سعید صفری که مشغول تهیه پایاننامه دکترای خود در رشته زبانشناسی در دانشگاه بلگراد است حدود چهار سال است که در این دانشگاه به آموزش زبان فارسی مشغول بوده و مدرس اعزامی از سوی بنیاد سعدی است. سال اول ۱۱ دانشجو، سال بعد حدود ۵۰ تا، تا امروز که به ۱۵۰ نفر رسیدهاند؛ ۱۵۰ دانشجوی صرب که زبان فارسی را به عنوان واحد انتخابی خود میگذرانند.
به گزارش ایسنا، علاقهمندان زبان فارسی زیادند و رابطه خوبی بین استاد و دانشجوها برقرار است؛ اما موضوع اینجاست که میگوید میآیند زبان فارسی را مزه مزه میکنند، علاقهمند میشوند و میروند. هرچند رایزنی فرهنگی هم کلاسهای آموزشی و تکمیلی زبان فارسی دارد، اما صفری معتقد است تا زمانی که در دانشگاه کرسی مستقل زبان فارسی نداشته باشیم و جایگاه و پشتوانه علمی و دانشگاهی مناسبی پیدا نکنیم همه کارها و زحمتها ناتمام میماند.
او در عین حال به این موضوع اشاره میکند که راهاندازی کرسی زبان فارسی در دانشگاه بلگراد از درخواست ایران گذاشته و به مطالبهای از جانب دانشجویان و حتی مسئولان دانشگاه تبدیل شده است.
ظاهرا تلاشهایی در حال انجام است و باید منتظر شد و دید کی به ثمر میرسد.
استاد زبان فارسی دانشگاه بلگراد در حاشیه برگزاری شصت و یکمین نمایشگاه بینالمللی کتاب بلگراد که ایران میهمان ویژهاش بود درباره وضعیت آموزش زبان فارسی در صربستان به پیشینه این موضوع اشاره میکند و میگوید: زبان فارسی در کشور صربستان به طور رسمی در نهاد دانشگاهی در دانشکده فیلولوژی دانشگاه بلگراد به عنوان واحد انتخابی ارائه میشود. این دانشکده امسال (۲۰۱۶) ۹۰ سالگی کرسی شرقشناسیاش را جشن میگیرد. کسی که پایهگذار کرسی شرقشناسی بوده دکتر فهیم بایراکتاروویچ است. اصلا کرسی شرقشناسی را با معرفی آثار فارسی به زبان صربی شروع کرد. مترجم بعضی آثار فارسی بود و به زبان فارسی علاقه داشت. پایه اصلی گروه شرقشناسی را با زبان فارسی گذاشتند اما متاسفانه بعدش ادامه پیدا نکرد و این دپارتمان بدون زبان فارسی ادامه داد. در حالیکه سه ضلع مثلث شرقشناسی در ارتباط با موضوعات زبانی، زبان فارسی، عربی و ترکی است و اگر کسی میخواهد این محدوده را مطالعه کند باید این را درنظر داشته باشد. کرسی شرقشناسی در دانشگاه بلگراد با زبان فارسی شروع شد اما بعد ادامه پیدا نکرد. مرگ استاد پیش آمد و دانشجویانش هم زبان فارسی را ادامه ندادند.
سعید صفری در ادامه اظهار میکند: البته در آن زمان هم آموزش زبان فارسی نداشتیم، فقط در حد معارفه و مقدمهای برای فرهنگ و ادب ایران بود. بعد از انقلاب، رایزنی فرهنگی کلاسهای آموزش زبان فارسی را در صربستان برگزار کرد که به صورت آزاد بود؛ حدود ۲۰ سال قبل. بعد کم کم دانشگاه با اینها ارتباط میگیرد و چیزی حدود ۱۵ - ۱۶ سال پیش از وزارت علوم به صورت مهمان استاد میفرستند. البته این موضوع مستمر نبود و به این دلیل زبان فارسی جایگاه محکمی در این کشور نداشت. این روند تا سال ۸۸ ادامه داشت. در این سال مرکز گسترش زبان فارسی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بر این کار همت گذاشت و بعد هم شورای گسترش زبان فارسی حمایت کرد. با این حال زبان فارسی در آن دوران خیلی مقطعی ارائه میشد و خیلی کار مستمر و ممتدی نبود.
او متذکر میشود: کاری که ما کردیم این بود که آمدیم ببینیم نیازهایمان چیست. در اولین جلساتی که با مسئولان دانشگاه داشتیم به این موضوع پرداختیم که همیشه این دغدغه وجود داشته که چرا ما در این کشور در دانشگاه کرسی زبان فارسی نداریم در حالی که اینجا شرقشناسی با زبان فارسی شروع شده. این همه علاقهمند به زبان فارسی وجود دارد، آن هم در مرکزیت بالکان، اما کرسی زبان فارسی نداریم. مسئولان دانشگاه به نکته مهمی اشاره کردند که پیشنیازهای آموزش این زبان را نداریم، پیشنیاز اصلی این است که محتوای آموزشی داشته باشم. مثلا ترکیه و ژاپن خودشان محتوای آموزشیشان را تهیه میکنند و میآورند. ما چنین چیزی در این کشور نداشتیم.
