- استان کهگیلویه و بویر احمد با مرکزیت یاسوج با جمعیتی 713 هزار نفری در میانه 5 استان چهار محال و بختیاری، اصفهان، فارس، بوشهر و خوزستان قرار دارد. این استان، یکی از سه استانی بود که در انتخابات سال 1392 رای بالاتری به روحانی نداده بود و به رقیب روحانی که لُر و از جناح سیاسی اصول گرا بود، رای بالاتر را داد.
در انتخابات سال 92 حسن روحانی در استان کهگیلویه و بویر احمد 126 هزار آورد و در رتبه دوم قرار گرفت. محسن رضایی فرمانده اسبق سپاه و از هموطنان لر و بختیاری است، با 142 هزار، رای بالاتری را در این استان به دست آورد.
اما در انتخابات سال 1396 روحانی در این استان رای بالاتر را کسب کرد و تعداد 187 هزار از آرای مردم را به دست آورد و سیدابراهیم رئیسی تعداد 179 هزار رای.
در انتخابات سال جاری از 8 شهرستان این استان، حسن روحانی فقط در 2 شهرستان «کهگیلویه» و «گچساران»، رای بالاتری نسبت به رقیب اصلی خود کسب کرد. اما سیدابراهیم رئیسی در 6 شهرستان دیگر یعنی «بویر احمد»، «دنا»، «باشت»، «چِرام»، «لِنده» و «بَهمئی»، رای اکثریت را کسب کرد.
با این حال رای اکثریت استان به حسن روحانی اختصاص پیدا کرد و این روحانی بود که 8 هزار رای بیش از سیدابراهیم رئیسی به دست آورد.
چگونگی و چرایی نتایج متفاوت انتخابات ریاست جمهوری در سال های 92 و 96 و در استان کهگیلویه و بویر احمد و این که چه شد که حسن روحانی این بار رای بالاتری از این استان کسب کرد، محور گفت و گوی «
» با سیدضیاءالدین رضاتوفیقی است.
رضاتوفیقی که از فعالان سیاسی شناخته شده استان کهگیلویه و بویر احمد است دو دهه قبل به عنوان فرماندار شهرستان «کهگیلویه» خدمت کرده و 4 سال مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی این استان بوده است. او از سال 1384 به بعد در دانشگاه یاسوج، مشغول به کار شده است.
-اصول گرایان در انتخابات های ریاست جمهوری غالبا در استان کهگیلویه و بویر احمد، آرای اکثریت را داشته اند به جز دو دوره. یکی، دوره دوم آقای ... { رییس جمهور اصلاحات} بود(1380) و یکی هم این دوره بود(1396).
بنابراین اصول گرایان غالبا در انتخابات های ملی، در استان اکثریت را داشته اند اما دیگر، اکثریت را در استان از دست دادند. علت آن هم تغییر و تحولات است. جامعه، تغییر می کند. افکار عمومی تغییر می کند. ساختار اجتماعی، دائما در حال تحول است. نسل ها، عوض می شوند.
*اشاره داشتید به ساختار اجتماعی. گفته شده مشخصه استان کهگیلویه و بویر احمد، این است که ساختار اجتماعی آن ایلی و عشایری بوده است. طی سال های اخیر ساختار عشایری و ایلی گذشته تا چه حد تغییر کرده و نوع رای دادن به سمت مولفه های مدرن حرکت کرده است؟
- البته این را باید گفت که ساختار ایلی از همان قبل از انقلاب، از هم پاشید. قبلا در راس هرم، خوانین بودند ولی به ویژه از زمان انقلاب و بعد از آن، دیگر آن ساختار سیاسی وجود ندارد. با این حال ساختار اجتماعی هنوز به قوت خودش تا حدی باقی است. در دهه های اخیر و بعد از انقلاب، شهرنشینی رشد کرد مخصوصا در چند سال اخیر.
شهرهای استان بزرگتر شدند. جمعیت شهرها بیش تر شدند. تعداد شهرها نیز بیش تر شد. تغییر و تحولات جمعیتی و جا به جایی و مهاجرت صورت گرفت. به علاوه این که تحصیلات گسترش پیدا کرد هم در مقاطع تحصیلی ابتدایی تا دبیرستان و هم آموزش عالی و رشد زیادی در استان داشته است.
وضعیت معیشت هم، کمی در استان تغییر کرده است. همه اینها تاثیرگذار بوده است. آگاهی ها زیاد شده. اطلاعات و اخبار منتشر می شود. رسانه ها و به ویژه شبکه های اجتماعی زیاد شده اند. بنابراین اطلاعات و آگاهی ها روز به روز در همه جای کشور و از جمله در استان ما رو به افزایش است.
*گفته می شود که در استان کهگیلویه و بویر احمد، موقعیت های اجتماعی افراد بر اساس علقه ها و تمایلات ساختار ایلی است. واقعا سوابق سنتی و ایلی هنوز تاثیر دارد بر این که افراد، موقعیت و جایگاه مشخصی پیدا کنند؟
-خیر. این طور نیست که بگوییم ساختار ایلی، تعیین کننده است. تاثیرگذار هست ولی تعیین کننده نیست. در ایل های مختلف و طوایف مختلف، ما رای های متفاوتی داریم. یعنی اصول گرا داریم و اصلاح طلب هم داریم. بستگی دارد. بنابراین مولفه تعیین کننده نیست.
