عصر ایران - در چند روز گذشته انتشار فیلم اظهارات حسن عباسی درباره ارتش در فضای مجازی بازتاب زیادی در فضای رسانه ای داشته است.
عباسی فردی است که در سال های گذشته خود را تئوریسین مسایل استراتژیک معرفی کرده اما درباره طیف عظیمی از موضوعات از مسایل مذهبی ، فرهنگی ، هنری، فلسفی ، سیاسی، تاریخی و اقتصادی گرفته تا سینمای هالیوود و سیاست خارجی و هسته ای، قاچاق انسان ، پوشش زنان ، سلاح های مخفی پنتاگون ، پروژه های محرمانه سیا، لژ های فراماسونری، مسایل جنسی و دهها مورد دیگر خود را صاحب نظر دانسته و اظهار نظر و سخنرانی می کند.
اخیرا در ویدئویی که از یک سخنرانی عباسی در شبکه های اجتماعی منتشر شده او در اظهاراتی مدعی شده است : اگر کشور را آب ببرد صدایی از ارتش برنمی خیزد!
جدای اینکه این اظهارات کم سابقه و نسنجیده درباره نیروهای مسلح کشور تا چه میزان می تواند در تضعیف امنیت ملی کشور تاثیرات مخرب بگذارد که در جای خود قابل تامل و بحث است و مقامات و فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در واکنش به این اظهارات خبر از شکایت و پیگرد حقوقی حسن عباسی داده اند، اما بیان نکاتی درباره این اظهارات خالی از فایده نیست.
حسن عباسی فردی است که در سال های گذشته درباره طیف گسترده ای از موضوعات خود را صاحب نظر و به قول معروف " تئوریسین " می داند، البته گویا تنها او و عده ای معدود از همفکران و پا منبری های او چنین برداشتی دارند و بررسی سوابق تحصیلاتی و آثار و تالیفات علمی و نگارشی او تصویری کاملا مغایر با "پرگویی های شفاهی" او درباره موضوعات مختلف به دست می دهد و هیج تالیف و تحقیق علمی و قابل اعتنایی از او نه تنها در سطح جهانی بلکه در سطح ملی هم دیده نمی شود.
به بیان دیگر او فردی است که بدون داشتن صلاحیت علمی - آکادمیک در یک حوزه مشخص، زبانش بسیار بیش از قلمش فعال است؛ دقیقا مغایر با صاجب نظران به نام دنیا که شاید در یک سال یک بار هم مصاحبه و یا سخنرانی نکنند اما در همان سال ممکن است چند مقاله علمی و یا کتاب تالیف کنند.
بگذریم!
به مساله اصلی که اظهارات عباسی درباره ارتش و ادعای او درباره این نیروی حرفه ای مسلح کشور بر گردیم.
ظاهرا آقای عباسی از این مساله ناراحت است که چرا نیروی مسلح و حرفه ای ارتش جمهوری اسلامی ایران در پادگان ها مستقرند و در شرایطی که کشور در صلح ، امنیت و آرامش مثال زدنی ( در سطح منطقه) به سر می برد این نیروها تنها برای برگزاری رزمایش و یا کمک های اضطراری در شرایطی چون سیل و یا زلزله و... از پادگان ها بیرون می آیند.
باید از آقای عباسی که ظاهرا خود را علامه اظهار نظر در همه موضوعات می داند پرسید که آیا از یک نیروی مسلح حرفه ای انتظاری فراتر از این می توان داشت ؟ و آیا بر اساس مسئولیت ها و وظایف قانونی تعریف شده، جز این انتظاری از ارتش می رود؟
آیا مراد و منظور آقای عباسی این است که نیروهای ارتشی ما هم مانند برخی از هم صنفان شان در کشور همسایه – ترکیه - به خیابان ها بیایند و علیه دولت قانونی کشور کودتا کرده و دست به خون مردم آلوده کنند ؟
احتمالا مراد عباسی از بیان آن سخنان چنین درخواستی نبوده است.
