبد که ۸ گروه ۵ تیمه حضور داشته باشد. وقتی فوتبال در مرحله گروهی باشد و تعداد تیمهای گروه هم فرد باشند(مثلا ۱۲ یا ۱۴ تا نباشد و ۱۳ یا ۱۵ تا باشد) همیشه یک تیم بیرون میماند و بازی نخواهد کرد و این مشکل ساز خواهد شد چرا که اگر به جام جهانی ۱۹۸۲ اسپانیا نگاه بیندازید ما گروههای ۳ تیمی داشتیم و میدانید که در مرحله گروهی چه اتفاقی افتاد؛ در بازی آلمان و اتریش، پس از گلزنی ژرمنها هر دو بازی آرامی در پیش گرفتند تا مطمئن شوند الجزیره حذف میشوند.
مسال آخر هم این که ما باید از فوتبال و باشگاهها محافظت کنیم. همانطور که میدانید باشگاهها به تیمهای ملی بازیکن میدهند ولی این باشگاهها هستند که به بازیکنان حقوق میدهند. برنامه بازیهای بین المللی برای باشگاهها همین الان هم بسیار سنگین است، بازیهای زیادی در سطح تیمهای ملی داریم پس افزایش تعداد تیمهای جامجهانی نه تنها از لحاظ اقتصادی و ورزشی غلط است بلکه برای باشگاهها نیز ناعادلانه است؛ ما رقابتهای بسیار زیادی داریم که در حال بزرگتر شدن هم هستند. پس من همان حضور ۳۲ تیم را ترجیح میدهم.
آقای شامپینی قبول دارید حضور شما در کنار میشل پلاتینی در این سالها باعث شده تا او وجهه دیپلماتیکی پیدا کند؟ درواقع انگار حضور شما در کنار او خیلی به نفعش شده است.
راستش نمیخواهم در مورد آقای پلاتینی صحبت کنم.
باشد. برویم سراغ آقای بلاتر. رییس سوییسی فیفا سقوط کرده و همه در مورد این موضوع صحبت میکنند که میخواهد پلاتینی را هم با خودش پایین بکشد. این مساله را که قبول دارید؟
یک بار دیگر میگویم من در این باره نظری ندارم. نمیخواهم در مورد مسائل پیشآمده به صورت شخصی بحث کنم. همان طور که میدانید کمیته اخلافی فیفا در حال بررسی پرونده است و دموکراسی میگوید ما باید به عدالت مستقل احترام بگذاریم. پس در این مورد چیزی نمیگویم تا نتیجه تحقیقات روشن شود.
خب بیایید به صورت کلی بحث کنیم. در سالهای اخیر هرکسی در راس فیفا یا حتی AFC قرار گرفته، متهم به فساد شده است. مشکل از کجاست؟ ساختار مشکل دارد؟
قبول دارم ساختار نیاز به تغییر دارد. ما باید اختیار قدرت بیشتری به فدراسیونهای فوتبال بدهیم. فیفا، سازمانی متشکل از ۲۰۹ فدراسیون است پس فدراسیون فوتبال ایران یکی از صاحبان فیفاست اما برنامهای که توسط کمیته اجرایی در حال اجراست توسط کنفدراسیونها کنترل میشود، پس من میخواهم قدرت بیشتری به فدراسیونهای ملی بدهم و مثلا به ایران پیشنهاد میدهم تا وارد کمیته اجرایی شود تا بازیکنان، باشگاههای و لیگهایش را معرفی کند. چرا که در قرن بیست و یکم ما نیاز داریم به سمت سیستم دموکراتتری پیش رویم و مشارکت بیشتری داشته باشیم. پس باید ساختار را بهبود بخشیم.
آقای شامپینی همان طور که میدانید FBI وارد تحقیقات فساد فیفا شده است. برخی میگویند این یک جنگ سیاسی است و درواقع دخالت سیاست در فوتبال است. قبول دارید یا به نظرتان ورود FBI به پرونده طبیعی است؟
به نظرم این مساله طبیعی است. اول از همه باید بگویم که اگر شما مدارک دیوان عدالت آمریکا را بخوانید میبینید که بحران موجود در مورد فیفا نیست بلکه در مورد دو کنفدراسیون است؛ یکی از شمال آمریکا و یکی از جنوب آمریکا. این در مورد رقابتهای فیفا نیست بلکه در مورد مسابقات شمال و جنوب آمریکاست. در مورد قراردهای تلویزیون و بازاریابی فیفا نیست. در مورد قراردادها تلویزیونی این دو کنفدراسیون است. و همان طور که میدانید این دو کنفدراسیون جزء اعضای فیفا نیستند. آنها مستقلاند. فیفا هیچ قدرتی در این کنفدراسیونها ندارد. پس وقتی میگویند رسوایی فیفا، در حقیقت مربوط به فیفا نیست. تمام رسواییها مربوط به این دو کنفدراسیونهاست. پس به نظر من این یک جنگ علیه فیفا نیست. با این همه ضرورت پاکسازی و احتیاط کردن وجود دارد.
به عقیده برخی رسانهها علت ورود FBI به موضوع فساد فیفا به دلیل تقابل آمریکا و روسیه بر سر میزبانی جام جهانی ۲۰۱۸ بوده است. و البته مشکلات سیاسی دیگر این دو کشور. به نظر شما ارتباطی میان این موضوعات وجود دارد؟
نه به نظر من هیچ ارتباطی ندارد. ما با مشکلات بسیار زیادی رو به رو شدهایم. به شرایط فعلی سوریه و خاورمیانه نگاه کنید. البته که تفاوتهای سیاسی وجود دارد. اما معتقدم این موضوعات هیچ ارتباطی با اتفاقات سیاسی ندارد.بازهم تاکید میکنم، پرونده فساد مربوط به شمال و جنوب آمریکا یعنی CONMEBOL و کونکاکاف است پس اجازه دهیم دیوان عدالت کارش را کند سپس خواهیم دید چه اتفاقی میافتد.
