عصرایران ؛ کمال اطهاری / کارشناس مسائل بین المللی
صحبت های ترامپ در واقع خلاصه یا فشرده ای از مسائلی است که
آمریکا با آن روبه رو است و تفسیر نظامی آمریکا از این مسائل را نشان می دهد. جناح
نظامی امریکا که معمولا با جناح نفتی هم پیوند دارد می خواهند امپراطوری آمریکا را
ادامه دهند و آن هژمونی که از زمان ریگان آمریکا بدست آوردند را حفظ و ادامه دهند.
این هژمونی می خواهد هم از جنبه اقتصادی و هم از جنبه سیاسی و نظامی ادامه پیدا کند در صورتیکه به نظر می رسد دوران این کارها تمام شده و بطور مشخص آن دوران بعد از شکست بوش پسر برای برقراری نظم نوین جهانی به سر آمده است. شکست هایی که در لشکرکسی هایشان به خاورمیانه خوردند و بحران اقتصادی که در سال 2007 و 2008 برای آنها بوجود آمد گواه بر این ادعاست.
مارکس بن ماهیت سرمایه داری را اینگونه تعریف می کند؛ "سرمایه دار نوکر سرمایه است نه اربابش"
در واقع وقتی چیزی که به نام جهانی شدن هست یک حرکت درونی سرمایه برای گسترش سرمایه در جهان است و این گسترش ناچاری که سرمایه پیدا کرده به گفته مارکس؛ سرمایه قدرت بیگانه شده از جامعه است، سرمایه ای که جهانی شده با جامعه خودش بیگانه است.
برخی از دوستان ما فکر کردند جهانی شدن امری سیاسی است برای همین هم به جای جهانی شدن سعی کردند واژه جهانی سازی را رواج دهند که یک چیزی مصنوعی بود و حوزه سیاسی تمایل دارد این کار را انجام دهد در صورتیکه این حرکت ناچار و بنیادی سرمایه است که مجبور به تولید و بازتولید گسترده است. و موضوع در طول زمان آمریکا را تضعیف کرده است و این جناحی هم که سر کار آمده هژمونی اقتصادی امریکا را تضعیف کرده به این ترتیب که در حال حاضر بزرگترین صادر کننده کالا در جهان چین است که 3 تریلیون صادرات دارد امریکا یک و نیم تریلیون صادرات دارد و چین کارگاه صنعتی جهان شده است واژه ای که در قرن 19 برای انگلستان به کار می بردند .
این جناح نظامی نمی خواهد باور کند که اقتصاد امریکا تمام شده است به دنبال آن هژمونی سیاسی امریکا هم تضعیف شد که این مساله را خیلی خوب دموکرات ها در همان دوران کلینتون فهمیدند.
حرکت بوش پسر علیه موضع گیری کلینتون بود که می گفت باید چند جانبه نگری بکنیم و ما دیگر نمی توانیم امپراطوری باشیم اوباما هم همین موضع گیری را در دستور کار قرار داد اما به هر قیمتی که بود جناح مقابل ترامپ را علم کردند حتی طبقه کارگر امریکا، یقه آبی ها را جذب کردند تا ترامپ سر کار آمد. خب همین قسمت اهمیت دارد که می گوید؛ " کشورهای دیگر از ما بهره کشی می کنند" این جمله عصبیت ترامپ را نشان می دهد در صورتیکه راه حلی که وجود دارد این نیست که بتواند بازتولید گسترده سرمایه و جهانی شدن آن را بگیرد و این نوع عصبانیت ها دست و پا زدن است برای اینکه ترامپ نوکر سرمایه است نوکر سرمایه نمی تواند به سرمایه فرمان دهد و آن قانون مندی خود را تحمیل می کند تنها کاری که از دستش بر می آید این است که این قانون مندی را با توافق و یک قاعده جهانی انجام دهد.
این داد و هواری که بر سر سازمان ملل می زند هم به دردش نمی خورد برای اینکه او می خواهد امپراطوری خود را نگه دارد اما مدت هاست در دستور کار قرار گرفته که شورای امنیت هم گسترش بیشتری پیدا بکند و نهادهای بین المللی سعی می کند از زیر سیطره امریکا خارج شوند حتی آژانس بین المللی و ترامپ با این دست و پازدن ها می خواهد یک امپراطوری بنیان گذارد که حتی به قول هانتینگتون؛ « امپراطوری با قدرت نظامی بعلاوه مشروعیت به دست می آید» و نقد می کند به به بوش پسر که تو قصد داری با لشکرکشی نظامی مشروعیت به دست بیاوری برای همین امپراطوری تو بقا پیدا نمی کند این نکته در مورد ترامپ بشدت بیشتری از بوش پسر صادق است.
چون بوش پسر موفق شده بود که نومحافظه کاری را بعنوان تفکری که حتی شخصیت های رادیکال پیشین را هم جذب کرده بود و همچنین یک نظریه ای برای نظم نوین جهانی دست و پا کند و یک پیامی به نام نئولیبرالیزم داشته باشد هم در حوزه اقتصاد و هم اجتماعی، بطور مثال شعار خانم تاچر و ریگان شهروند فعال بود.
ترامپ به هیچ وجه یک نظریه مشروع حداقلی هم ندارد و این ضعف بزرگ ترامپ است، جناح نظامی هم از لحاظ زیر بنایی محکوم به شکستند هم از نظر روبنایی فاقد هژمونیک هستند این تفسیری از کلیت چیزی است که ترامپ با آن روبه روست . تکلیف ترامپ روشن است او سرگروهبان امریکا است و صحبت هایش قابل توجه نیست یا سرجوخه ای که افسرش می آید فرمان ایست و خبردار می دهد.
