بازی کردن یک ایرانی برای کشوری دیگر اتفاقی بیسابقه در فوتبال ایران نیست. امیر مسعود برومند کاپیتان ایران در دهه بیست، در چند بازی دوستانه برای تیم ملی لبنان به میدان رفت.
حضور ایرانی های مقیم اروپا یا آمریکا در تیم ملی ایران هم قدمتی حدودا ۱۲ ساله دارد. فریدون زندی پرچمدار این جریان بود و پس از او راه برای دیگران باز شد.
در این سالها آنهایی که وارد تیم ملی شدند سرنوشتی متفاوت داشتند؛ برخی کاملا موفق بودند و گروهی هم خیلی زود محو شدند. بازیکنانی بودند که به ستارههای تیم ملی ایران تبدیل شدند و در کنارش بازیکنانی هم بودند که نتوانستند در تیم ملی ایران دوام بیاورند، سرنوشت این بازیکنان خاص را مرور می کنیم؛
فریدون زندی
فریدون زندی اولین دورگهای بود که وارد تیم ملی ایران شد؛ اتفاقی هیجانانگیز در دوران خودش. در سالهای ۸۳ و ۸۴ فریدون زندی یکی از ستاره های دسته دوم بوندسلیگا بود. بازیکنی که یکی از بهترین گلزنان ان رقابتها بود و حتی شایعه شده بود مربیان تیمهای ملی آلمان هم او را زیر نظر دارند. فریدون که پدر ایرانی و مادری آلمانی دارد پنج بازی هم برای تیم زیر بیست و یک سال آلمان انجام داده بود و حضور او در ایران یک پروژه مهم محسوب می شد. در آن زمان آوردن یک بازیکن با تابعیت غیر ایرانی به تیم ملی ایران هنوز جا نیفتاده بود اما سرانجام این اتفاق رخ داد. در دیدارهای انتخابی جام جهانی ۲۰۰۶ در بازی با بحرین زندی اولین بازی ملی خود را برای ایران انجام داد.
برانکو ایوانکوویچ به زندی اعتقاد داشت و او به یکی از مهره های اصلی ایران در راه رسیدن به جام جهانی ۲۰۰۶ تبدیل شد. استیل و سیمای زندی او را خیلی زود محبوب کرد. فارسی صحبت کردن او برای همه جذاب بود و او تبدیل به یکی از ستاره های تیم ملی در سالهای ۸۴ و ۸۵ شد.
در همان موقع هم مخالفتهایی بر سر حضور بازیکنان مقیم اروپا در تیم ملی وجود داشت اما این سد شکسته شد.
زندی تجربه موفقی بود او بین سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۱ در ۲۹ بازی برای تیم ملی ایران به میدان رفت و ۵ گل هم برای ایران زد. او به همراه ایران در جام جهانی ۲۰۰۶ و جام ملتهای ۲۰۰۷ شرکت کرد. پاس گل او به محمد نصرتی در دیدار صعود ایران به جام جهانی ۲۰۰۶ نقطه طلایی او در بازیهای ملی بود. زندی پس از حضور در تیم ملی پایش به لیگ ایران هم باز شد و برای استیلآذین و استقلال بازی کرد.
امیر شاپورزاده
شاپورزاده پس از فریدون زندی بدون سروصدا از آلمان وارد فوتبال ملی ایران شد. این مدافع بود در فوتبال آلمان بازی می کرد. در سال ۲۰۰۷ در حالیکه ۲۵ سال داشت به تیم "ب" ایران دعوت شد تا محک بخود. آن زمان امیر قلعه نویی سرمربی تیم ملی بود و پرویز مظلومی هدایت تیم "ب" را برعهده داشت. شاپورزاده چند بازی برای تیم ب انجام داد و در دو بازی دوستانه هم برای تیم ملی به میدان رفت. او به عضویت تیم استیل آذین هم در آمد. این بازیکن در کل بازیکن متوسطی نشان داد و خیلی زود محو شد. امیر نتوانست خود را در سطح اول فوتبال ملی ایران ثابت کند و تبدیل به فریدون زندی دوم شود.
اشکان دژاگه
آوردن اشکان به تیم ملی ایران یک ماموریت بزرگ بود. مربیان تیم ملی ایران از اوایل دهه ۹۰ به دنبال این کار بودند. دژاگه برخلاف زندی دورگه نبود بلکه پدر و مادر ایرانی داشت و فارسی را هم به خوبی صحبت می کرد. در اوایل دهه ۹۰ دژاگه یکی از جوانان آینده دارد فوتبال آلمان بود. او به همراه ولفسبورگ قهرمان بوندس لیگا شد و حضوری ثابت در تیم زیر بیست و یک سالههای آلمان داشت. افشین قطبی ابتدا برای حضور او در ایران تلاش کرد اما نتیجه نگرفت کارلوس کیروش اما موفق شد این ماموریت را تکمیل کند. در دیدارهای انتخابی جام جهانی ۲۰۱۴ در دیدار با قطر دژاگه اولین بازی ملیاش را انجام داد و در همان اولین بازی ملی دو گل زد. او خیلی زود به یکی از ستونهای تیم ملی ایران تبدیل شد. به همراه ایران به جام های جهانی ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ صعود کرد، در جام جهانی ۲۰۱۴ و جام ملتهای آسیای ۲۰۱۵ بازی کرد و حتی در چند بازی کاپیتان ایران بود. دژاگه ۳۱ ساله تا اینجای کار ۴۰ بازی ملی برای ایران انجام داده و در این بازی ها ۷ گل زده است. حضور او در تیم ملی یک موفقیت بزرگ برای فوتبال ایران به شمار می رود.