*در سال 1392 از 8 شهرستان استان کهگیلویه و بویر احمد تعداد 6 شهرستان رای بالاتری را به آقای رضایی داده بودند از جمله شهرستان بویر احمد، شهرستان کهگیلویه و شهرستان چرام. اما دو شهرستان گچساران و باشت، رای بیشتری به آقای روحانی داده بودند. چرا در سال 92 شهرستان های گچساران و باشت متفاوت از اکثر شهرستان های استان رای دادند؟
-شهرستان گچساران و شهرستان باشت، تقریبا ساخت یکنواختی دارند و مشابه هستند. شهرستان باشت قبلا جزئی از گچساران بوده است. به دلایل گوناگونی این دو شهرستان متفاوت از بقیه شهرستان های استان رای می دادند و هنوز هم متفاوت رای می دهند.
یک دلیل آن، این است که گچساران در یک زمان بزرگترین شهر استان بود ولی الان مرکز استان(یاسوج) به دلیل مهاجرت بزرگتر شده است. سابقه شهرنشینی در گچساران مطرح است و از قبل از انقلاب، شرکت نفت در آنجا مستقر بوده و بعد از انقلاب هم مستقر است.
یک مقدار شرایط اجتماعی شهرستان گچساران متفاوت است با هفت شهرستان دیگر استان. اما در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، اکثریت آرا در گچساران به آقای روحانی تعلق گرفت. رشد آرا نیز داشتیم.
در 8 شهرستان استان، بیشترین رشد آرا را در شهرستان بویر احمد و شهرستان کهگیلویه و در بقیه شهرستان ها داشتیم. رای آقای روحانی در برخی شهرستان های استان نسبت به آرای خودشان در سال 92، تا 100 درصد و حتی تا 103 درصد رشد داشته است مثل شهرستان «لِنده».
در شهر «سوق» که از توابع شهرستان کهگیلویه است بیش از 70 درصد آرا در این دوره، به آقای روحانی تعلق گرفت.
بنابراین از دوره گذشته تا الان، اتفاقات خاصی نیفتاد. فقط دولت عوض شد و ستاد آقای روحانی در استان کهگیلویه و بویر احمد هم، بهتر عمل کرد.
*در سال 96 دو شهرستان این استان، رای بالاتری به آقای روحانی دادند و 6 شهرستان به آقای رئیسی رای بالاتری دادند. چرا باشت این دفعه، رای بالاتری به آقای نداده و شهرستان کهگیلویه برخلاف سال 92 عمل کرده و این دفعه رای بیشتری به آقای روحانی داده است؟
-رشد رای آقای روحانی نسبت به دوره گذشته در کل استان 13 درصد بوده است. گمان می کنم این بزرگترین رشد رای آقای روحانی در بین استان ها بوده است. دقیق نمی دانم ولی حدس می زنم آقای روحانی در هیچ استانی اینقدر رشد رای نداشته است.
*در سال 92 آقای روحانی در استان کهگیلویه و بویر احمد 126 هزار رای داشته و آقای محسن رضایی 142 هزار. در سال 96 آقای روحانی 187 هزار رای در استان آورده و آقای رئیسی 179 هزار.
-یک مقدار تعداد رای دهندگان افزایش پیدا کرده است. اما می خواهم بگویم رشد 13 درصدی نسبت به دوره گذشته، رشد خیلی خوبی بوده است.
در شهرستان گچساران به نسبت رای خودش، 15 درصد رشد داشته ایم. اما در بویر احمد چیزی حدود 65 درصد رشد رای داشته ایم. باید رای هر شهرستان را نسبت به دوره قبل آن، حساب کرد.
رای هر شهرستان نسبت به دوره قبل خودش، خیلی رشد بالایی بوده است و رشد رای بویر احمد از گچساران، بیش تر بوده و از باشت هم بیش تر بوده. در شهرستان لنده، رشد رای آقای روحانی نسبت به سال 92 یا شهرستان کهگیلویه نسبت به سال 92 و شهرستان بویر احمد نسبت به رای دوره قبل خودش یا شهرستان دنا نسبت به دوره قبل خودش، همه رشد بالایی دارند.
*شهرستان باشت در سال 92 رای بالاتری به آقای روحانی داد. در انتخابات امسال این شهرستان رای بالاتری به آقای رئیسی داده. چرا این بار برخلاف سال 92 عمل کرده و رای بالاتری به آقای روحانی نداده است؟
-میزان رای آقای روحانی در این دوره نسبت به دوره قبل، رشد داشته است.
*شهرستان باشت، رای بالاتر را در سال 96 به آقای رئیسی داده است.
- بین آرای آقای رئیس و آقای روحانی در شهرستان باشت تفاوت زیادی وجود ندارد. بنا به دلایلی من نمی خواهم در این زمینه توضیح بدهم.
*به صورتی توضیح بدهید که به هر حال استان شناخته شود.
-اگر بخواهم درباره آن بافتی که شما اشاره کردید...
*البته در همین شهرستان باشت آقای روحانی 6 هزار و 744 رای آورده و آقای رئیسی 7 هزار و 333. در حد 600 رای تقریبا اختلاف وجود دارد.
-آمار دوره گذشته را دارید؟
*در سال 92 آقای روحانی 6 هزار رای در باشت داشته است و آقای رضایی 3 هزار.
