امیرحسین اللهیاری که مجموعه غزل «پریخوانی» او به همراه مجموعه غزل «سکته سوم» مرحوم غلامرضا بروسان در دهمین دوره جشنواره شعر فجر در بخش شعر بزرگسال تقدیر شده است در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: کتاب «پریخوانی» حاصل 10 سال غزلسرایی من است؛ غزلهایی که ساخت و بافتی عاشقانه دارند.
این شاعر در ادامه توضیح داد: من در شعر و خصوصا در غزل به زبان فاخر و کهن وفادارم. غزلهای کتاب «پریخوانی» در عین حال که با توجه به این زبان فاخر و کهن سروده شدهاند، اما دارای نوآوریهایی در حوزه واژگانی و ارائه تصاویر نیز هستند، اما تا جایی که یکدست بودن غزلها را به هم نریزد.
او افزود: معتقدم شعر مهندسی جنونآمیز زبان است ولاغیر. بر همین مبنا به زبان و فرم اهمیت زیادی میدهم و معتقدم شعر با ورود تصاویر و واژگان عجیب و غریب شکل نمیگیرد.
اللهیاری با اشاره به دوران فراز و فرود غزل در یک سیر تاریخی بیان کرد: حدود 50 سال قبل و زمانی که فضای ارائه مانیفستهای هرروزه داغ بود، بسیاری از افراد مثل شاملو و دیگران گفتند که دوران غزل تمام شده است؛ در صورتی که این سخن از کمسوادی آنها بود، چون به هر حال دانشگاه نرفته بودند و نمیدانستند که قالبها زمانپذیر نیستند و این تفکر که دوره یک قالب شعری گذشته، اشتباه است. برای اینکه ادبیات در یک زمان دایرهوار در حال چرخش و تکرار است و بنابراین امروز نمیتوان گفت اشعار رودکی را نمیتوان خواند. بر همین مبنا معتقدم از رودکی تا احمدرضا احمدی هر کس شعر خوبی گفته ماندگار شده و هر کس شعر بدی گفته از یاد رفته است.
او ادامه داد: غزل در سیر خود یک دوره فراز و فرود را دهه 50 طی کرد و از آن زمان به بعد با روی کار آمدن شاعرانی مثل سیمین بهبهانی، حسین منزوی، محمدعلی بهمنی و... دوباره جان گرفت و الان هم کارنامه خوبی دارد و همچنان استوار، نفسهای خوبی میکشد.
این شاعر با بیان اینکه همه فعالیتهای ادبی او به غزل ختم نمیشود، گفت: در حال حاضر کتابی از آدونیس شاعر سوری را که در واقع در این کتاب تاریخ ادبیات عرب را به شعر بیان کرده است، ترجمه کردهام. این کتاب بیشک مهمترین کتاب آدونیس است در سه جلد که من آن را در قالب شعر بیوزن فارسی ترجمه کردهام. این کتاب حدود سههزار صفحه است.
اللهیاری در ادامه درباره جشنواره شعر فجر که خود او در آن تقدیر شده است، گفت: ابتدا باید این را بگویم که من جایزه کامل و لوح تقدیر این جایزه را در مراسم اختتامیه از دست وزیر گرفتم اما متأسفانه در این مراسم به نوعی عنوان شد که گویی در جشنواره از من فقط تقدیر شده است.
او سپس اظهار کرد: از جایگاه مخاطب باید بگویم بیشک حق «پریخوانی» بود که دیده شود و جایزه بگیرد چون متأسفانه فضای ادبی ما الان آلوده به حاشیهها و جوسازیهاست و من و کتابم از این حاشیهها دور بودهایم. این حاشیهها همان مسائلی است که باعث شده برخی شاعران را به کارهای عجیب و غریب برای معروف شدن وادارد؛ به طوری که به جای اینکه وقتشان را صرف تولید اثر و فکر و اندیشه کنند عمدتا صرف این حواشی میکنند. مثلا یک عده با بد و بیراه گفتن به حکومت و نظام میخواهند بگویند بیایید و ما را بگیرید. شاعران دیگری هم هستند که مشغول حرمتشکنی شاعران بزرگ ما هستند. من این کارها را نکردهام و به همین خاطر کسی خیلی من را نمیشناسد.
