۲۳ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۳ آبان ۱۴۰۳ - ۰۷:۴۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۱۵۲۹۸
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۹ - ۱۴-۱۰-۱۳۹۵
کد ۵۱۵۲۹۸
انتشار: ۰۸:۲۹ - ۱۴-۱۰-۱۳۹۵

گزیده سرمقاله روزنامه های امروز

روزنامه کیهان مطلبی با عنوان «بادکنک بزرگ سوزن کوچک» نوشته شده توسط محمد صرفی در ستون یادداشت روز خود به چاپ رساند:

دولت یازدهم با نسخه و شعار تغییر وضع موجود به میدان آمد و موفق به کسب رای شد. آقای روحانی در دوران تبلیغات انتخابات گفت دولت وی کاری خواهد کرد که هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ اقتصاد. در حالی که دولت یازدهم ماه‌های پایانی عمر خود را می‌گذراند و فضای سیاسی کشور خود را برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم آماده می‌کند، استراتژی و نحوه آمادگی دولت برای حضور در این عرصه می‌تواند ملاک و دریچه مناسبی برای ارزیابی کارنامه آن نیز باشد.

 1- مروری بر مواضع دولتمردان نشان می‌دهد اصلی‌ترین استراتژی سیاسی آنها تغییر ملموسی نکرده و حلقه شماره یک تصمیم‌سازان و مشاوران دولت گمان می‌برند در شرایط فعلی هیچ نسخه‌ای برای ورود به انتخابات، بهتر از همان نسخه سال 92 نیست. در آن دوره روحانی پیش و بیش از آنکه با نامزدهای رقیب رقابت کند، نفی دولت دهم را در دستور کار تبلیغاتی خود قرار داد. سخنان چند روز پیش معاون اول رئیس‌جمهور نشان می‌دهد این استراتژی تغییری نکرده و دولت امیدوار است با همان دوقطبی گذشته به اهداف خود برسد.

اسحاق جهانگیری سه شنبه هفته گذشته در جلسه گزارش عملکرد پروژه‌های اقتصاد مقاومتی وزارت صنعت، معدن و تجارت گفته بود؛ «به کسانی که بهانه‌جویی می‌کنند باید بگوییم سیاست شما همان بود که فضای اقتصادی کشور را به پرتگاه رساندید و نیروهای انقلاب را مقابل هم قرار دادید. شما کشور را به ته دره بردید و ما آن را چند پله از ته دره بالا آورده‌ایم اما هنوز در دره است. آمار تورم،‌ رکود و درآمد سرانه مردم در سال 91 آنقدر بد بوده که هرچه تلاش می‌کنیم نمی‌توانیم خرابکاری آقایان را جبران کنیم.»

روزنامه شرق مطلبی را با عنوان« دعا برای نقض برجام»در ستون یادداشت خود و به قلم سیدعلی خرم اختصاص داد:

از یک سال پیش که برجام و توافق هسته‌ای به نتیجه رسید، در دو کشور ایران و آمریکا که بازیگران اصلی صحنه مذاکرات و توافق هسته‌ای بودند، واکنش‌های تند و غیرمتعارف به وجود آمد؛ به ترتیبی که همگان پیش‌بینی می‌کردند یکی یا هر دو طرف با ایجاد بهانه‌های شکلی، توافقی را که بعد از سه سال مذاکره و ١٢ سال تنش و هیاهوی سیاسی به‌دست‌آمده زیر سؤال ببرند. از قضا همین‌طور هم شد! علت اين پیش‌بینی، وجود کینه‌های عمیق ناشی از اختلافات سیاسی و بی‌اعتمادی تاریخی در هر دو طرف به یکدیگر بود.

اگرچه در سوی آمریکا، دولت اوباما بسیار مثبت و عمل‌گرا به این توافق می‌نگریست و همه‌گونه از آن حمایت می‌کرد، ولی برخی در داخل ایران لحظه‌شماری می‌کردند فردی در آمریکا به عنوان رئیس‌جمهور جدید انتخاب شود که به اشتیاق مخالفت آنان با توافق هسته‌ای، پاسخ مثبت دهد و از قضا دونالد ترامپ پوپولیست انتخاب شد. همین دلیل باعث شد در ایران، بخش کوچکی از سرکارآمدن دونالد ترامپ استقبال ویژه و اصلاح‌طلبان و دولت دکتر روحانی را متهم به طرفداری از هیلاری کلینتون کنند. تصور و ارزیابی آنان این بود که ترامپ مخالف توافق هسته‌ای است و در صورت انتخاب وی، دولت دکتر روحانی جایگاه مستحکم خود را در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده از دست خواهد داد. البته این شادی جریان فوق در ایران خیلی زودگذر بود و مشاهده کردند چرا همه عقلا و صاحب‌نظران و متخصصان در آمریکا، اروپا و دیگر نقاط جهان از جمله در ایران، هیلاری کلینتون معقول را بر ترامپ کابوی و دمدمی‌مزاج ترجیح می‌دادند.