-این مساله ای است. آقای تاجگردون نماینده گچساران و باشت است. در دفاع از آقای روحانی، در ایام انتخابات صحبت هم کرد و سخنرانی کرد. رای آقای روحانی در شهرستان باشت، کاهش نداشته ولی بالاترین رای را نداشته است. آقای روحانی افزایش رای هم داشته ولی کاندیدای اصول گرایان رای بالاتری در شهرستان باشت به دست آورده است.
اگر دقت کنید آرای آقای روحانی نسبت به دوره گذشته، کاهش نداشته است.
*آرای آقای روحانی از 6 هزار و 178 رای در سال 1392 به 6 هزار و 744 در سال 96 رسیده است. آرای آقای روحانی در شهرستان باشت در چند صد رای افزایش داشته اما آقای رئیسی 7 هزار و 333 رای در این شهرستان آورده است. از آن طرف رای گچساران در دو دوره به آقای روحانی تغییر نکرده است.-تعداد رای آقای روحانی در گچساران رشد داشته است.
* آقای روحانی در شهرستان گچساران در سال 92 تعداد 35 هزار کسب کرده و در سال 96 هم 41 هزار. از 35 هزار رای به 41 هزار رای افزایش پیدا کرده است.
-این یعنی 15 درصد رشد آقای روحانی.
*در شهرستان گچساران، رای اکثریت به آقای روحانی تغییر نکرده است.
-بله، در گچساران اکثریت به نفع آقای روحانی مانده است. آقای روحانی در شهرستان کهگیلویه هم رای اکثریت را آورده است. سر جمع آقای روحانی در استان، رای اکثریت را به دست آورده است.
اما می گویم رای آقای روحانی در این دوره نسبت به دوره قبل 103 درصد رشد داشته است. با این حال اصول گرایان رای اکثریت را در شهرستان لنده به دست آوردند. یعنی تا این که اصلاح طلبان در این شهرستان ها، رای اکثریت را به دست بیاورند یک مقدار زمان بیشتری لازم است. تغییرات بیشتری لازم است.
*در سال 92 و در شهرستان لِنده آقای روحانی 3 هزار رای آورده و در سال 96 هم آرای ایشان به 6 هزار و 284 رای رسیده. رای آقای روحانی دو برابر شده اما رای آقای رئیسی 7 هزار و 858 عدد است.
-با این که رای آقای روحانی دو برابر شد اما رای اصول گرایان در آنجا همچنان با یک فاصله ای اول هست.
*یعنی آن شهرستان ها به طور قاطع پایگاه اجتماعی اصول گرایان است؟
-خیر. نمی شود گفت که آنها پایگاه دارند. در بافت اجتماعی آنجا جمعیت روستایی، بیش تر است. بعضی نکات را که بگویم شما ان شاء الله منتشر نمی کنید؟
*به نحوی بگویید که صحبت ها منتشر شود و شناخت مناسبی از این استان به هموطنان دیگر ارائه شود.
-اگر شناخت مناسب می خواهید و صحبت های ما را منتشر می کنید، واقعا بعضی چیزها را نمی توانم بگویم. اما آنجا جمعیت روستایی بیشتری دارد.
*به نظرتان این بافت روستایی، وعده های اقتصادی آقای رئیسی را بیش تر پسندیده است؟
-قطع و یقین بدانید که وعده 3 برابر شدن یارانه ها، در استان ما بسیار موثر واقع شد. دلیلش این است که حدود 42 درصد جمعیت استان، تحت پوشش بهزیستی و کمیته امدام امام خمینی هست.
در نتیجه این حکایت از این دارد که سطح زندگی مردم، بسیار پایین است و فقر دامن گستر است در استان. بر این اساس وعده افزایش یارانه ها و به خصوص 3 برابر شدن یارانه، برای جامعه روستایی در کل کشور از جمله در استان ما، جاذبه داشته است.
*گچساران قبلا زیر مجموعه استان فارس بوده است.
-تاریخ چه زمانی را می گویید.
*در دهه های قبل این طور بوده. الان هم استان فارس رای بالاتری به آقای روحانی داده است. آیا گچساران و استان فارس به لحاظ فرهنگی به هم نزدیک هستند؟
-جمعیت شهری گچساران، بیش تر است. جمعیت شهری به نسبت جمعیت روستایی، در حوزه گچساران بیش تر است. در حالی که این نسبت در شهرستان های دیگر فرق می کند و متفاوت است.
*در شهرستان بویر احمد و شهرستان کهگیلویه، جمعیت روستایی و جمعیت شهری چه وضعیتی دارد؟
-جمعیت روستایی در کهگیلویه، بویر احمد، لنده، لیکک(مرکز شهرستان بهمئی) و شهرستان دنا و در باشت، به نسبت بیش تر از جمعیت روستایی گچساران است. همچنین جمعیت شهری شهرستان گچساران، بیشتر از جمعیت شهری هفت شهرستان دیگر استان است.
این یک دلیل بسیار روشن و واضح است که جمعیت شهری، بیش تر به آقای روحانی رای می دهد و یک دلیل روشن است برای تحلیل رای مردم شهرستان گچساران.
*در سال 92 مردم شهرستان بویر احمد 61 هزار به آقای رضایی رای داده بودند و 40 هزار به آقای روحانی. در سال 96 مردم این شهرستان 72 هزار رای به آقای رئیسی داده و 64 هزار به آقای روحانی.
در شهرستان کهگیلویه در سال 92 آقای رضایی 33 هزار رای آورده بود و آقای روحانی 22 هزار. در سال 96 آقای رئیسی 36 هزار و آقای روحانی 38 هزار.