شما همیشه یکی از بهترین مشاوران فدراسیونهای فوتبال بودهاید. به نظرتان رییس خوبی هم خواهید شد؟ آیا کشورهایی که به آنها مشاوره دادید، به شما رای میدهند؟
من آدمی نیستم که بگویم مطمئنم پیروز میشوم. اما چیزی که ما امروز به آن نیاز داریم کسی است که فوتبال و همچنین جهان را به خوبی بشناسد. همان طور که میدانید من شهروند جهانیام؛ من در آمریکا، کوبا، برزیل، خلیج فارس و عمان زندگی کردهام، من آفریقا و اقیانوسیه را به خوبی میشناسم. ما به کسی نیاز داریم که دنیا و فرهنگهای مختلف را درک کند. ما همچنین به کسی نیاز داریم که فیفا را هم بشناسد و من میدانم روند کار در این سازمان چگونه است، من سالها درون آن بودم. ما همچنین به کسی نیاز داریم که ظرفیت لازم برای درک ارتباط فوتبال با سیاست، اقتصاد و دیپلماسی را داشته باشد. و تمام زندگی من فوتبال و دیپلماسی بوده است. و در آخر میخواهم چیزی بگویم، یکی از رقیبان من که نامش را نمیبرم گفته است «من نمیخواهم مدیر اجرایی شوم، من درآمدی نخواهم داشت چون کار نخواهم کرد» نه من برای کسب افتخار کاندیدا نشدهام من نامزد واقعی این پست هستم. من نامزد شدم چون میخواهم این سازمان را اداره کنم. من کسی هستم که می خواهم تغییر ایجاد کنم. شما یک نفر را میبینید که میگوید به من رای بدهید اما من کار نخواهم کرد. اما این موضوع در مورد من صادق نیست. شما سیستم دموکراتیک را میدانید، وقتی یک نفر را انتخاب میکنید و به او رای میدهید، آن شخص وظایفی برعهده دارد. من این موضوع را به خوبی میدانم. پس من نمیخواهم رئیس افتخاری شوم بلکه میخواهم برای ریاست واقعی تلاش کنم و به همین منظور نامزد شدهام.
امسال ما در بین نامزدهای فیفا ستارهای از فوتبال نمیبینیم. یعنی در بین این همه فوتبالیست قدیمی هیچیک نمیتواند مدیریت فیفا را برعهده بگیرد؟
بازیکن و یا مربی سابق فوتبال بودن چیز فوقالعادهای است، شکی در آن نیست اما ریاست فیفا به مربی بودن و یا بازیکن سابق بودن، نیست. کار هرکسی نیست. حتی روزنامه نگاری مثل شما هم نمیتواند. که مثلا بگویید استقلال بهتر از تبریز بازی کرد و یا پرسپولیس برابر یک تیمی خوب بود. کار رئیس فیفا نوشتن مقاله در مورد بازیها نیست. همان طور که گفتم ریاست فیفا در مورد درک فوتبال و درک دنیاست. پس این شخص میتواند آدمی با تجربیات اقتصادی باشد، یا شخصی با تجربه فوتبالی و یا میتواند کسی با تجربیات فوتبال و دیپلماسی باشد.
آقای شمپینی در جریان هستیم که آقای کفاشیان اعلام کرده به رقیب شما یعنی شیخ سلمان رای میدهد؟
هر کسی حق این را دارد تا به هر نامزدی که دوست دارد رای بدهد. اما اول باید برنامهها، واقعیات و تجربیات فرد مورد نظرش را بررسی کند. فدراسیون فوتبال ایران حق این را دارد تا به هر کسی که دوست دارد، رای بدهد اما در عین حال باید پیش از آن که تصمیمش را بگیرد بقیه کاندیداها را هم بررسی و با آنها صحبت کند. من آقای کفاشیان را به خوبی میشناسم. من سیزدهم ژانویه ۲۰۰۸ تهران بودم و از سوی فیفا آمدهام بودم تا ناظر انتخابات ریاست فدراسیون باشم. در هر صورت هر کسی حق دارد هر چه میخواهد بگوید اما خواهیم دید تا ماه آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد، اتفاقات زیادی پیش خواهد آمد و بسیاری از معادلات تغییر خواهید کرد.
سالی که فوتبال ایران تعلیق شد شما نقش مهمی در رفع تعلیق فدراسیون فوتبال ایران داشتید. در این مورد کمی توضیح میدهید؟
اتفاقی که در آن زمان افتاد این بود که فشار زیادی به فدراسیون فوتبال ایران از جانب سیاستمداران وقت وارد شده بود و فیفا هم بنا به وظیفهاش مداخله کرد. چرا که ما میخواستیم رئیس فدراسیون توسط اشخاص فوتبالی انتخاب شود. ما این موضوع را درک میکنیم که در سراسر دنیا فوتبال نقشی سیاسی دارد اما مدیریت فوتبال باید مستقل از سیاست باشد به همین دلیل ما به آن جا آمدیم و در انتخابات فدراسیون در ژانویه ۲۰۰۸، که من هم حضور داشتم، آقای کفاشیان توسط باشگاهها انتخاب شد.
ظاهرا ارتباط خوب شما و آقای آصفی، دیپلمات ایرانی باعث شد خیلی از گرهها باز شود...
بله. آقای آصفی را پیش از جام جهانی ۱۹۹۸، زمانی که سفیر ایران در پاریس بود میشناختم. آن زمان من مشاور دیپلماتیک و رئیس پروتکل کمیته سازماندهی فدراسیون فوتبال فرانسه بودم؛ وظیفه من این بود که مطمئن شوم در طول برگزاری جام جهانی از تمام سفیران و سیاستمداران کشورهای خارجی به درستی پذیرایی میشود و همین جا بود که با آقای آصفی آشنا شدم. درست است که آقای آصفی در شورای عمومی ایران در دوبی با من تماس گرفت تا راهکاری برای مشکل ایران بیابیم و بین دوستان در این مورد بحث کردیم.
کمی در مورد جام جهانی ۱۹۹۸ و فضایی که در فرانسه علیه ایران حاکم بود، بگویید. ایران پس از سالها به جام جهانی صعود کرده بود و تهدیدهای زیادی علیه ایران از سوی برخی از سیاسیون رانده شده از کشور(منافقین) وجود داشت. در آن زمان چه کمکهایی به ایران کردید؟
گوش کنید گذشتهها گذشته است. چیزی که آن زمان جالب بود، مربوط به همان دوره است. در آن زمان ارزش بازی جلب توجه میکرد. چرا که ایرانیان عقاید سیاسی بسیار متفاوتی دارند و پیش از آغاز بازی همه در حال بحث و حمایت از حزب خودشان بودند اما وقتی که ایران پیروز شد دیگر هیچ حزب سیاسی وجود نداشت و تنها چیزی که میدیدیم ایرانیها بودند. فارغ از هر نگرش سیاس. فوتبال دقیقا همین است؛ اتحاد و یکدل کردن مردم. و در انتها همه ایرانی بودند آنها دیگر اهمیت نمیدانند از کجا آمدهاند و یا حامی کدام حزباند. همه ایرانی بودند و به خاطر پیروزی شادی میکردند. و این مهمترین چیز بود.