صفری میافزاید: هدفی را تعیین کردیم و آن اینکه بتوانیم مقدماتی را فراهم کنیم که پیشنیازهای اولیه برای تاسیس گروه یا دپارتمان زبان فارسی ایجاد شود. برای همین هدف هم با توجه به استقبالی که به تدریج فارسیآموزان داشتند این انگیزه بیشتر برای ما تقویت شد. با توجه به آمار خود دانشگاه، سال ۹۰ - ۹۱ با ۱۱ دانشجو زبان فارسی را شروع کردیم. بعد از سه - چهار سال دانشجویانی که درس زبان فارسی را به عنوان واحد انتخابی میگذرانند به ۱۵۰ نفر رسیدهاند. در این مدت با علاقه آمدهاند. بر اساس آماری که هم خود ما میگیریم و هم دانشکده، ابراز علاقه زیادی به زبان فارسی میکنند.
استاد زبان فارسی دانشگاه بلگراد با بیان اینکه فارسیآموزان با علاقه به سراغ این زبان میآیند میگوید: این علاقهمندی دلایل زیادی دارد. یکی از این دلایل پیگیری آموزشی ماست و هر هفته سه بار به دانشجویان درسنامه آموزشی ایمیل میکنیم و همه را با زبان فارسی و فرهنگ ایرانی درگیر می کنیم. همچنین با برگزاری برنامههایی از قبیل شب شعر در رایزنی فرهنگی، معرفی شاعران، ادبیات تطبیقی، یا مراسم آیینی مانند شب یلدا و نوروز آنها را درگیر میکنیم. قبلا هم این کارها وجود داشته اما محوریت اصلی زبان فارسی نبوده است. منتها وقتی بحث آموزشی میشود این است که فارسیآموزان را درگیر زبانآموزی کنیم. در شب شعرها و رویدادهای فرهنگی ما تمام کارها را فارسیآموزان انجام میدهند و درگیر موضوع میشوند.
او ادامه میدهد: در زمینه تهیه پیشنیاز برای آموزش زبان فارسی، این احساس در ما محقق شد و متوجه شدیم حتما نیاز است کاری انجام شود که هم ماندگار باشد و هم اولین گام ما برای پیش بردن زبان فارسی باشد؛ به این ترتیب ایده تألیف نخستین درسنامه آموزشی زبان فارسی پیش آمد. مسئولان دانشگاه خیلی استقبال کردند و گفتند خیلی نیاز داریم. هر چه بود چیزی بوده که سابق مرکز گسترش زبان فارسی که مربوط به رایزنی بوده تعیین میکرده و چیزی حدود ۱۷ سال از قدمت درسنامهها گذشته بود. این کار انجام شد و درسنامه جدید تالیف شد. البته از دو سه سال قبلش جمعآوری دادهها را شروع کرده بودم. میخواستم کار علمی باشد و بر اساس اصول و مبانی نظری در تهیه و تدوین اصول آموزشی و همچنین اصول زبانشناسی و آموزش زبان دوم. در نتیجه هم مشورتهای خیلی خوبی گرفتم و هم کتاب را قبل از چاپ تست کردیم و یک سال به صورت آزمایشی تدریس میشد. نتیجه شد کتاب «سلام فارسی».
صفری در ادامه خاطرنشان میکند: دانشجویان دانشگاه بلگراد از بین ۳۴ زبان میتوانند دو زبان را به صورت اختیاری انتخاب کنند که این مسئله به شدت رقابت ایجاد کرده است. جذب دانشجو برای زبان فارسی که بسیار ناآشناست مشکل است. بیشترین تقاضا برای زبانهای انگلیسی و فرانسوی و زبانهای کشورهای اطراف است. با توجه به اینکه دپارتمان هم نداریم و زبان فارسی در این کشور جایگاه خیلی رسمی هم ندارد که بتوانیم آن را گسترش بدهیم با چالش بیشتری با ۳۳ زبان دیگر رقابت میکند. بچهها میآیند مزه مزه میکنند، خیلی هم علاقهمند میشوند اما چون بهطور دانشگاهی ادامه ندارد، میروند سراغ کار خودشان.
