موسیقی به عنوان یک صنعت مطرح و یكی از منابع مهم درآمدزایی برای فعالان فرهنگی در این عرصه محسوب میشود. عرصهای كه بسیاری را برای كسب درآمد به سوی خود جذب میكند، از طرفی دیگر بسیاری از جوانها به دلیل علاقه به شهرت و دسترسی به منابع مادی به این عرصه علاقهمند میشوند و پای در این كارزار میگذارند. با وجود اینكه در اصل جریان ورود به عرصه موسیقی اشكالی وجود ندارد، اما در این میان بحث درآمدزایی صرف بدون در نظر گرفتن فاكتورهای لازم برای پیشرفت، شكاف عمیقی بین مفهوم هنر برای هنر و هنر برای درآمدزایی ایجاد میكند و همین شكاف ها به همراه اشتباهات مشخص در قانونگذاری و نبودن ضابطه خاص و مدون، این هنر را به سمتی سوق داده تا دست افراد سودجو در گوشه و كنار این هنر دیده شود. افرادی موسوم به «دلالان هنری» كه فقط توجیه اقتصادی رمز ورود آنها به گستره موسیقی است.
موسیقی ایران در اعصار گوناگون و بویژه در دوره معاصر علاوه بر قابلیتهای هنری پتانسیل بالای مادی نیز دارد و در مسیر تجاری بزرگی قدم برمیدارد. حال اینكه حضور افراد غیر متخصص در صنعت موسیقی به رمز سودجویی كلان اقتصادی و تاثیر آنها در چند و چون برگزاری كنسرتها بیراههای را به هنر موسیقی نشان میدهد. دلالان بدون اینكه از اخلاق و علم این كار بهرهای برده باشند، صرفا افرادی هستند كه با روابط غلط وارد این عرصه شدهاند و رانتها و نفوذ بسیار قوی خود بهره برده و معادلات را به سود خود پایان میدهند.
در زمینه برگزاری كنسرتها تهیهكننده، به عنوان شخصی كه دارای مجوز رسمی ارشاد و مدیر مسئول موسسه است رسمیت دارد، گاهی سرمایهگذار هم میتواند تهیهكنندگی را عهدهدار شود و در واقع از بخش خصوصی آمده باشد و از طرفی هم كنسرتگذار كه به نوعی مدیریت كنسرت و اجرا را بر عهده دارد، به دلیل خلأ های موجود، بعضی اوقات می تواند با این عنوان به دلالی بپردازد.
دلالانی كه شاید هیچوقت دیده و شناخته نشوند و پشت پرده بمانند و فقط به دلیل سرمایه هنگفتی كه دارند، یکسری از سالنهای مطرح و مهم كه مخاطبان زیادی را به خود جلب میكند و خوانندهها برای اجرای برنامههای خود به آن نیاز دارند را در فصول حساس و پرمخاطب و پیش از موعد اجاره میكنند و باعث تقابل خواننده و تهیهكننده با خود میشوند و در نهایت با یک ارزش افزوده مسموم و دریافت سودی كلان، معامله را به نفع خود پایان میدهند. به بیانی دیگر واسطهای كه هیچ تاثیری در روند برنامههای موسیقی ندارد، سود اصلی را به جیب میزند.
بنابراین، باید نظارت جدی و دقیقی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و متولیان امر صورت گیرد تا یک جریان فرهنگی كه بیشترین درآمدزایی را در موسیقی دارد، پایگاه درآمدزایی سودجویانه افرادی نشود كه تخصص مربوط به این عرصه را ندارند و تهیهكنندگان طبق یک سری ضوابط و قوانینی و یا حتی یک مبلغ تصویب شده و ثابت كه از جانب مسئولین ذیربط به صورت مدون ارائه میشود، به برنامه های خود سامان دهند. در واقع این قوانین نباید تنها به صورت مكتوب وجود داشته باشند و سپس به بایگانیها سپرده شوند، بلكه باید قابلیت و ضرورت اجرای آن هم به شكلی جدی و دقیق پیگیری شود.