عصر ایران؛ مهرداد خدیر- اعلام نام آقای علیرضا زاکانی به عنوان سخنران پیش از خطبهها در نماز جمعه سوم اردییبهشتماه از چند منظر خبر جالب و در خور تأملی است:
اول این که به عنوان «رییس کمیسیون ویژه بررسی برجام مجلس شورای اسلامی» معرفی شده است. حال آن که چنین کمیسیونی دیگر موضوعیت و موجودیت ندارد.
البته در رسانه ها در معرفی اشخاص به عنوان های گذشته آنها هم اشاره می شود. مثلا در گفت و گو با یک نماینده سابق مجلس گفته می شود نماینده مجلس ششم در حالی که دیگر چنین مجلسی وجود ندارد یا مثلا در معرفی ابراهیم یزدی از او به عنوان وزیر خارجه دولت موقت نام می برند حال آن که سال هاست وزیر نیست و اساسا دولت موقتی هم دیگر در کار نیست.
این مورد خاص اما تفاوت دارد. زیرا طرف مصاحبه یک رسانه نیست و به عنوان «سمت» معرفی شده است.
واقعیت این است که کار کمیسیون بررسی ویژه برجام تمام شد و طرحی که مجلس تصویب کرد نیز ربطی به گزارش این کمیسیون نداشت زیرا کمیسیون امنیت ملی طرح اقدامات متناسب و متناظر را به مجلس برد و به سرعت به تصویب رسید و اگر قرار بر بررسی نحوه اجرای برجام باشد هیات باید نظر دهد و گزارش وزارت خارجه هم تازه ارسال شده است.
دوم: رییس جمهور روحانی در مقام رییس شورای عالی امنیت ملی برجام را موضوعی تمام شده اعلام کرد. آیا دیگران نیز اجازه دارند از این تریبون برای نقد دیگر مصوبات استفاده کنند؟
سوم: نکته مهم تر اما این است که آیت الله هاشمی رفسنجانی با سابقه 27 سال اقامه نماز جمعه و کسب دو و نیم میلیون رأی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری 7 سال است که این مجال را نیافته حال آن که آقای زاکانی از راه یابی به مجلس دهم بازمانده است.
اگر انتظار داریم استقبال مردم از نمازجمعه افزایش یابد نمی توان نماز جمعه را به تریبون اقلیت تبدیل کرد.
وجه تناقض آمیز دیگر این است که شنوندگان و نمازگزاران نیز دچار سردرگمی می شوند. زیرا مهمترین رکن هر حکومت، دولت است و نمی توان با داعیه نظام و حکومت به دولت تاخت.
اگر تریبون نماز جمعه تریبون رسمی نبود آقای زاکانی هم قطعا مانند هر چهره دیگر حق داشت و دارد از آن استفاده کند.
مثلا در جایگاه یک رسانه دار یا نماینده فعلی مجلس اما به عنوان رییس کمیسیون بررسی برجام معرفی شده و وقتی یادآور برجام است و بر مجلس نشینی او تاکید می شود خواه ناخواه دو نکته به میان می آید:
یکی بحث برجام که رییس جمهوری و رییس شورای عالی امنیت ملی می گوید تمام شده و دیگری این مقایسه که چگونه است که یک بازمانده انتخابات فرصت می یابد ولی صدر نشین انتخابات خبرگان که شهره خاص و عام است خاصه در خطبه خوانی، نمی آید یا نمی تواند بیاید؟
می دانیم که سخنران پیش از خطبه ها با امام جمعه که خطبه ها را می خواند متفاوت است و دایره سخنرانان پیش از خطبه ها گسترده است کما این که قرار است یک مقام وزارت بهداشت هم سخنرانی کند اما تاکید این گفتار بر اقبال مردم به نماز جمعه است و این تریبون و رسمیتی که دارد.
یادمان باشد نماز جمعه از ابتدا با سه صفت «وحدت بخش، دشمن شکن و وحدت آفرین» معرفی شده است. از ستاد نماز جمعه میتوان پرسید: آیا چنین رویکردی واقعا «وحدت بخش، دشمن شکن و وحدت آفرین» است؟!