روزنامه ایران نوشت: با لوازم اضافه و بیمصرفتان چهکار میکنید؟! همانهایی که گوشه خانه خاک میخورند و احتمالاً هرسال دم عید، پیش چشمتان مثل آینه دق میشوند و یک سؤال تکراری که «با این خرت و پرتها چهکار کنم؟!»
روش قدیمیاش این بود که لوازم بلااستفاده را به دست سمسار محل میسپردند تا اگر لازم بود دستی بر سر و رویش بکشد و آن را با سودی اندک به دست خواهانش بدهد. بعضیها هم خیال خودشان را یکباره راحت میکردند و خردهریزهای اضافه را یکراست به کنار خیابان میفرستادند و دیگر مهم نبود که به دست چه کسی میرسد و چه استفادهای از آن میشود، همین که از خانه بیرون برود و جای خالی اش به مصرف بهتری برسد، کافی بود.
آن وقتها البته اینقدر تنوع اسباب و لوازم زندگی بالا نبود و اشتهای خریدار هم بالطبع کمتر بود. کم پیش میآمد تا وسیلهای هنوز قابل استفاده است، دل صاحبش را همینطور الکی بزند و او را به فکر خرید مشابه نونوارش بیندازد. حالا اما سبک زندگی فرق کرده. چشممان میبیند و دلمان میخواهد و گاهی عمر خواستنش به ماه هم نمیرسد. نتیجهاش میشود انبوهی از وسایل بیمصرف که طیف گستردهای از لوازم خانه، پوشاک و کیف و کفش را شامل میشود. لوازم الکترونیکی مثل گوشی تلفن همراه، تبلت و لپتاپ را هم به آن اضافه کنید.
همین نیاز که ناشی از نیاز نداشتن به لوازم بیمصرف است، سبب ایجاد کسب و کاری جدید شده است؛ خرید و فروش اینترنتی لوازم دست دوم، که اتفاقاً طیف گستردهای هم دارد؛ از رخت و لباس گرفته تا ماشین و خانه! تعجب نکنید، در این «سمساری مجازی» همهچیز پیدا میشود.
شما میتوانید از وسیله مورد نظر عکس بگیرید و آن را در سایت آپلود کنید. مشخصات، قیمت پیشنهادی و شماره تماستان را هم که ضمیمهاش کنید، دیگر چیزی کم ندارد. آنوقت میتوانید بنشینید و منتظر مشتری باشید. فکر بدی هم نیست. اینطوری بخشی از پولی که بابت خریدش پرداخت کردهاید، به جیبتان برمیگردد و از شر وسیله اضافه هم راحت میشوید.
تعداد سایتهای اینچنینی کم هم نیست. تنوع محصولات ارائه شده در آنها هم همانطور که گفتیم بالاست. شما میتوانید اسباب بازی پلاستیکی کودکتان را مثلاً سه هزار تومان قیمت بگذارید و در سایت به فروش برسانید! یا یک تیشرت معمولی را که خودتان 10 هزار تومان بابتش پول دادهاید و چندباری تن کردهاید، پنج هزار تومان بفروشید! باور کنید یا نه، خیلی از آگهیها، مربوط به فروش چنین اقلامی است؛ حالا اینکه چه کسی حوصلهاش میآید برای چنین متاعی، زحمت ماندن در ترافیک و رسیدن به در خانه فروشنده را به خودش بدهد، بحث دیگری است.
در نگاه اول شاید این شیوه کمی غیرمعمول به نظر برسد اما این روزها خیلیها را میتوانید دور و برتان پیدا کنید که با این روش، به خرید یا فروش وسیلهای اقدام کردهاند. یکیشان شیماست. دانشجو و اهل اینترنت. «یک جفت کفش کتانی مارکدار داشتم که برایم سوغاتی آورده بودند. اتفاقاً خیلی هم گران بود اما متأسفانه برایم کوچک بود. توی سایت ... آگهی دادم، بلافاصله مشتری پیدا شد. یک دختری همسنوسال خودم. آمد دم در خانه و کفش را پوشید و اندازه پایش بود و خیلی هم خوشش آمد و بیچک و چانه، پولش را داد و رفت. هم من توانستم کفش بلامصرفم را بفروشم و هم کتانیهای دوستداشتنی به دست کسی رسید که میتوانست از آنها استفاده کند. به همین راحتی!»