 نعمت احمدي حقوقدان ستون سرمقاله روزنامه اعتماد را به مطلبی با عنوان « از تهران تا پاريس» اختصاص داد که در ادامه بخشی از آن را می خوانید:

هوا به قدري آلوده است كه امكان نفس كشيدن را كم‌كم دارد از گروه‌هاي سني مي‌گيرد. هشدارهاي مسوولان برمي‌گردد به ماندن در خانه، توصيه‌اي كه به اجبار در بسياري از روزها، افرادي در گروه سني نگارنده با بيماري آسم مجبور به رعايت آن هستيم. آيا مسوولان توصيه يا راه‌حل ديگري ندارند؟ روزگاري تهران- شهر چنارها- با آب نوشيدني گوارا، مناسب‌ترين شهر براي سكونت بود.

 همين چهارراه وليعصر- انقلاب مكاني كه ٤٠ سال است صاحب اين قلم در آنجا مشغول به كار هستم. صبح‌ها صداي سوت قطار از ميدان راه‌آهن به گوش مي‌رسيد، صداي گنجشك‌‌هايي كه در پارك دانشجو روي درخت‌ها غلغله به پا مي‌كردند را مي‌شد هر روز شنيد. چنارها سر به فلك كشيده خيابان وليعصر طراوتي فوق تصور داشتند. اكثر جهانگرداني كه در صد سال اخير به تهران آمده‌اند از شادابي شهر و از درختان چنار آن ياد مي‌كنند. اين شهر روز به روز در تقابل با آهن و سيمان چهره عوض كرد. باغات شهر در جنگ با كميسيون ماده پنج مغلوب شدند، آب جبهه جنوبي البرز كه در نهرهاي شهر جريان داشت و از زلالي قابل شرب بود، صداي آن را در سفرنامه‌ها مي‌توان جست‌وجو كرد. امروزه تهران در جنگ با گسترش به سردار شكست خورده و مغلوبي مي‌ماند كه آخرين توان خود را براي زنده ماندن دارد از دست مي‌دهد. شهر در غباري تيره فرو رفته و نفس ساكنين آن به شماره افتاده است.

انقلاب صنعتي تمامي شهرها را به مبارزه طلبيده، روزگاري لندن آلوده‌ترين شهر اروپا بود. رود تايمز اين شاهرگ حياتي لندن به قدري آلوده بود كه آن را عامل بسياري از بيماري‌ها مي‌دانستند. خانم مارگارت تاچر كه به نخست‌وزيري رسيد، نخستين اقدام عاجل خود را پاكسازي لندن قرار داد. فاضلاب‌هايي كه رود تايمز آلوده مي‌كردند را در فرماني انقلابي مهار كرد. به جنگ وسايل نقليه عمومي رفت. لندن با تاكسي‌هاي مشكي و اتوبوس‌هاي قرمز دو طبقه شهره بود. كارشناسان اين دو وسيله را عامل اصلي آلودگي هواي لندن اعلام كردند. دولت در مقابل يادگارهاي لندن؛ تاكسي‌هاي مشكي و اتوبوس‌هاي قرمز دو طبقه كه  مورد پسند جهانگردان و توريست‌ها بود، بايد راهي انتخاب مي‌كرد يا حذف تاكسي‌ها و  اتوبوس‌ها يا... خانم تاچر مهلتي به كارشناسان داد و راه‌‌حل خواست. راه‌حل نهايي نوسازي سيستم تاكسيراني و اتوبوسراني با حفظ ظاهر آنها بود. در يك مهلت مناسب ناوگان حمل‌ونقل عمومي شهري نوسازي شد. فاضلاب‌هاي آلوده كه رود تايمز را عامل بيماري ساخته بودند، مهار شدند و لندن ظرف سه سال به پاك‌ترين شهر اروپا تبديل شد. هزينه نوسازي ناوگان حمل‌ونقل شهري به مراتب كمتر از هزينه‌هايي كه شهر آلوده بر دوش دولت قرار مي‌داد، شد.

