یک مدرس ارتباطات با اعتقاد بر اینکه این روزها تلویزیون در معرض یک هشدار جدی قرار دارد، مطرح کرد: در حال حاضر شبکههای اصلی تلویزیون در محاق قرار گرفتهاند و با همهی تلاشها، شبکه نسیم به عنوان پربینندهترین شبکه تلویزیون محسوب میشود؛ شبکهای که در کانالهای تلویزیون فرعی محسوب میشود.
به گزارش ایسنا، سیدرضا خوشرو مدرس ارتباطات در ادامهی مطلب بالا تصریح کرد: در ایام نوروز شبکههای اصلی یک، دو و سه محو شده بودند و این برای صداوسیما هشدار بزرگی است که شبکه اصلیتان در محاق قرار گرفته است و شبکههای فرعیتر مخاطبان بیشتری دارند؛ در حالی که هزینههای عمده صداوسیما در شبکههای اصلی صرف میشود اما ذائقههای مخاطب به سمت دیگری است و شبکههای فرعی به عنوان شبکههای پرمخاطب محسوب میشوند.
او در پاسخ به اینکه تلویزیون در ایام نوروز با وجود تعطیلی مطبوعات و کمرنگ شدن فعالیت دیگر رسانههای کشور، چه اندازه توانست رسالت خود را در بحث اطلاعرسانی و سرگرمی ایفا کند؟ به بحث نیازهای اطلاعرسانی و خبری مخاطبان و نیازهای سرگرمی - تفریحی که در ایام نوروز جدیتر میشوند، پرداخت.
این مدرس ارتباطات در بخشی از گفتوگوی خود دربارهی کارکرد تفریحی و سرگرمی تلویزیون در ایام نوروز و اغنای مخاطبان بیان کرد: آنچه درستتر است کارکرد تفریحی سرگرمی است اما باید در فهوای این خندیدن، مختصری هم به سطح سواد رسانهای و سواد فرهنگی مخاطب اضافه شود که قطعا خیلی بهتر خواهد بود.
او در این گفتوگو با اشاره به کمرنگ شدن ذائقه مخاطب به خبر و لزوم دوری رسانهها از بمباران خبری در ایام نوروز، توضیح داد: معمولا در تعطیلات مناسبتی به ویژه نوروز که معنا و مفهوم تفریح، شادی و رفع خستگی مردم در میان است، مخاطب دلشان نمیخواهد در معرض بمباران خبری که در طول سال به او وارد میشود، قرار بگیرد. مخاطب در این ایام دیگر نمیخواهد استرس مسائل و رویدادهای سیاسی و همچنین حوادث و ... که در طول سال تجربه میکند را ببیند؛ به ویژه مخاطب ایرانی که به واسطه روحیهی سیاسی که دارد، بیش از سایر مردم دنیا به این اخبار توجه میکند و مدام در حال استرس بابت رویدادهای سیاست داخلی و خارجی است؛ بنابراین در طول سال مخاطبان درگیر هستند و در ایام نوروز است که به یک رفع خستگی نیاز دارند تا کمتر در معرض بمباران خبری اطلاعاتی قرار بگیرند.
این مدرس ارتباطات دربارهی نیاز مخاطب در ایام نوروز و کارکردهای رسانهای توضیح داد: مخاطب عمدتا ذهنش به طور اتوماتیک پیامهایی را دروازهبانی میکند که او را از دنیای پر افت و خیز و پرحادثه بیرونی دور کند. مخاطب یک نوع مخدر ذهنی از رسانهها توقع دارد و از این طریق سرگرمی، تفریح، دیدن فیلم و سریال و برنامههای ترکیبی را ترجیح میدهد. از سویی دیگر آنچه که در ایام نوروز اتفاق میافتد، ایجاد شبکههای ارتباطی گستردهتر، فعالتر و موثرتر نسبت به دیگر ایام سال است که به واسطهی یک رسم و سنت ایرانی، دید و بازدید شکل میگیرد. در این شکل، ارتباطات انسانی جای ارتباطات مجازی و ارتباطات غیرمستقیم و رسانهای را میگیرد و یک رویداد ارتباطاتی جدی شکل میگیرد و این اقدام منجر به این میشود که مخاطب خبر را منتقل کند. حتی اگر اتفاقات مهمی هم رخ داده باشد، در ارتباطات رودررو اجتماعی این اخبار رد و بدل میشود و در این دید و بازدید مرور، تحلیل و تفسیر میشود و مخاطب دیگر نیازی نمیبیند که به یک رسانه خبری مراجعه کند و تحلیل اخبار آنها را بشنود.
