مریم آقایی نوشت: «سوئیفت» از آن دست واژههایی است که با «برجام» بر سر زبانها آمد. تا قبل از برجام افراد کمی از جامعه میدانستند سوئیفت چیست و چه کاربردی دارد؛ اما حالا همه میدانند که سوئیفت چیزی شبیه شبکه شتاب خودمان است که در سطح بینالمللی برای ارسال و دریافت پیامهای مربوط به نقل و انتقالات ارزی بانکهای داخل و خارج کشور مورد استفاده قرار میگیرد.
یکی از اتفاقات مبارکی که بعد از اجرایی شدن برجام رقم خورد اتصال بانکهای ایرانی به سوئیفت یا «جامعه جهانی ارتباطات مالی بین بانکی» بود که درحالحاضر بیش از ۹۷۰۰ بانک و مؤسسه مالی از ۲۰۹ کشور جهان در آن عضویت دارند.
اگرچه اغلب مردم ایران حتی بعد از انتشار خبر وصل شدن به سوئیفت از این جزییات بیخبر بودند اما مطlئن بودند که اتصال به آنچه سوئیفت نامیده میشود، حتما باید یک اتفاق خوب و خوشیمن باشد، زیرا درهرحال یکی از دستاوردهای برجام است.
از همین رو، عدهای «دلواپسِ ناآگاه» پنبه در گوش فرو کردند، طبلها و شیپورها برداشتند و نواختند که «سوئیفت وصل نشد»! و همچنان در «فصل جدایی» به سر میبریم، در حالی که بانک مرکزی بی فوت وقت در تکاپوی رتق و فتق امور و فراهم آوردن مایحتاج این وصلت بود.
در این اثنای این قطع و وصل لفظی، خودِ سوئیفتیها هاج و واج ماندهاند که مگر نه اینکه چند سال بود وصل نبودید و تلاش کردید وصل شوید؟ مگر نه اینکه وصل شدید و به شما خبر دادیم وصل هستید؟ پس چرا بعضی از ایرانیها هنوز «انکار» میکنند که سوئیفتی شدید؟ چرا سرعت رسیدن اخبار صحیح به بعضی ایرانیها این قدر کند است؟
این ماجرای غمانگیزی است که در حاشیه یک اتفاق خوشایند رخ داده است و متاسفانه هنوز هم عدهای بر ادامه آن اصرار دارند. این حکایت برخی افراد است که زبان و قلم خود را خرجِ ناامیدی ملت و ضعیف جلوه دادن برجام میکنند.
ای کاش به جای اینکه سوژه تعجب سوئیفتیها و بقیه مجامع شویم، سوژه تلاش و اتحاد و عِرق وطن میشدیم. ای کاش سرمایههای مادی و معنویمان را خرج آبادانی ایران میکردیم نه صرف تخریبِ برجام و مردانِ خالقِ برجام.
خطابم به دلواپسان سوئیفت است: بیایید کمک کنیم که حتی اگر مشکل و نقصی در این وصل شدن هست – که نیست – آن را رفع کنیم نه اینکه آیینه محدب مشکلات شویم.