دنیای اقتصاد نوشت:
کارفرما با افزایش حقوقم موافقت نمیکند، باید در این شرایط چه کرد؟
سوال: مشاور عزیز، من در یک شرکت نسبتا بزرگ ساختمانی، رئیس بازاریابی و فروش هستم. با وجود اینکه وظایف خودم را به بهترین نحو انجام میدهم، کارفرما با افزایش حقوقم موافقت نمیکند و با توجه به نیمهدولتی بودن سازمان، مشکل را محدودیتهای قانونی عنوان میکند. این در حالی است که اختلاف دریافتی مدیرعامل و سایر مدیران که یک رده از من بالاتر هستند، با حقوق من بسیار زیاد است.
یک بار به دلیل تغییر چارت سازمانی و تصمیم شرکت به آوردن یک مدیر بالادستی برای بخش ما، اعلام کردم شرکت را ترک میکنم، اما با توجه به نقش کلیدی من در سازمان، آنها از این کار خودداری کردند. البته باز هم افزایش حقوق را پذیرا نیستند. به نظر شما در چنین شرایطی باید چه کنم؟ پیشنهادهای کاری دیگری هم دارم، اما به ثبات آن شرکتها اطمینان ندارم و از طرفی با اینکه حقوق پیشنهادی آنها کمی بیشتر است، اما اختلاف زیادی با دریافتی من در اینجا ندارد و به همین دلیل جذابیت چندانی برایم ایجاد نمیکند. لطفا من را راهنمایی کنید.
پاسخ: در ابتدا ذکر این نکته را ضروری میدانیم که ارائه توصیههای دقیق و همچنین کاربردیتر برای حل این مشکل، نیازمند بررسی دقیقتر آن و در نظر گرفتن تمام جوانب این مساله از مناظر مختلف است. بهعنوان مثال باید شرایط سازمان و مدیران شما نیز مورد بررسی قرار گیرد، شاید ساختارهای سازمان شما بهگونهای است که چنین افزایش حقوقی برای شما یا حتی افرادی که از نظر سلسلهمراتب سازمان در سطح شما قرار دارند، وجود نداشته باشد. متاسفانه یکی از مشکلات اساسی که در سازمانهای دولتی و حتی برخی از سازمانهای خصوصی با آن مواجه هستیم، عدم توجه به شایستگیهای افراد است.
در واقع به جای اینکه سیستمهای مدیریت منابع انسانی، نظیر سیستم جبران خدمات، بر اساس شایستگیها تنظیم و اجرا شود، شاهد آن هستیم که تنها جایگاه و مقام افراد در سلسلهمراتب سازمانی به عنوان مبنایی برای تعیین حقوق و دستمزد و ارائه پاداش قرار گرفته است که متاسفانه ارتقای افراد در سلسلهمراتب سازمان نیز بر اساس شایستگی نیست. بنابراین با توجه به این شرایط شاید با تلاش و برنامهریزی برای دستیابی به پستی بالاتر در سلسلهمراتب بتوان به هدف افزایش حقوق و مزایا دست یافت. باید با خود صادق باشید. آیا شما باید همواره به کم بودن سطح حقوق خود نسبت به مدیران ارشد، فکر کنید و همواره با خود و دیگران در مورد آن شکایت کنید یا اینکه بهتر است با یک برنامه هوشمندانه به دنبال یک راهحل اساسی برای آن باشید. البته این را به خاطر داشته باشید که تنها کسی که باید تصمیم نهایی را بگیرد خود شما هستید. ما در اینجا فقط سعی میکنیم توصیههایی را ارائه کنیم تا به شما در داشتن یک تصمیمگیری صحیح یاری رساند.
هنگامیکه جایگاه فعلی خود و پیشنهادهای کاری جدید را مورد بررسی قرار میدهید، به غیر از جنبههای مالی سایر جنبههای آن را نیز در نظر بگیرید. هر شغل دارای ویژگیهایی است که یکی از مهمترین آنها مزایای مادی است و البته نه همه آن. بررسی کنید شغل موردنظر تا چه اندازه برای شما معنادار است. یعنی تا چه اندازه شما آن شغل را دوست دارید و از انجام فعالیتهای آن لذت میبرید؟ تا چه اندازه این فعالیتها با اهداف شخصی و مسیر رشد و تعالی شما سازگار است؟ تا چه حد شما باید از مهارتها و تواناییهای مختلف برای انجام فعالیتهای آن شغل، استفاده کنید و تا چه اندازه شغل شما چالشبرانگیز است؟ شما عنوان کردید نقشی کلیدی در سازمانتان بر عهده دارید، بنابراین شغل شما به دلیل اینکه از اهمیت وظیفه بالایی برخوردار است، دارای موقعیت ویژهای است. بسیاری از افراد به دلیل همین مزایای غیرمادی شغل فعلی خود، حتی به پیشنهادهای کاری با حقوق بالاتر نیز جواب منفی میدهند. پس پیش از اینکه تصمیمی در این خصوص بگیرید بهتر است تمام جوانب آن را بسنجید، چهبسا که در یک تصمیم اشتباه دیگر راه بازگشتی وجود نداشته باشد.
توصیه دیگر ما به نحوه ارائه درخواست افزایش حقوق مربوط میشود. نکته مهمی که در این مورد باید به آن توجه داشته باشید این است که باید درخواست خود را بر اساس عملکرد آینده خود مطرح کنید نه عملکردی که در گذشته داشتهاید. از نظر یک سازمان تنها دلیلی که میتواند باعث پرداخت بیشتر به شما شود این است که شما در آینده خدمات بیشتری برای سازمان انجام خواهید داد. در هنگام درخواست شما نباید بگویید که وظایفم را به خوبی انجام دادهام یا اینکه در انجام وظایفم بسیار سختکوش بودهام. در عوض باید در خصوص آنچه میتوانید در آینده انجام دهید و برنامهای که برای بهبود واحد خود یعنی بخش بازاریابی و فروش دارید صحبت کنید. باید مشخص کنید در آینده شما چه ارزش بیشتری را برای سازمان خلق خواهید کرد. این نحوه بیان درخواست تاثیر مثبت روانی بر مدیران شما خواهد داشت. اگر کارمند شما این درخواست را از شما داشته باشد، به نظرتان کدام یک از دو روش فوق بهتر خواهد بود؟
توصیه دیگر اینکه هرگز در هنگام مطرح کردن درخواست خود نباید مدیرتان را تهدید به ترک سازمان کنید. این کار موجب ایجاد تصویر منفی از شما در ذهن وی شده و اولین پیامد آن این است که او فکر میکند شما از انگیزه کافی در کار خود برخوردار نیستید. مذاکره شما باید بر مبنای اخلاق کاری شما و ارزشی که برای سازمان به همراه دارید باشد و نه براساس مسائل شخصی شما نظیر اجارهبهای مسکن، هزینه تحصیل فرزندان، هزینه تعویض خودرو و غیره.
شما باید از نظر عاطفی آمادگی شنیدن پاسخ منفی را داشته باشید. شاید درخواست شما در این شرایط و در این زمان منفی بوده است. نباید شنیدن جواب منفی در این شرایط شما را دلسرد کند. شاید سازمان در شرایطی قرار دارد که پذیرش این موضوع برای مدیران دشوار باشد. اما این به آن معنا نیست که در آینده نیز جواب شما منفی خواهد بود یا اینکه با تغییر جایگاه شما در سازمان این شرایط تغییر نخواهد کرد. امیدواریم این توصیهها مفید باشد و بتوانید تصمیمی هوشمندانه داشته باشید.