عصر ایران؛ مهرداد خدیر- هر چند لحن آرام رییس جمهوری در گفتوگوی تلویزیونی سهشنبه شب با پارهای انتقادها رو به رو شده اما اتفاقا نقطه قوت این گزارش همان آرامش حسن روحانی بود که به مردم اطمینان میداد و نگرانیهای واقعی و تصنعی و تزریقی را رفع میکرد.
به یاد آوریم که تنها ساعاتی قبل از این مصاحبه یکی از محافظهکاران که سال ها در تشکل سابقا متبوع او نیز عضو بوده و هست از مسوولان خواسته بود «دیگر درباره دستاوردهای مثبت برجام صحبت نکنند».
کسانی از سخنان روز دوشنبه رهبری دچار بدفهی شده و گمان برده بودند که ایشان علیه کلیت برجام موضع گرفتهاند حال آن که گزاره اصلی در سخنان رهبری را میتوان نفی اعتماد به آمریکا در مذاکرات و راه حل دانستن فتح باب رابطه با ایالات متحده در رفع مشکلات اقتصادی و مطالبه تعهدات آمریکایی ها در واشنگتن دانست و این تفسیر را شاید بتوان داشت که همه امور کشور را به برجام گره نزنیم تا چنانچه فردی چون دونالد ترامپ به ریاست جمهوری رسید و خواست برجام را رسما نفی کند در مقابل عمل انجام شده قرار بگیریم و پیشاپیش آمادگی داشته باشیم.
فضای ایجاد شده در برخی رسانهها و محافل قبل از مصاحبه رییس جمهوری نشان میداد چهار هدف یا آرزو را پیگیری میکنند:
نخست این که با انواع اتهامات و مطالبات و شایعات روحانی را عصبانی کنند. پس همین که خشم نگرفت و عصبانی نشد یک راهبرد درست بود و دلواپسان را ناکام گذاشت.
روحانی، خود روحانی است و احتمالا بارها در منبر و خطابه از قول امام ششم شیعیان گفته است: «خشم، کلید هر بدی است». پس خشم نگرفت تا به خاطر این عصبانیت کلامی از دهان او خارج شود که به کار دلواپسان بیاید.
او ترجیح میدهد اگر هم گاهی عصبانی میشود در تریبون های عمومی باشد تا هیجانی هم در جمع حاضر در پی داشته باشد نه در گفتوگوی رویاروی تلویزیونی که امکان سوء تعبیر را فراهم سازد.
هدف یا آرزوی دوم دلواپسان که روحانی ناکام گذاشت این بود که تلقی تقابل میان او و رهبری ایجاد شود. حال آن که در همان ابتدا توضح داد: « ما وقتی در برابر طرف خارجی قرار می گیریم باید یک جور حرف بزنیم و کاستی ها را به رخ آنها بکشیم و وقتی با مردم حرف میزنیم این طرف را بگوییم. البته کوتاهیها و اهمالهایی بوده است.» روحانی هم از برجام دفاع کرد و هم سخنی نگفت که تلقی تقابل ایجاد شود بلکه حمایتها و رهنمودهای رهبری را یادآور شد.
سومین هدف یا آرزو این بود که شأن رییس جمهوری را به یک کاندیدای انتخابات دوره بعد پایین بیاورند. اما او در مقام رییس جمهوری سخن گفت نه کاندیدای بهار 96 که می خواهد با آنان رقابت کند و فضا را اصطلاحا انتخاباتی نکرد.
حتی هنگامی که از دروغ و هتاکی انتقاد کرد و از مردم خواست «هتاکان را منزوی کنند» از ورود به مصادیق خودداری ورزید. همین دو روز پیش بود که نامه یکی از چهره های تازه مطرح شده این جریان منتشر شد که رییس جمهوری را مخاطب قرار داده و در عنوان نامه «از حسن به حسن» نوشته یعنی شأن ریاست جمهوری برای شما قایل نیستیم و او را رقیب و هماورد خود می پندارند یا می دانند.
روحانی اما از جایگاه «عالی ترین مقام رسمی کشور پس از رهبری» سخن گفت که تعریف قانون اساسی از این عنوان است نه رقیب کسی یا جناحی و تا موسم انتخابات نمیخواهد سیمای یک نامزد را به خود بگیرد.
او با واژه واژه سخنان خود و در تمام حرکات و اشارات میخواست و توانست یک رییس جمهوری باشد نه سیاستمداری در کشاکش و کشمکش.
چهارمین هدف یا آرزو هم این بود که از برجام استغفار کند نه آن که همچنان به آن افتخار کند. حال آن که رهبری، تمام طرف های برجام را مورد انتقاد قرار ندادهاند و تنها یکی از 6 کشور (آمریکا) را بد عهد و غیر قابل اعتماد خواندند.
پرسش مرتضی حیدری نیز دقیق و فنی بود که پرسید: «اگر برجام نبود چه اتفاقی می افتاد».
روحانی هم درباره تولید و صادرات قیمت نفت گفت و هم از سایه جنگ و هم این که در قبال صادرات خود به جای ارز معتبر، طلا یا پول هایی با قابلیت مبادله کم می گرفتیم. هر چند می توانست وضعیت ونزوئلا را مثال بزند که با سیاست توزیع پول چگونه در قبال کاهش قیمت نفت تسلیم و گرفتار شده است.