آیا مراد عباسی این بوده که ارتش وارد فعالیت ها و دسته بندی های سیاسی بشود و برای مثال حزبی تاسیس کند و یا امرای ارتش وارد صحنه سیاست شوند و در انتخابات مختلف نامزد شوند؟
به طور یقین این مساله نیز نمی تواند باشد چرا که این مساله هم با فرمایشات بنیانگذار فقید انقلاب منافات دارد و هم اینکه قانون اساسی فعالیت سیاسی نظامیان را منع کرده است.
آیا مراد آقای عباسی این است که ارتش وارد فعالیت های اقتصادی بشود و برای مثال با تاسیس شرکت هایی به کار صادرات و واردات مشغول شده و در مناقصات پروژه های اقتصادی شرکت کند؟
بعید به نظر می رسد منظور حسن عباسی چنین گزاره ای هم بوده باشد چرا که این اقدامات هم برای ارتش منع قانونی دارد.
آیا منظور او این است که نیروهای ارتش به خیابان ها بیایند و مشغول فریضه امر به معروف و نهی از منکر شوند؟
احتمالا منظور او چنین چیزی هم نبوده است چرا که هم اکنون نیروی انتظامی و دیگر ضابطان قضایی بار انجام چنین مسئولیتی را به دوش می کشند و تا کنون گلایه ای هم از کمبود نیروی انسانی نداشته اند.
پس اگر اینها نیست باید پرسید که آیا در سابقه فعالیت ارتش جمهوری اسلامی ایران در 37 سال گذشته قصور و کم کاری خاصی بوده است که آقای عباسی را به بیان چنین ادعایی واداشته است! آیا در سال های پس از جنگ قصوری از ارتش در زمینه مسایل دفاعی و امنیتی سر زده است؟ آیا مثلا حمله ای و جنگی شده است و نیروهای ارتش به جای واکنش در پادگان ها خوابیده اند؟ و آیا اساسا هنگامی که کشور درگیر یک جنگ هشت ساله بود دهها هزار نیروی ارتشی در خانه های خود در اثر سکته قلبی به شهادت رسیده اند یا در خط مقدم جبهه های جنگ و در جنگ با دشمن متجاوز تا بن دندان مسلح به فیض شهادت نایل آمده اند!
آیا برای مثال در دوره 28 ساله پس از اتمام جنگ ، زلزله ای، سیلی و بلایایی طبیعی از این دست در گوشه ای از کشور روی داده و نیروهای ارتشی حسب وظیفه ذاتی خود در امدادرسانی کوتاهی کرده اند؟
به طور قطع با بررسی سابقه عملکرد ارتش در نزدیک به 3 دهه گذشته به چنین قصوری هم نمی توان رسید.
باید پرسید اگر مراد و منظور عباسی از بیان آن اظهارات مثال های برشمرده بالا نبوده، پس منظور او از بیان این ادعا که " اگر کشور را آب ببرد ارتش واکنشی نشان نمی دهد" چه بوده است؟
واقعیت این است که این اظهارات به قدری ناسنجیده و مبهم بیان شده است که به درستی نمی توان پاسخی برای تشریح این چرایی یافت ، چرا که گوینده به طور دقیق مراد و منظور خود را " از آب بردن کشور و خواب بردن ارتش" در حوزه وظایف و مسئولیت های ذاتی و تعریف شده ارتش بیان نکرده است ، تا فهم چرایی این سخنان برای شنونده ممکن شود و از همین روست که شاید بتوان " ناسنجیده بودن " را بهترین واژه برای توصیف این اظهارات در نظر گرفت.
نکته دیگر اینکه با نگاهی به کارنامه وعملکرد ارتش جمهوری اسلامی ایران در 37 سال گذشته می توان این نیروها را یکی از حرفه ای ترین نیروهای نظامی در دنیا دانست که به موقع دفاع و در روز مبادا در صحنه دفاع از تمامیت ارضی کشور حاضر شده اند و در شرایط صلح هم در پادگان ها و با برگزاری رزمایش خود را در آمادگی بیش از پیش برای انجام مسئولیت های ذاتی شان حفظ کرده اند.
