عصر ایران؛ جعفر محمدی- چرا پیش نمی رویم؟ یا آن گونه که مطلوب است جامعه ایران پیشرفت نمی کند؟
پاسخ این سؤال را باید در حوزه های مختلفی جست و جو کرد ولی اگر مرحله به مرحله کاوش کنیم نهایتاً به ام المصائب می رسیم که تا تحولی در آن صورت نگیرد، در بر همان پاشنه دیرین خواهد چرخید و آن، سیستم آموزشی کشور است.
سیستم آموزشی در ایران، به طرز آشکاری در حال تباه کردن نسل هاست و این روند سیاه، دهه هاست که به شکل معاصر ادامه دارد!
منظور البته کسانی که در سیستم آموزشی کار می کنند، مانند معلمان، استادان و مدیران نیست بلکه سخن بر سر این است که سیستم، ناکارآمد است و حتی بهترین معلمان و استادان نیز نمی توانند در درون این سیستم فشل، کارآمدی خود را به طور کامل و نهادینه شده بروز دهند.
یکی از فاجعه بارترین ویژگی های نظام آموزشی در ایران، سخت و غیرمنعطف بودن آن است به گونه ای که نمی تواند تن سنگین و تنبل خود را در واکنش به آنچه در جامعه می گذرد تکان دهد و اقدام مناسب کند: سن اعتیاد در جامعه به طرز ملموس و فاجعه باری کاهش می یابد و به سنین دانش آموزی می رسد ولی نظام آموزشی همچنان در حال یاد دادن نام بزرگ ترین صحرای ترکمنستان است.
شبکه های اجتماعی موبایل محور، تمام جامعه را در بر می گیرند ولی نظام آموزشی هنوز اصرار دارد که دانش آموزان نام کتاب های قیصر امین پور را حفظ کنند.
بیماری های مرتبط با تغذیه نامناسب در جامعه تشدید می شوند اما نظام آموزشی از معلمان می خواهد حفظ کردن نام فلان باکتری ها را به دانش آموزان تحمیل کنند.
طلاق گسترش می یابد و درصد قابل توجهی از دانش آموزان با پدر یا مادرهای جدا شده از هم زندگی می کنند ولی نظام آموزشی به جای دادن آموزش های لازم به این دانش آموزان، می خواهد تانژانت و کتانژانت را مرور کنند.
البته نمی گوییم هیچ کدام از این ها را یاد ندهند ( هر چند که برخی آموزه ها اساساً بیهوده هستند) ولی نکته اینجاست که سیستم عریض و طویل آموزشی به حدی کُند و سنگین است که نمی تواند همراستا با نیازهای کنونی، عکس العمل نشان دهد، چه رسد به پیش بینی نیازهای آتی؟!
تا زمانی که سیستم آموزش و پرورش و نیز آموزش عالی مبتنی بر کتاب های درسی و محفوظات و امتحانات باشد و کار چندانی با آنچه در جامعه می گذرد نداشته باشد، به مؤسسه ای می ماند که در عصر تلفن و رایانه و اینترنت، همچنان درگیر پرورش کبوتران نامهرسان است و اتفاقاً خیلی هم جدی و سختگیرانه این کار را می کند.
عصر ایران باز هم به این موضوع خواهد پرداخت.
مثل همیشه
انشالا یه سال دیگه تلگرام بسته میشه شاید نظام اموزشی به درد بخوره
چون نیاز به کبوتر نامه رسان داریم
هیچی بلد نبودم . مجددا رفتم آموزشگاه فنی و حالا با تخصصی که دارم کار میکنم .
مدرسه و دانشگاه فقط عمر و جوانیمو تباه کرد
بهتر بود ایشان آمار اطلاعات دقیق ارائه می دادند تا نتیشه بهتری میشد گرفت.
قابل ذکر است اعتبار تخصیص یافته به آموزش و پرورش کفاف هزینه مدارس را نمیکند
مدیران مدارس دغدغه اداره مدرسه را داشته و معلمان دغدغه زندگی .دریافتی معلمان نسبت به سایر کارکنان پایین هست.با این حال معلمان مخصوصا در دوره ابتدائی زحمات بیشتری را متحمل می شوند.همه خروجی آموزش و پرورش همچنانکه آقای محمدی مرقوم فرموده اند نیست این همه مدیران و متخصصان جامعه ،پزشکان نظامیان و ......از جمله خود آقای محمدی در دامن آموزش و پرورش تعلیم دیده و رشد یافته اند.