روزنامه آرمان مطلبی را با عنوان « برخود دولت با مخالفان ومنتقدان» به نوشته محمدرضا خباز در ستون سرمقاله خود به چاپ رساند که در زیر بخشی از آن را مطالعه میکنید:

حضور منتقد خیرخواه، با انصاف و با نگاه اصلاحگرایانه ارزش است. هر فرد عاقلی به منتقد منصف به چشم یک دوست نگاه می‌کند. منتقد چون نگاه خیرخواهانه دارد به او به چشم یک خیرخواه می‌نگرند. اگر انتقاد جنبه دوستانه داشته باشد مفید حال جامعه و وظیفه دینی است. از انتقاد در دستورات الهی تحت عنوان امر به معروف و نهی ازمنکر مورد یاد می‌شود، به ویژه اینکه کسانی که در مصادر امور هستند بیشتر از افراد عادی نیاز به نصیحت خیرخواهانه دارند. نصیحت به رهبران جامعه اسلامی هدیه به آنهاست، مشروط بر اینکه نصیحت‌کننده اولا با قلبی مملو از عشق، ثانیا با هدفی الهی و اصلاحی و برای رفع گرفتاری‌های جامعه این نصیحت خیر‌خواهانه را انجام دهد.

 دولت فعلی نیز دریچه‌های انتقاد را به روی منتقدان منصف بازگذاشته است. دولت تدبیر و امید خود را معصوم نمی‌داند. دولت هیچ‌گاه نگفته مشکلی درکار او نیست و چون دولت خود را معصوم نمی داند از انتقاد خیرخواهانه استقبال خواهد کرد چرا که بعد از شنیدن انتقاد درصدد اصلاح آن بر می‌آید. اما متاسفانه عده‌ای دل به تخریب دولت بسته‌اند وآشکارا اتاق بحران تشکیل داده اند و به منظور زمین زدن دولت فعلی تمام تلاش خود را به کارگرفته‌اند، طوری که بعضی از روزنامه‌ها را اگر مورد بررسی قرار دهیم گویا مسیر آنها ناخواسته با دشمنان یکی است. این روزها نتیجه کار مخالفان دولت با مخالفان نظام یکی شده است. با تخریب قصد بی‌اعتبارجلوه‌دادن دولت را دارند تا از این طریق به اهداف مدنظر خود دست یابند. این دولت با جلوگیری از جنگ وتحریم جلوی منافع نامشروع همین مخالفان را گرفت. عده‌ای حاضر نیستند شرایط‌جنگی و تحریم از ایران برداشته شود، چون در این شرایط به اشکال گوناگون جیب‌های خود را مملو از دلار می‌کنند. آنها علاقه‌مندند تحریم‌ها ادامه یابد تا بیشتر به منافع عمومی دست اندازی کنند. درنتیجه زمانی که دولت فعلی جلوی منافع آنها را مسدود کرده به سوی تخریب دولت گام بر داشتند و قصد ضربه پیاپی به دولت فعلی را دارند. هر ازگاهی هم که آقای روحانی مطلبی در این مورد می‌گویند برخی از منتقدان سخنان آقای روحانی را به خود می‌گیرند، در صورتی که دولت علاقه‌مند است که منتقدان منصف همواره به عملکرد دولت نقد وارد کنند. از زمانی که دولت شروع به اجرای برجام کرد مخالفان به خوبی می‌دانستند که جلوی افزایش تحریم‌ها گرفته شده وکشور به مرحله ثبات خواهد رسید و منافع آنها به خطر خواهد افتاد در نتیجه شروع به حمله دولت کردند.

مطلبی با عنوان  " سوراخ سوزن و درِ دروازه" در ستون یادداشت روز روزنامه شهروند منتشر شد:

جامعه ما به‌لحاظ ابراز حساسيت دچار وضع عجيبي است. به قول مشهور بعضي وقت‌ها از در دروازه وارد نمي‌شود، بعضي وقت‌ها از سوراخ سوزن نیز به‌سادگی رد مي‌شود. نمونه آن توزیع رانت‌هاي کلاني است كه چندان ديده نمي‌شود و هيچ‌كس هم نسبت به آنها واكنشي از خود نشان نمي‌دهد، در عوض در برابر كوچكترين سوءاستفاده‌هاي مديران حساسيت دارند. قصدمان حساسيت‌زدايي از مورد اخير نيست بلكه هدف متناسب شدن حساسيت‌هاست.
چند‌سال پيش در دولت سابق نوعي نرخ‌گذاري بر محصولات پتروشيمي وجود داشت که به نام جلوگيري از تورم و حقوق مصرف‌كنندگان بود. ولي كيست كه در آن زمان نمي‌دانست، توليدات مذكور در نهايت به قيمت بازار آزاد به دست كارخانه و مصرف‌كننده نهايي مي‌رسيد، فقط در اين ميان حدود ١٠هزار ميليارد تومان (به قيمت آن زمان) رانت توليد  و نصيب واسطه‌ها و كساني مي‌شد كه مجوزهاي فروش را صادر مي‌كردند. اين قيمت‌گذاري هيچ سودي براي مردم نداشت و تورم را هم كاهش نمي‌داد؛ جالب اينكه به ضرر تولید‌کننده و صنايع پتروشيمي بود. پس از كوشش‌هاي فراوان اين قيمت‌گذاري برداشته و آن سودها نصيب كارخانه شد، ولي رانت ديگري كه پيش از اين وجود داشت، يعني قيمت گاز كه خوراك اصلي اين صنعت است همچنان باقي بود.