جالب است که آقای عباسی دقیقا از همین نقطه قوت ارتش برای حمله به این نیروی مسلح استفاده کرده است و جا دارد از او پرسیده شود که واقعا مراد و منظورش از بیان این جملات چه بوده است!
داشتن یک نیروی مسلح حرفه ای ، منظم و شجاع برای حراست از کیان کشور و ملت در روز مبادا یک نعمت بزرگ است که خوشبختانه نیروهای مسلح ایران چه ارتش و سپاه و چه نیروی انتظامی از این منظر واجد خدمات بزرگی بوده و هستند و واقعا جای سوال و ابهام دارد که چگونه یک نفر که خود را تئوریسین و تحلیلگر امنیتی و استراتزیک می داند، چنین واقعیت آشکاری را نمی بیند.
نقد نیروهای نظامی ممنوع نیست بلکه نقد باید پایه منطقی داشته باشد؛ نه نقدی که هر عقل سلیمی با اندک مایه ای از دانش و اطلاعات آن را نادرست و ناوارد بداند. از سوی دیگر هر نقدی از عملکرد هر دستگاهی باید بنابر حوزه مسئولیت ها و وظایف ذاتی آن دستگاه باشد نه چیزی فراتر و فروتر یا غیر مرتبط با آن؛ مانند اینکه کسی در نقد آثار و عملکرد سینمایی یک کارگردان سینما، تابلوهای نقاشی را که آن کارگردان گهگاه بنا بر قریحه خوش ذوقی خود می کِشد مورد نقد قرار دهد و عملکرد آن کارگردان سینما را بنابر ذوق و قریحه نقاشی اش به قضاوت بنشیند! به یقین وقتی فردی که خود را صاحب نظر یا نقاد می داند و چنین نقد کند، نشان می دهد اطلاع
جامعی از چارچوب مساله ای که درباره آن اظهار نظر می کند، ندارد.
حالا هم حسن عباسی نقد ارتش را از نقطه ای بیان کرده است که به نظر می رسد هم دارای اشکالات برشمرده فوق است و علاوه بر آن اتفاقا نقد عباسی "کانون قوت " این نیروی نظامی است؛ چرا که ارتش جمهوری اسلامی ایران نیرویی حرفه ای و بی حاشیه است که تحت فرمان فرماندهی کل قوا در مواقع لزوم وارد صحنه می شود و در غیر این صورت به حفظ آمادگی نظامی خود همت می گمارد و این همان عملکرد مورد انتظار بر اساس چارچوب قانونی از این نیروی مسلح است.
در همه کشورهای دنیا، نیروهای مسلح را برای روز مبادا آماده نگاه می دارند و این نیروها ضامن امنیت و استقلال کشور محسوب می شوند که بر حسب ضرورت و تشخیص فرمانده کل قوا در مواقع اضطراری ( بلایای طبیعی ، حملات تروریستی و یا شورش های کور و... ) و یا در موارد جنگی به صحنه آمده و از کیان کشور و ملت دفاع می کنند و خوشبختانه نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران به بهترین وجهی در راه ایفای این مسئولیت خود عمل کرده اند و از این جهت نه تنها مستوجب نقد نیستند بلکه شایسته تقدیرند.
یادمان نرود که همین دو هفته پیش در بیخ گوش ما و در کشوری همسایه ، واحدهایی از ارتش سر به شورش برداشته و با توپ و تانک به خیابان ها آمدند و اگر نبود ایستادگی مردمی در برابر آنها ، امروز شاید یک ژنرال کودتاچی در جایگاه رییس دولت کشور همسایه که اتفاقا دهه هاست آرزوی عضویت در اتحادیه دموکراتیک اروپا را دارد، نشسته بود!
ارتش خوب ارتشی است که در شرایط صلح در عین حفظ آمادگی نظامی در کنار مردم و در شرایط اضطراری و جنگی جلوتر از مردم در خط مقدم ایستادگی باشد و خوشبختانه ارتش ما تا کنون از این آزمون سربلند بیرون آمده است.
خودشونو تئوریسن مینامند