این طور که معلوم است شما از از فوتبال ایران شناخت خوبی دارید. کمی از اطلاعتان را به ما میگویید؟ حتما برای خوانندههای نشریه ما جالب خواهد بود.
شما کشور فوتبالی دارید. فکر میکنم فدراسیون شما یکی از قدیمیترین فدراسیونها باشد. فدراسیون ایران در سال ۱۹۲۰ تاسیس شده و این خیلی جالب است چرا که فورا پس از تاسیس فوتبال ایران به سرعت قدرتمندانه فعالیتش را آغاز کرد. کشور شما به خاطر فرهنگ، قدرت اقتصادی و همچنین رژیمهای پشت سرهم که میخواستند توسعه پیدا کنند، نقش اساسیای در پیشرفت فوتبال در منطقه ایفا کرده است. باید اشاره کنم که اطلاعات من در مورد کشور شما به این دلیل آن قدر بالاست که من آقای کارلوس کیروش را به خوبی میشناسم، کارلوس دوست من است و ما مرتبا با هم در ارتباطیم. خب ببینید شما در سال ۱۹۷۸ برای اولین بار موفق شدید به جام جهانی صعود کنید سپس در سال ۱۹۹۸ صعود کردید و حالا هم در مسیر خوبی قرار گرفتهاید به این دلیل که درحال پیشرفت هستید و در گوام هم دوباره پیروز شدید. به عقیده من شما کشور بزرگی هستید و میدانم در کشورتان شور و علاقه بسیار زیادی همراه با شور سیاسی به فوتبال وجود دارد. همان طور که پیشتر اشاره کردم وقتی در لیون بودم، پس از بازی بازی با آمریکا، تمام افکار سیاسی کنار رفت و همه یکدست ایرانی بودند. همین قدرت فوتبال است
اگر شما رئیس فیفا شدید از این که کفاشیان به شما رای نداده، ناراحت نمیشوید؟ آیا این مساله تاثیری بر روند کار شما با ایران نخواهد گذاشت؟
مسلما که این قضیه تاثیری نخواهد داشت. فیفا سازمانی دموکراتیک است. البته این را هم بگویم که من از زمانی که کاندیدا شدهام هنوز آقای کفاشیان را ندیدهام. وقتی ایشان را ملاقات کردم برنامهها و ایدههایم را برایش بازگو میکنم و معتقدم میتوانم نظرش را عوض کنم.
و به عنوان آخرین سوال، از بازی ایران و آمریکا در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه به عنوان بازی سیاسی قرن یاد میکنند. نظر شما در مورد این بازی چیست؟ بنظر شما از ورزش به عنوان ابزاری برای حل مسائل دیپلماتیک و سیاسی میتوان استفاده کرد؟
مردم باور دارند که ورزش میتواند صلح بیاورد. اندکی ساده لوحانه و کمی رومانتیکی است اما گاهی اوقات واقعا این ایده جواب میدهد. میدانید که در فوتبال و سایر ورزشیها مردمان دو کشور با هم بازی میکنند و این بسیار مهم است. و این موضوع تنها در فوتبال دیده نمیشود. چرا که میان شما و آمریکا روابط بسیار زیادی است؛ ایرانیان زیادی در ایالات متحده زندگی میکنند، بازیکنان بسکتبالتان آنجا بازی میکنند و غیره. پس من سادهلوح نیستم که بگویم ورزش به تنهایی میتواند صلح به ارمغان بیاورد اما وسیله خیلی مهمی است که میتواند ملتها را به هم نزدیک کند.
عصرایران - یکی از دو رقیب اصلی انتخابات فیفا برای علی کفاشیان پیغام فرستاده است.دبیرکل سابق فیفا که نامزد جبهه پلاتینی برای حضور در انتخابات به حساب می آید در مصاحبه با هفته نامه تماشاگران امروز از فدراسیون فوتبال ایران دعوت کرده که بدون شتاب تصمیم بگیرد. این صحبت ها در حالی مطرح شده که کنفدراسیون فوتبال آسیا حمایت خود رااز دیگر نامزد حاضر در انتخابات شیخ سلمان اعلام کرده است.
ژروم شامپینی، دبیرکل سابق فیفا که چند ماهی است برای انتخابات فیفا در ماه اسفند حسابی فعال شده است و اطلاعات خوبی از رسواییهای فیفا دارد، مصاحبه بلندبالایی با «تماشاگران امروز» انجام داده که می خوانید؛
ژروم شامپینی، نامزد پست ریاست فیفا و یکی از مشاورین ارشد بلاتر در سالهای نهچندان دور، پیش از آنکه وارد حوزه مدیریت فوتبال بشود، یک دیپلمات بوده است. یک دیپلمات کهنهکار. او سالها برای وزارت امور خارجه فرانسه کار کرده است و اصلا از طریق همین دستگاه دیپلماسی فرانسه به راس هرم فوتبال دنیا نزدیک شده است. شامپینی در سالهای میانی دهه ۹۰، مسوول کنسول وزارت امور خارجه فرانسه در لسآنجلس میشود. او در گرماگرم برگزاری جام جهانی ۹۴ آمریکای با استفاده از روابطش، مهمانی معروف باستیل را در این شهر برگزار میکند. آن مهمانی درواقع پیشدرآمد برگزاری مسابقات جام جهانی ۹۸ بوده و دراصل تبلیغ جامجهانی فرانسه و نحوه مدیریتی فرانسویها. شامپینی در سالهای بعد به برزیل مهاجرت میکند و مسوولیت سیاست داخلی سفارت فرانسه در برزیل را میپذیرد. این ماموریت باعث میشود تا شامپینی با وزیر وقت برزیل یعنی پله آشنا بشود. پله از آن سالها همواره حامی شامپینی بوده. شامپینی هم این نکته را به خوبی میداند و در مصاحبه با تماشاگران به این نکته اشاره میکند. اینکه او حمایت پله را برای رسیدن به کرسی ریاست فیفا در اختیار دارد. شامپینی در این مصاحبه از تغییر معادلات انتخابات فیفا در یک ماه آینده میگوید. او به آینده خوشبین است. به اینکه میتواند لابی رقبایش را خنثی کند. دیپلمات کهنهکار فرانسوی که در جریان برگزاری مسابقات مسوولیت تشریفات مسابقات را برعهده میگیرد و مشاور امور دیپلماتیک کمیته مرکزی میزبانی مسابقات میشود، بلاتر را هم در همان روزهای پر استرس جامجهانی ۹۸ ملاقات میکند. بلاتر در همان ایام برای ریاست فیفا اقدام کرده بود و در ماه جون موفق میشود جایگاه هاولانژ را از آن خود کند. پیرمرد سویسی بلافاصله بعد از انتخابش روی به رفقای فرانسویاش میآورد. او میشل پلاتینی، یکی از مدیران ارشد برگزاری مسابقات جامجهانی فرانسه را به سمت مشاور ورزشی خود انتخاب میکند و ژروم شامپینی را به عنوان مشاور بینالمللیاش. بلاتر با کمک مشاورههای شامپینی موفق میشود تا رابطه فدراسیونهای زیرمجموعهاش را بهبود ببخشد. این سازمان در سالهای ابتدایی مدیریت بلاتر، وجهه خوبی برای خود در اذهان عمومی دست و پا میکند و در این راه شامپینی هم برای بلاتر کم نمیگذارد. با این همه شامپینی که حالا طرفدار شفافیت و مدرنیزه شده فیفا است، در سال ۲۰۱۰ فیفا را ترک کرد. ظاهرا او قبل از به بار آمدن رسوایی اخیر فیفا شصتش خبر دار شده است. حالا شامپینی که یک یاز ۷ نامزد کسب ریاست فیفاست، پاسخگوی سوالات ما در دفتر مجله شده. او بدون هیچ تکلفی قبول میکند از دفترش در پاریس مهمان ما شود تا این مصاحبه اسکایپی صورت بگیرد.
