کتاب هنری فیلم «بادیگارد» با حضور ابراهیم حاتمیکیا، عوامل فیلم و اهالی سینما در سازمان رسانهای «اوج» رونمایی شد.
به گزارش ایسنا، ابراهیم حاتمیکیا در این مراسم که دوشنبه (۱۰ آبان) برگزار شد،در سخنانی گفت: روزی اسماعیل، پسرم پیش من آمد و گفت "کاری با این مختصات میخواهیم، انجام بدهیم که در ایران تابه حال انجام نشده است". او نمونههای خارجی را به من نشان داد و گفت که هرکس هرچیزی را که در فیلمش مهم بوده در کتاب ثبت کرده است. من هم دیدم این برای من و سینمای وطنی تجربهای تازه است.
او با اشاره به اینکه وقتی وارد سینمای دیجیتال میشدیم، آداب آن را نمیدانستیم، افزود: تا به حال نشده بود کسی در حین ساخت فیلم از من بپرسد، تصور ذهنی ات از فیلم چیست؟ و خودش بنشیند آن را نقاشی کند. دیدم تجربه خوبی است و با هنرمندی آقای کلاری عینی شد، با این کتاب خواستیم زکات تجربهای که در این فیلم کسب کردیم را بپردازیم.
او با بیان اینکه در فضای فقر زده سینمای شاید این کار خرجتراشی به حساب بیاید، اظهار کرد: ما سعی کردیم این تجربه را ثبت کنیم؛ استوری برد قبلا هم در کشور ما انجام شده ولی ما سعی کردیم آن را منظمتر کنیم و از این نظر تازگی دارد. ممکن است ایراد هم داشته باشید اما ما فقط این کار را آغاز کردیم.
این کارگردان که «بادیگارد» را با همکاری سازمان هنری-رسانهای «اوج» ساخته و این کتاب هم توسط همین مؤسسه منتشر شده است، با بیان اینکه اگر روح نوگرایی در این سازمان، نبود این اتفاق نمیافتاد، گفت: هفت، هشت ماه روی این کتاب کار شده است و «بادیگارد» کم کم بخش پنهانش را با پخش ویدئوییاش نمایان شده است.
او یادآور شد: چند روز پیش دیدم که فیلم را در تلگرام با کیفیت خیلی خوب برای دانلود گذاشتهاند و در شبکههای ماهوارهای هم آن را پخش میکنند، متاسفانه تا فیلم پخش میشود، ضربات اقتصادی این چنینی هم میخورد که پیکرهی سینمای ما را نحیف میکند.
حاتمیکیا در پایان گفت: امیدوارم با وجود این ضربات، این اتفاق هم برگ تازه ای در این سینمای نجیب و تازه باشد که هرجا میرویم بابت آن سرمان بلند است.
احمدرضا درویش سنماگر دیگری بود که در این مراسم سخنرانی کرد و در صحبتهای خود گفت: میخواستم حرف دلم را بزنم اما همهاش را که نمیشود گفت؛ بنا براین تصمیم گرفتم اینجا نمایشی را اجرا کنم.
درویش ادامه داد: اگر رسول ملاقلی پور زنده بود حتماً در این مراسم حاضر میشد. حالا من تصمیم گرفتم به جای رسول حرف بزنم. من و او مشترکاتی داشتیم؛ او هم کمی عصیان داشت و هردو با موج انفجار رفیق بودیم اما او با فریاد زدن آرام میشد و من با قرصهای قوی آرامبخش. اگر رسول اینجا بود حتماً فریاد میکشید و میگفت چرا این کتاب را چاپ کردید؟ چرا این فیلم را ساختید؟ برای که؟ برای چه؟ مگر سرت درد میکند برادر من! برای چه خودت را معرفی میکنی؟ برادر سینمای ایران این کتاب را نمیخواهد. چیزهای دیگری میخواهد. مگر تخم دو زرده کردهای؟ این سروصداها برای چیست؟ خودت را تابلو میکنی که چه؟ این کتاب برایت هزینه خواهد داشت؛ خواهی دید!