نظام آموزشی ما بر آن مبناست . اگر نام کشورهای همسایه، مراکز استان مان ، تاریخ کشورمان و کلیاتی از ادیان و شیمی و فیزیک و ریاضی و ... بلد باشی در راه حکیم و منجم شدن هستی.
حال آنکه در عصر انفجار اطلاعات، باید شیوه های استفاده از داده ها ، تبدیل آنها به اطلاعات و تبدیل اطلاعات به دانش را فرا آموخت . مسئولان ما از این دیدگاه فرسنگها فاصله دارند
ولی تنها کاری که از من به عنوان یک پدر برمیاد این است که کمبودهای آموزش و پرورش را برای فرزندانم جبران کنم. به این صورت که هوشمندانه نیازهای کنونی و آینده جامعه را شناسایی کنم و فرزندانم را برای زندگی در آینده آماده کنم.
به نظر من در این سیستم بیمار آموزش و پرورش فرقی ندارد که دانش آموز در مدرسه دولتی یا غیرانتفاعی تحصیل کند. مشکل حل نخواهد شد و فزند من برای آینده ساخته نمیشود.
کسب مهارتهای زندگی، ارتباطی و شغلی چیزی است که باید در اولویت بالاتری نسبت به کسب معدل 20 و مدارک تحصیلات تکمیلی قرار بگیرند.
به امید روزی که والدین دانش آموزان متوجه این مهم بشوند.
به نظر من بجای مدرسه فرستادن کودکان باید معلم خصوصی گرفت و بعد از سواد آموزی به آنها آموزش زندگی ، شغل و درآمدزایی از فکر را یاد داد و اگر بتوانیم باید دوره سربازی فرزند را نیز خرید تا عمرش تلف نشود
ما که احترام به قوانین راهنمایی را یاد نگرفتیم!
ماکه احترام به حقوق دیگران را یاد نگرفتیم!
به مضرات سیگار و مخدرات تاکید نشده است!
و در یک کلام مثل شهروند بودن را یاد نگرفیم، حالا این فیزیک و زیست شناسی وشیمی و ریاضی به چکارمان میاید؟
خداییش این انتگرال و مثلثات و ... به چه دردمون خورده!!
بنظرم تا 15 سالگی باید کتب درسی فقط در مورد مسایل فرهنگی و اخلاقی و شهروندی و ... یه همچی چیزایی باشه!
چندین بار هم اعلام کردیم ولی فایده ای نداشت
درسی که من تدریس می کنم محاسباتی و فرمولیه ای چندین بار به آموزش و پرورش اعلام کردیم مهم حفظ کردن این فرمولها نیست مهم نحوه استفاده از اوناست ولی کو گوش شنوا
مثلا اگه دانش آموز بتونه از روی فرمول مسئله حل کنه به نظر من کافیه حتما نیاز نیست اون فرمولها رو حفظ کنه
وقتی با دوستان هم دانشگاهیم هم کلام میشم، بعضا وحشت میکنم از این همه حجم نادانی و سرنوشت 10 سال آینده ایران!
در این نظام آموزشی اگه قانون نانوشته ای باشه که تا ابدیت چیزی نباید تغییر کنه، ولی یک چیز باید اضافه بشه اونم آموزش ریسک پذیری و آزاد اندیشی هست.
چون خانه از پای بست ویران است
با تشکر
خیلی تو سیستم های آموزشی دنیا بررسی کردم. بنظرم از یک نقطه اگر بخواد تحول شروع بشه اون نقطه نگاه به آموزش و پرورش باید توسط مسئولین بالا دست عوض بشه. خیلی از کشورا آموزش و پرورش رو در درجه اول میبیینن.
باید آموزش پرورش در صدر تصمیمات دولت قرار بگیره.
این نقطه شروعه اگر این اتفاق افتاد میشه برا بقیه مشکلات راه حل پیدا کرد.
ولی تا زمانی که اهمیت آموزش پرورش درک نشه عملا هر تغییری بی اثر خواهد بود.
"ولی نظام آموزشی به جای دادن آموزش های لازم به این دانش آموزان، می خواهد تانژانت و کتانژانت را مرور کنند."