کورش شجاعی ستون یادداشت روز  روزنامه خراسان را به مطلبی با عنوان  بی توجهی پوتین به«مرزبانان، جان فدایان امنیت ایران» آمریکا اختصاص داد که در ادامه می خوانید:

خون دو نفر دیگر از مرزبانان غیور کشورمان در مقابله با اشرار مسلح جمعه گذشته در نقطه صفر مرزی شهرستان تربت جام بر زمین ریخت. دو تن دیگر از دلیرمردان سلحشور و بی ادعای این سرزمین، عمر و جان و جوانی شان را فدای ایران اسلامی کردند تا مام میهن و امنیت مردم این سامان همچنان تامین باشد.

خون دو غیور مرد مرزبانی هنگ مرزی تایباد به پای دژ مستحکم امنیت کشورمان ریخته شد تا هم مسئولان بهتر و بیشتر درک کنند و دریابند و هم مردم عزیزمان خصوصا پایتخت نشینان که تامین و تداوم امنیت و حفاظت از حدود و ثغور ایران و جلوگیری از نفوذ و تجاوز اشرار مسلح با چه بهای سنگینی انجام می شود آری به بهای پایمردی، رشادت ، ایثار و جانفشانی تعدادی از فرزندان ایران، آن هم در نهایت گمنامی و بی ادعایی و دیده نشدن توسط برخی مسئولان پرمدعا! خون شهید ستوان یکم جواد آرمش و شهید ستوان دوم امیر نامدار صنوبری و خون تمامی شهیدان حفاظت از ایران اسلامی در هر لباسی چه آنان که در محدوده شهرها و روستاها به این خدمت مقدس همت می گمارند چه آنان که در مرزهای کشورمان با آن همه سختی و مشقت کمر همت خود را برای تامین امنیت ایران محکم بسته اند و چه آنان که در کسوت مدافعان حرم و در غربت هم از حریم اهل بیت پیامبر و هم از امنیت ایران دفاع می کنند همه و همه پیام هایی بسی روشن و آشکار برای مردم و خصوصا برای مسئولان کشور دارد که از جمله این پیام ها می توان به مواردی از این قبیل اشاره کرد.

روزنامه آفرینش مطلبی را با عنوان «دولت از حيثيت گازي كشور دفاع كند» در ستون سرمقاله خود به قلم حميدرضا عسگري اختصاص داد:

اگرچه مسائل مربوط به انرژي و نحوه مبادلات آن يك امر تخصصي است، اما بستن شيرهاي گاز تركمنستان به روي كشورمان نوعي رنجش خاطر از بابت جايگاه دو كشور براي افكارعمومي به وجود آورده است. چراكه اين رفتار همسايه شمالي به هيچ عنوان در راستاي حسن همجواري و همكاري دوجانبه تلقي نمي‌شود.

آنچه از اخبار حاكي است، موضوع قطع كردن گاز از سوي تركمنستان باز مي‌گردد به سال‌ 1386 که سرماي زمستان به اوج خود رسيد و بيش از 20 استان کشور با افت شديد دماي هوا و يخبندان مواجه شدند، تركمنستان با سواستفاده از اين فرصت و مغاير با قرارداد منعقد شده، اعلام کرد قيمت گاز صادراتي خود را به ايران 9 برابر بالا برده و از 40 دلار به ازاي هر هزار مترمکعب به 360 دلار افزايش مي دهد. دولت وقت ايران، به هر دليلي در آن مقطع زماني با اين درخواست غيرمنطقي موافقت کرد و بدين ترتيب براساس محاسبات شركت "ترکمن گاز"، طلبي حدود 1.8 ميليارد دلار به حساب ايران نوشته مي شود.

اين درحالي است كه ايران بزرگترين مشتري گاز تركمنستان مي‌باشد و از دست دادن بازار ايران ضرر هنگفتي به اين كشور وارد خواهد ساخت. از سوي ديگر ايران در سواپ (معاوضه) گازتركمنستان به جمهوري آذربايجان نقش اساسي دارد و همچنان برتعهدات خود پايبند است، اما اين همكاري درحال حاضر از سوي كشور همسايه ناديده گرفته شده است.
برچسب ها: سرمقاله ، روزنامه
ارسال به دوستان