در ابتدا اتفاقات تلخ پاریس رو به شما تسلیت میگوییم آقای شامپینی.
ممنون. همان طور که شما میدانید حملات تروریستی همه جا از جمله بیروت، مالی و تونس و خیلی جاهای دیگر رخ داده و همه را تحت تاثیر قرارداده است. به هر حال از همدردی شما سپاسگذارم.
اگر موافق باشید مصاحبه را از همین نقطه آغاز کنیم. اتفاقات تروریستی اخیر در قلب فرانسه، خیلیها را نگران امنیت مسابقات مهم یورو ۲۰۱۶ در تابستان سال آینده کرده است. این واقعه دردناک تا چه حد روی برگزاری این مراسم تاثیر خواهد گذاشت؟ آیا احتمال پس گرفتن میزبانی از کشور فرانسه وجود دارد؟
البته که حملات تروریستی بر فوتبال و میزبانی مسابقات تاثیر میگذارد اما ما باید مقاومت کنیم. ما نباید اجازه دهیم فوتبال تحت تاثیر این حملات قرار بگیرد. ما باید قوای نیروی امنیتیمان را افزایش دهیم. ما باید مطمئن شویم که هواداران و تمام کسانی که فوتبال را دوست دارند از این ورزش هیجان انگیز لذت میبرند و البته جانشان هم در خطر نمیافت. اما ما باید بتوانیم یورو۲۰۱۶ را مدیریت کنیم. اگر نتوانیم، تروریستها پیروز میشوند. پس ما باید یورو را با تمام قدرت برگزار کنیم. ترسیدن از تروریستها آخرین کاری است که باید کرد.
پس احتمالا فدراسیون فوتبال فرانسه برنامه ویژهای برای برگزاری این مسابقات تدارک دیده.
بله. البته همانطور که میدانید این مسابقاتی است که یوفا برنامه ریزی کرده و این برنامهها با دولت فرانسه هم هماهنگ شده است. پس در نهایت این دولت فرانسه است که تصمیمگیری و اجرا میکند. به همین خاطر بعید میدانم تروریستها کاری از پیش ببرند.
به نظر شما چرا داعش در چند هفته گذشته رقابتها و مسابقات فوتبالی را برای آغاز حملات تروریستیاش انتخاب کرده است؟ احتمالا دلیلی دارد...
در این مورد پاسخی ندارم، واقعا نمیدانم. اما میدانید، فوتبال بیانگر زندگی است؛ فوتبال نمایانگر ارتباط و دوستی میان کشورهاست. فوتبال نشان دهنده برابری زنان و مردان است. مردان و همچنین زنان فوتبال بازی میکنند. فوتبال تجربه لحظات شادی است پس احتمالا به همین دلیل است که آنان به مسابقات فوتبال حمله میکنند. آنها اینگونه مسائل را نمیتوانند ببیند. پس سعی در نابودی آن دارند.
قبل از اینکه سوالاتمان در اینباره را به پایان ببریم، دوست داریم ابعاد اقتصادی میزبانی مسابقاتی مثل یورو را هم بدانیم. آیا میزبانی از یورو برای فرانسه سودآور است؟ برخی میگویند اینگونه هزینهها و اصطلاحا بریز و بپاشها در نهایت منجر به سودآوری نمیشود. احتمالا در فرانسه هم بخشی از مردمی که مالیات میدهند با مساله میزبانی فرانسه مشکل دارند.
برگزاری مسابقاتی بزرگ مثل بازیهای المپیک یا جام جهانی دارای تاثیرات مثبت اقتصادی است اما در مورد یوروی سال آینده مساله اقتصادی، موضوعی اصلی نیست. موضوع اصلی برای یورو۲۰۱۶ و فرانسه بازی کردن است! برگزاری مسابقات است. باید فوتبال بازی کنیم تا نشان دهیم ما نترسیدیم. ما باید بازی کنیم تا نشان دهیم ما از فوتبال حمایت میکنیم. البته که برگزاری چنین مسابقاتی جنبههای اقتصادی هم دارد، اما دلیل اصلی برگزاری این مسابقات نیست.
اگر موافق باشیم برویم سراغ نهادی که ما شما را از آنجا میشناسیم؛ فیفا. این سازمان ورزشی در چندماه گذشته دستخوش تغییرات بزرگی شده. قرار است در ماه مارچ(اسفند) رییس جدید آن هم انتخاب شود. ظاهرا شما هم جز کاندیداهای آن هستید. درست است؟
بله، حدودا یک ماه پیش در بیست و سوم اکتبر من نامه کاندیداتوریام را برای تمامی فدراسیونها فرستادهام؛ شما میتوانید همه اطلاعاتم را در سایت رسمیام jeromechampagne۲۰۱۶.com مشاهده کنید. آنجا میتوانید ببینید پله، بازیکنان بزرگ دیگر، فدراسیون فلسطین و باشگاههای آفریقایی حامی من هستند.