فاصله رای آقای رضایی با روحانی در بویر احمد نسبتا زیاد و 21 هزار رای بوده است ولی در انتخابات اخیر فاصله آقای رئیسی و آقای روحانی کم شده. آیا رای قومیتی در بویر احمد خیلی تاثیر داشته است در 61 هزار رای آقای رضایی در سال 92؟
-در انتخابات سال 96 در شهرستان کهگیلویه آقای روحانی رای اکثریت را کسب کرده است. در شهرستان بویر احمد هم آقای روحانی قاعدتا باید آقای روحانی اکثریت آرا را می آورد.
تفاوت چندانی بین شهرستان کهگیلویه و شهرستان بویر احمد، به لحاظ جمعیتی و شیوه رای دادن نیست. در دوره گذشته هم همین طور بوده است. اما این بار، عامل تاثیرگذار این بود که اصول گرایان، بسیار سرمایه گذاری کردند در مرکز استان کهگیلویه و بویر احمد (یاسوج). برای این که بویر احمد، شهرستان مرکز استان است.
اصول گرایان می خواستند در مرکز استان، رای خوبی داشته باشند. گر چه به آن نتیجه ای که می خواستند نرسیدند اما واقعا کار کردند، سرمایه گذاری کردند و هزینه کردند.
*آقای روحانی در شهرستان بویر احمد 64 هزار رای آورده و آقای رئیسی هم 72 هزار. اختلاف رای حدود 8 هزار است. اصلاح طلبان دراین دوره چه اقداماتی انجام دادند که ضمن این که رای آقای روحانی به تعداد 24 هزار افزایش داشته ولی فاصله کمی با رای آقای رئیسی دارد؟-فاصله کم است و درست است. رشد رای آقای روحانی هم خیلی بالا بود. به نسبت رای خودش در سال 92، رای آقای روحانی 65 درصد رشد داشته است. اما اصلاح طلبان، همه پای کار آمدند.
آقای سیدباقر موسوی نماینده سابق شهرستان بویر احمد و دنا در دوره های پنجم و ششم، آمد صحبت کرد. آقای زارعی نماینده فعلی شهرستان بویر احمد و دنا در چند شهرستان و از جمله در مرکز استان صحبت کرد. آقای تاجگردون آمد صحبت کرد.
آقای دکتر وکیلی که نماینده تهران است و متولد یاسوج است، در مراسم افتتاحیه ستاد آقای روحانی در استان، صحبت کردند. آقای بهرامی کاندیدای مجلس در این دوره و دوره ماقبل آن از حوزه انتخابیه بویر احمد و دنا، صحبت کرد. تقریبا نیروهای اصلاح طلب و شاخص، همه در ستاد آقای روحاین در استان سخنرانی کردند.
ستاد آقای روحانی در شهرستان بویر احمد هم خوب کار کرد. حاصل این همه کار، این بود که دیدیم. اما نکته مهم این بود که اصول گرایان می خواستند در مرکز استان کار کنند و انتظار داشتند با فاصله خیلی زیادی موفق شوند. به آن نتیجه نرسیدند ولی کارشان را تا حدی جلو بردند.
*به طور مشخص نوع رای چگونه است بین لرهای بویر احمدی و لرهای کهگیلویه و همچنین لرهایی که در شهرستان بهمئی هستند؟
-تعداد 6 ایل در هشت شهرستان استان کهگیلویه و بریر احمد مستقر هستند. ایل ها در شهرستان های مختلف هستند. مثلا افراد ایل بویر احمد، هم در شهرستان بویر احمد است و هم در شهرستان دنا و هم در شهرستان کهگیلویه. در شهرستان گچساران هم از افراد ایل بویر احمد زندگی می کنند.
همین طور ایل طِیبی. افراد آن در بویر احمد و یاسوج هستند. در کهگیلویه هم هستند. حتی در گچساران هم هستند. یک مقدار آمیختگی به وجود آمده است. این طور نیست که طوایف و ایل ها، به یک شخص خاص رای داده باشند و مثلا یک ایل، به یک کاندیدا رای داده باشد یا حتی یک طایفه. اصلا این طور نیست. حتی در یک طایفه هم، ما گرایش های متفاوت اصول گرایی و اصلاح طلبی را داریم.
*در شهرستان بهمئی، آقای رضایی در سال 92 تعداد 8 هزار رای آورده بود و آقای روحانی 6 هزار. این بار آقای رئیسی رای بالاتری آورده و 10 هزار رای کسب کرده است در برابر 8 هزار رای آقای روحانی. در هر دو دوره کاندیداهای اصول گرا در شهرستان بهمئی رای بالاتری آورده اند. آیا آنجا پایگاه اجتماعی مستحکمی برای اصول گرایان است؟
-این طور نیست. عواملی در آنجا موثر بوده و موثر است. یک عامل، همان جمعیت روستایی است و عامل دیگر، وعده یارانه است. عامل دیگر این است که بخشی از مدیران هم در آنجا موثر بودند.
*مدیران از چه نظر؟
-در بعضی شهرستان ها، بخشی از مدیران هماهنگ نبودند. خوب عمل نکردند. در اداره امور در این چند سال، به خوبی کار اجرایی نکردند. بعضی هم خوب عمل کردند.