خوشرو همچنین کارکرد سرگرمی - تفریحی تلویزیون در ایام نوروز را مهمتر از کارکرد رسانهایاش عنوان کرد و گفت: بسیاری از صاحبنظران معتقدند مطبوعات و رسانهها در ایام عید باید فعال باشند و فعالیتهای خودشان را داشته باشند، چرا که به هر حال رویدادها و ارزشهای خبری پابرجا هستند. اما فکر میکنم تعطیلی رسانهها در ایام تعطیلات جدا از اینکه یک تعطیلی است که عوامل رسانه خستگی خود را برطرف کنند، از سوی مخاطب هم پذیرفته شده است؛ چراکه نیاز خود را از طریق ارتباط واقعی برطرف میکند. تلویزیون هم ناگزیر است و اقتضا میکند خودش را با این نیاز مخاطب تطبیق دهد. مخاطبان در ایام عید از تلویزیون، سریال، کارهای طنز، برنامههای ترکیبی، موسیقی و برنامههای شاد مفرح میخواهند تا خبر و تلویزیون هم همین کار را میکند. حتی در اندازهای که اعلام شد در ایام عید برنامه گفتوگوی ویژه خبری را تعطیل خواهند کرد و در صورت نیاز آن را پخش خواهند کرد؛ بنابراین تلویزیون در ایام نوروز کاری میکند که مخاطب خاص و نیاز مخاطب است در عین حال اگر اتفاق مهمی رسانهای بیفتد به اندازه کافی اطلاعرسانی خبری میکند.
او ادامه داد: تلویزیون اگر بتواند در مخاطب تغییر ذائقه ایجاد کند، موفق بوده است، نه اینکه به واسطهی رقابت رسانهای با شبکههای ماهوارهای که برخی از مردم به آنها گرایش دارند، بخواهد خیلی از برنامههای رسانهایاش را در طول برنامههای نوروزی به حجم قابل توجهی افزایش دهد؛ به طور مثال جریان موسیقی را در هر کانالی که جستوجو میکردیم موسیقی بخش عمدهای از برنامهها را تشکیل میداد که به کیفیت شبکههای رقیب نمیرسید. با توجه به اینکه رسانه ما محدودیتها و ضوابط سختگیرانهای در این قالب برنامهها دارد، هر چقدر هم که تلاش کند به آن جذابیتی که برنامههای رقیب پخش میکند و برای ما خط قرمز است، نمیرسد. برای همین چون فاکتورهای جذاب برنامههای رقیب را نمیتوانیم در برنامههایمان داشته باشیم، همچنان به صورت ابتر و دست و پا شکسته این نوع برنامهها را میسازیم و موسیقیهایمان، موسیقیهایی نیست که قشر جوان امروز بپسندند. این اتفاق باعث میشود که تلویزیون بخشی از برنامهها را به گونهای تخصیص دهد که نتواند مخاطبی که در معرض رقیب قرار گرفته را جذب کند و حتی در عین حال به خاطر این برخورد، یکسری مخاطبان را هم از دست میدهد. در نتیجه تلویزیون اگر به عنوان رسانه ملی در ایام عید میتوانست کارهای سالهای گذشته را همچون سریال «پایتخت» و کارهای طنزدار جدیتر و طنزآمیز را دنبال کند موفقتر بود.
