کنوکارپوس درختی همیشه سبز است که در مناطق گرمسیر و خاک های شور می روید.
چند سالی است این گیاه در فضای سبز شهری استان خوزستان مورد استفاده قرار گرفته است.
تطابق
قابل ملاحظه کنوکارپوس با اقلیم خوزستان منجر به توسعه فضای سبز شده است.
توانایی این گیاه زیست ردیاب در جذب آلاینده های آلی نفتی و فلزات سنگین از
خاک و هوا از امتیازات آن محسوب می شود. اما مشکلاتی نظیر تجمع ریزگردها
روی برگ های پهن این گیاه و افزایش احتمال آلرژی زایی مخصوصا هنگام هرس، از
محبوبیت کنوکارپوس کاسته است.
همچنین کج سلیقگی در انتخاب محل
کاشت مناسب برای این درخت باعث تخریب معابر و تاسیسات فاضلاب شهری در اثر
رشد ریشه ها شده و مشکلاتی را برای شهروندان خوزستانی رقم زده است.
به
طور کلی می توان گفت مدیریت غلط فضای سبز شهری در استان خوزستان باعث شده
است کنوکارپوس مشکلات عمده ای را برای هموطنان خوزستانی ایجاد کند. اما در
این میان نسبت دادن این مشکلات به تراریخته بودن این گیاه خود درد الیم
دیگری است که بر دشواری ها دامن می زند.
چندی است در پی تلاش عده ای کم شمار اما پر حاشیه سخن از محصولات تراریخته بسیار به میان می آید.
سخنانی
که نه با پشتوانه علمی بلکه تنها با کپی برداری از نمونه های خارجی در هر
جمعی و از هر تریبونی که ممکن باشد تکرار می شوند. متاسفانه مسموم سازی
هدفمند فضای رسانه بی تاثیر نبوده و علاوه بر افکار عمومی شماری از مسئولین
هم تحت تاثیر این ادعاهای کذب قرار گرفته اند.
اخیرا عباس پاپی
زاده نماینده مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون آب و منابع
طبیعی مجلس شورای اسلامی، طی سخنانی از درخت کنوکارپوس به عنوان یک گیاه
تراریخته نام برده است.
وی در حالی بارها از تراریخته بودن محصولات
کشاورزی ابراز نگرانی کرده است که حتی در یک مورد به یک منبع معتبر استناد
نکرده و صرفا به شنیده هایی از سازمان های به اصطلاح مردم نهاد خارجی
بسنده کرده است. ادعای ممنوعیت تراریخته ها در برخی کشورهای آمریکایی و
اروپایی از جمله ی این نقل قول ها است. این در حالی است که به گواه اتحادیه
اروپایی همه کشورهای عضو در این اتحادیه از محصولات تراریخته مصرف می
کنند. در قاره آمریکا هم ایالات متحده آمریکا، کانادا، برزیل و آرژانتین از
بزگترین تولید کنندگان محصولات تراریخته هستند و در سایر کشور ها نیز
ممنوعیتی از جانب مراجع ذیصلاح داخلی یا بین المللی گزارش نشده است.
کنوکارپوس
تراریخته نیست اما تراریخته ها خدمات تحسین برانگیزی به بشریت داشته اند.
خدماتی که اگر جهت گیری های سلیقه ای نبود امروز ایران هم به لطف تلاش
پژوهشگران امکان استفاده از دستاوردهای بومی شده مهندسی ژنتیک در حوزه
گیاهی را داشت و همچنان برای تامین بسیاری از اقلام ضروری چشم به خارج از
مرزها ندوخته بود.
بعد از گذشت این همه مخالفت با ورود محصولات
تراریخته به کشور و با وجود تعیین تکلیف قانون و تاکید دوباره مجلس در
جریان تصویب برنامه ششم توسعه بر تولید محصولات تراریخته در چهارچوب قانون
ملی ایمنی زیستی معلوم نیست چرا هنوز گام قابل توجهی در تولید ملی این
محصولات برداشته نشده است و تنها حرکت قابل توجه منتخبین مردم در خانه ملت
ادعای تراریخته بودن یا نبودن یک محصول است و اسف بار تر از آن اطمینان
خاطر دادن به مردم در این مورد که مطمئن باشند فلان محصول تراریخته نیست و
می توانند با اطمینان از آن مصرف کنند. گویی محصولات به دست آمده از تازه
ترین فناوری های روز بلای جان مردم هستند اما محصولات غیر تراریخته معلوم
نیست بر اساس نتایج کدام تحلیل استاندارد و علمی سالمتر هستند.
کنو
کارپوس تراریخته نیست ولی ای کاش درخت تراریخته ای بود تا شاید با ویژگی
های منحصر به فرد قادر به پالایش هوای خوزستان می شد تا شاید در همهمه بی
کفایتی سازمان محیط زیست می توانست مرهمی بر آلام و محرومیت مردم خوزستان
از هوای پاک باشد.
نه کونوکارپوس تراریخته است نه انواع میوه های
موجود در بازار. ولی ای کاش بودند تا شاید مصرف کننده ها هنگام خوردن میوه
مقادیر کمتری از ترکیبات سمی یا انواع قارچ ها را دریافت میکردند. کاش درخت
و میوه و قوت غالب مردم تراریخته بود تا بلکه مصرف سرانه سم که در حال
حاضر حداقل 400 گرم برای هر ایرانی است به صفر می رسید. ای کاش در ایران هم
مزارع تراریخته داشتیم تا با استفاده از ارقام مقاوم به خشکی و شوری زمین
های بایر آباد و از توسعه بیابان ها جلوگیری می شد. کاش پنبه سیستان
بلوچستان تراریخته بود تا شاهد خیل عظیم مهاجرت کشاورزان بی کار شده و سرعت
گرفتن بیابان زایی در این استان محروم نبودیم. کاش برنج ایران تراریخته
بود تا در شرایط کم آبی کشور شالیزارهای خوزستان همچنان آباد بماند.
جهت
صیانت از امنیت و ایمنی غذایی و امنیت ملی در حوزه غذا کافی است به جای
رجوع و استناد به سازمان های به اصطلاح مردم نهادی که معلوم نیست از کدام
منابع مالی و با چه هدفی پشتیبانی می شوند به مراجع معتبر بین المللی و
دستگاه های متولی داخلی مراجعه کنیم. پژوهشگران ایرانی نه تنها در زمینه
مهندسی ژنتیک چیزی کم از جامعه جهانی ندارند بلکه به لطف همت همین
دانشمندان داخلی ایران جزء معدود کشورهایی است که به دانش فنی تولید
محصولات تراریخته دست یافته و برای تولید آن ها به قدرت های خارجی وابسته
نیست.
امید آن می رود مجلش شورای اسلامی در ادامه رویکرد عقلانی که
سال گذشته با تصویب قانون مربوط به تولید و مصرف محصولات تراریخته داشته در
حمایت از پژوهشگران و تولید کننده های ایرانی روند کشت محصولات تراریخته
را در چهارچوب قانون ملی ایمنی زیستی تسهیل کند.
دبیر اجرایی مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی ایران*