ظاهرا اینبار ۵ امضای مورد نظر از فدراسیونهای فوتبال دنیا را کسب کردهاید...
بله، من ۹ نامه از ۳ قاره مختلف دریافت کردهام مبنی بر این که حامی من هستند؛ فدراسیونهایی که بنا به برخی مسائل و لابیهای احتمالی، نمیتوانم نامهایشان را فاش کنم.
دفعه قبل نتوانستید این ۵ امضا را جمع کنید. اینبار اما گویا داستان فرق دارد...
بله، به این دلیل که تغییرات زیادی ایجاد شده است. آقای بلاتر دیگر کاندیدا نیست، تمام رسواییها، اتفاقات و تعلیقها را هم که احتمالا بهتر از من میدانید. حالا تمامی فدراسیونهای فوتبال جهان کسی را میخواهند که فیفا را به خوبی بشناسد، فوتبال را درک کند. کسی که تغییر ایجاد کند و در عین حال کارهای خوب فیفا را هم ادامه دهد. خب من یازده سال در فیفا کار کردهام و میدانم چه چیزهایی را میتوانیم حفظ کنیم، میدانم چه چیزهایی نیاز به پیشرفت و توسعه دارد مثل توسعه در برنامهریزی، توسعه در فوتبال بانوان، توسعه در برگزاری رقابتهای فیفا در تمام نقاط جهان؛ اما چون من درون فیفا بودهام این موضوع را هم به خوبی میدانم که چه چیزهایی باید تغییر کند. چیزهایی که باعث شد فیفا به این روز و حال بیفتد.
شما اوایل کارتان جزء نزدیکان بلاتر بودید. به نوعی دست راست او. اما ظاهرا خیلی زود مسیرتان از هم جدا شد...
نه من از کسی جدا نشدم، من یازده سال در فیفا بودم و در ژانویه ۲۰۱۰ از فیفا به بیرون رانده شدم. چرا که در فیفا افرادی همچون آقای بنهمام و پلاتینی، نمیخواستند شخص قدرتمندی درون سازمان باشد. نمیخواستند کسی به آقای بلاتر کمک کند. بنابراین من از فیفا خارج شدم و حالا به عنوان یک کاندیدا بازگشتهام چرا که معتقدم در سازمان جهانی فوتبال، ما نیازمند روسای بسیار قدرتمندی هستیم. اگر اینگونه نباشد فوتبال میتواند دستمایه دخالت سیاستمداران، افراد غیرمرتبط و یا مجرمان شود؛ به همین دلیل ما نیازمند روسای قدرتمندی هستیم. به ویژه اینکه این روزها دنیا بسیار خشن شده و همه از هم جدا افتادهاند. فوتبال میتواند این فضا را تغییر دهد. میتواند این فاصلهها را کم کند. به عنوان مثال چه چیز مشترکی میان یک نفر از کانادا و یک نفر از ویتنام وجود دارد؟ یکی از بولیوی و یکی از سوئد؟ ما پاسپورتها، فرهنگها و زبانهای متفاوتی داریم، اما همگی در یک چیز مشترکیم که آن هم فوتبال و جام جهانی است
آقای شامپینی دوست دارم خیلی صریح بدانم چه شد که از فیفا جدا شدید؟ آیا به مساله خاصی برخوردید؟ پروندهای وجود داشت؟ موردی که هنوز فاش نشده؟
همان طور که گفتم فیفا کارهای خوب زیادی کرده است اما چیزی که واضح است در ساختار هر چیزی -چه آن یک خانواده باشد، چه یک دولت، یک کشور و یا یک شرکت خصوصی-، باید دائما در حال مدرن شدن و البته تطابق با وضعیت جدید باشد. زندگی در حال تغییر است، همه جا ما شاهد این تغییرات هستیم. پس فیفا هم الان با قرن بیست و یکم باید منطبق شود. درواقع اصلاح شود. به عنوان مثال، این روزها در همه جای دنیا افکار عموم به دنبال شفافیت، پاسخگویی و احترام بیشتر است؛ برای فیفا هم این گونه است، فیفا هم از این قضیه مستثنی نیست و شبیه دیگر سازمانهای جهانی است. پس باید شفاف شود. وضعیت مالی آن باید روشن شود. اینکه درآمدها از کجا کسب میشود و در کجا خرج میشود. برخی وقتها همین عدم شفافیتها باعث سوتفاهم میشود. بعضیوقتها هم موجب میشود تا زمینه سواستفاده فراهم شود. پس شفافیت مهم است و فیفا باید به سمت آن حرکت کند.
بله قبول دارم. حالا برنامه شما برای اداره فیفا چیست؟ اگر رییس شدید میخواهید چه تغییراتی ایجاد کنید؟
همان طور که پیشتر هم اشاره کردم، میخواهم اول از همه ریاست را مدرنیزه کنم. به عنوان مثال میخواهم فوتبالهای حرفهای را دسته بندی کنم، هزینههایش را کاهش دهم مثلا پستهای مدیریتی را کم کنم و پول بیشتری را صرف پیشرفت و توسعه کنم. و در عین حال، همان طور که میدانید در ۲۰ سال گذشته، فوتبال از جهانی شدنش سود برده است و جهانی شدن همه جا یک جور است: ۱ درصد از جامعه همه چیز دارد و هر روز در حال ثروتمندتر شدن است و ۹۹ درصد هیچ چیز ندارند. آنهایی که هیچی ندارند همان طور باقی میمانند و طبقه متوسط در همه جا در حال نابودی است. در فوتبال هم دقیقا وضعیت به همین شکل است. به این دلیل است که میخواهم پول بیشتری را صرف توسعه و پیشرفت کنم. من میخواهم ۴۰۰ زمین فوتبال چمن مصنوعی در سراسر دنیا بسازم. باید به آفریقا برویم، به عنوان مثال در بعضی از شهرها، آفریقاییها فوتبال حرفهای بازی میکنند اما چمن واقعی ندارند، در واقع هیچی ندارند. پس ما باید بیشتر تلاش کنیم و در آفریقا، آسیا و دیگر نقاط دنیا پول بیشتری را سرمایهگذاری کنیم تا توازن میان آنها و کشورهایی که همه چیز در اختیار دارند ایجاد کنیم. دومین برنامهای که در نظر دارم ایجاد توازن بین باشگاهّهای پولدار و فقیر است. تا سال ۱۹۷۴ فیفا سازمانی بود که تحت سلطه اروپاییها قرار داشت، به لطف آقای هوالانژ و آقای بلاتر فیفا تبدیل به سازمانی حقیقتا جهانی شد. با این همه هر چهار سال میبینید که یوفا میخواهد دوباره کنترل فیفا را در دست بگیرد و همان طور که گفتم ثروتمندان فوتبال میگویند ما میخواهیم روسای فیفا را کنترل کنیم. این کار درست و امکان پذیر نیست. حتی کافیست به وضعیت فعلی اروپا نگاه کنید؛ میدانید ۲۶ سال پیش اروپا توسط دیوار برلین به دو بخش تقسیم شده بود اما در آن دوره رقابت در فوتبال کاملا وجود داشت. در سال ۱۹۸۶ برای باشگاه رومانیایی قهرمانی در اروپا امکان پذیر بود. در سال ۱۹۹۱ فرصت قهرمانی برای تیم باشگاهی یوگوسلاوی به وجود آمد. حالا همه اینها تمام شده است. همه چیز در انحصار تنها دو یا سه کشور است و این خوب نیست. اصلا خوب نیست. این شرایط باید تغییر کند. نباید فقط ثروتمندها قهرمان شوند. به همین دلیل است که من میخواهم بجنگم و این وظیفه فیفاست تا بالانس و توازن را میان قارهها و همچنین کشورها بازگرداند.