کارگردان فیلم اکران نشده «رستاخیز» در ادامه با بیان اینکه خودم را خیلی سانسور کردم، بخش دوم سخنانش را به خواندن یادداشتی ستایشآمیز درباره ابراهیم حاتمیکیا اختصاص داد که از رسانهها خواست آن را منتشر نکنند.
محمود کلاری نیز با بیان اینکه فاصلهی ربع قرنی همکاریاش با حاتمیکیا از «از کرخه تا راین» در این فیلم به پایان رسید، اظهار کرد: تهیهی استوریبرد از فیلم بادیگارد تصمیمی بود که گرفته شد تا هرآنچه در فیلمنامه بود عینیت پیدا کند. اسماعیل حاتمی کیا در این کتاب هم سعی کرده عنوان «آرت بوک» را به نوعی ترجمه کند اما اسمش هرچه باشد، آنقدر مهم نیست که خود کار مهم است. مهمترین اتفاق بدیع بودن و اولین بودن است. کتاب عکس برخی فیلمها قبلا منتشر شده که بیشتر اعتبار نگاه عکاس را دارد اما اینجا کار دیگری انجام شده است.
مدیرفیلمبرداری فیلم بادیگارد با اشاره به اینکه نمونههای خارجی این نوع کتاب مربوط به فیلمهای «بیگ پروداکشن» است، افزود: در این زمینه در دنیا تا کنون حدود ۴۰ کتاب منتشر شده و بسیار مفتخرم که بگویم این کتاب چیزی کمتر از آنها ندارد و جنبهی ماندگاری هم دارد و میتواند منبعی باشد تا هرگاه خواستیم دورهای از سینمای ایران را مرور کنیم این کتاب گویای وضعیت سینمای ایران در سال ۹۵ باشد.
اسماعیل حاتمیکیا فرزند ابراهیم حاتمیکیا - نیز که این کتاب را تهیه کرده است در این مراسم با بیان اینکه اگر روحیه جوانی و نوگرایی در سازمان رسانهای اوج نبود به منِ جوان اجازه داده نمیشد کار کنم، اظهار کرد: تهیه این کتاب کاری خلق الساعه نبود. این کتاب هفت هشت ماه کار برد و پله پله به اینجا رسید. من در تصحیحات چندباره کتاب بیگناهم و این پدر بود که کار را سخت میکرد! پدر مشوق من بود و در عین حال می خواست من را آزمایش کند. من هم کوتاه نیامدم چون این ویژگی کمالگرایی را از خود ایشان به ارث بردهام هرچند این روحیه ممکن است خیلیها را اذیت کرده باشد. این کتاب تحفهای است به سینمای محترم و نجیب ایران.
مریلا زارعی نیز در این مراسم با اشاره به به این کتاب گفت: با اینکه خودم در کار حضور داشتم تهیه این کتاب برای من حرکت قابل توجهی بود. کاش سرگروههای کاری در پروژه هم میتوانستند یافتههای خود را از این پروژه عظیم در این کتاب ثبت کنند. بادیگارد برای من تجربیات زیادی در عرصه هنری داشت. هرکدام از عوامل هم چالشهای خود را داشتند که در رأس آنان آقای حاتمیکیا آن را مدیریت میکرد.
بازیگر فیلم بادیگارد افزود: در سالهای اخیر پسوند فاخر به وجود آمده که متأسفانه بار تحقیر هم پیدا کرده و چون وقتی میگوییم پروژه فاخر است بودجه کلان در ذهن میآید اما در این فیلم هم موضوع و هم نگاه کارگردان فاخر بود.
مدیرعامل خانه سینما نیز در این مراسم با اشاره به اینکه فرزندان حاتمیکیا پا جای پای پدر گذاشته و وارد سینما شدهاند اظهار کرد: این سنت جذاب به ارث رسیدن شغل پدری در بین مردم تبدیل به عیب شده اما در سینما همچنان این اتفاق میافتد و سینماگران هم از آن استقبال میکنند و در عین حال به فرزندان خود هم سخت میگیرند؛ نجابت حاتمیکیا را در گفتار فرزندش هم میشود مشاهده کرد و این ارزشمند است.