*این مدیران که می گویید از همان مدیران دولت آقای احمدی نژاد هستند یا در دولت آقای روحانی تغییر کردند؟
-غالبا در همین دولت آقای روحانی انتخاب شده اند. اما بخشی از اینها، آدم های کارآمدی هستند و بخشی هم ناکارآمد.
*به نظرتان در کدام شهر، این فرمانداران که احتمالا منظورتان هست کارآمد هستند؟
-بهتر است مسئولان کارآمد و ناکارآمد را اسم نبرم. چون فردا همه می دانند که من چه کسی را گفته ام. اینجا استان کوچکی است.
نمی شود بگویم ولی همین قدر می گویم که بعضی از مدیران، ناکارآمد بودند و باید در دولت دوم آقای روحانی تغییر کنند.
بعضی هم کارآمد بودند. کارآمدها باعث رشد رای آقای روحانی شدند. ناکارآمدها باعث کاهش رای شدند.
*در شهرستان چرام رای آقای روحانی و آقای روحانی در سال 92 نزدیک بوده. آقای رضایی 7 هزار و 262 رای آورده بود و آقای روحانی 7 هزار و 102 رای.
در سال 96 هم آقای روحانی 10 هزار و 138 رای آورده و اقای رئیسی 10 هزار و 590 رای. نزدیکی آرا بین روحانی به عنوان نماینده اصلاح طلب ها و اعتدال گرایان و کاندیدای اصول گرایان چه در سال 92 و چه در سال 96 در شهرستان چرام ناشی از چه هست؟
-در چرام هم، جمعیت روستایی بالا است و هم این که مساله مدیریت تاثیرگذار بوده. کارآمدی مدیران در شهرستان چرام تاثیرگذار بوده است. بنابراین تفاوتی که باید ما می داشتیم نسبت به دوره گذشته و انتظاری که بود، آن انتظار برآورده نشد.
*یعنی در شهرستان چرام دستاوردها و اقدامات دولت آقای روحانی برای مردم به نحو مناسب توضیح داده نشده؟
-در همه جای استان به یک شکل توضیح داده شد. اما وقتی یک فرماندار کارآمد در شهرستان داشته باشیم که بتواند مشکل گشا باشد و با ارباب رجوع به خوبی رفتار کند و مردم دار باشد، کارایی افزایش پیدا می کند. اما اگر برعکس باشد، کارایی کاهش پیدا می کند و همین طور سایر مدیران.
اینجا استانی است که شخصیت مدیران و کارآمدی مدیران، تاثیر دارد. دولت خودش هم در سر جمع در کشور، اگر کارآمدتر بود، رای آقای روحانی خیلی بالاتر از این بود.
*شما می گویید جمعیت روستایی در این استان نسبتا زیاد است. درباره آن وعده افزایش چند برابری یارانه، مردم تصور می کردند که این وعده می تواند عملی شود؟
-بله. بخشی از کسانی که به آقای رئیسی رای دادند در این کشور و از جمله در استان ما، ناشی از همین وعده افزایش یارانه بود. مردم، باور کردند و باور می کردند. حتی وعده های آقای قالیباف را. بعضی وقت ها این وعده ها تاثیر می گذاشت.
*در زمینه اشتغال منظورتان هست که آن وعده ها تاثیر داشته است؟
-بله. در زمینه اشتغال تاثیر می گذاشت.
*به طور متوسط در سال های اخیر 500 هزار شغل در سال ایجاد شده. در همان فضای انتخاباتی مردم استان تصور می کردند می شود در سال یک میلیون و 200 هزار شغل در کل کشور ایجاد شود که آقای قالیباف وعده می داد؟
-من واقعا نمی دانم چند درصد مردم این وعده را باور کردند ولی قطعا یک عده باور می کردند. اگر همه آن را باور نمی کردند مثلا می گفتند اگر همه آن عملی نشود حداقل نصف آن عملی می شود. بنابراین این وعده ها تاثیر می گذاشت.
مشکل ما، یکی فقر بود و یکی هم بیکاری. شعارهای آن کاندیداها نیز در همین جهت بود و البته مبالغه آمیز. قبل از انتخابات هم گفتم که این صحبت ها و وعده ها، برای پیروزی نیست. چون اگر پیروز می شدند، نمی توانستند به این وعده ها عمل کنند.
وعده دادند برای کاهش رای آقای روحانی و افزایش رای خودشان. این شعارها موثر واقع شد. ما 18 میلیون رای روستایی داشتیم در کشور. بخشی زیادی از این رای روستایی را در کشور جذب کردند.
در مجموع، مشارکت مردم در استان، 13 درصد رشد داشته است. رای استان ما به آقای روحانی از 7 استان، جلوتر است. آقای روحانی در استان زادگاه خودشان یعنی سمنان، دوم شد ولی در استان ما رای بالاتری را به دست آورد. اینها نکاتی است که باید یادآوری شود. یعنی لطفا نوشته شود.
*آقای رضایی در سال 92 رای بالاتری در 6 شهرستان استان کهگیلویه داشته است و آقای روحانی در 2 شهرستان. در سال 96 هم کاندیدای اصول گرا در این استان در 6 شهرستان رای بالاتری آورده است و آقای روحانی باز در 2 شهرستان. تعداد شهرستان هایی که کاندیداهای رقیب آقای روحانی رای بالاتری آورده اند، بیش تر است. پایگاه اصول گرایی در این شهرستان های استان قوی تر است یا وعده های یارانه و اشتغال تاثیر بیشتری گذاشته اند؟
-من فقط می توانم بگویم دو عامل تاثیرگذار بوده است. یکی جمعیت روستایی و یکی هم همین وعده هایی که این کاندیداها دادند برای افزایش یارانه ها و البته وعده های دیگری هم داشتند. آنها هم تاثیر گذاشته است.
