عصرایران ؛ رضا غبیشاوی - انتخاب ترامپ به عنوان رئیس ایالات متحده آمریکا بسیار شوک آور بود و غیرقابل پیش بینی. این اتفاق برخلاف همه پیش بینی ها و روندی بود که انتظار می رفت هیلاری کلینتون را به کاخ سفید هدایت کند.
این نشان دهنده این موضوع است که سازوکارهای فعلی برای پیش بینی آینده از کار افتاده اند. این موضوع قبل از این هم در ماجرای رفراندوم خروج از اتحادیه اروپا در بریتانیا (برگزیت ) روی داده بود.
این نشانه ای از تغییرات بزرگ در جهان است و نیازمند تغییر نگاه ها به تحولات سیاسی و بازتاب های آن در عرصه های مختلف از جمله اقتصاد و فرهنگ در جهان است روندی که قبل از این در ایران نیز شاهد آن بودیم و آن را تجربه کردیم.
هویت گراییبه نظر می رسد انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور جدید آمریکا نتیجه ای از روند هویت گرایی در آمریکاست. روندی که نتایج و نشانه هایش در جای جای جهان قابل مشاهده است و امروز به آمریکا رسید.
به نظر می رسد ترامپ نماینده مردان سفید پوست میانسال به بالای آمریکایی است. ترامپ در موضع گیری هایش بر برتری شهروند آمریکایی تاکید می کند و وعده داد دوباره جایگاه آمریکا و شهروندان آمریکا را به رتبه اول جهان بازخواهد گرداند.
تعریف او از شهروند آمریکایی هم افراد سفید پوست اصالتا آمریکایی است و نه مهاجر تباران یا اقلیت هایی مانند جامعه مسلمانان
ترامپ به صورت مستمر تلاش می کرد هویت گرایی آمریکایی ها را تحریک کند و براساس گفتمان نژادپرستانه و دیگرستیزانه، طبقه سفید پوست مرد میانسال به بالای آمریکایی را به واکنش وادار کند.
انتخاب ترامپ نشانه دیگری از عصر جدید است. انتخاب ترامپ را باید در کنار برگزیت و دیگر اتفاقات غیرعادی جهان مثل
موج مهاجرت بی سابقه از خاورمیانه به سمت اتحادیه اروپا و طول کشیدن چند ساله بحران
و جنگ سوریه نشانه ای از عصر جدید دانست. عصر جدیدی که یکی از نشانه های
آن هویت گرایی است. عصر جدیدی که در نتیجه اختراع اینترنت و انقلاب
ارتباطات به وجود آمده و همچنان ادامه دارد.
رقابت انتخابات ریاست آمریکا رقابتی میان دو حزب جمهوری خواه و دموکرات نبود بلکه انتخاب میان دو گزینه تغییر یا بقا، حفظ وضع موجود یا تغییرات بزرگ، انتخاب میان عقلگرایی یا احساس گرایی، انتخاب میان واقعیت ها یا آرمان ها،انتخاب میان حقوق بشر یا خلاف آن، انتخاب میان رواداری و تساهل و تسامح یا مخالفان آن بود.
در نهایت گزینه ای رای آورد که نماد اکثر چیزهای منفی در آمریکا بود گزینه ای که اکثر افراد مثبت در آمریکا و جهان از او دوری کرده بودند.
وعده هاپیش بینی می شود او نخواهد توانست وعده های سیاسی و اقتصادی اش را اجرایی کند چرا که اجرای چنین وعده هایی و مهمترین آنها یعنی بهبود وضعیت اقتصادی و اشتغالزایی در آمریکا و تغییرات مثبت در سیاست خارجی این کشور نیازمند همگرایی در درون و شناخت واقعیت های سیاست خارجی است که هیچ یک را ترامپ ندارد.
ترامپ در داخل و خارج از آمریکا تنهاست و فرد تنها و به دور از شناخت واقعیت های داخلی و خارجی آمریکا قطعا نخواهد توانست وعده هایش برای تغییرات مثبت در داخل و خارج از کشورش را محقق کند.
گذشت 4 سال دیگر و رسیدن به سال 2020 کافی است تا مشخص شود خیالپردازی یک ابرپولدار پوپولیست آمریکایی نتیجه ای برای مردم آمریکا در برنخواهد داشت بلکه برعکس آنچه که دارند را نیز از آنها خواهد گرفت.