پس شما از طرفداران قانون فیرپلی مالی هستید.
اساس این قانون را قبول دارم. اساس این کار چه در یک کشور و یا یک خانواده در نظر بگیرید این است که نباید بیشتر از آن چه که درآمد دارید، خرج کنید اما ببینید الان این قانون چگونه اجرا میشود؛ باشگاههای ثروتمند شروع میکنند به خرج کردن بیشتر در نتیجه در حال حاضر ما باشگاههای بزرگ با بدهیهای سنگینی داریم اما قانون فیرپلی مالی تنها باشگاههای کوچک همچون صربستان، روسیه و بالکان را تنبیه میکند. پس در مجموع این قانون عادلانه نیست.
برای اولین بار در یورو ۲۰۱۶ شاهد آن خواهیم بود که به جای ۱۶ تیم، ۲۴ تیم روانه مسابقات میشوند. آیا اگر شما رییس فیفا شوید، تعداد تیمهای حاضر در جامجهانی را هم افزایش میدهید؟
من ترجیح میدهم تیم های حاضر در جامجهانی همان ۳۲ تیم باقی بماند و از این بیشتر نشود. اولا ما در جام جهانی برزیل دیدیم که همین الان هم هزینه میزبانی از۳۲ تیم بسیار بالا و مدیریت آن بسیار پیچیده است. ثانیا مثلا حضور ۴۰ تیم سیستیمی را میطلبد که ۸ گروه ۵ تیمه حضور داشته باشد. وقتی فوتبال در مرحله گروهی باشد و تعداد تیمهای گروه هم فرد باشند(مثلا ۱۲ یا ۱۴ تا نباشد و ۱۳ یا ۱۵ تا باشد) همیشه یک تیم بیرون میماند و بازی نخواهد کرد و این مشکل ساز خواهد شد چرا که اگر به جام جهانی ۱۹۸۲ اسپانیا نگاه بیندازید ما گروههای ۳ تیمی داشتیم و میدانید که در مرحله گروهی چه اتفاقی افتاد؛ در بازی آلمان و اتریش، پس از گلزنی ژرمنها هر دو بازی آرامی در پیش گرفتند تا مطمئن شوند الجزیره حذف میشوند.
مسال آخر هم این که ما باید از فوتبال و باشگاهها محافظت کنیم. همانطور که میدانید باشگاهها به تیمهای ملی بازیکن میدهند ولی این باشگاهها هستند که به بازیکنان حقوق میدهند. برنامه بازیهای بین المللی برای باشگاهها همین الان هم بسیار سنگین است، بازیهای زیادی در سطح تیمهای ملی داریم پس افزایش تعداد تیمهای جامجهانی نه تنها از لحاظ اقتصادی و ورزشی غلط است بلکه برای باشگاهها نیز ناعادلانه است؛ ما رقابتهای بسیار زیادی داریم که در حال بزرگتر شدن هم هستند. پس من همان حضور ۳۲ تیم را ترجیح میدهم.
آقای شامپینی قبول دارید حضور شما در کنار میشل پلاتینی در این سالها باعث شده تا او وجهه دیپلماتیکی پیدا کند؟ درواقع انگار حضور شما در کنار او خیلی به نفعش شده است.
راستش نمیخواهم در مورد آقای پلاتینی صحبت کنم.
باشد. برویم سراغ آقای بلاتر. رییس سوییسی فیفا سقوط کرده و همه در مورد این موضوع صحبت میکنند که میخواهد پلاتینی را هم با خودش پایین بکشد. این مساله را که قبول دارید؟
یک بار دیگر میگویم من در این باره نظری ندارم. نمیخواهم در مورد مسائل پیشآمده به صورت شخصی بحث کنم. همان طور که میدانید کمیته اخلافی فیفا در حال بررسی پرونده است و دموکراسی میگوید ما باید به عدالت مستقل احترام بگذاریم. پس در این مورد چیزی نمیگویم تا نتیجه تحقیقات روشن شود.
خب بیایید به صورت کلی بحث کنیم. در سالهای اخیر هرکسی در راس فیفا یا حتی AFC قرار گرفته، متهم به فساد شده است. مشکل از کجاست؟ ساختار مشکل دارد؟
قبول دارم ساختار نیاز به تغییر دارد. ما باید اختیار قدرت بیشتری به فدراسیونهای فوتبال بدهیم. فیفا، سازمانی متشکل از ۲۰۹ فدراسیون است پس فدراسیون فوتبال ایران یکی از صاحبان فیفاست اما برنامهای که توسط کمیته اجرایی در حال اجراست توسط کنفدراسیونها کنترل میشود، پس من میخواهم قدرت بیشتری به فدراسیونهای ملی بدهم و مثلا به ایران پیشنهاد میدهم تا وارد کمیته اجرایی شود تا بازیکنان، باشگاههای و لیگهایش را معرفی کند. چرا که در قرن بیست و یکم ما نیاز داریم به سمت سیستم دموکراتتری پیش رویم و مشارکت بیشتری داشته باشیم. پس باید ساختار را بهبود بخشیم.
