عصر ایران – چنان که پیش بینی می شد توافق نهایی بر سر برجام در وین و به دنبال آن صدور قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل در ابطال 6 قطعنامه تحریمی قبلی نه تنها دلواپسان را به این نتیجه نرساند که مناقشه هسته ای پایان پذیرفته و عصر تازه ای آغاز شده که تمام همت خود را مصروف آن کردند تا برجام منوط به تصویب مجلس شود و درهای کشور به روی تعاملات جهانی باز نشود.
نخستین مقام غربی که اندک زمانی پس از توافق تاریخی در 23 تیر 94 و در مرداد ماه به ایران آمد وزیر خارجه فرانسه بود.
اگرفرانسه در یکی دو دور از مذاکرات موضع منفی نگرفته بود این اتفاق طبیعی بود چرا که تا قبل از تحریم ها سهم قابل توجهی در پروژه های نفت و گاز و توسعه فازهای پارس جنوبی داشتند و به طور سنتی صنعت خودرو با پژو و رنو بستر همکاری های مشترک ایران و فرانسه بوده است.
اصول گرایان رادیکال اما زبان به انتقاد گشودند که نقش تخریبی لوران فابیوس در خلال مذاکرات هسته ای را نباید فراموش کرد.
واقعیت نیز همین است که در میان 6 کشور مذاکره کننده منفی ترین مواضع را فرانسوی ها اتخاذ کردند و اسباب شگفتی شد. زیرا روابط تهران – پاریس معمولا خوب بوده و ایرانیان هیچ گاه فرانسوی ها را در جایگاه استعماری ندیده بودند.
نه که چنین پیشینه ای نداشته که در قبال ایران چنین سابقه ای موجود نیست و اتفاقا بعد از انقلاب و بعد از قطع روابط با ایالات متحده از غیبت آمریکا در سرمایه گذاری نفتی و خودرویی بیشترین بهره را برده است.
موضع منفی و در برخی اوقات کارشکنانه وزیر خارجه فرانسه در مذاکرات اولیه در ژنو و بعد در لوزان را می توان به خاطر رابطه دوستانه سوسیالیست های فرانسوی با اسراییل دانست. به همین خاطر برخی به طعنه لوران فابیوس را نماینده نتانیاهو در مذاکرات می دانستند.
نکته شگفت آور البته این بود که خود دلواپسان داخلی ضد برجام بودند و بر فابیوس و فرانسه خرده می گرفتند که چرا در مقاطعی چوب لای چرخ مذاکرات می گذاشته در حالی که شبیه همین کار ولو با انگیزه های دیگر در داخل هم انجام می شد.
شاید از این رو بود که انتقاد اصلی از سفر لوران فابیوس را نه به خاطر نقش تخریبی در مذاکرات که به سبب پرونده «خون های آلوده» اعلام کردند. چون اگر قرار بر انتقاد از همکاری نکردن اولیه فابیوس بود به طریق اولی خود جواد ظریف از سفر او استقبال نمی کرد نه که میزبان باشد.
در دهه 1980 فابیوس جوان نخست وزیر دوران ریاست جمهوری فرانسوا میتران بود. هم زمان یک شرکت داروسازی در فرانسه به نام «مریو» اقدام به صادرات فاکتورهای خونی بیماران هموفیلی به کشورهای ایران، آلمان و عراق کرد.
بخشی از سهام شرکت « مریو» متعلق به دولت فرانسه بود و پس از آن که یک روزنامه نگار فرانسوی در سال 1370 خورشیدی توانست ثابت کند خون های صادراتی آلوده به ویروس اچ. ای. وی (ایدز) بوده دادگاه فرانسوی به خاطر دولتی بودن سهام شرکت نخست وزیر و وزیران رفاه و بهداشت را احضار کرد. وزیر بهداشت فرانسه به اتهام ناتوانی در نظارت کافی به قتل غیر عمد محکوم شد اما نخست وزیر فابیوس و وزیر رفاه را تبرئه کرد.
دلواپسان اما ظاهرا رای دادگاه را کافی نمی دانستند و در مقام دفاع از آسیب دیدگان و بازماندگان بیماران ایرانی هموفیلی که قربانی خون های آلوده شدند با حضور فابیوس در تهران مخالفت کردند.
نکته جالب اما این بود که دولت احمدی نژاد در سال 1390 اقدام به واردات دارو از کشوری کرده بود که متهم اصلی ارسال فرآورده های خونی آلوده به ویروس ایدز در سال 1364 بوده ولی در آن موقع صدای اعتراضی برنخاست.