*در همین شهرستان هایی که در استان، آقای روحانی رای بالاتری نیاورده، باز رای قابل توجهی آورده است. در شهرستان بویر احمد که شامل یاسوج است و یاسوج مرکز این شهرستان و مرکز استان است آقای روحانی 64 هزار رای آورده ولی در سال 92 فقط 40 هزار رای در این شهرستان داشته.
چه در شهر و چه در روستا این جمعیت 64 هزار نفری چرا به آقای روحانی رای داده اند؟
-همه این جمعیتی که امروز در شهرستان بویر احمد و یاسوج است، بومی اینجا نیستند. بخش زیادی و شاید نزدیک 40 تا 50 هزار نفر جمعیت مهاجر ظرف چند سال اخیر از شهرستان های دیگر از جمله از شهرستان های کهگیلویه و لنده و بهمئی، به شهرستان بویر احمد مهاجرت کرده اند.
این مهاجرین در اصل، روستایی هستند. غالبا روستایی هستند. بنابراین جمعیت روستایی شهرستان بویر احمد با این مهاجرت افزایش پیدا کرده است. یکی از دلایل بیش تر بودن رای آقای رئیسی، همین مساله مهاجرت روستائیان است از بقیه شهرستان ها به شهر یاسوج و حاشیه نشینی در شهر یاسوج.
*در سال 92 مردم این شهرستان هایی که نام بردید به آقای روحانی رای بالاتری نداده بودند. الان شما می گویید به شهرستان بویر احمد و یاسوج مهاجرت کرده اند. در شهرستان کهگیلویه هم آقای روحانی 38 هزار رای آورده. اگر جمیعت روستایی بالایی دارد چه انگیزه ای وجود داشته که در شهرستان بویر احمد هم رای زیادی به آقای روحانی داده اند و هم رای ایشان نسبت به سال 92 در همین شهرستان بیش از 50 درصد افزایش داشته است؟
-در شهر یاسوج، حاشیه نشین ها به آقای رئیسی رای داده اند. رای روستایی در این شهرستان هم وجود داشته است. به خاطر انتخابات شوراها، به شهر یاسوج آمدند و رای دادند.
این پدیده ای است که در انتخابات شورای شهر اتفاق می افتد و روستایی ها با توجه به همبستگی های ایلی و طایفه ای که وجود دارد بخشی زیادی از آنها در زمان انتخابات به شهرها می آیند و رای می دهند. یعنی به کاندیدای مورد نظرشان یا کاندیدای ایلی و طایفه ای خودشان رای می دهند.
وقتی به یاسوج می آیند رای خودشان به کاندیدای ریاست جمهوری را در همان جا به صندوق می اندازند. در نتیجه این رای کاندیدای ریاست جمهوری در شهرستان بویر احمد و رای شهرها تغییر پیدا می کند.
بالاخره بخش زیادی از جمعیت استان، شعارهای اصلی آقای روحانی را پسندیدند و به همان رای دادند. اکثریت جمعیت استان به بحث یارانه توجه نکرد. اگر اکثریت به وعده یارانه توجه می کرد باید آقای رئیسی در کل استان اکثریت را می آورد.
بنابراین نتیجه انتخابات، ناشی از تحولاتی است که در استان اتفاق افتاده و در یاسوج هم چون مرکز استان است، ادارات کل مستقر هستند، پایگاه های علمی و فکری بیشتری وجود دارد و دانشگاه بیشتری در شهر یاسوج و مرکز استان هست، به این دلایل رای آقای روحانی رشد خوبی داشته است.
*شهرستان کهگیلویه این بار رای بالاتری به آقای روحانی داده و 38 هزار رای به آقای روحانی داده و 31 هزار به آقای رئیسی. در آن شهرستان، نوع رای دادن جمعیت زیاد روستایی ها را چگونه تحلیل می کنید؟
- در کهگیلویه، عوامل دیگری تاثیر گذاشت. یکی از عوامل آن، این بود که چندین دوره است که نمایندگان آن شهرستان، اصول گرا هستند. به دلیل رد صلاحیت ها، افرادی که مردم می توانستند از بین اصلاح طلب ها به مجلس بفرستند تایید صلاحیت نشدند.
بنابراین ناکامی های پشت سر هم در آن حوزه انتخابیه وجود داشته است. فکر می کنم یک بخش برمی گردد به آزاد شدن این پتانسیل. با وجود این که اصلاح طلب ها، دو دسته بودند و از دوره ششم مجلس تا حالا، در آنجا دو دسته اصلاح طلب فعالیت می کنند و دو کاندیدا و دو گرایش دارند ولی در این انتخابات ریاست جمهوری در سال 1396، کاملا در کنار هم قرار گرفتند و فعالیت کردند.
*منظورتان از دو گرایش در بین اصلاح طلبان در شهرستان کهگیلویه چه هست؟
-گرایش های کاندیدای مجلس. یعنی اصلاح طلب ها در آنجا دو کاندیدا داشتند و تقریبا دو دسته شدند از مجلس ششم تا همین الان.