آقای شامپینی همان طور که میدانید FBI وارد تحقیقات فساد فیفا شده است. برخی میگویند این یک جنگ سیاسی است و درواقع دخالت سیاست در فوتبال است. قبول دارید یا به نظرتان ورود FBI به پرونده طبیعی است؟
به نظرم این مساله طبیعی است. اول از همه باید بگویم که اگر شما مدارک دیوان عدالت آمریکا را بخوانید میبینید که بحران موجود در مورد فیفا نیست بلکه در مورد دو کنفدراسیون است؛ یکی از شمال آمریکا و یکی از جنوب آمریکا. این در مورد رقابتهای فیفا نیست بلکه در مورد مسابقات شمال و جنوب آمریکاست. در مورد قراردهای تلویزیون و بازاریابی فیفا نیست. در مورد قراردادها تلویزیونی این دو کنفدراسیون است. و همان طور که میدانید این دو کنفدراسیون جزء اعضای فیفا نیستند. آنها مستقلاند. فیفا هیچ قدرتی در این کنفدراسیونها ندارد. پس وقتی میگویند رسوایی فیفا، در حقیقت مربوط به فیفا نیست. تمام رسواییها مربوط به این دو کنفدراسیونهاست. پس به نظر من این یک جنگ علیه فیفا نیست. با این همه ضرورت پاکسازی و احتیاط کردن وجود دارد.
به عقیده برخی رسانهها علت ورود FBI به موضوع فساد فیفا به دلیل تقابل آمریکا و روسیه بر سر میزبانی جام جهانی ۲۰۱۸ بوده است. و البته مشکلات سیاسی دیگر این دو کشور. به نظر شما ارتباطی میان این موضوعات وجود دارد؟
نه به نظر من هیچ ارتباطی ندارد. ما با مشکلات بسیار زیادی رو به رو شدهایم. به شرایط فعلی سوریه و خاورمیانه نگاه کنید. البته که تفاوتهای سیاسی وجود دارد. اما معتقدم این موضوعات هیچ ارتباطی با اتفاقات سیاسی ندارد.بازهم تاکید میکنم، پرونده فساد مربوط به شمال و جنوب آمریکا یعنی CONMEBOL و کونکاکاف است پس اجازه دهیم دیوان عدالت کارش را کند سپس خواهیم دید چه اتفاقی میافتد.
شما همیشه یکی از بهترین مشاوران فدراسیونهای فوتبال بودهاید. به نظرتان رییس خوبی هم خواهید شد؟ آیا کشورهایی که به آنها مشاوره دادید، به شما رای میدهند؟
من آدمی نیستم که بگویم مطمئنم پیروز میشوم. اما چیزی که ما امروز به آن نیاز داریم کسی است که فوتبال و همچنین جهان را به خوبی بشناسد. همان طور که میدانید من شهروند جهانیام؛ من در آمریکا، کوبا، برزیل، خلیج فارس و عمان زندگی کردهام، من آفریقا و اقیانوسیه را به خوبی میشناسم. ما به کسی نیاز داریم که دنیا و فرهنگهای مختلف را درک کند. ما همچنین به کسی نیاز داریم که فیفا را هم بشناسد و من میدانم روند کار در این سازمان چگونه است، من سالها درون آن بودم. ما همچنین به کسی نیاز داریم که ظرفیت لازم برای درک ارتباط فوتبال با سیاست، اقتصاد و دیپلماسی را داشته باشد. و تمام زندگی من فوتبال و دیپلماسی بوده است. و در آخر میخواهم چیزی بگویم، یکی از رقیبان من که نامش را نمیبرم گفته است «من نمیخواهم مدیر اجرایی شوم، من درآمدی نخواهم داشت چون کار نخواهم کرد» نه من برای کسب افتخار کاندیدا نشدهام من نامزد واقعی این پست هستم. من نامزد شدم چون میخواهم این سازمان را اداره کنم. من کسی هستم که می خواهم تغییر ایجاد کنم. شما یک نفر را میبینید که میگوید به من رای بدهید اما من کار نخواهم کرد. اما این موضوع در مورد من صادق نیست. شما سیستم دموکراتیک را میدانید، وقتی یک نفر را انتخاب میکنید و به او رای میدهید، آن شخص وظایفی برعهده دارد. من این موضوع را به خوبی میدانم. پس من نمیخواهم رئیس افتخاری شوم بلکه میخواهم برای ریاست واقعی تلاش کنم و به همین منظور نامزد شدهام.
امسال ما در بین نامزدهای فیفا ستارهای از فوتبال نمیبینیم. یعنی در بین این همه فوتبالیست قدیمی هیچیک نمیتواند مدیریت فیفا را برعهده بگیرد؟
بازیکن و یا مربی سابق فوتبال بودن چیز فوقالعادهای است، شکی در آن نیست اما ریاست فیفا به مربی بودن و یا بازیکن سابق بودن، نیست. کار هرکسی نیست. حتی روزنامه نگاری مثل شما هم نمیتواند. که مثلا بگویید استقلال بهتر از تبریز بازی کرد و یا پرسپولیس برابر یک تیمی خوب بود. کار رئیس فیفا نوشتن مقاله در مورد بازیها نیست. همان طور که گفتم ریاست فیفا در مورد درک فوتبال و درک دنیاست. پس این شخص میتواند آدمی با تجربیات اقتصادی باشد، یا شخصی با تجربه فوتبالی و یا میتواند کسی با تجربیات فوتبال و دیپلماسی باشد.
آقای شمپینی در جریان هستیم که آقای کفاشیان اعلام کرده به رقیب شما یعنی شیخ سلمان رای میدهد؟
هر کسی حق این را دارد تا به هر نامزدی که دوست دارد رای بدهد. اما اول باید برنامهها، واقعیات و تجربیات فرد مورد نظرش را بررسی کند. فدراسیون فوتبال ایران حق این را دارد تا به هر کسی که دوست دارد، رای بدهد اما در عین حال باید پیش از آن که تصمیمش را بگیرد بقیه کاندیداها را هم بررسی و با آنها صحبت کند. من آقای کفاشیان را به خوبی میشناسم. من سیزدهم ژانویه ۲۰۰۸ تهران بودم و از سوی فیفا آمدهام بودم تا ناظر انتخابات ریاست فدراسیون باشم. در هر صورت هر کسی حق دارد هر چه میخواهد بگوید اما خواهیم دید تا ماه آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد، اتفاقات زیادی پیش خواهد آمد و بسیاری از معادلات تغییر خواهید کرد.