علی ایحال این توهم در بخش نظامی وجود داشت که می تواند روی مردم ایران تاثیر بگذارد و بخصوص روی طبقه متوسط، و هراس این جناح همواره این بوده که نظام ایران به یک بلوغ سیاسی دست پیدا کند یک نظام بلوغ سیاسی در ایران تمام موازنه های مقابل را بهم می زند وقتی که دولت اصلاحات به دلیل مواضع و پشتیبانی مردم به آستانه یک نظام بالغ رسیده بود. زمانی که نزدیک شد به اینکه نظام محدود دسترسی و پایه در ایران تبدیل به یک نظام دسترسی محدود بالغ شود بوش پسر ایران را محور شرارت اعلام کرد و به این ترتیب در داخل ایران باعث شد جناحی که خواهان ادامه انحصار سیاسی و اقتصادی ایران بود بهانه ای به دست بیاورد برای اینکه در هیئت حاکمه این اقنا را بوجود اورد که خودش حاکمیت را بدست بیاورد و بعد از آن هم حمله کرد و دور ایران را اشغال کرد و به این ترتیب هیئت حاکمه ایران از هراس شکستن و فروریختن قانع شد انحصار سیاسی و اقتصادی را به دست جناح خواهان که عمدتا جناح نظامی بود بسپارد و از بلوغ سیاسی ایران صرف نظر کند و این خواست امریکا بود چون بلوغ سیاسی و اقتصادی ایران یعنی تغییر تمام موازنه در منطقه خاورمیانه تا مصر و تمام شمال آفریقا و این بلوغ سیاسی نه به دخالت ایران موجب پدیداری بهار عربی می شود این پیش بینی فوکویاما هم بود و مثبت می دید.
در حال حاضر هم برجام می تواند همین نظام بالغ را ایجاد کند اینجاست که ترامپ برای مردم ایران لفاظی می کند و بازی راه می اندازد اما مردم ایران از مشروطه به بعد خوب یاد گرفتند چگونه به سمت بلوغ حرکت کنند.
البته این بازی ها ممکن است هر از گاهی بصورت مقطعی روی مردم تاثیر گذار باشد مثل همان زمانی که مردم به دلیل تحت تاثیر قرار گرفتن کارهای بوش پسر در انتخابات مجلس شرکت نکردند ولی همان درسی شد برای تکرار نشدن چنین اشتباهاتی یا بعضی اشتباهات دیگر که دیگر این خطاهای سیاسی در تاریخ ایران تکرار نمی شود و ترامپ بیخودی دست و پا می زند که طبقه متوسط ایران را مایوس و منصرف کند همان طوری که جناح اصولگرا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری به مردم وعده یارانه داد ولی مردم ایران حتی با شرایط اقتصادی بد نه گفتند.
ترامپ حرف بزرگتر از دهنش می زند که می گوید یا مردم ایران دست از خشونت بردارند یا اینکه ما تکلیف آنها را روشن می کنیم. و او باید از نظر اقتصادی و زیربنایی نوکری سرمایه را بکند از نظر روبنایی هم که حرفی برای زدن ندارند. نماینده روسیه در جواب شعارهای ترامپ گفت؛ نظم جهانی و نوین سازی باید آرام آرام انجام شود آن هم نه با رهبری و حرف های تو.
دموکراسی و مردم سالاری در ایران همیشه از پایین شروع شده و هیچگاه چنین جریاناتی بوسیله دیکتاتورها به مردم ما قالب نشده است. در حال حاضر جناح های انحصار طلب داخلی و خارجی مانع بزرگی در بلوغ سیاسی مردم هستند. در داخل باید موانع بلوغ مردم را رفع کرد و فعالیت احزاب را گسترش داد تا پای مزخرفات ترامپ وسط نیاید. مانع رشد درونزای اقتصاد و عقب ماندگی توسعه ایران انحصار طلبی بعضی از جناح ها است و اتفاقا تمام بازی و لفاظی ترامپ برای این است که در ایران جناح انحصار طلب دوباره به سر کار بیاید آن زمان ایران شکننده خواهد شد باید مانع این کار شد. یکبار این اتفاق افتاد و ده سال توسعه و پیشرفت کشور بر باد رفت اگر برای بار دیگری اسیر این بازی و جنگ شویم جامعه ایران متین رفتار نخواهد کرد.
من این حرف ها را صریح می زنم چون ترامپ یک دیوانه است و بی توجهی به وضعیت او شوخی است مگر هیتلر جنون نداشت اما با همان دیوانگی بر سر جهان بلای عظیمی آورد پس در داخل هم نباید دچار توهم شد و وی را دست کم گرفت او خودش آدم مجنونی است و سرجوخه ای به نام نتانیاهو دارد.
این تفسیری است که من از ماجرا دارم و مسیری است که جامعه ایران باید بپیماید تا به بلوغ سیاسی برسد و خودش جواب ترامپ را خواهد داد. سعی داشته باشیم با تعامل متحدان خوب و قدرتمندی را در سطح جهان پیدا و جایگاه خود را مستحکم کنیم تا ترامپ به بهانه موشکی حرف های غلطش را به کرسی ننشاند ما نیازی نداریم با واکنش های تند جواب امریکا را بدهیم که ترامپ را تهییج کنیم پس در نظر داشته باشیم تنها جامعه بالغ ما می تواند با بلوغ سیاسی مانع هر گونه تهاجم و دست درازی به ایران شود.