*تفاوت مشخصی دارند این نوع نگرش اصلاح طلبان در آن شهرستان؟
-خیر. هر دو اصلاح طلب هستند. اما کاندیداها متفاوت هستند. وقتی آرای دو کاندیدا را محاسبه می کردیم همیشه اکثریت بودند. اما کاندیدایی پیروز می شد که رای بیشتری می آورد و معمولا اصول گرا بود. چون رای اصلاح طلبی تقسیم می شد.
*در 6 شهرستانی که آقای روحانی رای بالاتری نیاورده است، باز به آقای روحانی رای زیادی داده اند. در شهرستان دنا با مرکزیت شهر سی سخت آقای روحانی 10 هزار رای آورده و آقای رئیسی 12 هزار. در چرام آقای روحانی 10 هزار رای و در لنده 6 هزار. در بهمئی هم 8 هزار.
در این شهرستان ها چه جذابیتی وجود داشته است که به آقای روحانی رای داده اند؟
-اگر رای شهرها را تفکیک کنید از جمله شهر سی سخت، اکثریت آرا در شهر متعلق به آقای روحانی است. اما وقتی رای شهر سی سخت با کل رای شهرستان دنا و روستاهای آن، جمع می شود رای آقای روحانی بالاتر نیست. یعنی یک فاصله 2 هزار تایی تقریبا وجود دارد.
جاذبه این است که بالاخره آقای روحانی، در 4 سال گذشته، مشکلات مهمی را حل کرد. مردم می فهمند. بالاخره برجام و توافق هسته ای را می فهمند و می دانند که تورم کاهش پیدا کرد.
در دولت آقای روحانی، نرخ تورم از بالای 40 درصد پایین آمد و یک رقمی شد. مردم، ثبات اقتصادی را می فهمند. تثبیت قیمت ها را می فهمند. این چیزهایی است که مردم می بینند. بنابراین، این موضوعات جاذبه داشت.
مردم انتظار دارند آقای روحانی در دوره دوم ریاست جمهوری، بیش تر به مسائل داخلی توجه کند. فکر می کردند در دوره اول، وقت آقای روحانی صرف مسائل خارجی و توافق هسته ای شد و در این دوره حتما برمی گردد و مشکلات داخلی را بیش تر حل می کند. حدس من این است و جاذبه ها اینها بود.
صحبت ها و شعارهای آقای روحانی و جهانگیری، واقع بینانه تر بود. مردم این واقع بینی را احساس می کردند.
*سه استان داشته ایم که در سال 92 رای بالاتر را به آقای روحانی نداده بودند. یعنی استان های خوزستان، چهار محال و بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد. با توجه به این که آشنایی های که با استان خودتان و احتمالا با خوزستان و چهار محال و بختیاری دارید، می شود تحلیل کنید که در مجموع چگونه رای مردم این سه استان برگشت و در انتخابات سال 96 رای بالاتری را به آقای روحانی دادند؟
-در آن دوره و همین دوره، تحلیل این بود که چون آقای رضایی لُر بودند بنابراین در این 3 استان رای اول را آوردند. اما من این تحلیل را قبول ندارم.
در خوزستان، ممکن است این تحلیل جواب بدهد. چون آقای رضایی بچه خوزستان است. در آنجا از قدیم و از بچگی و نوجوانی و جوانی ارتباطات داشته و فعالیت هایش در آنجا بوده است، به شهرهای مختلف رفته و در چند دهه بعد از انقلاب تاثیر گذاشته است. در سرنوشت خوزستان تاثیر داشته است.
در کهگیلویه و بویر احمد، خیر. آقای ناطق نوری در دوم خرداد سال 1376 اکثریت آرا را در این استان آورد. آقای رضایی، تاثیر چندانی بر این استان نداشته است. نمی گویم بی تاثیر بوده است. اما تحلیل من این است که تغییراتی در سطح هر سه استان ایجاد شد و مخصوصا در چهار محال و بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد.
در این دوره استان چهار محال و بختیاری رای درخشان تری به آقای روحانی داد.
*در چهار محال و بختیاری آقای روحانی 272 هزار رای آورده است و آقای رئیسی 222 هزار. حدود 50 هزار آقای روحانی رای بالاتری در آن استان آورده است.
-من بیش تر می توانم درباره استان خودمان توضیح بدهم. به هر حال جا به جایی جمعیت، تحرک اجتماعی، افزایش جمعیت شهری، گسترش آموزش عالی و گسترش آگاهی ها و به ویژه شبکه های اجتماعی نقش داشته است.
شبکه های اجتماعی در این دوره موثرتر بودند تا دوره قبل. من فکر می کنم بخشی از مدیران موثر بودند در افزایش رای. عملکردشان در زمان مسئولیت، موثر بوده و نه این که در انتخابات دخالت کرده باشند. باز هم می گویم ستاد آقای روحانی در استان نسبت به دوره گذشته بهتر عمل کرد.
در این دوره، ستادهای انتخاباتی آقای روحانی در دست نیروهای شاخص اصلاح طلب بود. به همین خاطر همه فعالان اصلاح طلب، در استان های مختلف پای کار آمدند. اصلا یکی از دلایل رشد رای آقای روحانی، همین است که افراد تاثیرگذار، پای کار آمدند.
