ماه
از شبی که
این پیراهن سفید را
بر تن پنجره کرده ام
راه اتاقم را گم کرده است
مثل من
که تو را گم کردم
درست از روزی که
آن توری سفید چین دار را تنت کردند!
حالا اگر امشب
پیراهن پنجره را بکنم
ماه پیدا خواهد شد
اما تو …
*********************
با هرطلوع
دامنش را میتکاند
زنی
که هر شب
از اشکهایش
ستاره میتراشد
*********************
هر دو مشتم را باز می کنم
پوچ است!!!
بازی عشق را
به دستان تو باخته ام….
*********************
ﺯﻥ
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻧﺼﻔﻪ ﻭ ﻧﯿﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﺪ!
ﯾﮏ ﺯﻥ ﺭﺍ ﯾﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺮﺳﺘﯿﺪ
ﯾﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﻫﺎ ﮐﺮد!
ﺧﺎﮐﺴﺘﺮﯼ ﻓﺮﺳﻮﺩﻩ ﺍﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ…
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺳﯿﺎﻩ ﻣﻄﻠﻖ.
*********************
شعری خواهم سرود برای دل شکسته ام
روزی یا شبی؛
شعری که از زخم هایم بگوید
از اشک هایم
اما از تو در آن نشانی نباشد…
شعری از تنهایی
از سیاهی شب هایم
از نگاه منتظرم…
شعری که بشکند بغض همیشگی ام را
بی آنکه از تو بگویم .
شبی یا روزی
شعری عاشقانه خواهم نوشت
بی تو
بی عشق….
*********************
پیچ و تاب تند جاده ها را دوست دارم
وقتی عبور از این پیچ و تاب
در اتوبوسی کنار تو
ناخواسته
ما را به آغوش هم می کشاند.
*********************
در روح کلمات من
دمیده ای
من کاتب ِعطر ِنفس های توام
*********************
برای عاشق شدن
نباید یک شخصیت متفاوت را دوست داشت ،
برای عاشق شدن
باید یک شخصیت عادی را متفاوت دوست داشت !
*********************
دستهایت را بی بهانه به من بسپار،
روی یک ریل با من همقدم شو،
تو آن سو من این سو،
می خواهم عاشقانه تا انتهای ریل با تو باشم.
می دانم یک ریل همیشه یک خط موازیست،
می دانم تقاطع ندارد،
می دانم جفت شدنی در کار نیست،
من فقط به این دلخوشم
که قراراست به موازات تو قدم بردارم…
*********************
ماه
از شبی که
این پیراهن سفید را
بر تن پنجره کرده ام
راه اتاقم را گم کرده است
مثل من
که تو را گم کردم
درست از روزی که
آن توری سفید چین دار را تنت کردند!
حالا اگر امشب
پیراهن پنجره را بکنم
ماه پیدا خواهد شد
اما تو …
*********************
با هرطلوع
دامنش را میتکاند
زنی
که هر شب
از اشکهایش
ستاره میتراشد
*********************
هر دو مشتم را باز می کنم
پوچ است!!!
بازی عشق را
به دستان تو باخته ام….
*********************
ﺯﻥ
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻧﺼﻔﻪ ﻭ ﻧﯿﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﺪ!
ﯾﮏ ﺯﻥ ﺭﺍ ﯾﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺮﺳﺘﯿﺪ
ﯾﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﻫﺎ ﮐﺮد!
ﺧﺎﮐﺴﺘﺮﯼ ﻓﺮﺳﻮﺩﻩ ﺍﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ…
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺳﯿﺎﻩ ﻣﻄﻠﻖ.
*********************
شعری خواهم سرود برای دل شکسته ام
روزی یا شبی؛
شعری که از زخم هایم بگوید
از اشک هایم
اما از تو در آن نشانی نباشد…
شعری از تنهایی
از سیاهی شب هایم
از نگاه منتظرم…
شعری که بشکند بغض همیشگی ام را
بی آنکه از تو بگویم .
شبی یا روزی
شعری عاشقانه خواهم نوشت
بی تو
بی عشق….
*********************
پیچ و تاب تند جاده ها را دوست دارم
وقتی عبور از این پیچ و تاب
در اتوبوسی کنار تو
ناخواسته
ما را به آغوش هم می کشاند.
*********************
در روح کلمات من
دمیده ای
من کاتب ِعطر ِنفس های توام
*********************
برای عاشق شدن
نباید یک شخصیت متفاوت را دوست داشت ،
برای عاشق شدن
باید یک شخصیت عادی را متفاوت دوست داشت !
*********************
دستهایت را بی بهانه به من بسپار،
روی یک ریل با من همقدم شو،
تو آن سو من این سو،
می خواهم عاشقانه تا انتهای ریل با تو باشم.
می دانم یک ریل همیشه یک خط موازیست،
می دانم تقاطع ندارد،
می دانم جفت شدنی در کار نیست،
من فقط به این دلخوشم
که قراراست به موازات تو قدم بردارم…
*********************
من نه گنجشکم
نه قناری
دارکوبی هستم
در شعری بی درخت!
حالا تو
هی بگو بخوان …
من نه گنجشکم
نه قناری
دارکوبی هستم
در شعری بی درخت!
حالا تو
هی بگو بخوان …