دولت قبل تنها در سال 1390 طی 9 ماه بالغ بر 675 میلیارد و 951 میلیون . 421 هزار و 300 ریال تنها در 4 قلم دارویی با شرکت « سنوفی اونتیس» معامله کرد و سنوفی اونتیس در واقع چهره و نام جدید همان شرکت «مریو» است!
بازی با خون های الوده اما نگرفت و به جای خانواده های قربانیان پرونده نهایتا 20 نفر از مخالفان برجام در اعتراض به سفر فابیوس تجمع کردند.
مخالفت هایی از این دست معاون اول رییس جمهوری را به واکنش واداشت تا بگوید:
« مخالفان برجام تنها 4 درصد پایگاه دارند. پس لحن طلب کارانه تداشته باشند و در حد همین 4 درصد حرف بزنند. نظر سنجی های ما نشان می دهد 80 تا 88 درصد از نتیجه مذاکرات هسته ای و برجام ابراز خوش حالی کرده اند و تنها 4 در صد با ان مخالفت کرده اند.»
اسحاق جهانگیری همچنین تصریح کرد: تحریم ها، معیشت و زندگی و داروی مردم را نشانه گرفته بود و چون درآمد ایران به صورت طبیعی به نفت وابسته است تحریم ها جلوی جا به جایی پول و واردات کالا را گرفته بود.
اتفاق مهم دیگر که خبرساز شد اعلام زودهنگام کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی در انتخابات دوره پنجم مجلس خبرگان رهبری بود.
این در حالی است که او در هر انتخاباتی که قصد شرکت داشته باشد در اعلام حضور و ثبت نام شتاب نمی کند. هاشمی همچنین در اظهار نظری صریح درباره انتخابات 92 گفت:«مردم ما در بدترین شرایطی که از طرف شورای نگهبان، دولت وقت و نهادهای امنیتی برای جلوگیری از انتخابات درست ایجاد شد تحت فشار زیاد بودند متحول شدند.»
اما تنها همین اعلام آمادگی برای خبرگان نبود که نام هاشمی را به صدر اخبار مرداد ماه سال 94 رساند. شروع حبس فرزند او – مهدی – و دیدار او با اعضای جدید شورای مرکزی حزب پوست انداخته کارگزاران سازندگی و سوء تعبیر به خاطر استعاره ای که درباره روستاییان به کار گرفته بود همه موجب شد تا هجوم دوباره ای را به سیاست مدار کهنه کار سامان دهند.
هاشمی رفسنجانی در گفت و گو با هفته نامه «طلوع صبح» درباره انقلابیون جدید یا مدعیان گفتمان انقلاب که به گفته او در دوران انقلاب فعال نبودند گفته بود: « بعضی از اینها انقلابی بودند ولی وقتی سخت گیری های حکومت زیاد شد دیگر ادامه ندادند. بعضی ها هم اصلا آن موقع ها نبودند و در کوچه های روستایشان می گشتند و الآن آمده هاند و انقلابی شده اند.»
بعید بود او که خود روستا زاده است و همه می دانند زاده روستای «نوق» از توابع شهرستان «بهرمان» در استان کرمان است درصدد طعنه به روستاییان بوده باشد و می شد حدس زد روستا را استعاره ای از آرامش و دوری از قبل و قال سیاست به کار گرفته و بر سر آن جنجال کردند.
جان کلام و منتهای خواست دلواپسان اما از زبان جواد کریمی قدوسی نماینده اصول گرای مشهد بیان شد که از هاشمی خواست «خود را خانه نشین کند.»
واکنش سیاست مدار کهنه کار اما قابل پیش بینی بود: « قطعا در انتخابات خبرگان شرکت می کنم. همه زندگی من همین است.»
7 ماه بعد و در انتخابات 7 اسفند هاشمی تنها در انتخابات شرکت کرد که از مردم خواست با وجود رد صلاحیت سید حسن خمینی و شماری دیگر و به جز خودش و رییس جمهور روحانی به 14 نفر دیگر نیز رای دهند که با عنوان «خبرگان مردم» معرفی شده بودند.
دعوتی که با پاسخ مثبت رای دهنده ها روبه رو شد و نه تنها هاشمی رفسنجانی را بار دیگر با بالاترین رای به مجلس خبرگان فرستاد که به پایان عضویت رییس مجلس خبرگان رهبری و رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و آیت الله مصباح یزدی در مجلس خبرگان رهبری انجامید.
با این نگاه مرداد 94 مقدمه انتخابات تاریخی 7 اسفند شد...