عصرایران؛ رضا غبیشاوی -
برجام دو ساله شد. توافقی که به لطف تلاش های روحانی و ظریف میان ایران و 6
کشور جهان در رابطه با مسئله اتمی تهران به دست آمد و به یک بحرانی جهانی
پایان داد.
در دو سالگی این اتفاق خوب و استراتژیک، می توان به دو نکته اشاره کرد.
1-
برجام را می توان به نوعی بازگشت به شرایط عادی توصیف کرد. به این معنی که
ایران در دوره اصلاحات به اوج عادی بودن شرایط دست یافت. زمانی که همه
امارهای اقتصادی – سیاسی نشان می داد همه چیز در شرایط خوب و عادی است اما
در دوره احمدی نژاد روزبه روز ایران از شرایط عادی دور و دورتر شد و این
خطر وجود داشت که این وضعیت "غیرعادی" به دلیل استمرار، "عادی" شود اما با
پیروزی حسن روحانی در انتخابات سال 1392 و ورود دولتمردان جدید، شرایط
تغییر کرد و تلاش برای عادی سازی وضعیت آغاز شد.
ویژگی های شرایط غیرعادی:
- ارتباطات ایران و جهان خارج به سمت حداقلی حرکت می کند.
- درآمدهای کشور روند کاهشی می یابد.
- جامعه مدنی تضعیف می شود.
2- گذشت زمان محک بسیار خوبی برای نظرات و قضاوت های مختلف است و می تواند درستی یا نادرستی آنها را عیان کند.
به هنگام اعلام توافق هسته ای ایران و گروه 1+5 ، دو نظر موافق و مخالف شکل گرفت.
موافقان همان حامیان دولت اصلاحات، روحانی در انتخابات 92 و ... بودند.
مخالفان
نیز حامیان روحانی بودند که با رای خود در انتخابات ریاست جمهوری 92
(بخوانید رفراندوم ) میان دو شیوه برخورد با مسئله هسته ای، یکی را انتخاب
کردند.
حالا به راحتی می توان درباره برجام راستی آزمایی کرد.
قرار
بود تحریم های اعمال شده به دلیل برنامه هسته ای ایران برداشته شود که این
اتفاق روی داد. تحریم های اعمال شده از سوی اتحادیه اروپا، شورای امنیت
سازمان ملل متحد و آمریکا برداشته شدند (برخی لغو و برخی دیگر تعلیق شدند)
قرار
بود آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارشی همه ادعاها درباره نظامی بودن
فعالیت های هسته ای ایران را به صورت نهایی رد کند که عملی شد.
قرار بود در چارچوب برجام، تحریم های بانکی که به دلیل برنامه هسته ای ایران اعمال شده بودند برداشته شوند که عملی شد.
قرار
بود در چارچوب برجام، تحریم فروش هواپیما به ایران برداشته شود که عملی
شد و هم اکنون هواپیمای خریداری شده در آسمان ایران در حال پرواز هستند.
(لغو تحریم خرید هواپیما به دلیل برنامه هسته ای ایران نبود اما در اثر
برجام، برداشته شد)
قرار بود تحریم ها علیه صادرات نفت ایران
برداشته شود. این موضوع عملی شد. تولید و صادرات نفت ایران پس از سیر کاهشی
در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد ( که قرار بود در نهایت صادرات نفت ایران را به صفر برساند)، هم اکنون سیر صعودی به خود گرفته است.
تولید نفت ایران از حدود 2.5 میلیون بشکه در روز در پایان دولت احمدی نژاد به رقمی نزدیک به 4 میلیون بشکه در روز رسیده است.
صادرات
نفت ایران از زیر یک میلیون بشکه یعنی رقمی حدود 800 هزار بشکه در روز در
سال 91 (دولت احمدی نژاد) هم اکنون به بیش از 2.5 میلیون بشکه در روز
افزایش یافته است.
قبل از برجام امکان دریافت پول نفت صادراتی به
کشورهای دیگر در قالب ارزهای جهان رو (دلار یا یورو) نبود بعد از برجام به
صورت کامل محقق شد.
قبل از برجام به دلیل تحریم ها امکان انتقال کالا
میان ایران و کشورهای دیگر از طریق کشتی و هواپیما با سختی ها و دشواری های
و محدودیت های زیادی همراه بود در نتیجه هزینه حمل و نقل کالا به ایران به
شدت افزایش یافته بود. امروزه کشتی های باری و نفتکش ایرانی در بنادر
اروپایی لنگر می اندازند.