او در عین حال متذکر میشود: دانشجوها در دانشگاه دو سال زبان فارسی میخوانند و به موازات آن هم در رایزنی کلاسهای آموزش آزاد زبان فارسی وجود دارد که در چهار سطح انجام میشود. آنها که علاقهمندند میتوانند آنجا ادامه دهند. اما باز هم این خلا وجود دارد. تا زمانی که ما اینجا کرسی زبان فارسی و ایرانشناسی نداریم، در این کشور بسیار استراتژیک و مهم در قلب بالکان، همه فعالیتها و زحمتها ناتمام است. باید به سمتی پیش برویم که در این کشور بسیار مهم بتوانیم دپارتمان زبان فارسی داتشه باشیم که یک نهاد رسمی و معتبر از آن حمایت کند.
صفری با اشاره به اینکه دانشگاه بلگراد جزو ۲۰۰-۳۰۰ دانشگاه برتر جهان بر اساس رتبهبندی شانگهای (سال ۲۰۱۶) است میگوید: در منطقه باکلان بزرگترین و معتبرترین دانشگاهی که زبانهای زیادی دارد فقط دانشگاه بلگراد است.
او همچنین درباره جلب توجه مسئولان کشورمان به داشتن کرسی زبان فارسی در دانشگاه با توجه به اهمیت آن اظهار می کند: پیشنیاز و پیشزمینه برای ما فراهم نبوده است. مهمترین پیشنیاز تهیه محتوای آموزشی و نوشتن سرفصلهای درسی است. دلیل دیگر نداشتن استاد بومی (صرب) زبان فارسی است. بر طبق قوانین استاد هم باید دکترا داشته باشد و هم صرب باشد. ما اینها را نداشتیم. مهمتر از همه اینکه انگیزه و علاقهای از جانب مخاطبان نداشتیم اما الان وجود دارد و با توجه به اینکه ۱۵۰ دانشجوی فارسیآموز وجود دارد مسئولان دانشگاه دیگر نسبت به زبان فارسی بیتفاوت نیستند و میدانند نیازی برای این زبان وجود دارد.
استاد زبان فارسی دانشگاه بلگراد درباره نحوه علاقهمندی و آشنایی دانشجویان با زبان فارسی بیان میکند: طبق آمار حدود ۸۰ درصد دانشجویان از طریق دوستان خود با این زبان آشنا شدهاند. متأسفانه در وبسایت دانشگاه بلگراد صفحهای برای زبان فارسی وجود ندارد و دانشجویان از وجود زبان فارسی بیاطلاع هستند. فقط یک توضیح خیلی مختصر در این خصوص در سایت شرقشناسی وجود دارد. نه دفتر داریم و نه جایگاه خاصی که بچهها مراجعه کنند. تنها معرف ما دانشجویان قبلی خودمان هستند. سال اول ۱۱ دانشجو داشتیم، سال دوم ۵۰ تا، سال بعد ۷۰ تا، و الان ۱۵۰ نغر. هر سال رقم افزایشی بوده است. الان دیگر در دانشگاه بلگراد کسی از مسئولان نسبت به زبان فارسی بیتفاوت نیست، به قدری مخاطب خوب و علاقهمند داریم که نیاز برای تاسیس کرسی زبان از حد درخواست ما گذشته و به مطالبه تبدیل شده است.
او سپس درباره انتقادهایی که برای ترجمه نشدن ادبیات معاصر وجود دارد میگوید: اگر آسیبشناسی انجام دهیم، با توجه به زحمتهای زیادی که در رایزنی کشیده شده، من به این نتیجه رسیدم که اگر در دانشگاه پایگاه مستقل نداشته باشیم زحماتمان به هدر میرود. ما نتوانستهایم طی این ۲۰ سال مترجمان خوب از فارسیآموزان صرب تربیت کنیم زیرا آموزش زبان فارسی پشتوانه دانشگاهی نداشته است. اگر آموزش وابسته به دانشگاه میشد قطعا امید بیشتری بود و چون وجود ندارد شاید نتوانیم آینده روشنی را پیشبینی کنیم. اگر ما وارد مسیر مطمئن نشویم و نتوانیم کرسی زبان فارسی داشته باشیم بعید میدانم ظرف سالهای آینده هم مترجمان خوبی تربیت کنیم.
سعید صفری با اشاره به «بنیاد سعدی» به عنوان متولی آموزش زبان فارسی در خارج از کشور میافزاید: این بنیاد برنامههای مفصلی برای آموزش زبان فارسی دارد و یکی از برنامههایش حمایت از تأسیس کرسی زبان فارسی در خارج از کشور است. این خیلی امیدوارکننده است زیرا تا الان حتی متولی چنین کاری هم مشخص نبود. از این بابت خوشحالم و فکر میکنم بنیاد سعدی بتواند حمایت خیلی خوبی بکند.
