در آستانه اربعین سالار شهیدان امام حسین(ع) هستیم. معمولاً در این سالها در سینما رسم بر این بوده که به احترام سوگواری برای شهادت بزرگان اسلام، فیلمی متناسب با این ایام در سالنهای سینما به نمایش درآید. با این نگاه، چه فیلمی بهتر از «رستاخیز»؟ فیلمی درباره اندیشههای عاشورا که قریب به هشت سال ساخت آن به طول انجامید تا نوشته، ساخته و آماده نمایش شود، تا امروز هم سه سال در کشوقوس است تا به نمایش درآید؛ اما هنوز اکران عمومی نشده!
به گزارش شرق، جالب است در دولت «تدبیر و امید» و در سیودومین جشنواره فیلم فجر موفق شد در ١١ بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین و در نهایت در هشت بخش از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی برنده سیمرغ بلورین شناخته شود، اما با اینهمه جایزه و عزت، فقط یک روز؛ یعنی در ۲۴ تیر ۱۳۹۴ با مجوز قانونی سازمان سینمایی وزارت ارشاد به اکران عمومی درآمد، اما ساعاتی پس از آن در پی مخالفتها با نمایش چهره مبارک حضرت ابوالفضل(ع) از پرده سینماها به پایین کشیده شد و تا امروز به نمایش عمومی درنیامده است.
خب داستان کمی عجیبوغریب به نظر میرسد! اما... این ماجرا، داستان نیست! و غریب هم نشده! بلکه متأسفانه به واقعیت ِ قریبی تبدیل شده که در کشور جمهوری اسلامی ایران، فیلمی درباره امام حسین(ع)، امام سوم شیعیان، اجازه نمایش عمومی پیدا نکرده است!
از روزی که نطفه فیلم بسته شد که به دوران تصدی وزارت احمد مسجدجامعی برمیگردد و بعد از آن وزرای دولت مهرورز؛ یعنی آقایان صفارهرندی و حسینی و این روزها هم به وزرای دولت تدبیر و امید؛ علی جنتی و امروز هم صالحیامیری، «رستاخیز» مسیری طولانی را طی کرده است. با وجود اعتراضات برخی از شخصیتهای سیاسی، فرهنگی و هنری به تسلیمشدن سازمان سینمایی در برابر اکراننشدن فیلم «رستاخیز» همچنان در بر همان پاشنه میچرخد.
هرچند که وزیر جدید؛ یعنی دکتر صالحیامیری تا این لحظه اظهارنظری درباره این موضوع نکرده است، اما مسائل پیشروی این فیلم آنقدر پیچیده و دور از ذهن بوده که تحلیل عمیق آن در این یادداشت نمیگنجد و نکته جالب هم این است که در دادگاه بدوی دیوان عدالت اداری، رأی به نفع فیلم صادر شده، ولی نتیجه همان بود که هست!
جدا از همه اختلافنظرات میان نگاه سازندگان - مالکان فیلم (احمدرضا درویش، تقی علیقلیزاده و شرکا) و مسئولان مرتبط و با عبور ملایم از برخی از ندانمکاریها، متناقض عملکردنها، سیاسیکاریها و گاهی هم حسننیتها از سوی تصمیمگیرندگان در وزارت ارشاد، احمدرضا درویش فقط «یک فیلم» ساخته است و غیر از فیلمسازی در هیچکجا ادعایی نکرده که میخواهد فتحالفتوح کند، جهان را تغییر دهد و داعیه حقیقتگرایی محض در فیلمش داشته باشد و حتی در برابر اظهارنظر برخی از منتقدان سینما که فیلم را واجد ضعفهایی میدانند، گارد نگرفته... با این نگاه او میخواهد و محق است «رستاخیز» به نمایش عمومی درآید و فیلم بعدی خود را بسازد، اما متأسفانه در مقابل این «فیلم» رفتاری با او کردند که بیم آن میرود دیگر رغبتی به ادامه کار نداشته باشد! آیا این فیلمساز و امثال او نمیخواهند مجوز فیلمهای بعدیشان را از همین سازمان سینمایی بگیرند؟ آیا آنها دیگر میتوانند به چنین سازمانی اعتماد کنند؟ در غیر این صورت، باید بروند و فیلم زیرزمینی بسازند؟
متأسفانه برخی تصمیمگیرندگان عرصه سینما اصلا متوجه تبعات رفتارهای مصلحتجویانه خود نیستند و دستکم حواسشان نیست که برای اخذ پستهای مدیریتی در آینده نزدیک و شرکت در هر انتخاباتی به حمایتهای همین هنرمندان و فیلمسازان نیاز دارند. اصلا متوجه این امر مهم نیستند که قرار است شریک کویتی فیلم «رستاخیز» در دادگاه بینالمللی از کشور عزیزمان شکایت کند! آخر چرا؟ ...
فقط به این دلیل که برخی از مسئولان محترم با رفتارهای غیرمنطقی و حتی غیرفرهنگی خود بلد نیستند فرهنگ و هنر این مرزوبوم را مدیریت کنند. انصاف هم چیز خوبی است. هرچند خوشبختانه در لایههای مختلف مدیریت فرهنگی- هنری در کشور دلسوزانی بر مسند کار حضور دارند. بنابراین امید همه علاقهمندان به هنر و فرهنگ در کشور به تدبیر صالحان این عرصه است که صحنه را برای حضور فعال هنرمندان واقعی کشورمان باز بگذارند.