قبل از برجام تحریم های موثر بر زندگی و
کسب و کار و فعالیت های روزانه و معمولی مردم ایران روز به روز افزایش می
یافت و ایران و ایرانی ها را با دشواری های زیاد و تحقیرآمیزی روبه رومی
کرد اما بعد از برجام، اعمال این گونه تحریم ها متوقف شدند.
قبل از
برجام به دلیل تحریم های شدید، قیمت ارز به صورت جهشی از دلار حدود 700
تومانی (سال 1384 – اولین سال دولت احمدی نژاد) به رقم 3800 تومان (سال
1392 – پایان دولت احمدی نژاد) رسید اما بعد از برجام این رقم برای دلار در
بازارهای ایران در 4 سال اخیر ثابت ماند این در حالی است که همه می دانند
تغییرات قیمت ارز در بازار آزاد شاخص خوبی برای بیان وضعیت اقتصادی و مالی
یک کشور است.
کنترل نرخ تورم و بیکاری و افزایش نرخ رشد اقتصادی نیز
در کنار مدیریت مدیران فعلی، مدیون برجام است چرا که در صورت عدم دستیابی
برجام، هیچ مدیری را توان مقابله با تحریم های افزایشی نبود.
در اثر
برجام، یک چالش جدی میان ایران وکشورهای غربی و در راس آنها آمریکا به
کناری گذاشته شد و با این اقدام بهانه مهمی برای طرف های تندرو برای به
چالش کشیدن جامعه مدنی در داخل و تضعیف آن به کنار گذاشته شد.
در اثر برجام،جامعه مدنی در 4 سال اخیر تقویت شده است.
در
اثر برجام، تحریم های کشنده علیه ایران به کناری رفت تحریم هایی که توجیه
عدم شفافیت بودند عدم شفافیتی که خود زمینه خوبی برای پرورش و رشد فساد
مالی است.
در اثر برجام، مراودات اقتصادی ایران و قدرت های
اقتصادی جهان افزایش یافته است. در همین چارچوب می توان به بازگشت
پروازهای شرکت های خارجی به ایران ( فرانسه، اتریش،لوفت هانزا، بریتش
ایرویز و...) و برقراری پروازهای جدید شرکت های ایرانی به مقاصد اروپایی
اشاره کرد در حالی که یادمان نرفته پروازهای ایران ایر تا همین چند سال قبل
به دلیل تحریم های سوخت،قادر به پرواز مستقیم نبودند و به مجبور می شدند
در دیگر شهرهای مسیر توقف کنند و ...
تا قبل از برجام، یافتن و خرید
تجهیزات پزشکی و داروهای مختلف از بیماران خاص و معمولی به مصیبت مضاعفی
برای همراهان بیماران تبدیل شده بود در نتیجه برجام این وضعیت تغییر اساسی
کرده است. برای مقایسه این دو وضعیت کافی است با یک همراه بیمار صحبت شود.
در
یک کلام، برجام فعالیت های هسته ای ایران را از یک بحران جهانی خارج کرد و
آن را به یک موضوع دست چندم درآرود. بحرانی که می توانست به دنبال قطعنامه های شورای امنیت از یک نزاع سیاسی بین المللی به نزاع نظامی تبدیل شود.
نشانه خروج پرونده فعالیت های اتمی ایران از قالب یک بحران جهانی اینکه در نشست اخیر سران گروه 20 (20 قدرت
اقتصادی اول جهان) در هامبورگ آلمان، درسخنرانی ها و دیدارهای دو و چند
جانبه سران و مقامات مختلف، به موضوع هسته ای ایران اشاره ای نشد. این
یعنی اینکه مسئله هسته ای ایران دیگر یک دغدغه جهانی نیست. همچنین همه 7
طرف این توافق( ایران در کنار 5 عضو دائم شورای امنیت و آلمان) تاکنون به
طور رسمی ،اجرایی شدن برجام را تایید کرده اند.
در نتیجه همه این
موارد می توان با قاطعیت گفت ایران از وضعیت غیرعادی دور و به وضعیت عادی
نزدیک می شود. همین روند است که اعتراض و مخالفت تندروها را سبب شده است.
آنها نمی خواهند وضعیت عادی شود چون آنها تنها در وضعیت غیرعادی
قدرتمندترند.