خوشرو همچنین تأکید کرد: تلویزیون به جای اینکه جریان موسیقی را در همه برنامهها دنبال کند که مخاطب ماهوارهبین را جذب کند، با پخش سریالهای جذابتر در جذب مخاطبان میتواند موفقتر عمل کند.
او سپس یادآور شد: تلویزیون گزینهای را برای کپی انتخاب کرده است که نمیتواند در آن مانور لازم را بدهد، ولی برنامههایی همچون «خندوانه» ایده خود تلویزیون بوده که بعد از اتاق فکرها شکل گرفته و جا افتاده و به بلوغی رسیده که مخاطبان را هم منتظر خود نگه داشته است؛ بنابراین تلویزیون اگر «خندوانه» را به سمت متعالیتر میبرد موفقتر بود و اگر «خندوانه» خودش را ادامه میداد مخاطبان بیشتری را جذب میکرد.
این مدرس ارتباطات یادآور شد: گزینههایی که تلویزیون در ایام نوروز برای کپیبرداری انتخاب کرد، گزینههای بدی بودند؛ موسیقی گزینه مناسبی برای کپی کردن نیست. تلویزیون میتوانست از برنامههایی الگوبرداری کند که امکان مانور در آن را داشته باشد نه اینکه با پخش برنامههای موسیقی محور به جایی نرسد و حتی مخاطبان متدین خودش را از دست بدهد؛ به عنوان مثال ما در «خندوانه» پیش از این مخاطبان متدینی داشتیم که آن برنامه را دنبال میکردند، اما در سری جدید این اتفاق نیفتاده است؛ یعنی علاوه بر اینکه مخاطب ماهوارهای را جذب نکرده است مخاطبان متدین را هم از دست داده است.
خوشرو همچنین با تاکید بر اینکه تلویزیون در عرصه سریالسازی میتواند در جذب مخاطب موفق باشد، یادآور شد: تلویزیون با ساخت سریالهایی با تعداد قسمتهای بالا همچون شبکههای جم، شبکههای ترکیهای که این کار را میکنند و معمولا هم مخاطب دارند، میتواند موفقتر عمل کند. تلویزیون نقطه قوتاش این است که عوامل خوب، بازیگران خوب، هنرمندان خوب و داستانهای جذاب و خوب دارد و همچنین محدودیتهای سریالسازی کم دارد. تلویزیون با ساخت مجموعه «کیمیا» با همه ایرادهای وحشتناکی که بر آن وارد بود، کار خود را کرد و توانست مخاطب را با خود همراه کند. در نتیجه آن چیزی که تلویزیون میتواند در رقابت با رسانههای رقیب داشته باشد در حوزه سریالسازی است که میتواند خود را ارتقاء دهد.
سیدرضا خوشرو در پایان با اشاره به ساخت سریالهایی همچون «معمای شاه» که برای تلویزیون ضعف محسوب میشوند، یادآور شد: تلویزیون با پول سریالی همچون «معمای شاه» و حذف آن میتوانست در طول سال 10 سریال همچون سریال «شهرزاد» داشته باشد. بنابراین همه این مسائل بحث استراتژیک دارد. تلویزیون به جای دنبال کردن 10 برنامه موسیقایی که هیچ کدام از آن ها به درد نمیخورند میتوانست سریالهای درست و حسابیتری را طراحی کند. اتفاقا سازمان صداوسیما در حال حاضر در موضع بازتری هم قرار دارد. به نوعی که خیلی از مجریانی که فعالیتشان محدود شده بود و ممنوعالتصویر بودند در حال حاضر به تلویزیون بازگشتهاند. در نتیجه فضای تلویزیون فضای بازی است ولی آن استفاده بهینهای که باید صورت بگیرد صورت نگرفته است و فکردارتر نبوده است.