*آقای روحانی در استان کهگیلویه و بویر احمد حدودا 8 هزار رای بیش از آقای رئیسی کسب کرده است. بیشتر از این جذب رای امکان نداشت؟
-امکان داشت. اگر واقعا ما فرصت بیشتری برای کار کردن داشتیم و اگر امکانات بیشتری داشتیم و اگر بخشی از مدیران مثل بقیه مدیران، کارآمد بودند و در 4 سال دولت آقای روحانی خوب کار می کردند، قطعا ما نتیجه بهتری در استان می گرفتیم.
*آقای رئیسی شخصا در اواسط فرودین امسال وارد عرصه انتخابات شد. هر چند قبلا فعالیت هایی انجام داده بودند ولی نه به اسم کاندیدا. شما می گویید فرصت کمی داشتیم. فعالیت رقیب را چطور تحلیل می کنید؟
-ما در استان فعالیت تبلیغاتی برای آقای روحانی را از اریبهشت ماه شروع کردیم. حتی بخش زیادی از زمان تبلیغات آزاد شده بود ولی هنوز ستاد آقای روحانی را در استان، سازماندهی نکرده بودیم.
دلیلش هم این بود که زمان تبلیغات را چند روز به جلو آورده بودند. بنابراین ما با هم شروع کردیم. یعنی ستادهای انتخاباتی آقای روحانی و آقای رئیسی در استان، با هم شروع کردند و فاصله ای نداشتیم.
دیگر این که ما اصلاح طلب ها، در کشور یک اکثریت سازمان نایافته ای هستیم و اصول گرایان یک اقلیت سازمان یافته. به نظر من، اقلیت سازمان یافته همیشه صدایش بلندتر است، هم ادعایش بیش تر است و هم این که نمود بیش تری دارد.
اکثریت سازمان نایافته، مردم هستند. این طور نیست که ما اصلاح طلب ها توان سازماندهی نداشته باشیم یا تشکیل حزب نداشته باشیم یا حزب سراسری نداشته باشیم. اینها را داریم اما به ما امکان نمی دهند.
همچنین می توانم بگویم تقریبا 95 درصد روحانیت، در استان ما برای آقای رئیسی بسیج شده بودند. بعضی نهادها هم برای آقای رئیسی فعالیت کرده و کار کردند.
*اطلاعات دیگری در مورد استان وجود دارد که بخواهید مطرح کنید و شناخت بیشتری از این استان ارائه بدهید؟
-شما اینقدر سوال های جالبی پرسیدید که من خودم به بعضی از آنها فکر نکرده بودم. لازم شد که هم، همزمان فکر کنم و هم این که بعد از این مصاحبه، بروم روی این موضوع بیش تر فکر کنم. خیلی سوالات جالبی مطرح کردید و خیلی دقیق بود.
اما سفر آقای جهانگیری را نادیده نگیرید. سفر آقای جهانگیری خیلی موثر بود در افزایش رای آقای روحانی و صحبت هایی که در یاسوج داشتند.
استان کهگیلویه و بویر احمد، استان فقیری است.این استان، یک درصد جمعیت کشور را دارد و همچنین یک درصد خاک کشور را دارد. اما 25 درصد نفت و گاز کشور را دارد یعنی 25 درصد نفت و گاز کشور از استان کهگیلویه و بویر احمد استخراج و صادر می شود و 10 درصد آب کل کشور از این استان و از رودخانه ها و نزولات آسمانی این استان تامین می شود. در حالی که مساحت آن یک درصد از کل مساحت کشور است. در عین این که ثروتمند است اما مردم آن فقیرند و سطح زندگی مردم، پایین است و درآمد مردم پایین است.
در استان ما صنعت و کارخانه زیادی وجود ندارد که مردم کار کنند و تولید وجود داشته باشد. بخش خدمات هم ضعیف است. اوایل انقلاب و در سال های بعد، در این استان سرمایه گذاری نشد و در استان های دیگر سرمایه گذاری شد.
الان هم سال ها است که دولت، سرمایه گذاری نمی کند. بخش خصوصی هم خیلی کم به این استان می آید. چون هنوز بخشی از زیرساخت ها انجام نشده است و هنوز راه هایش کامل نیست. در نتیجه نمی آیند در این استان سرمایه گذاری کنند.
بیکاری خیلی گسترده است. فقر، خیلی گسترده است. سطح زندگی مردم پایین است. واقعا شایسته و سزاوار نیست. آقای جهانگیری که به یاسوج آمدند قول دادند خودشان شخصا مشکلات این استان را پیگیری کنند.
امیدواریم در دولت دوم آقای روحانی به وضع این استان رسیدگی شود، توازن منطقه ای ایجاد شود و این استان، حداقل به استان های توسعه یافته تر نزدیک شود.
باباجان بسه دیگه به فکر تدارک یک راه حل به منظور هزینه دار کردن تحریم ایران برای آمریکا باشید.
ازنفت نقش چندانی در اقتصاد کلان کشور نداشته ودر اینده هم نخواهد
داشت واصولا در جایی سرمایه گذاری وهزینه میشود که حداقل بازدهی
را داشته باشد ولی اینگونه نیست ودر دههای گذشته بودجه های فراوانی
اختصاص داده شده ولی چون بدون مطالعه وبرنامه بوده نتیجه مطلوبی
نداشته وسرمایه هنگفتی ازبین رفته ودر تخصیص بودجه مسایل
عاطفی بر علم وبرنامه اولویت داشته وبه همین علت اکثریت ازان بودجه
های زیاد بهرمند نشدند وتنها جناح خاصی بهره برده
با توجه به اشراف کامل به این استان تحلیل های ایشان را بسیار ضعیف میدانم