البته نویسنده محترم قصد مثال زدن داشتند ولی این مثالشون (احتمالا به دلیل ناآشنایی) خیلی بد بود. تانژانت و کتانژانت و مثلثات به طور کلی، از بنیادی ترین اصول تفکر و تحلیل ریاضی و هندسه و در ادامه تمام علوم مهندسی و تکنولوژی های وابسته است، و بدون مثلثات تصور علوم مهندسی و همه جلوه های تکنولوژی روز، غیر ممکنه. دانش آموزی که با مثلثات بیگانه باشد باید اصولا دور ورود به این حوزه ها را خط بکشد.
این خیلی فرق میکند با حفظ کردن اسم کتابهای قیصر امین پور! خواهش میکنم موضوع به این خوبی رو با مثالهای سطحی زایل نکنید
آفرین
من دو پر دارو با اختلاف سني 10
فرزند اول سال 84 كلاس اول ابتدايي بود و الان سوم دبيرستان
فرزند دوم سال 94 به كلاس اول رفته و خدا را شاهد ميگيرم انرژي بسيار زيادي از من و همسرم صرف اموزش ايشان شد ولي اصلا مشخص نيست كه در اين سيستم جديد اموزشي چه اتفاقي افتاده كه بچه ها در يادگيري مشكل دارند
به خدا قسم اگر تمام درياي خزر و خليج فارس نفت خام باشد ولي فكري به حال سيستم اموزشي كشور نشود معلوم نيست در دهه هاي اينده چه مسيبتها و مشكلاتي دامن اين كشور را خواهد گرفت
كشوري كه درصد بالايي از جمعيت انرا افراد مسن تشكيل داده و اصلا معلوم نيست ما در ان دهه ها اصلا چيزي به نام خانواده داشته باشيم
با اين روندي كه الان هست و اصلا تمايلي به ازدواج در جوانان ديده نميشود حتي قبيله ها يك نفره ميشود !!!!
روش تفهيمي و پژوهشي جايگاهي در سيستم آموزشي ايران ندارد.
چون نظام پژوهشي سهل و راحت الحلقوم نيست، زحمت براي معلم و دانش آموز دارد. دير محصول ميدهد اما رسيده است.
بايد تعداد دروس كاهش وپايه تفكر وتربيت و ورزش تقويت گردد.
براي مثال ورزش هزينه دارد و دولت از آن گريزان است.
درس ها نه تنها بی مفهومن بلکه کاملا بی استفاده هم هستن و بچه ها رو برای زندگی آیندشون به هیچ عنوان آماده نمیکنن .و اختلاف فکری شدید بین طرز تفکر بچه ها با مطالب کتاب هاباعث شده به شدت از درس زده شن.ما حتی در بهترین مدارس خصوصی هم امکانات اموزشی و ورزشی کارآمد و خوب نداریم .بچه ها در کشور ما فضای سبز مورد نیاز رو در مدارس ندارن زمین ورزشی و آزمایشگاه ندارن .به زور تو ساختمونای تنگ و بی روح ازشون میخواییم که درسم بخونن . این فقط یه ظلم به بچه ها نیست بلکه ظلم به آینده یک جامعه هست .
حرف مفت و ایراد که خرج ندارد
در دوران مدرسه غذا پختن، خريد كردن، حساب كتاب و .. رو فرا ميگيرن كه حتي وقتي مجبور به زندگي تنها شدن از پس خودشون بر بيان و سربار نباشن!! ولي ماها چي بچه هاي ما تا سي سالگي هم وابسته به مادر پدرهاشونن و از اونا ارتزاق ميكنن! ما كل سيستم تربيت خانواده هامونم مشكل داره، يا پدر سالاري داريم يا فرزندسالاري!!!! واقعا فاجعه س اوضاع جامعه مون! كاش هر چيزي جاي خودش بود
بچه بیچاره باید از کلاس سوم کلاس های تقویتی بره برای رفتن به تیزهوشان ..حالا مدارس تیزهوشان چه گلی به سر مملکت زده اند خدا می داند ..
خیلی میترسم بیان ابروها را درست کنند چشمش رو هم کور کنند - یک بودجه و زمان و نیرویی هم این وسط هدر بره
این آقایان بالادستی بی سواد کاری نکنند بهتره - جوانان ما زرنگ باشند میروند جایی که کشف شوند نه اینکه کشف نشده بمیرند