البته همیشه هم به همین راحتی نیست. نمونهاش امید 25 سالهاست که برای
خرید یک گوشی تلفن همراه از طریق همین سایتها، نزدیک بود به دردسر بدی
بیفتد.
داستان امید را بشنوید: «دنبال خرید گوشی بودم. دلم نمیآمد پول
بدهم به گوشی نو. گفتم حالا دست دومش را میگیرم تا بعد. دوستم یک سایت را
معرفی کرد که گفت میشود موارد خوبی در آن پیدا کرد. اتفاقاً همان روز که
به سایت سر زدم یک گوشی با مشخصاتی که مورد نظرم بود، پیدا کردم که آدرسش
هم نزدیک بود. قرار گذاشتم بروم گوشی را از نزدیک ببینم. گوشی مال خانم
جوانی بود. دم در خانه منتظر ماندم. گوشی را آورد و آن را چک کردم. ظاهراً
مشکلی نداشت. پول را همانجا سر خیابان کارت به کارت کردم و گوشی را تحویل
گرفتم.
دو روز بعد آقایی با تلفنم تماس گرفت و ادعا کرد که همسر آن خانم است و شروع به تهدید من کرد! شوکه شدم چون تهمتهایی را میزد که اصلاً بیربط بود. فکر میکرد من با همسرش ارتباط داشتهام و زن جوان گوشی را به من بخشیده است. اصلاً نمیگذاشت من حرف بزنم. تلفن را قطع کردم ولی اساماسهای رکیک و تهدیدآمیز شروع شد. کلافه شده بودم و از طرفی هم میترسیدم که بیجهت دچار مشکل شوم. آخر سر هم مجبور شدم سیمکارتم را عوض کنم چون تنها اشتباهم این بود که با سیمکارت اصلیام با تلفن آن خانم تماس گرفته بودم. از آن بهبعد هم پشت دستم را داغ کردم که هرگز به این شیوه با کسی معامله نکنم.»
حواستان باشد گول نخورید!
خرید و فروش از طریق سایتهای اینترنتی فروش لوازم دست دوم، بگیر و نگیر دارد. شما نمیدانید قرار است با چه کسی معامله کنید. تنها یک عکس از کالای مورد نظر دیدهاید و اطلاعاتی هم دربارهاش دارید. اما اینکه وقت مراجعه برای خرید چه چیزی در انتظارتان است، بعداً معلوم میشود. حتی اگر به عنوان فروشنده کالا در این سایتها فعال باشد، باز هم ممکن است گرفتار مشکلاتی شوید.
از جمله این موارد، اتفاقی است که سردار سعید منتظرالمهدی، سخنگوی ناجا به
تشریح آن میپردازد: «چندین نفر از شهروندان تهرانی با مراجعه به پلیس
آگاهی تهران اعلام کردند که پس از درج آگهی فروش کالاهایشان در سایتهای
مجازی، فردی با آنها تماس گرفته و با معرفی خود به عنوان کارمند یکی از
بانکهای معتبر برای خرید کالا مذاکره کرده است.
این فرد پس از توافق با
فروشنده به بهانه اینکه نمیتواند حضوری سر معامله برود، از صاحب کالا
درخواست میکند آن را با پیک یا آژانس ارسال کند و شماره راننده را نیز
برای اطمینان فروشنده و همچنین هماهنگیهای لازم میگیرد. اما در میانههای
راه پس از چند بار تغییر آدرس به بهانههای مختلف، پیک را به منطقه
موردنظر خود کشانده و از او میخواهد که در همان محل بماند.