او درباره انتشار کتاب هنری بادیگارد نیز گفت: برای اینکه خلاقیت انباشتشده بین سینماگران و نوجویان سینمای ایران به پرواز دربیاید، دانش نیاز اساسی ماست و خوشحالیم که حالا متنی از یک دانش قابل انتقال به همهی ما وجود دارد.
منوچهر شاهسواری در ادامه با اشاره به وضعیت قاچاق فیلمهای ویدئویی در کشور اظهار کرد: فاصلهی انتشار یک فیلم تا وارد شدن به شبکه قاچاق تنها دو ساعت و نیم است و فاصله ی آن تا پخش از شبکههای ماهوارهای چهار ساعت و نیم! حجم مالی خسارت قاچاقچیان را هم جرئت نمیکنم بگویم؛ آن کسانی که از سینمای ایران دائماً ایراد میگیرند کجا هستند که حمایت کنند؟ در این فضای حقوقی در سینمای ما الان پروانه نمایش هم برای فیلم میگیریم اما نمیتوانیم آن را اکران کنیم!
فریدون جیرانی نیز با بیان اینکه این کتاب از دو جنبه قابل بررسی است اظهار کرد: یک جنبه خود کتاب است که اقدام منحصر به فرد هنری است که یک جوان دست به تهیه این کتاب زده است. سرمایهگذاری که پشت کتاب بوده هم مهم است چون سرمایهگذار گذری نبوده و با فکر و اندیشه این کتاب را با این شکل و شمایل منتشر کرده است. جنبه دیگر این است که یک توان هنری قابل توجه وجود داشته که به نظرم بالاتر از سینمای ایران است و فیلم «بادیگارد» آگاهی را با طراحی صنعتی مخلوط کرده است.
این کارگردان سینما با بیان اینکه متأسفم که سیاست داخل سینمای ما شده و تشخیص درست را از ما گرفته اظهار کرد: فضای دوقطبی کاذبی به وجود آمده که نیروهای سینما را در دو جریان موسوم به سینمای مستقل و صنعتی سوق داده که به نظرم تعریف آنها هم درست انجام نشده است. متأسفم که این فیلم در جشنواره دیده نشد اما خوشحالم که با این کتاب دیده میشود.
جیرانی در پایان سخنانش گفت: من از کلاری عزیز خوشم میآید که عضو هیچ دسته و گروهی نیست و فقط به سینما میاندیشد.
منوچهر محمدی تهیهکننده باسابقه سینما نیز با بیان اینکه فضای بد و دردناکی در سینما حاکم است اظهار کرد: به کسانی احتیاج داریم که با آن مقابله کنند و جز اینکه محکم و استوار مسیر خود را بروند چارهی دیگری نداریم. ابراهیم درخت تنومندی شده که دیگر نمیشود تکانش داد و ترجیح میدهم خطاب به پسرانش صحبت کنم که پا جای پدر گذاشتهاند.
محمدی گفت: حاتمیکیا نشان داده بیمحابا زبان بخشی از جامعه بوده و حرف دل ما را زده. به پسرانش توصیه میکنم اگر چیزی از پدر به ارث میبرید ثبات و شجاعت و عقیده و باورهای او باشد.
در مراسم رونمایی از «کتاب هنری فیلم بادیگارد» که در ساختمان «سازمان هنری رسانهای اوج» برپا شد، چهرههایی چون خسرو دهقان، حجتالاسلام محمدرضا زائری، اکبر نبوی، مهدی فیروزان (مدیرعامل شهر کتاب)، حسین پارسایی (مدیرکل دفتر نمایش خانگی)، نیز دقایقی کوتاه صحبت کردند و شهاب اسفندیاری، علیرضا تابش، علیرضا رضاداد، سید محمود رضوی، آزیتا موگویی، محمدرضا شفیعی، کامران ملکی و حبیب ایلبیگی نیز حضور داشتند.