رضا قوچاننژاد
کارلوس کیروش نشان داد برای تقویت تیم ملی ایران بیشتر از اینکه چشم به داخل کشور داشته باشد به دنبال جذب کردن بازیکنان دو تابعیتی است. او پس از دژاگه به سراغ رضا قوچان نژاد رفت؛ یک موفقیت دیگر در جذب بازیکنان مقیم اروپا. قوچان نژاد شبیه دژاگه بود؛ یک ایرانی مقیم اروپا که به زبان فارسی تسلط داشت و در فوتبال اروپا خوش درخشیده بود. "گوچی" ستاره ایران در راه رسیدن به جام جهانی ۲۰۱۴ بود و اگر گلهای او نبود ایران به برزیل نمیرسید. قوچان نژاد که برای تیمهای پایه هلند بازی کرده بود از سال ۱۳۹۱ وارد تیم ملی ایران شد. گوچی ۲۹ ساله در ۳۷ بازی ملی ۱۶ گل زده و یکی از گلزنان برتر فوتبال ملی ایران است.
دنیل داوری
این تجربه موفق نبود؛ داوری در سال ۱۳۹۲ در فوتبال آلمان کارنامه درخشانی داشت او یکی از عوامل صعود تیم آینتراخت برانشویگ به بوندس لیگا بود. کیروش این دروازهبان دو تابعیتی را یک سال مانده به جام جهانی به تیم ملی دعوت کرد. داوری، پدری ایرانی داشت و مادری لهستانی و تابعیت آلمانی. او در دیدار انتخابی جام ملتهای آسیا مقابل تایلند در سال ۲۰۱۳ اولین بازی ملی را انجام داد. با توجه به جدایی مهدی رحمتی از تیم ملی در آن مقطع، خیلیها فکر می کردند او دروازهبان اصلی ایران در جام جهانی ۲۰۱۴ خواهد بود. کیروش اما علیرضا حقیقی را به داوری ترجیح داد. داوری پس از جام جهانی ۲۰۱۴ دیگر به تیم ملی ایران دعوت نشد. او در کل چهار بازی ملی انجام داد. ندانستن زبان فارسی مهمترین مشکل او در تیم ملی بود. داوری ۲۹ سال دارد و شاید در آینده دوباره بتواند برای ایران بازی کند. او فعلا از تیم ملی دور است و در سه سال گذشته در برنامههای کیروش جایی نداشته است.
استیون بیتآشور
بیتآشور هم سرنوشتی مشابه داوری داشت. این مدافع ایرانی مقیم آمریکا همزمان با داوری به تیم ملی ایران دعوت شد. درباره این دفاع راست اخباری مبنی بر دعوتش به تیم ملی امریکا هم به گوش می رسید. بیتآشور در سال ۲۰۱۳ تیم ملی ایران را برگزید او مثل داوری در دیدار انتخابی جام ملتهای آسیا مقابل تایلند در سال ۲۰۱۳ اولین بازی ملی را انجام داد. بیتآشور هم یکی از مسافران برزیل بود اما در جام جهانی ۲۰۱۴ به بازی گرفته نشد. بیتآشور هم اکنون در لیگ حرفه ای آمریکا بازی می کند اما پس از جام جهانی ۲۰۱۴ دیگر به تیم ملی دعوت نشده است. او ۳۰ سال دارد و بعید است با توجه به حضور رامین رضاییان، وریا غفوری و حسین ماهینی دوباره ملی پوش شود. کنار گذاشتن داوری و بیتآشور از تیم ملی ثابت کرد که کیروش پس از جام جهانی ۲۰۱۴ تغییر رویه داده و تنها دوتابعیتیهای با کیفیت را به تیم ملی دعوت میکند.
امید نظری
امید نظری هافبک مقیم سوئد امکان حضور در یکی از سه تیم ایران، سوئد و فیلیپین را داشت. پدرش ایرانی است، مادرش فیلیپینی و ساکن سوئد. نظری که یک هافبک میانی است در سال ۲۰۱۲ به تیم ملی ایران دعوت شد و در پنج بازی دوستانه به میدان رفت و یک گل هم زد. با این حال کیفیت این بازیکن خیلی مدنظر کیروش قرار نگرفت و او را برای بازیهای مهمتر دعوت نکرد. نظری چون در بازیهای رسمی برای ایران بازی نکرده است می تواند تیم ملیاش را تغییر دهد و گفته میشود قصد دارد برای فیلیپین بازی کند. برادر کوچکتر او امین عضو تیم امید سوئد بود. امید در حال حاضر ۲۶ ساله است و امین ۲۴ ساله.
سامان قدوس
جدیدترین دوتابعیتی از سوئد آمده است. سامان قدوس پس از درخشش در لیگ سوئد نظر مساعد کیروش را جلب کرد. این بازیکن توانایی بازی در پست هافبک و مهاجم را دارد. این بازیکن ۲۳ ساله در دو بازی دوستانه هم برای تیم بزرگسالان سوئد به میدان رفته است و حالا می خواهد برای ایران بازی کند. او بازیکن آیندهداری نشان داده است و همین چند هفته پیش به همراه تیم اوسترساندز سوئد در دیدارهای انتخابی لیگ اروپا درخشید. قدوس در دو سال اخیر آمار بسیار خوبی در زمینه گلزنی داشته است.
به نظر می رسد کیروش بازهم با دقت فوتبال اروپا را رصد خواهد کرد. او یک سال فرصت دارد تا چند ایرانی دیگر را هم محک بزند.
منبع: سایت نود