او در ادامه گفت: جشنواره شعر فجر در این دوره بهتر از دورههای قبل و گستردهتر از پیش برگزار شد چون بیحاشیهتر بود، فراجناحی بود و سیاسی عمل نکرد که این نشان میدهد جشنواره سالمی بوده است. بنده هیچ وابستگی جناحی و سیاسی به هیچ گروه و دسته و باند سیاسی و ادبی ندارم. کارم مستقل بوده و دیده شدن کتاب من نشان میدهد که جشنواره در فضای سالمی برگزار شده است. البته به نسبت دیگر جشنوارههای هنری که در کشور برگزار میشود حساسیت کمتری بر روی جشنواره شعر فجر وجود دارد، اما برگزارکنندگان حتما میتوانند آن را جذابتر و باشکوهتر برگزار کنند.
او درباره مقبول نبودن جشنواره فجر در بین همه طیفهای شعری گفت: به نظرم برخی از مخالفتها با این جشنواره به خاطر این است که برخی با اتصال خودشان به صورت موافق یا مخالف به مسائل سیاسی بیشتر به دنبال اشتهار هستند.
الهیاری درباره دغدغه ممیزی که بسیاری از شاعران منتقد جشنواره شعر فجر دارند، گفت: من پزشک عمومی هستم. اما میدانم اگر خانمی به عنوان یک نخبه بخواهد به کشور فرانسه که مهد آزادی نام دارد برود و در آنجا تحصیل کند و همه شرایط را هم داشته باشد، نمیتواند در کلاسها روسری سر کند؛ چون قانون این کشور است. در کشور ما هم همینگونه است و ما باید از قانون تبعیت کنیم. با این حال معتقدم تنها 20 درصد ممیزیها میتواند صحیح باشد و عدهای از شاعران حق دارند که معترض این مسئله باشند، اما باید دقت داشت که برخی از شاعران شعرشان را پر از کلمات رکیک و فحاشی میکنند و انتظار دارند این کتابها منتشر شود. عدهای دیگر فحشهایشان را نثار حکومت و نظام میکنند اما ما باید به قانون گردن نهیم.
او گفت: من هم معتقدم در خیلی از موارد ممیزی خیلی تند است. اما مگر شاملو در زمان حیاتش میتوانست تمان اشعارش را به راحتی چاپ کند؟ ولی در حال حاضر آثار نویسندگانی مثل آقای دولتآبادی به هر صورت کجدار و مریز منتشر میشود. با این حال آرزو دارم که یک سال ممیزی برداشته شود تا ببینیم شاعران و نویسندگان منتقد ممیزی چه آثاری برای عرضه دارند؛ چون به نظر من چیز زیادی ندارند.
الهیاری در بخش دیگری از این گفتوگو به دیگر کتابهایش اشاره کرد و گفت: کتاب اولم سال 84 با عنوان «عقاب قله یوشان» با مقدمه بهاءالدین خرمشاهی منتشر شد. در سال 89 نیز مجموعه «آن حرف دگر» را شامل 72 رباعی عاشورایی در قالب کتاب نفیس چاپ کردم که مقدمه این کتاب را نیز بهاءالدین خرمشاهی نوشت و نظارت هنری آن بر عهده آیدین آغداشلو بود. کتاب دیگرم «سلام بر حیدربابا» نام دارد که ترجمه «حیدربابا»ی شهریار به زبان فارسی است. این کتاب با یک مقدمه از خودم در حال آمادهسازی برای انتشار است. همچنین «سلامت در شاهنامه» با مقدمه محمدعلی اسلامی ندوشن دیگر کتاب من است.