او همچنین یادآور میشود: بنیاد سعدی هرساله دورههای دانشافزایی دارد. این دوره یک ماه در مرداد برگزار میشود و چهار - پنج نفر از کسانی که در سطوح میانی و پیشرفته آموزش قرار دارند به ایران سفر میکنند و وقتی برمیگردند سطح زبانشان خیلی بهتر میشود. این موضوع هر سال هم بهتر میشود.
او در بخش دیگری از این گفتوگو با بیان اینکه معتقد است آموزش زبان باید به نهاد رسمی دانشگاهی وابسته باشد میگوید: رایزنی فرهنگی به صورت آزاد کلاس آموزشی زبان فارسی برگزار میکند که اشکالی ندارد. اما باید تمرکز را بر جاهایی بگذاریم که برای ما ارزش افزوده به همراه داشته باشد. بنابراین اگر در آموزش زبان فارسی از دانشگاههای مختلف و مراکز آموزش عالی استفاده کنیم دو تا امتیاز گرفتهایم؛ هم کلاس آموزش آزاد گذاشتهایم و هم از اعتبار علمی جای دیگر استفاده کردهایم. با این سیاست با چند دانشگاه تفاهمنامه داشتهایم. مثلا دانشگاه جان نسبیت به عنوان بزرگترین دانشگاه بخش خصوصی دو سال قبل تفاهمنامهای با رایزنی داشت که زبان فارسی به صورت دورههای آزاد در دانشگاه و برای دانشجوها برگزار شود. در دانشگاه فلسفه نووی ساد و کالج عالی توریسم در بلگراد هم زبان فارسی را به عنوان فوق برنامه ارائه میدهیم.
صفری در ادامه متذکر میشود: کار مهمتر و زیربنایی این بوده که تلاش کردیم زبان فارسی جزو برنامه درسی سطوح متوسطه بچهها بشود و در دبیرستان تدریس شود. تا الان هفت زبان در نظام آموزشی صربستان وجود دارد مثل انگلیسی، فرانسه، روسی، آلمانی، ژاپنی و... . امکانش برای ما مهیا شد که درخواست بدهیم، سفیر درخواست داد و دو سال است که این کار ادامه پیدا کرده و دارد به مراحلی میرسد. علاوه بر آن، در دبیرستان معتبر زبانهای خارجی یعنی دبیرستان فیلولوژی دو سال هست که آموزش زبان فارسی داریم.
او در ادامه میگوید: استراتژی ما این بوده که به جای محدود کردن کلاسهای زبان فارسی به رایزنی، به جایی خارج از دانشگاه برویم و ارزش افزوده بگیریم و از اعتبار جاهای دیگر هم برای زبان فارسی امتیاز کسب کنیم.
صفری در اینباره اظهار میکند: کسانی که در کلاسهای آموزش آزاد رایزنی حضور دارند اکثرا بازنشستهاند و برای گذران اوقات خود میآیند. این خیلی خوب است و من منکر این مسئله نیستم که این افراد باتجربه هستند و حضور آنها به ما اعتبار میدهد اما آنها هدف ما نیستند؛ هدف ما باید جذب قشر جوان باشد که بر روی آینده آنها بتوان سرمایهگذاری کرد.
او همچنین با اشاره به انتشار مجله آموزشی «فانوس فارسی» در اینباره توضیح میدهد: «فانوس فارسی» نخستین و تنها نشریه برای فارسیآموزان خارجی است. معتقدم زبانآموزی و بالاخص فارسیآموزی جریانی مستمر و بدون وقفه است. صرف تهیه کتاب درسی و آموزش زبان فارسی در کلاس کافی نیست و با توجه به اینکه در حوزه آموزش، زبان شناختهشدهای نیستیم نیازمند پشتیابی آموزشی هستیم. یکی از مهمترین راههای این موضوع تهیه محتوای آموزشی هدفمند است که به صورت مستمر باشد. قبلا برای فارسیآموزان ایمیل آموزشی میفرستادم، بعد دیدم اگر این را هدفمند کنیم خیلی بهتر میشود و ایده انتشار الکترونیکی نشریه «فانوس فارسی» پیش آمد که نخستین نشریه مهارتافزایی و آموزش زبان فارسی در خارج از کشور است. ساختار این مجله با مجلههای دیگر تفاوت دارد و محتوای آن دقیقا آموزش است. در چند کارگاه آموزشی مطالب تهیه شده است؛ واژهها، خواندن، ادبیات، نگارش و... . قسمت آخر هم در ارتباط با کارهای خود فارسیآموزان است. مثلا برخی اهل قلم هستند و شعر مینویسند. این مجله به صورت الکترونیکی از طریق معاونت بینالملل بنیاد سعدی برای تمام فارسیآموزان و مدرسان زبان فارسی در سراسر جهان ارسال شده و امیدواریم این موضوع ادامه پیدا کند.