چند لحظه بعد تلفن راننده دوباره به صدا درآمده و متهم که از شماره دیگری با او تماس گرفته بوده، با تغییر صدا، خود را فروشنده معرفی کرده و اطمینان میدهد که پول را گرفته است و میتواند کالا را تحویل دهد. بعد از این تماس، خریدار سر قرار رسیده و کالا را تحویل میگیرد. براساس اظهارات شاکیان، این کلاهبردار بسیار با برنامه عمل کرده و در هر مورد کلاهبرداری با یک سیمکارت تماس گرفته و آن را غیرفعال کرده و تنها رد خود را نیز از بین میبرد.»
البته با وجود اینکه کلاهبردار ظاهراً فکر همهجا را کرده بوده، اما به هرحال به دام پلیس میافتد و اعتراف میکند که با گشتزنی در سایتهای مجازی با پیدا کردن آگهیهای لپتاپهای نو و موبایلهای گرانقیمت، لوازم خانگی و حتی خودروی سواری با فروشنده تماس گرفته و نقشه کلاهبرداریش را اجرایی میکرده است.
این فرد از طریق یکی از سایتهای معروف به کلاهبرداری اقدام میکرده؛ سایتی که با دامنه ir. باز میشود و این، خودش حاشیه امن و اطمینان خاطری را برای کاربران ایجاد میکند. آیا مدیران و گردانندگان این سایتها در قبال آگهیهای درج شده، مسئولیتی ندارند؟!
یک حقوقدان در پاسخ به این سؤال در گفتوگو با «ایران» میگوید: «از لحاظ حقوقی، وسیله مهم نیست و قانون است که اهمیت دارد، مگر اینکه در قانون بین وسایل فرق قائل شده باشد. به عنوان مثال قانون سرعت مجاز برای اتومبیل و اتوبوس و ترن که هر سه وسیله نقلیه هستند، متفاوت است. اما وقتی قانون تفکیک قائل نشود، همه یک حکم را دارند. در مورد جرایم نیز اینگونه است. به عنوان مثال در مورد جرمی مثل کلاهبرداری، فرد میتواند با چربزبانی از کسی کلاهبرداری کند، یا اینکه از طریق مکاتبه این کار را بکند یا کلاهبرداریاش اینترنتی باشد اما به هرحال حکم او یک چیز است و وسیله مهم نیست.»
این حقوقدان ادامه میدهد: «در مورد سایتهای خرید و فروش اینترنتی هم مثل
روزنامهها با مقوله درج آگهی برخورد میشود به این معنی که روزنامه
مسئولیت این را ندارد که در مورد صحت و سقم تمام آگهیهای درج شده تحقیق
کند. عملاً هم چنین امکانی وجود ندارد و اگر مثلاً شخصی آگهی فروش ماشین در
روزنامه درج کرده باشد و در آن ادعا کرده باشد که ماشین سالم است و بعد
خریداری که از طریق آگهی ماشین را خریده باشد، متوجه شود که ماشین تصادفی
باشد، روزنامه در قبال آگهی مسئول نیست.
در مورد سایتهای اینترنتی خرید و فروش کالا هم وضعیت به همین صورت است و مردم در مواجهه با این آگهیها بهتر است آن را با موارد متعارف مقایسه کنند تا مشکلی متوجه شان نباشد. به هرحال اینترنت حوزه سیالی است و هنوز قوانین مشخصی برای آن وجود ندارد. مدیران و گردانندگان این سایتها در صورتی مورد اتهام هستند که به درج آگهی فروش اجناس ممنوعه همچون مشروبات الکلی و آلات قمار اقدام کنند.»
استفاده از اینترنت و وسایل ارتباط جمعی، یک امکان است؛ امکانی که تا چندی پیش به این شکل فراهم نبود و اگر هم بود، گستردگی حالا را نداشت. طبیعی است با گسترش فعالیت در فضای مجازی، امکان سوءاستفاده از سوی افراد سودجو هم در این فضاها فراهم میشود. گرچه نیروهای انتظامی و امنیتی وظیفه حمایت از حقوق شهروندان را دارند اما در وهله اول خودمان باید با توجه به شرایط مشابه، امکان سوءاستفاده احتمالی را به حداقل برسانیم.