سالی که فوتبال ایران تعلیق شد شما نقش مهمی در رفع تعلیق فدراسیون فوتبال ایران داشتید. در این مورد کمی توضیح میدهید؟
اتفاقی که در آن زمان افتاد این بود که فشار زیادی به فدراسیون فوتبال ایران از جانب سیاستمداران وقت وارد شده بود و فیفا هم بنا به وظیفهاش مداخله کرد. چرا که ما میخواستیم رئیس فدراسیون توسط اشخاص فوتبالی انتخاب شود. ما این موضوع را درک میکنیم که در سراسر دنیا فوتبال نقشی سیاسی دارد اما مدیریت فوتبال باید مستقل از سیاست باشد به همین دلیل ما به آن جا آمدیم و در انتخابات فدراسیون در ژانویه ۲۰۰۸، که من هم حضور داشتم، آقای کفاشیان توسط باشگاهها انتخاب شد.
ظاهرا ارتباط خوب شما و آقای آصفی، دیپلمات ایرانی باعث شد خیلی از گرهها باز شود...
بله. آقای آصفی را پیش از جام جهانی ۱۹۹۸، زمانی که سفیر ایران در پاریس بود میشناختم. آن زمان من مشاور دیپلماتیک و رئیس پروتکل کمیته سازماندهی فدراسیون فوتبال فرانسه بودم؛ وظیفه من این بود که مطمئن شوم در طول برگزاری جام جهانی از تمام سفیران و سیاستمداران کشورهای خارجی به درستی پذیرایی میشود و همین جا بود که با آقای آصفی آشنا شدم. درست است که آقای آصفی در شورای عمومی ایران در دوبی با من تماس گرفت تا راهکاری برای مشکل ایران بیابیم و بین دوستان در این مورد بحث کردیم.
کمی در مورد جام جهانی ۱۹۹۸ و فضایی که در فرانسه علیه ایران حاکم بود، بگویید. ایران پس از سالها به جام جهانی صعود کرده بود و تهدیدهای زیادی علیه ایران از سوی برخی از سیاسیون رانده شده از کشور(منافقین) وجود داشت. در آن زمان چه کمکهایی به ایران کردید؟
گوش کنید گذشتهها گذشته است. چیزی که آن زمان جالب بود، مربوط به همان دوره است. در آن زمان ارزش بازی جلب توجه میکرد. چرا که ایرانیان عقاید سیاسی بسیار متفاوتی دارند و پیش از آغاز بازی همه در حال بحث و حمایت از حزب خودشان بودند اما وقتی که ایران پیروز شد دیگر هیچ حزب سیاسی وجود نداشت و تنها چیزی که میدیدیم ایرانیها بودند. فارغ از هر نگرش سیاس. فوتبال دقیقا همین است؛ اتحاد و یکدل کردن مردم. و در انتها همه ایرانی بودند آنها دیگر اهمیت نمیدانند از کجا آمدهاند و یا حامی کدام حزباند. همه ایرانی بودند و به خاطر پیروزی شادی میکردند. و این مهمترین چیز بود.
این طور که معلوم است شما از از فوتبال ایران شناخت خوبی دارید. کمی از اطلاعتان را به ما میگویید؟ حتما برای خوانندههای نشریه ما جالب خواهد بود.
شما کشور فوتبالی دارید. فکر میکنم فدراسیون شما یکی از قدیمیترین فدراسیونها باشد. فدراسیون ایران در سال ۱۹۲۰ تاسیس شده و این خیلی جالب است چرا که فورا پس از تاسیس فوتبال ایران به سرعت قدرتمندانه فعالیتش را آغاز کرد. کشور شما به خاطر فرهنگ، قدرت اقتصادی و همچنین رژیمهای پشت سرهم که میخواستند توسعه پیدا کنند، نقش اساسیای در پیشرفت فوتبال در منطقه ایفا کرده است. باید اشاره کنم که اطلاعات من در مورد کشور شما به این دلیل آن قدر بالاست که من آقای کارلوس کیروش را به خوبی میشناسم، کارلوس دوست من است و ما مرتبا با هم در ارتباطیم. خب ببینید شما در سال ۱۹۷۸ برای اولین بار موفق شدید به جام جهانی صعود کنید سپس در سال ۱۹۹۸ صعود کردید و حالا هم در مسیر خوبی قرار گرفتهاید به این دلیل که درحال پیشرفت هستید و در گوام هم دوباره پیروز شدید. به عقیده من شما کشور بزرگی هستید و میدانم در کشورتان شور و علاقه بسیار زیادی همراه با شور سیاسی به فوتبال وجود دارد. همان طور که پیشتر اشاره کردم وقتی در لیون بودم، پس از بازی بازی با آمریکا، تمام افکار سیاسی کنار رفت و همه یکدست ایرانی بودند. همین قدرت فوتبال است
اگر شما رئیس فیفا شدید از این که کفاشیان به شما رای نداده، ناراحت نمیشوید؟ آیا این مساله تاثیری بر روند کار شما با ایران نخواهد گذاشت؟
مسلما که این قضیه تاثیری نخواهد داشت. فیفا سازمانی دموکراتیک است. البته این را هم بگویم که من از زمانی که کاندیدا شدهام هنوز آقای کفاشیان را ندیدهام. وقتی ایشان را ملاقات کردم برنامهها و ایدههایم را برایش بازگو میکنم و معتقدم میتوانم نظرش را عوض کنم.
و به عنوان آخرین سوال، از بازی ایران و آمریکا در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه به عنوان بازی سیاسی قرن یاد میکنند. نظر شما در مورد این بازی چیست؟ بنظر شما از ورزش به عنوان ابزاری برای حل مسائل دیپلماتیک و سیاسی میتوان استفاده کرد؟
مردم باور دارند که ورزش میتواند صلح بیاورد. اندکی ساده لوحانه و کمی رومانتیکی است اما گاهی اوقات واقعا این ایده جواب میدهد. میدانید که در فوتبال و سایر ورزشیها مردمان دو کشور با هم بازی میکنند و این بسیار مهم است. و این موضوع تنها در فوتبال دیده نمیشود. چرا که میان شما و آمریکا روابط بسیار زیادی است؛ ایرانیان زیادی در ایالات متحده زندگی میکنند، بازیکنان بسکتبالتان آنجا بازی میکنند و غیره. پس من سادهلوح نیستم که بگویم ورزش به تنهایی میتواند صلح به ارمغان بیاورد اما وسیله خیلی مهمی است که میتواند ملتها را به هم نزدیک کند.